فیروز گوران روزنامهنگار پیشکسوت ایران صبح امروز پنجشنبه، ۳۰ خردادماه، در سن ۷۸ سالگی در تهران درگذشت. وی چندی پس از انقلاب خانهنشین شد و پس از دورهای فعالیت مطبوعاتی در دههی شصت و هفتاد خورشیدی، برای همیشه از این کار کناره گرفت.
فیروز گوران روزنامهنگار پیشکسوت و قدیمی صبح امروز، ۳۰ خردادماه، در سن ۷۸ سالگی در تهران درگذشت. او که در روزنامههای کیهان و اطلاعات پیش از انقلاب فعالیت میکرد، سردبیری روزنامه «آیندگان» پس از انقلاب را نیز به مدت کوتاهی بر عهده داشت.
فیروز گوران پس از انقلاب و خروج داریوش همایون که مؤسس روزنامه «آیندگان» در دوران محمدرضا شاه پهلوی بود، توسط کارکنان این روزنامه به سردبیری آن انتخاب شد. روزنامه «آیندگان» پس از مدت کوتاهی از انقلاب در ۱۶ امرداد ۱۳۵۸ به دستور آیتالله خمینی رهبر انقلاب توقیف شد.
فیروز گوران در سال ۱۳۶۲ دوباره به شغل ۲۰ سال قبل خود، حروفچینی دستی روی آورد و در دهه ۷۰ با حمایت دوستی مجلات «صنعت حمل و نقل» و ماهنامه «جامعه سالم» را راهاندازی کرد.
فیروز گوران یکی از اعضای سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات ایران پیش از انقلاب بود. وی که یکی از روزنامهنگارانی بود که در اعتصاب مطبوعات در جریان انقلاب ۵۷ شرکت داشت در گفتگویی با روزنامه شرق (۱۳۹۳.۱۰.۱۷) گفته بود: «ما در بدترین شرایط قلمها را زمین گذاشتیم و تریبون را به دست دیگران دادیم. البته جوّ آن زمان بحثی است که باید در نظر گرفت، اما وظیفه روزنامهنگار در شرایط حساس چیست؟ ما وظیفه اصلی خود را کنار گذاشتیم. این نظر شخصی خود من است، فهم من در سال ۵٧ و در آن اعتصاب ۶٢ روزه این نبود. هیچ خیانتی هم نکردم. چه چیزی بدتر از نادانی، دانش من همانقدر بود؛ ضمن اینکه کم نبودند افرادی که اعتصاب را درست نمیدانستند ولی از آن حمایت کردند، به آن پیوستند، ادامه دادند و در آن نقش داشتند. فقط به این دلیل که تابع اکثریت بودند.»
یک روزنامهنگار حرفهای
مجید محمدی جامعهشناس و پژوهشگر مسائل سیاسی و اجتماعی درباره فعالیتهای این روزنامهنگار به کیهان لندن میگوید، «فیروز گوران بر خلاف نسلی از روزنامهنگارانی که در یکصد سال اخیر در ایران، بیشتر فعال سیاسی، لابی و دنبالهرو گروههای سیاسی یا عملا عضو روابط عمومی نهادهای سیاسی و امنیتی و نظامی بودهاند تا روزنامهنگار، به کار حرفهای روزنامهنگاری، توازن، انصاف، حقوق خواننده، و ارائه واقعیات باور داشت. به عنوان کسی که در طول دوران انتشار مجله «جامعه سالم» تا تعطیلی آن با گوران همکار بودم تمرکز و توجه بر معیارهای روزنامهنگاری را در کار روزمره وی شاهد بودم.»
مجید محمدی در ادامه تأکید میکند که «این تمرکز و توجه وقتی اهمیت بیشتری پیدا میکند که روزنامهنگار حرفهای در شرایطی کار کند که حکومت و همه دستگاههای دولتی علیه چنین رهیافتی هستند و روزنامهنگاران را عوامل تبلیغاتی خود میخواهند. اوج فعالیت روزنامهنگاری وی در ایران در دوران ترور نویسندگان و فعالان سیاسی در ایران جریان داشت. پیروز دوانی یکی از قربانیان ترورهای زنجیرهای یکی از همکاران «جامعه سالم» بود و من برای آخرین بار وی را در دفتر مجله دیدم.»
مجید محمدی درباره شیوهی کار فیروز گوران میافزاید: «فیروز در ماهنامه «جامعه سالم» توانسته بود طیفی از نویسندگان با گرایشهای مختلف سیاسی و فکری را گرد هم آورد؛ کاری که امروز حتی ثروتمندترین و قدرتمندترین رسانههای غربی مانند نیویورک تایمز، واشنگتن پست، نیوزویک، گاردین، سیانان، سیبیاس، انبیسی، ایبیسی و بیبیسی، از آن عاجز هستند. همینجاست که هم ویژگیهای شخصی در ارتباطگیری و استقبال از دیدگاههای رقیب و هم رهیافت حرفهای اهمیت پیدا میکند. در دنیایی که اکثر رسانهها به بوقهای تبلیغاتی دولتها و جریانهای سیاسی و ایدئولوژیها تبدیل شدهاند باید قدر افرادی مثل فیروز گوران را بیتشر دانست و از کار و مشی آنها بیشتر آموخت. بد نیست نویسندگان و شاغلان مطبوعات و وبسایتهای خبری، به ویژه آنها که در خارج کشور فعالیت دارند شمارههای مجله «جامعه سالم» را ورقی بزنند تا اندکی از فیروز بیاموزند.»
الاهه بقراط سردبیر کیهان لندن نیز درباره همکاری بسیار کوتاهش با ماهنامه «جامعه سالم» و خاطرهاش از فیروز گوران چنین تعریف میکند: «در دهه هفتاد خورشیدی که سرکوب نیروهای سیاسی به «نتیجه» رسیده بود و نشانی از آنها دیده نمیشد، جامعه ایران برای نفس کشیدن به فعالیتهای محدود فرهنگی روی آورده بود. حکومت هم بدش نمیآمد مدتی این نوع فعالیتها را بجای فعالیتهای سیاسی تحمل کند تا بعد کاسه و کوزهی آنها را نیز بر سرشان بشکند. بسیاری از مجلات به ویژه ماهنامه و فصلنامه در آن دهه شکل گرفتند از جمله «جامعه سالم» که فیروز گوران سردبیر آن بود.»
وی ادامه میدهد: «آن زمان که هنوز اینترنتی در کار نبود، بسیاری از مجلات را از ایران دریافت میکردم و به نظرم رسید این ماهنامه جای خوبیست تا ترجمهها و نوشتههایی را در زمینه محیط زیست برایش بفرستم. پس از یک گفتگوی کوتاه تلفنی و این پیشنهاد که با استقبال آقای گوران روبرو شد، مطالبی درباره تجربهی اقتصادی- محیط زیستی کشورهای در حال رشد و همچنین ضرورت توجه به مسائل محیط زیست در ایران که برخی آن را در دهه هفتاد خورشیدی «لوکس» معرفی میکردند، فرستادم که چاپ شدند. مدتی بعد فیروز گوران یک سخنرانی در دانشگاه فنی برلین درباره نشر و فعالیت فرهنگی در ایران داشت. او با شوق یادآوری کرد که زمینهی این فعالیتها در ایران فراهم است و «جامعه سالم» توانسته حتا توجه و همکاری نویسندگان و روزنامهنگاران در خارج کشور را نیز به خود جلب کند و هیچ مانعی در این راه نیست!»
«جامعه سالم» مانند بسیاری از نشریات دیگر پس از مدتی توقیف شد!
فیروز گوران اول فروردین ۱۳۲۰ در روستایی به نام اوریم، از توابع شهرستان سوادکوه (پل سفید) در استان مازندران به دنیا آمد. شش ساله بود که پدرش را از دست داد و مادرش به تنهایی او را بزرگ کرد. کلاس سوم ابتدایی بود که برای خانهشاگردی در منزل یکی از بستگان نزدیکش در تهران با یک کامیون مخصوص حمل ذغال، قاطی ذغالها به پایتخت انتقال داده شد، یا به قول خودش حمل و تخلیه شد. در سال ۱۳۳۸ به عنوان پادو در یک چاپخانه مشغول به کار شد و کم کم همانجا حروفچینی دستی را آموخت و با خبر و خبرنگاری آشنا شد و به یکی از روزنامهنگاران حرفهای ایران فرا رویید.
کیهان لندن فقدان این روزنامهنگار پیشکسوت را به جامعه مطبوعاتی ایران و همچنین خانواده و دوستان و آشنایان زندهیاد فیروز گوران تسلیت میگوید.
*اطلاعاتی که در این گزارش آمده بر اساس منابع داخلی در ایران تنظیم شده است.