منصور کلانتر – نیویوک تایمز (۱۰ مه ۲۰۱۹) خبر داد که دولت حسن روحانی ممکن است بخواهد با تحریکات، آمریکا را به جنگ محدودی با ایران وادار کند. ظاهرا هدف این است که ناسیونالسیم داخلی را تحریک و مردم به ستوه آمده را به هواداری از نظام بکشاند. در همان حال اینطرف و آنطرف نداهایی از ایرانیان آزادیخواه و وطن‌پرست به گوش می‌رسد حاکی از آنکه در صورت درگیری جنگ را محکوم و از جمهوری اسلامی پشتیبانی خواهند کرد.
صحبت از درگیری نظامی زودهنگام است و در حال حاضر غیرمحتمل. بسیاری از آزادیخواهان امیدوارند جنگی بین دو کشور در نگیرد. ولی در صورتی که در گرفت، آیا آنهاموظفند در مقابل حمله آمریکا از جمهوری اسلامی حمایت کنند؟
اگر نزاعی بین دو کشور آغاز شد برای کشورگشایی و سیطره بر ایران نخواهد بود، برای براندازی یک نظام ضد مردمی و واپسمانده‌ای است که چهل سال است سر ستیز با جهان و دستاوردهای تمدن بپا خاسته از دوران روشنگری دارد. جنگ ترامپ با ملاها جنگ صدام با آنها نخواهد بود. آمریکا به خاک ایران چشم ندوخته و قصد «آزادسازی» خوزستان را ندارد. هدف‌اش سیطره بر اروندرود نیست. جنگ بین ملاها با آمریکا بسان جنگ همان کشور با طالبان خواهد بود، همانند جنگ جرج بوش با صدام حسین. کدام عراقی وطن‌پرست و آزادیخواهی مدعی است که در سال ۲۰۰۳ به نام میهن‌پرستی بایستی از نظام صدام حسین و دو پسر درنده‌اش در مقابل آمریکا حمایت می‌کرد؟ اینکه آیا جنگ دوم خلیج کار صحیحی بود یا نه؛ اینکه آیا آمریکا بهتر بود بجای خرج یک تریلیون دلار و حمله به عراق راه دیگری را در پیش می‌گرفت؛ اینکه آیا برای عراق خسارت‌های حاصل از جنگ بیشتر بود یا تدوام حکومت صدام؛ اینها همه یک چیز است، اینکه آیا وطن‌پرستان عراقی می‌بایستی در صف صدام قرار بگیرند یا از آن جنگ استفاده کنند تا کشورشان را از شرّ یک نظام شبه‌توتالیتر خلاص کنند یک چیز دیگر.
بروید از زنان وطن‌پرست افغان بپرسید که آیا در جنگ سال ۲۰۰۱ از حکومت توتالیتر طالبان پشتیبانی کردید به این دلیل که یک دولت «اجنبی» علیه آن وارد جنگ شد، یا از ورافتادن یک باند واپسمانده و قرون وسطایی به دست «اجنبی» ابراز رضایت نمودید؟ به چه دلیل پشتیبانی از طالبان در مقابل آمریکا «وطن‌پرستی» بوده است؟
ژنرال دوگل یک وطن‌پرست فرانسوی بود و نه بر خلاف آن بلکه بخاطر همین وطن‌پرستی با ارتش بریتانیا و آمریکا ساخت تا کشورش را از شرّ آلمان نازی و دست‌مشاندگانش خلاص کند. او می‌دانست که متفقین به دنبال ضمیمه کردن خاک فرانسه نیستند. او می‌فهمید که به قول رونالد رایگان سربازان آمریکایی که در آزادی اروپا جان خود را فدا نمودند تنها خاکی که اشغال کردند گوری بود که در آن آرمیدند.
ایرانیان آزادیخواهی که می‌دانند «دشمن ما همینجاست، دروغ میگن آمریکاست» نبایستی در یک جنگ احتمالی با آمریکا، که امیدواریم لازم نشود، در دامی که جمهوری اسلامی برایشان پهن کرده بیافتند و از فرقه‌ای که در حقیقت «اشغال‌کننده واقعی ایران» است حمایت کنند. مسئله وطن‌پرستی در مقابل «وطن‌فروشی» نیست؛ مسئله ساده‌لوحی در مقابل خردگرایی است.
به قصد اعاب دمکراسی‌‌خواهان، نظام الهی بی‌تردید خواهد کوشید که این عمل را «خیانت»، «وطن‌فروشی» و «وابستگی» قلمداد کند. لابد لابیگرانش خواهند گفت که عملی است «لنینیستی»! این مقایسه بیجاست زیرا بهای کمک آلمان به لنین و حمایت از او چنگ‌اندازی به قسمتی از خاک روسیه بود که در صلح برست لیتوفسک عملی شد. اختلاف آمریکا و جهان با جمهوری اسلامی بر سر خاک نیست.
قرن بیستم شاهد ظهور سه ایدئولوژی توتالیتر بوده است: نازیسم، کمونیسم و اسلامگرایی. دو توتالیتاریسم اول در نبرد با آمریکا از صحنه روزگار حذف شد. اولی در جنگ جهانی و دومی در جنگ سرد. مهمترین عامل شکست هیتلر دخالت ایالات متحده در جنگ جهانی بود و ایستادگی آمریکا در مقابل توسعه‌طلبی اتحاد شوروی مهمترین عامل در شکست کمونیسم. اگر تقدیر نظام الهی بر این قرار گرفته که با دخالت نظامی آمریکا شربت شیرین شهادت بنوشد، به چه دلیل مردم و دمکراسی‌‌خواهان ایران بایستی به کمک این دایناسور در حال انقراض برخیزند؟
نظام دروغ، ریا، فساد و خرافات رفتنی است. امیدواریم با خوشی، ولی چه بسا با یخ و ترشی؛ انتخابش با خودش است. بیایید در این ماجرا ساده‌لوحانه فریب نخوریم. وانگهی، نظامی که از «امدادهای غیبی» برخوردار است چه نیازی به پشتیبانی ما دارد؟!
صحیح ترین و منطقی ترین نظر و کامنتی که هر ایرانی با شرف در زیر این مطلب میتواند بنویسد تأیید و تکرار خط بخط و کلمه به کلمه پاراگرافهای سوم ، چهارم ، پنجم و ششم خود همین مطلب است و بس ، چرا که حقیقت آنچه در سالهای قبل
در منطقه و در جهان رخ داده «پاراگراف ۳و۴و۵»و آنچه که برای آینده ایران و ایرانی درست ترین خواهد بود و خواسته هر ایرانی با شرفی است«پاراگراف ۶» ، در این چند خط آمده است.