در پی قطع کامل اینترنت در ایران برای مردم و کاربران عادی و عدم انتشار آزادانه اطلاعات از اعتراضات سراسری مردم، انتقاد و اعتراض کاربران فضای مجازی که عمدتا ایرانیان ساکن خارج از کشور هستند، متوجه رسانههای داخلی شده که مجوز استفاده از اینترنت را از سوی شورای عالی امنیت ملی دریافت کردهاند و سیاستهای جمهوری اسلامی را در اطلاعرسانی ادامه میدهند.
در پی بالاگرفتن و تشدید اعتراضات مردمی در روزهای اخیر، به دستور شورای امنیت ملی اینترنت ایران بطور کامل قطع شده و صرفا ۵ درصد فعال آن است. گفته میشود این ۵ درصد متعلق به مقامات، دستگاهها و رسانههای حکومتی است. در اختیار قرار دادن اینترنت آزاد برای رسانههایی چون ایرنا، ایسنا، فارس، تسنیم، جامجم، اعتماد ملی و کیهان تهران اغلب رسانههای داخلی، موجی از انتقاد کاربران فضای مجازی را در پی داشته است. این کاربران که عمدتا با توجه قطع شدن اینترنت در ایران، ایرانیان مهاجر هستند، از فیلترینگ اخبار اعتراضات و جهتدهی آن به سود حکومت و رفتار خلاف اخلاق و تعهد روزنامهنگاری انتقاد میکنند.
سالهاست رسانههای داخلی با فشار دستگاههای حکومتی از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، منابع آزادی برای انتشار واقعیات نیستند ولی در چند سال اخیر به موهبت همهگیرشدن اینترنت، مردم با فعالیت در اینترنت و شبکههای اجتماعی، به شخصه به منابع خبری موثق و مردمی از وقایع و شرایط زیست داخل ایران شدهاند. اما اکنون که اینترنت ۵ درصدی فقط در اختیار «خبرنگاران» و «رسانههای» حکومتی قرار گرفته، این رسانهها نه تنها صدایی برای مردم نیستند بلکه بیشتر ابزاری در تشویش افکار عمومی و انتشار خبرهای دروغین به شمار میروند.
در این بین، رسانههایی چون خبرگزاری فارس و تسنیم تلاش میکنند تا اعتراضات مردمی را مطابق آنچه علی خامنهای و حسن روحانی اعلام کردند، مجموعهای از «شرارتها»ی عدهای «اشرار» نشان دهند که دست به تخریب و ویرانی میزنند. با این کار آنها سعی میکنند خشونت را دوسویه جلوه داده و بر سرکوب بیامان مردم و خرابکاریهای عوامل خود رژیم سرپوش بگذارند. جالب اینجاست که رسانههایی چون یورونیوز که در داخل ایران خبرنگار دارند، در مطلبی از خشونت اعمال شده توسط مردم تحلیل داده و درباره باید و نبایدهای اعمال خشونت در اعتراضات داد سخن دادهاند! این رسانهها، با انتشار عکسهای غیرقابل اطمینان، به ارائه آمار تخریبها میپردازند و این پرسش مهم را مطرح نمیکنند که چرا جمهوری اسلامی اعتراضات مسالمتآمیز مردم را که با بوق زدن و راهبندان در خیابانها آغاز شد چنان به خشونت کشیده که تا امروز صدها کشته و زخمی بر جای گذاشته است؟! این نیروهای ضدشورش رژیم بودند که در روز جمعه با چوب و چماق به جان ماشینهای در حال حرکت افتاده و شیشههای آنها را شکسته و عابران را زیر ضربات باتوم گرفتند!
۸. خبرنگار ایسنا که با مزایای قطعی نبود اینترنت، بذر امید را آبیاری میکرد. pic.twitter.com/JlpYhO0bkf
— عجیب زاده (@ajibzade) November 18, 2019
با اینهمه، اگرچه مخاطب ایرانی شناخت کامل و دقیقی از سابقهی حکومت در اعمال خشونت و سرکوب برای پیشبرد سیاستهای خود دارد، آنهم از آتشسوزی سینما رکس آبادان پیش از به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی، تا اعدامهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی و کشتار دهه ۶۰ و اعتراضات ۸۸ و اعتراضات سراسری دیماه ۹۶، ولی آنچه به بیرون مخابره میشود، خشونتی دوسویه است و نه اعمال خشونت نیروهای تا دندان مسلح به همراه لباسشخصیها علیه مردمی که به شرایط موجود از جمله مسائل اقتصادی اعتراض میکنند.
با این وصف، اگر در دیماه سال ۹۶ به راستی حساب اصلاحطلبان نیز چون اصولگرایان با مردم روشن شد و آنها مانند همیشه پشت حکومت اسلامی و روبروی مردم ایستادند، حالا میتوان به روشنی ادعا کرد که رسانههای داخلی نیز جز ابزاری تحت اختیار و اوامر حکومت نیستند. رسانههایی که بجای آنکه چشم و گوش و صدای مردم باشند، دروغ میگویند و علیه مردم عمل میکنند.
۱۵. جام جم آنلاین، عمرو عاص زمانهات را بشناس! pic.twitter.com/SMqffHgJ7N
— عجیب زاده (@ajibzade) November 18, 2019
اینکه امردادماه امسال همزمان با روز خبرنگار، حسن روحانی به بخشی از خبرنگاران یک سال اینترنت مجانی هدیه کرد و برخی رسانههای خاص چون فارس و تسنیم، از اینترنت بدون فیلتر برخوردارند، نشان از چندپارهشدن خبرنگاران و زد و بندهای رسانهای دارد که اکنون شاهد نتایج آن هستیم.
از سوی دیگر، رسانههای رسمی بینالمللی علاوه بر پوشش اندک وقایع داخلی ایران از جمله به دلیل ممنوعیت حضور خبرنگاران بینالمللی در ایران پس از جریان اعتراضات ۸۸، چون ظاهرا نمیتوانند اطلاعرسانی موثقی داشته باشند، به اطلاعات منتشر شده از سوی رسانههای حکومت در انتشار اخبار اکتفا میکنند! حال آنکه در روزهای گذشته دهها فیلم و خبر به زبانهای مختلف در شبکههای اجتماعی منتشر شده است.
این افراد مثلا خبرنگار (اطلاعاتى رژیم ) باید شناسایى شده و ….
بقیش را خود مردم میدانند ✌?✌?✌?✌?
در نظام جنایت دوست آخوند همه جانی هستند، جنایت را دوست دارند، از خونریختن لذت میبرند و در کنار آن یک شغل ظاهری هم دارند، یکی میشود خبرنگار یکی کمدین و یکی رئیس جمهور، درست مانند تد باندی قاتل زنجیره ای که در ظاهر آدمی تحصیل کرده خوش برخورد بود با کار و زندگی ولی در اصل یک قاتل زنجیره ای خونخوار بود که از تجاوز و جنایت و آدمکشی لذت میبرد، میتوانیم اسم حکومت آخوندها را بگذاریم حکومت تد باندی ها