کوروش گلنام – اصلاحطلبان حکومتی که پس از اعتراضهای گسترده مردم در دیماه ۱۳۹۶، و درخواست از حکومت برای سرکوب شدید مردم، آشکارا در برابر مردم قرار گرفته و به لقب «استمرارطلبان حکومتی» مفتخر شدهاند، این روزها پی در پی بیانیه میدهند.
این بیانیهها بیشتر به شوخی شباهت دارد تا جدی. در این بیانیهها پس از چهل سال همراهی با حکومت در جنایت و سرکوب، اینک که حکومت را در مرز فروپاشی میبینند، دوباره راه فریب دیگری را باز کرده اند. یکباره به یاد «هموطنان» آن هم در «سراسر جهان» افتادهاند. دیگر از «امت شهید پرور»، «اُمت اسلامی»، «نظام اسلامی» و «رهبر مقدس» خبری نیست! اینک جامه آزادیخواهی بر تن کرده و با بیشرمی میخواهند خود را پرچمدار مبارزه آزادیخواهانه مردم، که در این چهل سال نقشی ضد آن را داشته و دارند، نشان بدهند! اینک به یاد مشروطه و خواستهای آن افتادهاند.
مردم ولی به یاد دارند که اینان چگونه از شیخ فضلالله نوریِ ضدِ مشروطه و ضد آزادی دفاع کرده (از آن میان خود خمینی هم)، در وصفش مقالهها نوشته و بزرگراهی در تهران را به نام او نامگذاری کردهاند. از آزادی سیاسی، آزادی بیان، حقوق انسانی، حق مساوی زنان، منع نظامیان در سیاست و… سخن میرانند که خود سالها ضد آن عمل کردهاند! اینک میگویند همه ایرانیان در سراسر جهان با آنها شریک و متحد شوند ولی زیر سایه «رهبر آدمکشِ» نظام! اکنون از نامِ «ایران» و «مردم ایران» استفاده میکنند ولی خود در این ریاکاریها متوجه نیستند که در همآن آغاز زمانی که از پیروی خود از برنامه پانزدهگانه خاتمی گفتهاند، دُم خروس را نشان دادهاند زیرا خاتمی خود را به پای رهبر افکنده است.
نگاهی به فرازهایی کوتاه از بیانیه ۱۵ مادهای خاتمی، میزان ریاکاری و دروغپردازی، بندگی و چاپلوسی او برای رهبرِ بیکفایت حکومت و دنبالهروان او را به خوبی نشان میدهد:
«یکی از القائات خطرناک این است که نظام جمهوری اسلامیدر حال فروپاشی است. این یک جنگ روانی است و نظام فرو نمیپاشد، زیرا علاوه بر ابزارهای مختلفی که برای حفظ خود دارد، همچنان در میان بخشهای قابل توجهی از جامعه پایگاه دارد. مطالبه بخشهای بسیار بزرگتری از جامعه نیز همچنان انقلاب، شورش و فروپاشی نیست…»
این «ابزارها» را که چیزی جز سرکوب، دروغپردازی، پروندهسازیهای ریاکارانه، زندان، شکنجه، اعترافگیری، اعدام و کشتار است، مردم به خوبی میشناسند. شما بر مبنای چه بررسی و پژوهشی میگویید حکومت «در بخشهای قابل توجهی در جامعه پایگاه دارد»؟ این یک دروغپردازی آشکار است. برای درک این موضوع، و روشن شدن حقیقت راه بسیار سادهای وجود دارد. شما، حکومت و رهبر شما، یک همهپرسی درباره حکومت را با کنترلِ همه جانبهِ سازمان ملل و بدون دخالتِ حکومت ایران بپذیرید. آیا راهی سادهتر و مسالمتجویانهتر از این وجود دارد؟ این خواستهای است که بارها مردم ایران آن را فریاد کردهاند.
«اصلاحطلبان خواستار سربلندی ایران و ایرانی هستند و به لحاظ اعتقادی و تحلیلی خود را در کنار جمهوری اسلامیو مدافع آن میدانند…»
کسی که چنین به روشنی میگوید «در کنار جمهوری اسلامی» است، هرگز نمیتواند خواستار سربلندی ایران و ایرانی باشد. همجواری این دو در کنار هم چون آب و روغن است. آیا معنای فریادهای اعتراضی کنونی و هر روزه مردم ایران، چیزی جز این است که ایرانی دیگر حکومت آخوندی و اسلامی نمیخواهد و از آن بیزار است؟
«رئیس دولت اصلاحات تصریح کرد: در عین دفاع از جمهوری اسلامی، قویاً معتقدیم نظام هم باید اصلاحپذیر باشد…»
این را که بیش از بیست سال است فرمودهاید. نتیجهاش این شده است که میبینیم و ایران را به مرز فروپاشی رسانده است.
«… آیا امروز تأکید رهبری بر جذب حداکثری و دفع حداقلی در جامعه تحقق یافته است؟»
رهبر هم چون خودت ریاکار است. مردم به این سخنان میخندند.
«۸ ـ اعلام عفو عمومی»!
چه کسی باید چه کسی را عفو کند؟ جنایتکاران و غارتگران در حکومت باید خواستار عفو باشند یا مخالفان حکومت و مردمیکه چهل سال زیر ستم بوده و این همه آسیب دیدهاند؟
«دولت و مجلس مستقیما برآمده از آرای ملتاند. دولت نقش سنگینی دارد و باید تمام دستگاههای کشور به دولت کمک کنند تا به وعدههای خود که خواست ملت است عمل کند.»
چنان میفرماید گویا مردم دوران هشت ساله و «تدارکاتچی» بودن خودش را فراموش کردهاند!
و شاهبیت سخنان فریبکارانه سردسته استمرارطلبان:
«…با همه وجود از رهبری معظم درخواست میکنم که با فرمان و دستورات خود مسائل و مشکلاتی که امروز کشور را دچار چالش کرده حل فرمایند.»
از رهبری معظم که مردم هر روز مرگ بر او میگویند و لانهاش سرچشمه همه فسادها، زورگوییها و غارتها و جنایتها است، میخواهد مشکلاتی را که خود او به وجود آورده، دستور فرموده حل کند!
و در پایان، خاتمیفرموده: «براندازان میدانند تا اصلاحات زنده است جایی برای براندازی نیست.»
ولی مردم میدانند که اصلاحات مرده و جسدش نیز خاک شده است! فریاد هر روزه مردم را نمیشنوید! بجای همه این سخنان که مردم بهتر از شما برای آن راه حل دارند، دست از چاکری و نوکری «رهبر معظمِ لرزانِ امروز» و خیانت به مردم ایران بردارید!
*****
امضاکنندگان این بیانیهها همه شکستخوردگانی هستند که از آینده خود بیمناکند در غیر این صورت اگر میخواستند نشان دهند دردِ «ایران و ایرانی» دارند نه تنها نباید به دنبال بُزدلِ ورشکستهای چون خاتمیکه زیر سایهِ «ستون خیمه انقلاب» نفس میکشد، میافتادند که اگر اندک اعتقادی به سخنان خود داشتند، نخست میباید از خود انتقاد کرده و از مردم پوزش میخواستند (نه آنگونه که خاتمیکرده است) که در این ویرانیها و غارتها شریک حکومت بودهاند، سپس لبه تیز انتقاد خود را متوجه سیستمِ ویرانگرِ «ولایت فقیه» و «رهبر بیکفایت و بیخرد» آن علی خامنهای مینمودند. مردمِ خسته از این حکومت، نه نیازی به راهنماییها و نه اعتقادی به شما، نظام و رهبر شما دارند.
*****
یکبار دیگر میباید یادآور شد هر کس در هر جا و به هر شکل کمترین یاریای به ماندگاری این حکومتِ اسلامی مافیاییِ ایران بربادده، تروریست و تروریستپرور بکند، در صف دشمنان مردم ایران قرار دارد.