سجاد سجادی – ترامپ بعد از روی کار آمدن در آمریکا و بر اساس اطلاعاتی که توسط سازمانها و افراد بیغرض در مورد ایران به دست آورد به درستی سیاست خدعه و نیرنگ وخرید زمان توسط رژیم ایران را شناسایی کرد و از همین رو با خروج از برنامه فلاکتبار برجام صحنه بازی را تغییر داد. صحنهای که تا کنون نشان داده برنده بازی کنونی دولت ترامپ است.
اما نکته بسیار مهم این است که در شرایط کنونی پیروزی بدون هزینههای جنگ یک موفقیت برای ترامپ و سیاستهای حزب جمهوریخواه به شمار خواهد رفت.
ترامپ که تحریمهای کلیدی را بر رژیم ایران تحمیل نموده و عملا دسترسی حکومت ایران به منابع مالی از طریق فروش نفت را مختل کرده، رژیم ایران را مجبور کرده دست به اقدامات ناشیانه و عمدتا بدون برنامه بزند. مانند تحریک حماس به موشکباران اسراییل و حمله موشکی به تاسیسات عربستان توسط گروههای نیابتی حوثی در یمن و تهدید اروپا به عدم همکاری در مبارزه با انتقال مواد مخدر و همچنین نقل و انتقال ادوات نظامی و موشکهای بالستیک کوتاهبرد در خلیج فارس و تهدید به مسدود نمون تنگه هرمز برای جلوگیری از حرکت نفتکشهای وابسته به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس.
ترامپ اولین موفقیت خود را با پایین آوردن قیمت نفت با وجود کاهش فروش نفت ایران به دست آورد. موفقیتی که مبتنی بر یک برنامهریزی دقیق اقتصادی و همکاری کشورهای تولیدکننده نفت بود.
اما اکنون که ناوهای جنگی آمریکا برای تامین امنیت منطقه وارد خلیج فارس خواهند شد لازم بود ترامپ حرکت بعدی را انجام دهد. حرکتی که تمام تحلیلگران منتظر آن بودند.
ترامپ و هوک اعلام کردند که در صورت رعایت ۱۲شرط آمریکا مایل به مذاکره با سران رژیم ایران هستند.
اعلام این سیاست در عرصه جهانی باعث میشود تا به همگان گفته شود که آمریکا به دنبال جنگ نیست و به دنبال سرنگونی حکومت هم نیست.
با این اقدام و اعلام این سیاست برنده بازی بین آمریکا و رژیم ایران بطور حتم آمریکا و ترامپ خواهد بود. رژیم ایران از تمام امکانات لابیگری در آمریکا برای ضربه زدن به ترامپ استفاده نمود تا شرایط روانی بازی را تحت کنترل بگیرد. اما تیم بولتون و پمپئو و هوک بسیار هوشمندانه حرکت میکنند.
این یک پیروزی در جنگ بدون خونریزی است .
رژیم ایران آچمز شده و با قرار گرفتن در تنگنا نه راه پیش دارد و نه راه پس؛ تنها راه حل برون رفت از این مخمصه، خودکشی رژیم ایران است. هزینهای که جمهوری اسلامی باید برای سیاستهای جنگافروزانه و همچنین ضدانسانی خود بپردازد.
بنظرم باید توجه کرد که کشورهاى غربى دنبال حداقل هایى براى منافع خود هستند. آنان دنبال گذار از استبداد مذهبى و یا چیز دیگر نیستند. آنان کمک کردند تا طالبان ایجاد شود. شاید ایجاد طالبان الگو گیرى از این تز بود که آتش بزرگ را با آتش مقابل خاموش کنید. اگر از دو سو آتش بهم برسند به دلیل کمبود اکسیژن خاموش مى شوند.
این ما هستیم که باید درک کنیم چگونه به انسانیت و منافع ملى (که انسانیت هنوز به آن گره خورده است) توجه کنیم. کسى براى نجات ما نمى آید. بقول شاملو: نجات دهنده در گور خفته است.
البته این فرصتى است براى از خاکستر برخواستن.
این که منافع ملی آمریکابانجات ایران ازاستبدادمذهبی یکی شده ازاراده ی خداونداست تابرای همیشه طوماراین فرقه شیاددرهم پیچیده شود.
تحریم صدا و سیما و تروریستى نامیدن فرنانده کل قوا هـم باید به این تحریمها اضافه شود
اخراج اخوند زاده هـا از امریکا
اخراج حامیان فرقه تروریستى و تبهـکار ج ا از دانشگاه هـا و صداى امریکا ووووو. هـم ضرورى است
شرایط اسفبار نظام تمام راههای خروج از بحرانهای فعلی رو براش مسدود کرده. از طرفی توان نظامی و اقتصادی یک درگیری نظامی با آمریکا رو نداره و از سمتی هیچ چشمانداز روشنی برای خودش متصور نیست که بتونه شرایط بحرانی فعلی رو تا دوره بعدی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ادامه بده و به امید شکست ترامپ بشینه. مذاکره با آمریکا هم نیازمند قبول شروط دوازدهگانه آمریکا است که قبول کردنش قطعا به معنی خودکشی نظام و فروپاشی اون خواهد بود.