رضا پرچیزاده – این سردوشی تلفیقی که فرماندهان سرتیپ به بالای ارتش میزنند، به نظرم صادقانهترین و دقیقترین بیان وضعیت «نیروهای مسلح جمهوری اسلامی» تحت فرمان ولی فقیه است. یک طرف این سردوشی شاخه و شمشیر سپاه است و طرف دیگرش ستارهی ارتش. این یعنی اینکه در ایرانِ تحت اشغال ملایان، ارتش– و اصولا تمام نیروهای به اصطلاح مسلح– عملا زیرمجموعه و فرمانبر سپاه پاسداران است. هیچ سردوشی و علائم و نشانهای در ارتش و نیروهای مسلح و دیگر نهادهای کشوری و لشکری نیست که از عبارات و نمادهای مذهبی و آرم جمهوری اسلامی در امان مانده باشد.
پاکسازیهای بعد از انقلاب ۵۷ طبیعتا به شیوهای گسترده دامن ارتش را هم گرفت. جمع کثیری از فرماندهان ارتش شاهنشاهی مثل نعمتالله نصیری، امیرحسین ربیعی، و منوچهر خسروداد مستقیما و علنا محاکمه و به جرم مبهم «افساد فیالارض» اعدام انقلابی شدند؛ جمع دیگری هم مثل محمدولی قرنی، ولیالله فلاحی، و علی صیاد شیرازی با پیوستن به نظام اسلامگرا و خدمت کردن به آن ابتدا از عزل و قتل رستند، ولی بعدا و به تدریج به شیوههایی مشکوک کشته شده یا کنار گذاشته شدند.
در نتیجه، آنچه از ارتش باقی ماند بدنی بیسر بود که هویت مشخصی نداشت. این ارتش از بعد از جنگ ایران و عراق، با نصب نیروهای سپاهی در مقام فرماندهی، عملا به زیرمجموعهی سپاه پاسداران تبدیل شد. نمونهی مشهورش علی شمخانی است که امروز دبیر شورای عالی امنیت ملی رژیم است. خامنهای یک سال پس از پایان جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۸، ضمن انتقال کامل شمخانی از سپاه به ارتش، وی را فرمانده نیروی دریایی ارتش کرد. در آن زمان بسیاری ارتشیها شمخانی را مسخره میکردند که در حالی که حتی در حوض خانهشان هم قایقکاغذیبازی نکرده حالا فرمانده نیروی دریایی شده!
علاوه بر انتصاب فرماندهان سپاه در واحدهای مختلف ارتش، خامنهای تنها افرادی را از داخل ارتش درجات بالا میدهد و به فرماندهی میرساند که یا به شخص وی نزدیک و وفادار هستند، یا اینکه حاضرند در ملاء عام از همپوشانی وظایف و آرمانهای سپاه و ارتش، ایدئولوژی اسلامگرایانه رژیم و استراتژی توسعهطلبانهی جمهوری اسلامی در منطقه و جهان دفاع کنند. نمونه چنین رویکردی عبدالرحیم موسوی فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی، حبیبالله سیاری فرمانده سابق نیروی دریایی ارتش و معاون هماهنگکننده ارتش جمهوری اسلامی، کیومرث حیدری فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی و امیر حاتمی، وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی هستند.
این روندی است که طی سی سال اخیر «ارتش» را به عنوان نیروی دفاعی کلاسیک کشور ایران عملا بیمعنی کرده– معترضه بگویم که بر مبنای همین سابقه و کارکرد اگر ترامپ بخواهد کمی سخت بگیرد، میتواند به راحتی ارتش جمهوری اسلامی را هم «نیروی تروریستی» اعلام کند- پس اینکه بسیاری سالهاست دل به ارتش بستهاند تا علیه نظام «کودتا» کند، خیالی خام و بچگانه بیش نیست. بارها گفتهام که اگر «اساس» و «وِرماخت» علیه هیتلر کودتا کردند، و اگر ارتش سرخ علیه استالین و برژنف کودتا کرد، سپاه و ارتش هم علیه ولی فقیه کودتا میکنند.
یک نکته فنی را هم باید در نظر بگیریم، و آن اینکه در تاریخ معاصر ایران، ارتش همیشه عملهی حکومتِ بر قدرت بوده؛ و بسیار به ندرت پیش آمده که ارتش علیه حکومت در ایران اقدامی کرده باشد. به عبارتی، ارتش ایران ارتش ترکیه و مصر نیست، که تقریبا همیشه ساختاری نسبتا مستقل و جدا از حکومت وقت داشتهاند. به همین دلیل میبینیم ارتش تنها یک مرتبه در تاریخ ایران معاصر کودتا میکند، و آنهم سوم اسفند ۱۲۹۹ تحت فرماندهی فردی- رضاخان– است که نظام مدرن را عملا خودش به وجود آورد. ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به معنای دقیق کلمه «کودتا» نبود. عملیات نقاب یا کودتای نوژه در تیرماه ۱۳۵۹ هم بسیار محدود بود و عملا در نطفه خفه شد.
به این ترتیب تنها با مراجعه به این پیشینه تاریخی/ ساختاری، بسیاری باید متوجه میشدند که حساب کردن روی ارتش برای براندازی رژیم ولایت فقیه به مثابه شرط بستن روی اسب مرده است. به این پیشینه و ساختار اضافه کنید این حقیقت را که ارتشی، از درجهدار تا افسر، امروز شغل دوم و سوم دارد، و بعضا کارگری و مسافرکشی میکند تا زندگی روزمره خودش و خانوادهاش را تامین کند. به عبارتی، این ارتشی– که مدام تحت نظر دستگاه امنیتی رژیم نیز هست– نه کشش فردی دارد و نه استقلال و توان جمعی تا بخواهد علیه رژیم کودتا کند.
با این تفاصیل، روش درستِ تمرکز کردن روی ارتش به قصد براندازی رژیم جمهوری اسلامی، سرمایهگذاری روی ریزش بدنهی آن از نظام است و پیوستناش به مخالفان نظام؛ و این با «کودتا از درون نظام» تومنی صنار تفاوت دارد. چنانکه شواهد نشان میدهد، ترامپ قصد دارد دقیقا همین کار را بکند. چنانکه پیشتر به تکرار گفتهام، به نظر میرسد ترامپ بطور خاص و دولتمردان فعلی آمریکا بطور عام نفع و ضرر ایران را بهتر از بسیاری از ایرانیان میدانند. حق نگهدارشان باد!
با آقای پرچیزده موافقم. سران ارتش و سپاه که امکان “کودتا” داشتند یا کنار گذشته شده اند و یا مانند تعدادی (بیش از ۱۰ نفر) که پس از ۸۸ اعدام شدند از میان برداشته شده و یا اخراج میشوند.
بدنه ارتش و حتا سپاه مردمیست و اگر مردم “انقلاب” کنند به مردم خواهد پیوست.
دلیل اینکه رژیم مزدوران عراق و افغانی و لبنانیش را به ایران آورده هم همینست.
اگر این مزد بگیران یا مزدوران طرفدار رژیم به خود آیند و دریابند که اگر همه اموال خامنه ای و سپاه هم در اختیارشان باشد که نیست با این پول چه میتوانند بکنند و به چه مصرفی میرسد کشوری را که از بیرون به آنقفل زدند و هیچ اعتباری ندارد عینا مثل اینست که اطفال هنگام بازی های کودکانه از کاغذ پول درست میکنند
بیدار شوید نه گوشت نه بنزین و نه هیچ چیز دیگر حتی دارو را با این پول و مزد حرام نمیتوانید بدست آورید کشور از بیرون قفل است سرمنشا خامنه ای و سپاه تباهتان کردند و فقط معدودی از آ نها میتوانند بگریزند بقیه گرفتار هستید کما اینکه تا کنون گریخته اند و سر شما بیکلاه مانده است هشیار شوید
بنابراین می توان، به این نتیجه دردناک رسید که ارتش، هم مرتکب خیانت به ایرانیان شد و هم بر ضد نظام پادشاهی کودتا کرد.
همچنین قبل از تشکیل سپاه، این نیروی زمینی و هوایی و هوانیروز بود که در مناطق آشوب زده مرزی در اوایل انقلاب ،دست به کشتار مردم غیر نظامی زد. اپوزیسیون خام اندیش و متوهم و خیالپرداز برون مرزی باید سرانجام واقعیات را درک کند. این ارتش در سرکوب مردم، حتی ممکن است پتانسیل بالاتری نسبت به سپاه داشته باشد.
این مصاحبه سرتیپ تراب ذاکری در مورد سرسپردگی فرماندهان ارتش شاهنشاهی نسبت به خمینی بسیار تامل بر انگیز و تاسفبار است:
https://news.gooya.com/2017/02/post-545.php
در این مقاله کوتاه به مطالب مهمی اشاره شده است. البته ارتش ایران، به یکباره و پس از پیروزی شیعان جهادی، دچار دگردیسی نشد. بلکه از سالها پیش از انقلاب، عناصر مذهبی در آن نفوذ کرده بودند. فراموش نشود بسیاری اقسران میان رتبه نیروزی زمینی و هوایی سالها قبل از انقلاب و در اوج اقتدار نظام پادشاهی، اعضای انجمن حجتیه و یا موتله اسلامی بودند و مراسم آیینی شیعه از جمله مراسم محرم، نماز جماعت، نماز جمعه، اعتکاف و حتی عمر کشون را آزادانه در پادگان ها و مراکز آموزشی ادا می کردند و در بیوت آخوندهای قم و کاشان حضور گسترده داشتند. در ماهای پایانی، بسیاری از افسران عالی رتبه نیز در تماس دائم با بهشتی بودند تا از طریق او سرسپردگی خود را به خمینی ثابت کنند.
حق نگهدار وجود عزیز شما نیز باد.
کشور کاستاریکا در میان کشور های نظامی امریکای مرکزی قرار گرفته و فاقد ارتش است و تا کنون در هیچ درگیری شرکت نکرده و هیچ کشوری هم به آن حمله نکرده ،چون از مردمی صلح دوست برخوردار است
یک عده خانواده شهید هایی که با جنگی که ملعون .مابون خمینی برای ایرانیان درست کرد با پرسنل ارتش و سپاه و بسیج و دهاتی های اطراف تهران مدیریت های مفتخور سازمانها را با میلیارد ها تومن پول جمع می کند تا روپوستر بنویسند خیارشور سپاه تحریم نکنید تا بره ابر ها رو باردار کنه وسیل راه بندازه. شهید برای دجالی که اسم او در احادیث امده و برای این که او بدترین مردم .کینه وزترین آنها نسبت به ایرانیان بود هندی زاده ای که حاصل زنا بود
مشکل خمینی این بود که اسپهبدان پادشاهی را نابود کند و عده ای را به نام سپاه بر مردم سوار کرد و اقتصاد و ناموس دختران ایران را در اختیار انان قرار داد تا در سیاست دخالت کند الان هم گریبان خود انها را گرفته نیرویی مفت خور که تنها بدنبال خوراک نذری و تجاوز به زندانیان است در همه حا بانک درست کردند و محیط زیست ایران را به ویرانی کشاندند
ارتش، سپاه، جهاد، اطلاعات و … که از کره مریخ نیامده اند. اینها همه فرزندان همین مردم هستند. دقیقا به همین علت است که شاهد بزرگترین موج فرار و مهاجرت مغز ها و نخبگان ایران در طول تاریخ هستیم. آنها بدرستی فهمیده اند که معضل اساسی مردم و فرهنگ اصیل ایران است که باید از آن گریخت. دلخوش ندارید که با پرخیدن به زیرمجموعه های یک ملت دردی دوا میشود.
با توجه به پیشینه آقای پرچی زاده نکات زیر به آگاهی می رساند .
۱-وجود سپاه نشانه عدم اعتماد به ارتش است
۲- این رژیم رفته و تنها همه دنیا منتظر برنامه اپوزیسیون واقعی هستند .
۳- کشتارها بعد از شورش ۵۷ آغاز شد وهر دسته و گروهی برای خود تفنگچی داشت .
۴- به جز سران اصلی ارتش بدنه ارتش پاک و مورد اعتماد مردم هستند و در فردای براندازی ستون امنیت در دوران گذار خواهند بود .
ارتشی ها هم مثل زنان بد جورکلاه سرشون رفت. تو زمان شاه خیلی اوضاعشون بهتر بود. البته خمینی میخواست ارتشی ها آقای خودشون باشن ولی شدن پاچه خوار آقا.