تناقض‌گویی‌های مسئولان درباره زائران حاشیه‌ساز عراقی در مشهد

1. ادامه:
   در مجموع خیلی از حرف شما خیلی تعجب کردم. البته میدونم که شما قصد توهین به زن ها رو نداشتی اما نظر شما چنین تصوری رو در خواننده ایجاد میکنه. برات آرزوی موفقیت می کنم. اگر زن هستی امیدوارم به روسپی گری نیفتی و اگر مرد هستی امیدوارم زنان خانواده ات به روسپی گری نیفتن.

   پ.ن: همه ی چاقی ها به دلیل اعتیاد به خوردن نیست بلکه مسائل ژنتیکی هم نقش مهمی دارند.

2. دوست عزیز، شما در تحلیلتون به همه چیز پرداختی بجز موضوع اصلی. روسپی گری یک رفتار اجتماعی است. این که برخی برای لذت بردن دست به چنین کاری بزنند احتمال بسیار کمی دارد. ضمناً آن هورمون هایی که شما ازش صحبت میکنی حتی با آفتاب گرفتن هم ایجاد میشه. به همین دلیله که پزشکان در مورد اعتیاد به آفتاب گرفتن هم هشدار میدن. پس برای ترشح این هورمون ها الزاماً نیازی به روسپی شدن نیست. یک زن معمولی هرگز برای تفریح و لذت روسپی نمیشه عزیزم، چون شرافت براش خیلی مهمتره. باید ریشه های اجتماعی مسئله رو ببینی؛ مثل فقر شدید.

3. یکی از انواع اعتیاد، نسبت به «آندروفین» است [بشر هنوز نتوانسته این هورمون را سنتز کند]. البته مشکل، هورمون نیست، «اعتیاد» است. انسان می تواند حتی نسبت به اینترنت و حتی آب خالی هم اعتیاد پیدا کند. (افراد چاق به خوردن اعتیاد دارند). وقتی انسان برای فرار از یک مشکل زمینه ای سعی کند آن را در پشت نیاز دیگری جانشین/مخفی کند، پدیده «اعتیاد» رخ می دهد.

4. من نمی فهمم؛ اینها که متدین هستند، متعه هم که حلال است؛ پس دژمن دیگه چیه؟

5. هـدف ج ا و گروهـک هـاى چپ نما از بین بردن حس انسان بودن و فردگراى است

6. این خاطره و اون صحنه رو هیچ وقت فراموش نمی کنم. هروقت به یادش می افتم احساس میکنم خنجری به قلبم زده میشه. واقعاً چی شد که اینجوری شد؟ من در اون شرایط چه وظیفه ای داشتم؟ کاش اون روز می مردم 🙁

7. هیچ وقت یادم نمیره سالها پیش در دوران ریاست جمهوری خاتمی، یک روز به مغازه دوستم رفته بودم.اون موقع دانشجو بودم.زنی وارد مغازه شد.دوستم بهم رسوند که ایشون روسپی است. یک نوشابه سفارش داد. وقتی نوشابه رو تا نصفه خورد به خودم جرأت دادم و محترمانه ازش یک سئوال پرسیدم:«چی شد که اینجوری شد؟». یه نگاهی بهم انداخت و با لبخند تلخی ازم پرسید «واقعاً میخوای بدونی؟».گفتم آره. یک جرعه دیگه نوشابه خورد و کمی تأمل کرد.در حالی که اشک توی چشمهاش حلقه زده بود نوشابه ی نیم خورده اش رو گذاشت و باصدای آهسته و زجرکشیده ای بهم گفت«ولش کن خیلی طولانیه».رفت و درحالی که میرفت آهسته گریه میکرد.

8. ما هر چه میکشیم از دست همین متدینان است. از داعش بگیر تا خاتمی همه متدین اند با درجات گوناگون!

Comments are closed.