حامد محمدی – برای اولین بار طی ۴۰ سال گذشته یکی از کارگزاران جمهوری اسلامی در خارج از کشور به اتهام «جنایت جنگی، جنایت علیه بشریت، شکنجه و مشارکت در امر جرم مستمر» بازداشت شد تا برای محاکمهی وی در یک دادگاه کیفری اروپایی پیگیریهای لازم صورت گیرد.
حمید نوری با نام مستعار «حمید عباسی» دادیار سابق قوه قضائیه جمهوری اسلامی است که در ارتباط با پرونده اعدامهای سال ۱۳۶۷ در سوئد بازداشت شد.
کاوه موسوی حقوقدان، از داوران دادگاه لاهه و از شاکیان خصوصی نوری میگوید او عضو «هیأت مرگ» بوده و به عنوان وکیل بارها به اروپا سفر کرده و به «کارچاقکنی» مشغول بوده است. یکی از کارهای این بوده که املاک خانوادههایی را که در ایران توسط «ستاد اجرای فرمان امام» مصادره شدهاند با گرفتن پولهای کلان آزاد کند و یا با خانواده افرادی که در ایران حکم اعدام برایشان صادر شده تماس میگیرد و در ازای گرفتن پولهای کلان از خانوادههای آنها در اروپا حکم اعدامشان را لغو کند.
کیهان لندن با ایرج مصداقی نویسنده و فعال حقوق بشر و یکی از جانبهدربردگان اعدامهای تابستان ۱۳۶۷ که در تمام سالهای گذشته در همین زمینه افشاگری و تلاش کرده، در مورد جزئیات این پرونده گفتگو کرده است.
-آقای مصداقی، مطابق گزارشها، ۹ نوامبر نوری بازداشت و ۱۳ نوامبر اولین جلسه دادگاه وی برگزار شد. شما در جریان کامل دادگاه هستید. حدود یک هفته از دستگیری نوری گذشته و شنیده شد خود شما هم پنجشنبه به عنوان شاهد مورد پرسش قرار گرفتید. وضعیت این پرونده در حال حاضر چگونه است؟
-دادگاه تشکیل شد و دادستان تقاضای تمدید بازداشت ایشان را کرده است. طبق قانون در اینجا متهم را فقط چهار روز میتوان بازداشت کرد و دادستان با ارائه اسناد و مدارکی تقاضای ادامه بازداشت را کرد که دادگاه پذیرفت و یک ماه دیگر قرار بازداشت تمدید شد تا دادگاه مجدد تشکیل شود و بعد در موردش تصمیم میگیرند. در این فرصت یک ماهه باید اسناد و مدارکمان را در این پرونده ارائه دهیم.
-خبر بازداشت این فرد در ایران بازتاب زیادی داشته؛ آیا حکومت ایران برای آزادی او اقدامی کرده است؟
– او وکیل دارد و برای دفاع از خودش از طریق وکیل عمل میکند.
– شاکیان پرونده یا شاهدان در روزهای اخیر از طرف عوامل جمهوری اسلامی مستقیم یا غیرمستقیم تحت فشار قرار گرفتند؟
-نه اصلاً هیچ فشاری نبوده.
-دستگیری در کشور سوئد انجام شد، چطور در مورد اطلاعات مربوط به سفر او به این کشور مطلع شدید؟
-این اطلاعات بوده که ایشان به سوئد میآیند با آگاهی از این سفر اسناد و مدارک به دادستان ارائه شد و ایشان روز شنبه که تعطیل بود در بدو ورود به سوئد بازداشت شد. او قبلاً هم بارها به اروپا سفر کرده بود از جمله آلمان و سوئد. اما این بار با تمهیدات قبلی دستگیر شد.
– عوامل جمهوری اسلامی ایران که در جنایات و اعدامها نقش داشتند در این چهل سال بارها به کشورهای اروپایی و آمریکا رفت و آمد داشته و دارند. بازداشت این فرد فقط یک «مورد» است و یا اینکه سرانجام این اراده در اروپا شکل گرفته که مقامات و مسئولان جمهوری اسلامی که متهم و مظنون به جنایت در ایران هستند، بازداشت شوند؟
-نه هیچ ربطی به دولتهای اروپا ندارد. قبلاً هم این اراده در میان خود ما بوده و الان هم هست اما باید شکایت صورت بگیرد و گزارش شود. اروپاییها که علم غیب ندارند. فردی میآید و میرود کسی نمیداند او چه سابقهای دارد و در گذشته چه کرده است. اقدام علیه این افراد وظیفهای است که ما باید انجام بدهیم و بر اساس اسناد و مدارک یک نفر را به دستگاه قضایی معرفی کنیم. اسناد و مدارک باید ارائه شود، کیفرخواست تنظیم شود تا دستگاه قضائی اقدام کند. در این رابطه قبلاً خیلی کارها انجام شده بود. اگر این کارها صورت نمیگرفت قطعاً ایشان مثل دفعات قبل میآمد و میرفت؛ وی ویزای یک ساله مولتیپل ایتالیا را داشته…
-… منظورتان این است که اگر تا حال عوامل جنایتکار جمهوری اسلامی که به غرب رفت و آمد دارند بازداشت نشدهاند علتاش شکایت نشدن از آنها و پیگیری نکردن قربانیان و بازماندگان آنها به عنوان شاکی از مسیرهای قانونی است…
-بله، حتماً. البته بعضی موارد افراد از سفر این جنایتکاران به خارج از کشور خبر ندارند. چنانچه اطلاع داشته باشند میبایست برای دستگیری فرد از طریق حقوقی و قانونی عمل کنند. در مورد پرونده اخیر، هم اطلاع دقیق از زمان ورود او به سوئد وجود داشت و هم مراحل قانونی دستگیری طی شده بود.
– هاشمی شاهرودی رئیس پیشین قوه قضائیه جمهوری اسلامی که سال ۱۳۹۷ برای درمان به آلمان رفته بود نیز متهم به دست داشتن و همکاری در جنایتهای رژیم بود. گروهی از فعالان سیاسی تلاشهایی هم برای بازداشت او صورت دادند. چرا نتیجه نداشت؟
-نخیر، آنها هیچ کاری نکرده بودند…
-…اگر منظورتان این است که از نظر حقوقی کاری نکردند لطفاً توضیح بدهید چرا؟ چه تفاوتی وجود داشت؟
-هاشمی شاهرودی آمده و تعدادی هم مقابل بیمارستان رفتند و شعار دادند. این کار از نظر حقوقی فایدهای ندارد. این تمسخر کردن خودمان است. تمسخر کردن اپوزیسیون است که یک نفری به خارج از کشور میآید و شما آنجا میروید و شروع به شعار دادن میکنید. در ثانی، مهم است که او چطور وارد آن کشور شده است! آیا دارای پاسپورت دیپلماتیک است یا نه پاسپورت معمولی دارد؟ باید تمهیداتی از نظر حقوقی از قبل فراهم شده باشد. آنچه در مورد هاشمی شاهرودی در آلمان گذشت ضعف کار ما و اشتباهاتمان بود. ولی ایرانی جماعت همیشه عادت کرده خودش را مظلوم جلوه دهد همه را ظالم. مطرح شد که آلمانها ساخت و پاخت کردند. اصلاً چنین چیزی نبود. اینجا حکومت قانون است. ما نمیخواهیم ضعف و اشکالات خودمان را ببینیم بعد شروع میکنیم به محکوم کردن دیگران. اینجا برای بازداشت کسی باید از قبل خیلی فعالیت کنید. دستگیری مثل ایران نیست که قاضی مرتضوی یکشبه صد حکم دستگیری صادر کند! اینجا ادلّه و شاهد میخواهد. اینکه من بگویم فردی قاتل است کاری ندارد! اثبات آن و اقدام و ارائه دلیل برای بازداشت اوست که کار را سخت میکند.
-فکر میکنید اقدام شما میتواند در رابطه با افراد دیگر ادامه پیدا کند؟
– اگر احیاناً این پرونده به نتیجه برسد میتواند بعداً در دادگاههای دیگر و از طریق کشورهای دیگر به عنوان یک مبنا و الگو و یک رویه قضایی استفاده شود. پیشرفت در امر حقوقی به همین شکل تدریجی صورت میگیرد. این را هم اضافه کنم باید ببینیم کشوری که آن فرد به آن وارد شده آیا «صلاحیت کیفری جهانی» را پذیرفته یا نه. وقتی کشوری در سیستم قضایی خود این اصل را نپذیرفته باشد در قلمرو آن کشور برخورد با متهمان بسیار سخت و غیرممکن میشود. سوئد موضوع صلاحیت قضایی جهانی را پذیرفته است.
-به نظر شما در جریان دادگاه این فرد به چه مسائلی میشود پی برد؟ ممکن است راهی به اطلاعات بیشتری باز شود؟
-شاید به هیچ چیز! او میتواند سکوت کند و دادگاه هم نمیتواند او را تحت فشار قرار دهد. شاید هم با شواهدی که ارائه شده محکوم شود. کسی نمیتواند او را مجبور به حرف زدن کند. اما میشود با او معامله کرد که در همه جای دنیا مرسوم است و همه از معامله استقبال میکنند. در معامله فرد اعتراف میکند و در مجازات تخفیف میگیرد.
-اگر او به جرایم خودش و همدستانش اعتراف کند برای شما که از شاکیان پرونده هستید راضیکننده است؟
-در همه جای دنیا خیلی از متهمان با شرایط شبیه او وقتی بازداشت شوند دادستانی با آنها معامله میکند و با توجه به همکاریها و اعترافاتی که میکنند تخفیف میگیرند. هر کشوری که در آن قانون حکمفرماست این رویه وجود دارد تا پرونده به یک فرجام مناسب و مفید برسد. منتها چنین زمینههایی به روحیه فرد بستگی دارد. اینکه چقدر به این باور برسد. وگرنه خیلیها میتوانند سکوت کنند و هیچی نگویند و حتی تبرئه شوند. این به آینده برمیگردد که نتیجهی این پیگیری چه باشد.
-فکر میکنید این بازداشت و نتیجه این دادگاه ممکن است به جمهوری اسلامی یک شوک سیاسی وارد کند؟
-نه! جمهوری اسلامی بیآبروتر از این حرفهاست. اما این اقدام و برگزاری این دادگاه مسئله مهمی است از این جهت که برای اولین بار در تاریخ معاصر ایران یکی از متهمان به جنابت علیه بشریت در داخل ایران، بیرون کشور بازداشت و برای او دادگاه تشکیل میشود.
-برای پیشرفت این پرونده حتماً هزینه مالی هم شده است؛ خود شما این هزینه را به عهده گرفتید؟
-بله، معلوم است هیچ چیز مجانی پیش نمیرود.
-میتوانید بگویید تا الان برای اقدام علیه او چقدر هزینه شده و از کجا تامین شده؟
-نه. به هیچ وجه نمیشود توضیح داد.
-آیا از داخل ایران برای دستگیری نوری و جمع آوری ادله و اسناد به شما کمک شد؟
-از همه جای دنیا در این پرونده به ما کمک شد.
چرا من اینقدر ناسپاس ام؟چرا زیرپای کمک کنندگان به جامعه خودمان را خالی می کنم؟آیا من یک روح اللاه زم هستم؟مستقیم ویا غیر مستقیم و یاناخواست کمک دشمن خود و مردم وکشورمان می کنم؟آیا من وما حسودیم؟ ضرب المثل چوب و گربه در این مورد صدق میکند.بعضی ازکامنت ها نشانه ترس از این محاکمه است.اینگونه افراد بیشتر سایبری های نظام نکبت را تداعی می کند.
کسی که پادراین میدان هولناک و پردردسر را برای احقاق حقوق اعدامی ها گذاشته را زیر سؤال میبرد .استدلال های بی پایه و هوچیگری های روح اللاه زم را تداعی می کند.آن بچه پررو«توماس جفرسُن آمریکا» هم اعتراض غیرمستقیم به دستگیری این جانی داشت.ما ازتفرقه به جایی نمی رسیم.باید سپاس گزار باشیم برای هرقدمی که برای اعتلای وطن برداشته می شود.
به فایل صحبتهای مقسه ای و رازینی جنایتکار گوش بدهید تا گوشه های پنهان این ماجرا برای شما روشن شود
روح الله زم را هم روزهای اول قهرمان مینامیدنند اما مستقیم با وزارت اطلاعات بود و از بیت رهبری خبر میداد و از کانال هایی که نباید لو برود .ایا این جملات برای شما اشنا نیست
جنایتکار ان باید محاکمه شود اما نه در سناریوی رژیم ساخته
این دو نفر فقط صحبتهای دراماتیک میکنند تا حقایق را بپوشانند
سناریو ی اقا روح الله زم که روز رسانها مصاحبه میکر ۳ملیون فالوئر داشت تکرار نشود
سناریو ی مدحی تکرار نشود
سناریو ی اکبر گنجی
ساده اندیش نمیتواند دیگران را مقصر بدانند
حقایق را بخواهید تا بتوانید مجرمان را تعقیب کنید و به دادگاه بسپارید
چرا سازمان مجاهدین در این مورد موضعی نگرفته؟ خیلی عجیب بنظر میرسه. بنظرم الان باید اونها بسیج می شدن و با تمام امکانات برای تکمیل پرونده این بابا کمک می کردن. پرا نمی خوان از حق پایمال شده طرفداران و اعضا شون دفاع کنن؟
کشورسوئد صلاحیت دادگاه بین المللی کیفری حقوق بشر سازمان ملل در لاهه را برسمیت میشناسد و شاکیان میتوانند پرونده ای هم در آن دادگاه باز کنند
هر چه بکاری همان بدروی!
لجن پراکنی هوادران معلوم الحال یک گروه تمامیت خواه بر علیه اقای مصداقی که موثرترین فرد در شناساندن ابعاد تاریک کشتارهای دهه ۶۰ و ۶۷ هستند. سر سام اور و بی شرمانه است. میتوان موافق مواضع سیاسی فردی و از جمله اقای مصداقی نبود ولی سرسپردگی عقل گریزی اعضای متعصب در یک موضع حقوقی اعجاب انگیز است. شما درد مردم ندارید.
با تشکر از زحمات آقایان موسوی و مصداقی.
سوالاتی در کامنتهای فوق بود که جوابهای بسیاری دارد، یکی از آنها را که محتمل تر است در زیر می نویسم:
اول اینکه پروژه خامنهای در بی ارزش کردن روسای جمهور، در پایان دوره دوم ریاست، برای روحانی هم درحال تکرار شدن است. هر کدام از روسای جمهور به نحوی همچون یک تکه پارچه مستعمل به گوشه ای پرتاب شدند (البته حق شان بیش از این هم نبود! چون به مردم ایران خائن هستند.).
اینبار اما با تمام مفاسدی که در سپاه و قوه قضاییه و بیت و دولت، بطور سیستماتیک در جریان است، خامنهای و رئیسی به برادر روحانی گیر دادند تا بلکه امتیاز بیشتری از روحانی بگیرند.
آنها این تجربه را در ابتدای دور دوم روحانی داشتند، و روحانی پا پس کشیده بود، اما نهایتاً در بده بستانهای داخلی، پس از مقاومت روحانی، برادرش را بطور نمادین محکوم و زندانی کردند، که این ضربه سختی به حیثیت روحانی بود!
روحانی از ابتدای ۵۷ یک فرد امنیتی بوده و هست (عجبا که او را نوکر انگلیس و اسرائیل می نامند و در امنیتی ترین پست کشور هم بلندپایه ترین مقام را داشته و دارد!). البته حمایت انگلیس را همواره داشته و دارد!
روحانی این ضربه هوک را از خامنهای و با مشت رئیسی خورد!
همه می دانیم که، اینها در مسائل سیاسی و اعتقادی به هیچ اصولی پای بند نیستند. لذا بهترین حربه این بود تا به طریقی هم روی رئیسی را کم کرد و هم بدل هوک را به خامنهای زد.
چه فکری بهتر از این که حمید نوری را که مدتی است “دَدَری” شده و دنبال کار چاق کنی است، گرفتار کنند، تا هم اگر اعترافی کرد، باز پای رئیسی و بر و بچ بیشتر گیر می شود، اگر هم اعتراف نکرد برای مدتی اذهان عمومی را بخود مشغول می کند، و نوری هم برای مدتی به هتل زندان سوئد برود و به نظام خدمتی کرده باشد!
اطلاعات بسیار کلیدی از نوری، می تواند توسط عوامل خارج از کشور مثل نایاک (نیروی ظریف) و استمرار طلبان خارج نشین و … از طُرقی بدست رابط های اپوزیسیون رسیده باشد، هم می تواند به کمک سازمانهای امنیتی خارجی، بمنظور ضرب شصت نشان دادن به طیف خامنهای و رئیسی باشد که فراتر از گلیمشان پا را درازتر نکنند.
همچنان که گفته شد، اینها فقط یکی از چندین سناریوی محتمل است که ممکن است اتفاق افتاده باشد.
به آقایان موسوی و مصداقی باید خسته نباشید گفت. باید از این فرصتهای طلایی استفاده کرد، و بنیان رژیم جهل و فساد را از خاک ایران بیرون کند.
هوشنگ س: چرا ما ایرانی ها اینگونه هستیم؟
چند نفر، حالا آزادیخواه هستند یا نیستند، از موازین قانونی بین المللی استفاده کرده اند و با احترام به حقوق و کرامت انسانی، یک فرد را، که متهم به دست داشتن در جنایت های سال ۱۳۶۷ میباشد، از طریق دادستانی کشور سوئد بازداشت و در صدد تدارک و ارایۀ مدارک لازم جهت تفهیم اتهام فرد مزبور می باشند.
باز در این میان کسانی همانند قارچ از زیر زمین سر در آوردند و صد ها توضیح میخواهند و گمانه زنی میکنند که، آیا این آقای مصداقی از عوامل رژیم هست یا نه؟ اطلاعات مربوط به آمدن این فرد مظنون را از کجا به دست آورده؟ و و و و و و ده ها پرسش و برچسب های گوناگون دیگر.
ما چه زمانی میخواهیم بیاموزیم و دست از این مغلطه بازی ها و سفسطه گری ها برداریم و بگذاریم یک پدیده، مسیر طبیعی و اگر لازم باشد، مسیر قانونی خودش را طی بکند و همانند بوی باد نا غافل همه جا مشمئز نکرده و دست و پا نشُسته وارد معرکه نشویم؟
آخر مگر دادستانی سوئد “ماست” هست که بیاد و به حرف این و آن تره خرد بکند و یک فردی را با اینهمه بازتاب حقوقی و بین المللی دستگیر کند و بعدش هم مثلاً گندش دربیاید که آقای ایرج مصداقی و یا سایر حقوقدانان فعال در این زمینه از عوامل جمهوری اسلامی از آب در بیایند!!!!
شما را به آن باورمندی تان سوگند، دست از این بی تابی های تمسخر آمیزتان بردارید و ریش و قیچی را بگذارید در همانجائی باشد، که جایش است و با چرخانیدن زبانتان در دهانهای گشادتان آنها را جابجا نکنید!!!!!
در نگاه اول باعث خوشحالیست اما ردپای مصداقی در این ماجرا سخت نگرانکننده هست. به همین گفتوگو دقت کنید. فرد دستگیر شده بارها به اروپا سفر کرده بود اما «اینبار» اطلاعات سفر در اختیار مصداقی قرار گرفته. شاکیان و شاهدان هم به گفته ایشان از سوی جمهوری اسلامی زیر فشار نیستند. فقط کافی است به پرونده شخصی رافی خاچاطوریان مراجعه کنید و ببینید جمهوری اسلامی چطور وکیل ایشان و شاهدان را تهدید کرده اما برای پرونده بزرگی مثل کشتار ۶۷ هیچکس زیر فشار نیست!!
فکر میکنم دو سناریو ممکن و محتمل است. محاکمه و مجازات عوامل دست چندم مثل همین نوری و همینچیز را محدود کردن به چنین افرادی تا خامنهای و به خصوص رییسی تطهیر بشوند. یا محاکمه نوری و امثال او و حکم دادگاههای اروپایی مبنی بر نبودن شواهد و مدارک کافی و تبرئه کردن جمهوری اسلامی از کشتار سال ۶۷٫
جمهوری اسلامی آماده پوست اندازی و انتقال قدرت به رئیسی و قاسم سلیمانی است و پروژه تطهیر رئیسی برای مهیا کردن سفرش به اروپا و آمریکا در جریان است. فقط به این تصویر فکر کنید: رهبر جدید جمهوری اسلامی در سازمان ملل! حقا که تصویری جذاب برای جهان است. نخستین رهبر جمهوری اسلامی که به سفر خارج کشور میآید و مذاکرات دیپلماتیک را شخصا انجام میدهد. قاسم سلیمانی هم داخل کشور را به همراه سپاه پاسداران سرکوب و اداره خواهد کرد. این میان عناصری مثل مصداقی در بهترین حالت مهرههای ناآگاه جمهوری اسلامی هستند که هر زمان لازم باشد از بازی بیرون میروند. همانطور که زم رفت. پیشنهاد به براندازها و مخالفان واقعی جمهوری اسلامی این است که فرصت محاکمه نوری را تبدیل به بازخوانی دوباره و جدی کشتارهای پس از انقلاب بکنند. از اعدام وفاداران به حکومت شاه در اول انقلاب تا کشتار ۶۷ مجاهدین و چپها تا قتل روشنفکران و هنرمندان در داخل و خارج کشور. این کار میتواند نقشههای جمهوری اسلامی را خنثی کند و پای خامنهای و رئیسی و روحانی و دیگران را هم به این پرونده باز بکند. لازمه این کار هم اعتماد نکردن به امثال مصداقیست و ندادن نمایندگی به این افراد مشکوک.
آقای مصداقی ! شفاف باشید ۱ – آیا شما با وزارت اطلاعات رابطه پنهان دارید ، اطلاعات این قضیه از آن نهاد جنایتکار به شما داده شد ؟؟ در جنگ گرگها . ۲- در مورد هزینه دادگاه ! شما دارید پنهان کاری میکنید ، در این موضوع شما باید حتما شفاف باشید ! شما به خیلیها تهمت زدید که از دولتهای خارجی پول میگیرند ، بنابرین شما هم باید منبع مالی خودتان را نام ببرید ؟ آیا همان نهادی که به شما اطلاعات را داد ، هزینه را هم داد ؟
درود بر اقای مصداقی که ۴۰سال عمر خود را صرف مبارزه با رژیم کرده و از هر لحاظ (جسمی، روحی، مالی) تمام توان خود را گذاشته. هیچشخص دیگری مانند او سراغ ندارم
از بنی صدر بخواهیم همانگونه که ۱۹۹۲ در کشتار رستوران برلین نقش ارزنده ای ایفا کرد این بار هم فعال شود.
اصلاح طلبان خارج از ایران هم که روابطی نزدیک با لایه های مختلف رژیم کشتار داشته و دارند وهمدیگر را از
دور و نزدیک می شناسند می توانند در کمک به این پرونده بخشی از گذشته سیاه خود را جران کنند.
اگر این متهم کشتار گاه گوهر دشت بار ها به اروپا آمده کسانی که اینجا با او تماس داشته اند برای آینده انسانی تر
برای خودشان و همطنانشان لب باز کنند.
با احترام
اول سنکر و تجهیزات و نفرات ، بعد پشتِ جبهه .
یعنى الان ، منِ ایرانى که رفتم و دیگر همیهنان که واقعا براى شاهرودى جانى و امثال ان ، اعتراض میدانى نمودند ، بهتر است و بایسته است با راهپیمایى هاى پرتعداد و تصاویر قربانیان و با زبان کشور محل سکونتمان ، خصوصا در کشور سوئد ، به شهروندان برسانیم و حساسیت جامعه را بالا ببریم تا ،
ان قاضد و رابط بین این جانى و سفارت یا لابى حکومت اسلامى در اروپا ،(( یعنى )) وکیلِ تسخیرى که مشکوک میزند پروسه پیشنهاد و زود پذیرفتنش ، از سوى متهم ، نتواند کارچاق کنى نماید .
پاینده ایران ، سربلند ایرانى
بی مایه فتیر است و اسناد محکمه پسند و شکایت زندانیان سابق و شواهد. برای تامین هزینه و جمع آوری پول باید فورا اعلامیه سراسری داد. این اولین امتحان است، باید کمیته تعقیب جنایتکاران انقلاب ۵۷ تشکیل شود مانند آنچه که یهودها با نازیها انجام دادند.
از کاوه موسوی و مصداقی باید حمایت همه جانبه کرد.