احمد حق‌نگار- ابتدا قبل از هرچیز باید بگویم من نه طرفدار سعودی‌ها هستم و نه قصد تطهیر آنها را دارم و صرفاً آنچه می‌خواهم بگویم، بیان ابهامات و فرضیات درباره یک حادثه است.
احتمالاً شنیده‌اید شخصی به نام جمال خاشقجی از روزنامه‌نگاران مخالف حکومت سعودی در سفارت عربستان در ترکیه به قتل رسیده است. بر اساس اطلاعاتی که تا کنون منتشر شده ابهامات، سؤالات و نیز فرضیاتی درباره عاملان این جنایت وجود دارد:
۱- چرا نظام سعودی اقدام به قتل این روزنامه‌نگار مشهور و معارض در سفارت خود کرده؟ اصولاً چرا این شخص حاضر شده با پای خودش به سفارت سعودی در ترکیه برود؟ آیا اگر حکومت عربستان قصد ترور این شخص را می‌داشت، در سفارت خودش این کار را می‌کرد یا مثل ماجرای ترور رییس شبکه جِم تیوی توسط عوامل جمهوری اسلامی ایران، می‌توانست در خیابان یا حتی در محل اقامت خاشقجی، او را بطور ماهرانه ترور کند؟
۲- اگر فرض کنیم این قتل با برنامه و دستور سعودی‌ها انجام شده، چرا مدارک نظیر فیلم دوربین مداربسته پاک نشده؟ جمال خاشقجی یک فرد عادی و ناشناس نبوده و قطعاً به نزدیکان‌اش خبر داده که دارد به سفارت می‌رود و با این حساب قتل او در سفارت و پاک نکردن فیلم دوربین‌های مداربسته چه دلیل عقلانی می‌تواند داشته باشد؟
۳- چطور پس از حادثه در حالی که فقط فیلم دوربین مداربسته موجود بوده فوراً در رسانه‌ها، نحوه به قتل رساندن با جزییات بیان می‌شود به صورتی که انگار اهالی رسانه در اتاقی که جنایت انجام شده حضور داشته و فیلم گرفته‌اند؟!
۴- چه کسی از قتل این خبرنگار بیشتر سود کرده؟ رژیم سعودی که تحت فشار جهانی از سوی متحدان‌اش قرار گرفته یا مخالفان و معارضان درون خاندان آل سعود و سایر طرف‌های خارجی؟
اینها بخشی از ابهامات و سؤالاتی است که در ماجرای قتل خاشقجی وجود دارد. اما فرضیاتی نیز قابل طرح است. هرچند ممکن است این فرضیات توسط برخی، توهم توطئه قلمداد شود اما معتقدم به لحاظ منطقی، حداقل قابل تأمل هستند.
مدتی قبل هنگامی که ملک عبدالله در عربستان مُرد، نبرد سختی در خاندان سعودی برای تصاحب جایگاه پادشاهی رخ داد و در نتیجه آن، ملک سلمان به قدرت رسید. او از همان ابتدا بسیاری از شاهزادگان و افراد مهم را خلع قدرت کرد، پس از آن با اعلام ولیعهدی بن سلمان، او نیز همانند پدرش با عنوان مبارزه با فساد، تعداد قابل توجهی از بزرگان سعودی را دستگیر و ثروت و قدرت‌شان را مصادره کرد. طبیعی است که آن افراد (که سال‌ها نفوذ و قدرت هم داشتند) بیکار ننشینند و به دنبال انتقام باشند. این فرضیه وجود دارد که بخشی از این جنایت، با طراحی آنها (و مهره‌هایی که هنوز در حکومت سعودی دارند) اجرا شده باشد.
از طرفی ترامپ با دولت عربستان قراردادهای بسیار کلانی امضا کرده که توانسته تا حدودی برای وضع اقتصاد آمریکا، بهبود ایجاد کند. تنها کسانی که در آمریکا با ترامپ به شدت مخالفند و سعی دارند او را به هر طریق تخریب و تضعیف کنند، دموکرات‌ها هستند. نقطه قوت ترامپ، مسئله اقتصاد است و یکی از راه‌های ضربه زدن به این نقطه قوت، تضعیف روابط اقتصادی او با هم‌پیمانان‌اش است. پس یک فرضیه (البته ضعیف) این است که دموکرات‌ها هم کم و بیش در جریان این نقشه بودهاند خصوصاً که رسانه‌های آنها، بلافاصله انگشت اتهام و سرزنش را به سوی ترامپ نشانه گرفتند!
نقش دولت اردوغان نیز مشخص است. تجربه نشان داده اردوغان اصطلاحاً شریک دزد و رفیق قافله است. او هر جا منافع‌اش تأمین شود همراهی خواهد کرد. از قاچاق طلا برای حکومت ایران تا قاچاق نفت برای داعش و غیره. اینجا نیز این فرضیه مطرح است که اردوغان برای برتری بر سعودی‌ها به لحاظ اقتصادی یا سیاسی، به نوعی از این نقشه مطلع بوده باشد تا از آن به عنوان اهرم فشار بر سعودی‌ها استفاده کند. ایران هم البته با توجه به فشارهای اقتصادی و سیاسی که از سوی آمریکا و عربستان بر او وارد می‌شود هیچ بدش نمی‌آید چنین حوادثی اتفاق بیافتد خصوصاً که بعد از این، جمهوری اسلامی به راحتی می‌تواند خبرنگاران معارض (خصوصاً در خارج از کشور) را ترور کند و اگر جامعه جهانی واکنش نشان داد فوراً ماجرای خاشقجی را پیش بکشد و در حقیقت با این دستاویز، بتواند از تبعات جنایات‌اش فرار کند.
در مجموع تا این لحظه و با اطلاعات فعلی، ابهامات فراوانی در ماجرای قتل خاشقجی وجود دارد و فرضیاتی علاوه بر آنچه رسانه‌های داخل و خارج کشور می‌گویند نیز هست که احتمال یک توطئه را تقویت می‌کند. مجدداً تکرار می‌کنم که آنچه گفتم به هیچ وجه تلاشی برای تطهیر حکومت سعودی نیست و صرفاً دیدگاه شخصی من درباره ابعاد پنهان این حادثه‌ی بسیار مشکوک است.
بعضی خبرگزاریها مثل سی ان ان و نیویورک تایمز این خبر را عمده ترین خبرروزدنیا کرده اند! و دستگیری و زندانی کردن و ترور روزنامه نگاران واقعی در دنیا را نادید گرفته اند؟!
کنفدراسیون بین‌المللی اتحادیه‌های کارگری در نامه‌ای به خامنه ای، به نیابت از طرف خود و چهار فدراسیون جهانی کارگری و صنفی با ۲۰۰ میلیون عضو، می‌گوید که از درخواست دادستانی شهر قزوین برای صدور اشد مجازات برای ۱۷ تن از بازداشت‌شدگان در ارتباط با اعتصاب کامیون‌داران در روزهای اخیر «عمیقا شوکه شده است».
این اتحادیه‌های بین‌المللی صدور چنین درخواستی که به گفته محسن کرمی، سرپرست دادستانی قزوین، شامل اعدام خواهد بود را نقض شدید و آشکار حقوق کارگران دانسته و گفته‌اند که در هر جامعه، غیرقابل قبول است که کارگران در دفاع از منافع اقتصادی خود اعدام شوند!.