آنوقت ما انقلاب نمى‌کردیم؟ ما مردمان عادى و سیاستمدارى

شنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۸ برابر با ۱۵ ژوئن ۲۰۱۹


پویا مهرفر- ما مردمان عادى سیاستمدارى نمى‌دانیم. ما که حداکثر یک یا چند کتاب «ماهى سیاه کوچولو» خوانده‌ایم. از سیاست نه آگاهى داریم و نه تجربه سیاسى داریم و نه جاه‌طلبى‌هاى سیاسى داریم. شغل ما هم سیاسى نیست. ما را مى‌گویم؛ ما کارگرها، ما چوپان‌ها، ما کشاورزها، ما بقال‌ها، ما جوانان و ما مادران و پدران عادى. با شما سیاستمداران و یا مدعیان سیاستمدارى کارى ندارم.

چرا در کشورهاى پیشرفته مردم عادى سرشان تو کار خودشان است ولى چوپان ما درپشت کوه بدون اینکه یک شهر داخل کشور را درست و حسابى دیده باشد، مى‌گوید مرگ بر آمریکا و اسرائیل؟!

هر کس هر کارى را که بلد است باید انجام دهد وگرنه کار خراب مى‌شود. ما که سیاست بلد نیستیم.

ما کار خود را تا حدودى مى‌دانیم. مى‌دانیم که به چه چیزهایى نیاز داریم. از چه کارى خوشمان مى‌آید. دوست داریم روسرى را برداریم تا پسر دلخواهمان ما را ببیند و چشمک بزند و ما هم به او لبخند بزنیم. شاید دزدکى دست در دست هم برویم گوشه دنجى و با هم خوش باشیم و بخندیم. ما کار مى‌خواهیم تا پولى داشته باشیم و زندگى کنیم. ما مى‌خواهیم درس بخوانیم و کار بهترى داشته باشیم. ما دوست داریم که لحظه‌هایى موسیقى شاد و یا موسیقیى غمگین و یا موسیقیى رویایى بشنویم. سیاستمدارى کار ما نیست.

به ما چه که مهندس بازرگان آزادى ندارد که فعالیت سیاسى داشته باشد. به ما چه که توده‌اى‌ها آزاد نیستند. به ما چه که خمینى در تبعید است. اینها نه نیاز ما و نه در وسعت دانایى ماست. اینها علایق ما نیز نیست.

اما براى ما مهم است حجاب اجبارى نباشد. براى ما مهم است که بازار درست کار کند. براى ما مهم است که کار مناسب داشته باشیم. ما در این حد وارد سیاست باید بشویم. چون هم نیاز ماست و هم علاقه ماست و هم بطور حسى آن را مى فهمیم و به آن آگاهیم. اینها لوازم زندگى ماست.

ما باید براى حجاب اجبارى اعتراض کنیم. باید براى نداشتن کار مناسب اعتراض کنیم. باید براى نداشتن حق تحصیل و یا آزاد نبودن در تحصیلات دانشگاهى اعتراض کنیم. باید براى آزاد نبودن روابط دوستانه دختر و پسر اعتراض کنیم و باید براى نبود آزادى موسیقى و هنر اعتراض کنیم.

ما که در قبل از انقلاب همه اینها را داشتیم، چرا انقلاب کردیم؟

انقلاب شد و حجاب اجبارى شد. کارهاى خوب را از ما گرفتند. بازار خراب شد و گران و تقلبى به ما فروختند. حتى نامزد بودن هم خطرناک شد. موسیقى قدغن شد. دانشگاه رفتن هم از ما سلب شد. توى نوشیدن و غذا خوردن ما هم قانون وضع کردند و بسیارى دیگر.

حالا آب هم نداریم. حالا زمین‌هاى ما دارد کویر مى‌شود و کشاورزى هم نداریم. حالا چوپانى هم سخت شده است. ما ضرر کردیم.

ما را به انقلاب کشاندند که خودشان دزدى کنند و کسانى که سهم این دزدى‌ها را نگرفتند داد و بیداد راه بیندازند که اگر ما بودیم چنین نمى‌شد که البته به نظرم دروغ مى‌گویند.

ما نباید در کارى که بلد نبودیم و نیاز زندگى ما نبود و علایق ما نبود وارد مى‌شدیم و دخالت مى‌کردیم.

اگر ما در حد دانش و تجربه و نیاز و علایق خود دخالت مى‌کردیم، علیه شاه فقید انقلاب نمى‌کردیم.

ما باید یاد بگیریم که در دایره دانایى، تخصص، نیاز و علایق خود وارد شویم. ما باید به حجاب اجبارى، به بیکارى، به تخریب زمین‌ها و جنگل‌ها، به نبود آب سالم براى کشاورزى و نوشیدن، به نبود آزادى زیستن، به محدودیت‌هاى موسیقى، به محدودیت‌هاى سینما، به محدودیت‌هاى دوستى و تحصیل اعتراض کنیم. ما در این حدود وارد سیاست مى‌شویم و نه بیشتر از آن.

به من چه که شاهزاده رضا پهلوى آزاد نیست. به من چه که کمونیست‌ها آزاد نیستند. به من چه جبهه ملى آزاد نیست. به من چه لیبرال دموکرات‌ها آزاد نیستند. من نه دانش درک آنان را دارم و نه علاقه‌اى به امر خاص سیاست. این سیاستمداران هستند که با درک من باید با من همراه شوند و از این زاویه است که من هم با آنان همراه مى‌شوم. از این زاویه است که من شاهزاده رضا پهلوى را دوست دارم و به او اعتماد دارم و فریاد می‌زنم:

شاهزاده من با تو هستم.

با تو که دغدغه تو زندگى من هم است.
با تو که شاه بودنت براى من هم هست.
با تو که علایق تو علایق من هم هست.
به ما چه که شاهزاده چقدر می‌داند و چه می‌داند.
ما در حد کار خود با تو هستیم. همانگونه که با مسیح علینژاد هستیم.

اما من از شما سیاستمداران که ما را از وادى سیاستمدارى به انقلاب کشاندید و گول زدید و همچنان در همان کارید، متنفرم. اگر شما از خمینى‌ها نبردید که بجاى آنها دزدى کنید، حماقت شما بود.

ما فریب خوردیم؛ هم از شما و هم از خود.

ما اگر در حد خود وارد سیاست مى‌شدیم و سیاستمدارى نمى‌کردیم، انقلاب نمى‌کردیم. انقلاب گاهى لازم است. مثل حالا ولى از زوایه نیازها، علایق و بقدر درک و تجربه ما.
لس‌آنجلس

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=159445

یک دیدگاه

  1. ١٣

    در ایران افراد و گروه هـا در سر جاى خودشان بدرستى قرار ندارند
    اخوندى که میشود ر جمهـور
    ترانه سرایی که میشود سیاست باز
    عکاسى که میشود چریک
    روزنامه نگارى که میشود مداح
    مهـندسى که تو ضیح آل….مینویسد ورووووو
    شاید در ایران اینده دیگر اینطور نباشد ؟!؟!؟

Comments are closed.