امپراتوری شبه‌نظامی جمهوری اسلامی در آسیا و آفریقا

- نخست وزیر عراق فرمان انحلال حشدالشعبی را صادر کرد. شیه‌نظامیان عراقی یک ماه فرصت دارند به ارتش بپیوندند، وگرنه خلع سلاح خواهند شد.
- جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در بسیاری از کشورهای منطقه و در آفریقا می‌توانند از گروه‌های شبه‌نظامی و شبکه‌های تروریستی برای حمله به منافع آمریکا و غرب استفاده کنند.
- اروپا بیش از آنکه نگران یک جنگ کلاسیک در منطقه باشد و از قدرت نظامی جمهوری اسلامی واهمه داشته باشد، این حکومت را قدرتی تروریستی می‌داند که می‌تواند امنیت شهروندان غیرنظامی را به خطر بیاندارد.

دوشنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۸ برابر با ۰۸ ژوئیه ۲۰۱۹


احمد رأفت – عادل عبدالمهدی نخست وزیر عراق به نیروهای حشدالشعبی یک ماه فرصت داده است در ارتش این کشور ادغام شوند یا سلاح را به زمین گذاشته و به عنوان نیروی سیاسی  فعالیت‌های خود را ادامه دهند.

یک ماشین متعلق به حشدالشعبی که روی آن تصویری از سیدعلی خامنه‎ای نصب شده است

حشدالشعبی که در سال ۲۰۱۴ در بحبوحه جنگ علیه حکومت اسلامی و داعش تشکیل شد، و حدس زده می‌شود بیش از ۱۵۰هزار شبه‌نظامی را در بر گیرد، از همان ابتدا از حمایت جمهوری اسلامی برخوردار بود و تحت اوامر قاسم سلیمانی فرمانده نیروهای قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عمل می‌کرد. جمهوری اسلامی رسما تجهیز حشدالشعبی را از ابتدای تشکیل آن بر عهده دارد.

انحلال حشدالشعبی

قبل از فرمان نخست وزیر عراق به خلع سلاح حشدالشعبی، دو سال قبل مقتدی صدر یکی از رهبران شیعه عراقی که شبه‌نظامیانش با عنوان «سرایا السلام» در این تشکل حضور داشتند، خواهان خلع سلاح آنان شده بود. «سرایا السلام» اگرچه تحت لوای حشدالشعبی در مبارزه علیه داعش حضور داشت، ولی هرگز همسویی با قاسم سلیمانی و جمهوری اسلامی را نپذیرفت. در سال ۲۰۱۶، دو سال پس از آغاز فعالیت‌های حشدالشعبی، مجلس نمایندگان عراق قانونی را به تصویب رساند که بر مبنای آن حشدالشعبی به عنوان بخشی از نیروهای مسلح این کشور به رسمیت شناخته می‌شد و تحت نظارت ارتش قرار می‌گرفت. قانونی که هرگز اجرایی نشد و حشدالشعبی، به ویژه نیروهای تحت حمایت جمهوری اسلامی، به فعالیت‌های مستقل خود ادامه دادند.

تویوتا هایلوکس سپاه (پلاگ سبز) نمره ث؛ در خاک ایران به بهانه‌ی سیل فروردین ۹۸

بسیاری از رسانه‌ها در روزهای گذشته نوشتند که تصمیم عادل المهدی مبنی بر خلع سلاح آن گروه‌هایی که نخواهند پذیرفت در ارتش ادغام شوند، تحت فشار آمریکا اتخاذ شده است. آمریکا اخیرا ابومهدی مهندس، قائم‌مقام فرمانده حشدالشعبی را در فهرست تحریم‌های خود قرار داده است. امانوئل ماکرون نیز در دیداری که چندی پیش با همتای عراقی خود داشت، خواهان انحلال حشد الشعبی شده بود. برهم صالح، رئیس جمهور کرد عراق ،که اخیرا در تهران با علی خامنه‌ای ملاقات داشت می‌گوید برخلاف رئیس جمهور فرانسه، رهبر جمهوری اسلامی معتقد است «بهتر است حشدالشعبی بماند».

اصیل هاشمی روزنامه‌نگار در بغداد به کیهان لندن می‌گوید «تصمیم عادل عبدالمهدی بدون شک با بالاگرفتن تنش میان آمریکا و جمهوری اسلامی ارتباط دارد. عراق نمی‌خواهد رسما وارد جنگ احتمالی بین دو کشور بشود و از سوی دیگر می‌داند که به دلایل مختلف، از جمله جغرافیایی، نمی‌تواند بی‌طرفی خود را حفظ کند». اصیل هاشمی در ادامه می‌افزاید «استقبال مقامات ایرانی و رهبران برخی از گروه‌های هوادار جمهوری اسلامی از فرمان عادل المهدی می تواند تعجب‌برانگیز باشد، ولی اگر با دقت بیشتری این تصمیم مورد بررسی قرار گیرد خواهیم دید که به نوعی از سوی قاسم سلیمانی به نخست وزیر عراق پیشنهاد شده است».

«ساتراپ‌»های قاسم سلیمانی

یک هفته قبل از علنی شدن این تصمیم نخست وزیر عراق، قاسم سلیمانی در بغداد در نشستی با حضور رهبران عمده گروه‌های عضو حشدالشعبی چون «عصائب اهل حق»، «سپاه بدر» و «کتائب حزب‌الله» شرکت کرده بود. چند روز قبل از آن تهران میزبان نشستی با عنوان «خون ما یکی است» بود که رهبران عمده تشکل‌های حشدالشعبی در آن حضور داشتند و اعلام کردند در صورت حمله آمریکا به جمهوری اسلامی در کنار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خواهند بود و به مصاف آمریکا خواهند رفت. «عصائب اهل حق» که رهبری آن با قیس خزعلی است، مدت‌ها است به عنوان بازوی نیروهای قدس حملاتی را به خاک پادشاهی سعودی و یا منافع آمریکا در عراق آغاز کرده است.

قاسم سلیمانی و هادی العامری قائد حشدالشعبی

اصیل هاشمی یادآوری می‌کند که «پرتاب یک موشک کاتیوشا به منطقه سبز بغداد که در حیاط سفارت آمریکا، البته بدون خسارات جانی، منفجر شد، یا حمله به کارکنان شرکت‌های نفتی آمریکایی در شهر بصره که به زخمی شدن دو کارگر عراقی منجر شد، و شلیک موشک کاتیوشا دیگری به ساختمانی در موصل که دفتر مشاوران نظامی آمریکایی است، را باید هشدارهایی از سوی شیعیان عراقی هوادار جمهوری اسلامی به آمریکا به حساب آورد».

از سوی دیگر، وال‌استریت ژورنال می‌نویسد پهپادهایی که برخی از تاسیسات نفتی پادشاهی سعودی را هدف گرفتند، نه از یمن بلکه از خاک عراق به پرواز درآمده بودند.

تلاش عراق برای بی‌طرفی

روزنامه‌نگار عراقی در اشاره به تصمیم اخیر عادل المهدی در ارتباط با حشدالشعبی می‌افزاید «این تصمیم از سوی دولت ما قابل درک است، زیرا اگر حشدالشعبی‌ها به منافع آمریکا یا متحدینش در عراق، یا از عراق، حمله کنند، گروه‌های غیرقانونی هستند که مسئولیت آنها به گردن دولت نخواهد افتاد. از سوی دیگر حشدالشعبی پس از ادغام در ارتش به نوعی مصونیت خواهد داشت و حملات تلافی‌جویانه احتمالی از سوی آمریکا می تواند عواقبی در روابط واشنگتن با بغداد داشته باشد. بی‌دلیل نیست که قیس خزعلی این تصمیم عادل المهدی را اقدامی در جهت درست خوانده است».

اصیل هاشمی نفوذ جمهوری اسلامی در عراق را «ریشه‌ای و عمیق‌تر از نفوذ آمریکا می‌داند» و می‌افزاید «در حال حاضر بخشی از تسلیحات ایرانی، از راه زمینی و از طریق خاک عراق به سوریه فرستاده می‌شوند، و آمریکایی‌ها با وجود اطلاع از این مسئله نتوانسته‌اند تا کنون مانع آن شوند». منابع امنیتی غربی این اظهارات اصیل هاشمی را تائید می‌کنند. دو هفته پیش محموله‌ای که  ده‌ها موشک را شامل می‌شد از طریق زمینی و گذرگاه مرزی آلبوکمال به سوریه فرستاده شده است. جمهوری اسلامی در ماه‌های گذشته در حاشیه این گذرگاه مرزی در مرز عراق و سوریه، ترمینالی برای عبور نظامیان و تسلیحات خود اخداث کرده است که نه دولت بغداد و نه حکومت دمشق بر آن نظارت دارند.

سازمان‌های عراقی تنها نهادهای شبه‌نظامی منطقه نیستند که به عنوان بازروی مسلح جمهوری اسلامی عمل می‌کنند و در صورت گسترش تنش با آمریکا می‌توانند به عنوان نیروهای نیابتی برای حمله به آمریکا و متحدانش در منطقه مورد استفاده قرار گیرند. زیدی‌های یمنی که از سال ۲۰۱۴، پس از اشغال صنعا، درگیر جنگ با پادشاهی سعودی و چند کشور عربی دیگر هستند نیز در صورت شعله‌ور شدن آتش‌های دریگری نظامی بین جمهوری اسلامی و آمریکا، بدون شک در این درگیری‌ها سهمی به عهده خواهند گرفت. سال‌هاست که جمهوری اسلامی از حوثی‌های یمن حمایت تسلیحاتی می‌کند و بدون شک در صورت ضرورت از آنها برای حملاتی علیه کشتی‌های نظامی در حول و حوش تنگه هرمز و حمله به خاک پادشاهی سعودی کمال استفاده را خواهد کرد.

شبکه نظامی جمهوری اسلامی در منطقه

حماس و جهاد اسلامی در نوار غزه نیز دو نیروی قدیمی هستند که جمهوری اسلامی در صورت بالا گرفتن تنش و آغاز هرگونه درگیری نظامی می‌تواند از آنها برای حملاتی به خاک اسرائیل استفاده کند. البته شرکت حماس در جنگ نیابتی احتمالی در ابعاد قابل مقایسه با حشدالشعبی و یا حوثی‌ها نخواهد بود. اگرچه حمایت تسلیحاتی جمهوری اسلامی از حماس سال‌ها پیش آغاز شده و پس از توقف موقتی همزمان با آغاز جنگ داخلی در سوریه  همچنان ادامه دارد، ولی امیرنشین قطر است که با حمایت مالی سخاوتمند خود حماس را در اداره نوار غزه یاری می‌کند. وابستگی مالی حماس به امیرنشین قطر، که میزبان یکی از مهم‌ترین پایگاه‌های نظامی آمریکا در منطقه نیز هست، اجازه نخواهد داد این گروه فلسطینی به عنوان بازوی نظامی جمهوری اسلامی منافع آمریکا را نشانه رود. البته در غزه، جمهوری اسلامی می‌تواند روی «جهاد اسلامی» نیز حساب کند. گروهی که به دلیل نداشتن نقشی در اداره دولت محلی می‌تواند از آزادی عمل بیشتری برای خرابکاری و درگیری برخوردار باشد.

همچنین در بحرین امیرنشین که اکثریت جمعیت آن را شیعیان تشکیل می‌دهند، دو گروه شبه‌نظامی «سرای الاشتر» و «المختار» در هماهنگی کامل با نیروی قدس عمل می‌کنند.

البته بازوی اصلی نظامی جمهوری اسلامی حزب‌الله لبنان است که در سال ۱۹۸۵ میلادی در دمشق، در دفتر علی‌اکبر محتشمی‌پور، سفیر وقت جمهوری اسلامی در سوریه ، تاسیس شد. حزب‌الله لبنان که دبیرکل کنونی آن حسن نصرالله است، فرزند خلف جمهوری اسلامی است، علی خامنه‌ای را به عنوان رهبر معنوی خود می‌شناسد و وابستگی آن به نظام حاکم در ایران به گفته رهبرانش کامل و بدون چون و چراست. حسن نصرالله در آخرین سخنرانی‌اش گفت «آمریکا بداند که در صورت وقوع جنگ در منطقه درگیری به مرزهای ایران محدود نخواهد شد.» او در ادامه تهدید کرد که در صورت وقوع جنگ «کل منطقه خواهد سوخت». او در بخش دیگری از سخنان خود تأکید کرد که در صورت وقوع جنگ «کل نیروهای آمریکایی و منافعشان در منطقه نابود خواهند شد». حسن نصرالله همچنین تهدید کرد که «جمهوری اسلامی به اندازه کافی موشک‌های نقطه‌زن در اختیار حزب‌الله قرار داده است که بتواند چهره منطقه را تغییر دهد».

شاخه آفریقایی نیروی قدس

جمهوری اسلامی در خاک سوریه نیز علاوه بر «مستشاران» سپاهی و «مدافعان حرم»، گروه‌هایی متشکل از شیعیان افغان با نام «فاطمیون» و شیعیان پاکستان با نام «زینبیون» را نیز سازماندهی کرده که نه تنها اسلحه بلکه حقوق ماهیانه خود را نیز از جمهوری اسلامی دریافت می‌کنند. شبه‌نظامیانی که قبل از اعزام به سوریه در پایگاه‌های سپاه در حومه تهران و قم دوره دیده‌اند. «لشکر باقر» نیز چند هزار شیعه علوی سوری را در بر می‌گیرد که آموزش نظامی و سازماندهی آنها را حزب‌الله لبنان عهده‌دار است. «لشکر باقر» را می‌توان شاخه سوری حزب‌الله لبنان به حساب آورد و مانند «حزب‌الله» و «حماس» از دو بخش نظامی و سیاسی تشکیل شده است. بخش سیاسی این گروه شبه‌نظامی سوری در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۱۶ که توسط رژیم بشار اسد  برگزار شد نیز شرکت کرد و توانست نمایندگانی را راهی مجلس فرمایشی این کشور کند.

ارتش نیابتی جمهوری اسلامی در دیگر کشورها نیز دارای شاخه‌های فعال است. از بحرین تا پادشاهی سعودی، از کویت تا جیبوتی و حتا در آفریقای سیاه، جمهوری اسلامی در صورت افزایش تنش‌های موجود می‌تواند با استفاده از گروه‌های افراطی که با حمایت نیروهای قدس و هزینه‌‌های عظیم فعال شده‌اند، منافع آمریکا و متحدین غربی و منطقه‌ای‌اش را هدف قرار دهد.

اخیرا رسانه بریتانیایی دیلی‌ تلگراف گزارشی مبنی بر اطلاعاتی که در اختیار نهادهای امنیتی اروپایی قرار دارد، در این رابطه منتشر ساخته است. بر مبنای آنچه در این گزارش آمده است، «واحد ۴۰۰» نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، که مسئولیت آن بر عهده حامد عبدالهی است، در چند سال گذشته موفق شده است شبکه‌‌هایی با قابلیت انجام عملیات تروریستی در برخی کشورهای آفریقایی چون سودان، چاد، غنا، نیجر، گامبیا و آفریقای مرکزی سازماندهی کند.

بسیاری از عوامل این گروه‌ها برای دیدن دوره‌های عملیاتی و خرابکاری به لبنان و جنوب عراق سفر کرده‌ و توسط حزب‌الله یا «عصائب اهل حق» آموزش دیده‌اند. محافل امنیتی غربی شدیدن نگران این شبکه تروریستی در آفریقا هستند. ضعف دولت‌های این کشورها و ناکارآیی نهاد‌های امنیتی‌شان، چنانکه در گذشته نیز بارها اتفاق افتاده است، می‌توانند فرصت‌های مناسبی برای جمهوری اسلامی در راستای جنگ‌های نیابتی‌اش با آمریکا و متحدانش به وجود آورد.

یک منبع امنیتی اروپایی به به کیهان لندن می‌گوید، «ما بیش از آنکه نگران یک درگیری نظامی کلاسیک در منطقه با جمهوری اسلامی باشیم، از شعله‌ور شدن یک جنگ تروریستی نگرانیم که می تواند در هر نقطه جهان و در هر لحظه منافع ما را هدف گیرد». همین منبع در ادامه می‌افزاید «در یک جنگ کلاسیک هوایی یا دریایی، جمهوری اسلامی از چنان قدرتی برخوردار نیست که بتواند در مقابل یک غول نظامی چون آمریکا و حتا برخی از کشورهای منطقه که از نظر تسلیحاتی برتری کامل بر ایران دارند، مقاومت کند، ولی می‌تواند همزمان در چندین کشور سگ‌های هار خود را به جان ما بیاندازد».

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=162003

16 دیدگاه‌

  1. ذره بین

    مهمترین دلیل اینکه روسها به هر قیمتی حاضر به نابودی و یا حداقل ضعف ایران می باشند اینست که از زنده شدن و قدرت یافتن ایران بزرگ که می تواند مدعی ارضی و فرهنگی قسمت بزرگ و مهمی از میراث به غارت رفته اش توسط استعمار روسیه در چند صد سال گذشته باشد،هراس دارند.اما ایران و تمدن انسانی اش نابودشدنی نیست و حتما بزودی روزی میراث به غارت رفته اش را از حلقوم کثیف روسیاه و انگلسلام بیرون خواهد کشید.

  2. یه ایرانی

    از انتخاب این تیتر و اون کلمه کنار اسم یه آدم کش جانی بی مایه، مایه تاسف هست. همین حرفا به پروپاگاندا داخل ایران کم می کنه. انتظار خوندن همچین چیزی تو کیهان لندن رو حداقل نداشتم. بی بی سی میزد این تیتر رو تعجب نمی کردم. گنگ و گروه (فرقه) آدم کش ها برای تامین منافع غرب و شرق شده امپراطوری اخیرا؟ برای نابودی ایران و ویرانی ایران؟ هی…

  3. یه ایرانی

    یه آدم کش چه ربطی به ساتراپ داره؟ هخامنشی می رفت ملت های زیر ستم رو آزاد می کرد بهشون آزادی می داد اون ها هم با رغبت به ما می پیوستند. مثل همین کاری که ترامپ داره به شکل مدرن می کنه. یه نفر آدم کش که برای تامین منافع قدرت های بزرگ حاضره مرد و زن و بچه همه رو بکشه تا از بحران فروش سلاح چند برابر شه و نفت مورد نیاز اروپا و چین یک سوم قیمت تا قاسم سلیمانی بتونه کاخ داشته باشه و صیغه ای برای خودش جور کنه.

  4. روسی گری

    بنده به همه گروه ها ، احزاب ، شخصیت های ایرانی در مواردی مشخص که در نوشته هایم می ایند ، انتقاد های جدی دارم . به این دلیل ساده که هیچ کدام نتوانستند حد اقل مثل مصدق یک همگرایی ایجاد کنند و گرد هم امدن برای رهایی از این مسیر روسی گرایی ویرانگر افراطی که در رژیم شاه مثل موریانه دولت شاه و اپوزیسیون انرا ذره ذره بیمار و افلش کرد و به انقلاب وسرنگونی کشاند ، در دولت های «شیخ» عملا ناخدای کشتی طوفان زده کشور شد ، «اپوزیسیون» را برده خود ساخت و کنترل صد در صدی همه چیز را در دست گرفت و دارد کشور را به سوی یک جنگ نیابتی احمقانه با امریکا پیش می برد که دودمان ایرانی به نابودی و فنا خواهد رفت و پول ان به جیب پوتین ریخته خواهد شد .

  5. روسی گری

    فقط در سرکوب مجاهدین متحد هستند و فقط به رفتارهای مجاهدین ایراد میگیرند . مثلا اگر گروهک تروریستی بد است ، فدائیان ژاندارم کش و سازمانهای تروریست کرد و عرب و ارمنی هم باید مثل انها مورد حمله و یا انتقاد واقع شوند . اگر میگویند چرا مجاهدین به صدام پیوستند در جنگ او با خمینی ، باید همین ایراد را به بختیار بگیرند ، اگر می گویند مجاهدین خواهان قبضه قدرت به صورت انحصاری هستند ، همه سازمان ها و احزاب ایران دنبال همین بوده و هستند مخصوصا احزاب چپ روسی . بنده به همه گروه ها ، احزاب ، شخصیت های ایرانی در مواردی مشخص که در نوشته هایم می ایند ، انتقاد های جدی دارم . به این دلیل ساده که هیچ کدام نتوانستند حد اقل مثل مصدق یک همگرایی ایجاد کنند

  6. روسی گری

    به وضوح متوجه می شوند که بنده نه سلطنت طلب ، نه جمهوری خواه ، نه مجاهد سانترال دموکرات هستم . اگر به شاهزاده و پدر تاجدارش احترام می گذارم تا جایی است که انها به منافع ملی بالاتر از منافع روسیه و اعراب و اکراد و حتی منافع امریکا و انگلیس اهمیت می دهند . اگر به سانسور رئیس جمهور بنی صدر اعتراض می کنم به این دلیل است که او هوادار منافع ملی و ضد دیکتاتوری است. اگر میگویم مجاهدین نباید این گونه به سلاخی بروند از سوی مزدوران روسیه ، گوادلوپیست ها ، سیاه کلیست ها ، مزدوران ملاهای روسی به این دلیل ساده است ، که این حمله کنندگان به گونه ای عجیب و غریب فقط در سرکوب مجاهدین متحد هستند و فقط به رفتارهای مجاهدین ایراد میگیرند . مثلا اگر گروهک تروریستی بد است ، فدائیان

  7. روسی گری

    هیچ کشوری در ایران به اندازه روسیه ، جاسوس ، کارچاق کن ، فعال سیاسی ایدیولوژیک ، روشنفکر و نخبه وابسته ، دولت مرد وابسته ، احزاب وابسته ، تبلیغات چی ، ماله کش ، هنر مند وابسته ، …. ندارد . این در حالی است که کاملا بر عکس اکثر مردم عادی ایران بیش از هر کشور دیگری در منطقه امریکایی و غربگرا وهوادار اسرائیل و ضد اعراب و تروریستها و فاشیست های مورد حمایت روسیه و رژیم متکی به روسیه هستند. بن بست سیاسی مملکت ما و شکست ۴۰ سال سیاست روس محور عرب باز نتیجه این تضاد سربا بدنه در رژیم و در میان مردم و اپوزیسیون است . همه کسانی که نوشته ها ی این حقیر را در ۳۰ سال گذشته در رسانه های فارسی می خوانند به وضوح متوجه می شوند که بنده نه سلطنت طلب ، نه جمهوری خواه ،

  8. روسی گری

    به گونه ای ماکیاولیستی به صورتی کاملا انحصاری دنبال قبضه کامل قدرت در مدار روسیه است ، از ترور شخصیت ، پارازیت انداختن زیر مقالات و کامنت های تحلیلی رقبا ، دروغ پراکنی ، ترویج امریکا واسرائیل ستیزی و ضدیت با دموکراسی و توسعه بر اساس منافع ملی ، و تحریف خبر و تاریخ ، و تیغ کشی به هرکس و هر چیزی که «روسی» نیست یا ضد «استعمار روسی» است یا با بازی «روس ها» با کارت ایران مخالف است ، بیش از دیگر بازیگران سپهر سیاسی ایران حتی انگلیس به عنوان سلاح بهره می برد و به کار تخریب و ویرانگری و غارت به صورت از ریشه دراوردن و بیابان سازی ، مشغول است ) نقشی به مراتب مؤثرتر از دیگر بازیگران بازی میکند .

  9. روسی گری

    ایرانیان باید به جای شعار به شعور روی اورند ، به شعور پرداختن ، در کشوری که سر چهار راه منافع متضاد ابر قدرتها و قدرتها ، و در همسایگی ماجراجوترین ، توسعه نیافته ترین ، عربده کش ترین ، متوهم ترین ، دیکتاتورترین ، منفورترین رژیم های موجود در جهان قرار دارند ، لبریز از تروریسم و تعصب قومی و دینی و توسعه نیافتگی فرهنگی و کله خربازیهایی که فقط به مردم کشور خودشان لطمه میزند ، کار ساده ای نیست . مخصو صا که همسایه ابر قدرت ما با سوابق ۳۰۰ ساله امپریالیستی ( مشترک با استعمار انگلیس) ، سوابق مارکسیستی عنترناسیونالیستی روسی قریب به یک صد سال ( که از شعاری ترین ، ضد شعور ترین ، وابسته ترین ، سرسپرده ترین گروه ها و ایدیولوژیها بهره میبرد ، به گونه ای ماکیاولیستی به

  10. ناشناس

    دیدگاهتان را چقدر سریع می نویسید. یک کم آرامتر. منظور از این جمله چیست ! !؟

  11. ذره بین

    جناب کشکساب با نظرتان کاملا موافقم

  12. ناشناس

    دنیا پر از نکات دیدنیست. هر کسی مطلب را از زاویۀ دید خود می بیند و تفسیر می کند.

  13. مستعار

    حکومت آخوندی (جاعش)و داعش و القاعده وطالبان وبقیه گروههای مسلح تروریستی اسلامی در تمام نقاط جهان همگی برادران ناتنی و حرامزاده ی همدیگر هستند رژیم آخوندی چیزی نیست مگر یک غده ی سرطانی متعفن که در حال ریشه دوانیدن و سرایت ایدئولوژی کثیف خود به تمام دنیا است و وظیفه تمام مردم جهان و همچنین رهبران سیاسی دنیا چیزی نیست مگر تلاش برای نابودی این رژیم جهنمی !

  14. كشكساب

    جناب مهدى ، اینها خودشان هیتلر سازو موسولینى افرین هستند و بهمین علت از اژدهایى که ٨٠ میلیون ایرانى را اسیرو گرفتار کرده ، دفاعمیکنند تا ، مبادا ٨٠ میلیون ایرانى ، طعم ازادى انتخاباتو پارلمان را بفهمد و انگاه ، اروپایى ها باید بیایند ایران ، جاروکشى و فاظلاب پاککنى .با پوزش و احترام

  15. مهدی

    خطاب به اروپایی ها باید گفت شما آنقدر بی عرضه اید که نمی توانید از پس یک رژیم خونخوار فاسد وحشی که کاریکاتور هیتلر و موسولینی ست، برآیید؟ چرا علیه این رژیم با آمریکا متحد نمی شوید همان گونه که علیه هیتلر متحد شدید؟چرا مدام با این حکومت فاسد خونخوار وحشی تروریست نرد عشق می بازید؟نگران تحرکات تروریستی جمهوری اسلامی هستید؟ اشکالی ندارد، نگران باشید تا وقتی که تروریست هایشان بیایند دم در خانه تان و خانه و زندگی تان را به باد فنا دهند و تومارتان را در هم بپیچند، آن وقت شاید به خودتان بیایید و دست به کاری بزنید.واقعا که بی عرضه اید، از کشورهای اروپایی بعید است چنین مواضعی از روی ضعف بگیرند.

  16. سعید

    یکبار و برای همیشه رگ اقتصاد این مفتخوران فرقه تبهکار رو باید برید
    کوتاه آمدن یعنی هرج و مرج در تمام مناطق

Comments are closed.