هوشنگ فیروز – خیزش اخیر ملت ایران که به خون کشیده شد، این واقعیت را آشکار کرد که جامعه دیگر نمیپذیرد که به این شکل اداره شود و حکومت هم دیگر نمیتواند به شیوه همیشگی حکومت کند و این یعنی شرایط انقلابی. گستردگی اعتراضات و سرکوب خونین آن در نبود روابط اینترنتی و بیخبری دنیای خارج از آنچه در طول یک هفته کشتار معترضین توسط حکومت اسلامی و مزدورانش گذشت و نبود یک صدای رسا برای جلب توجه جهانی به جنایات حکومتگران و محکومیت این جنایات توسط جامعه جهانی و شخصیتهای بینالمللی ضعف ارتباطی و انسجامی اپوزیسیون واقعی خارج از کشور را بیش از پیش آشکار کرد.
این واقعیت که هنوز بعد از ۴۰ سال از تشکیل حکومت جرم و جنایت خمینی و جانشین جنایتکارترش اپوزیسیون واقعی نتوانسته به یک رابطه ارگانیک و یک انسجام حتا تاکتیکی برسد و بالاتر از آن فقدان یک چهره شناخته شده بینالمللی بزرگترین ضعف اپوزیسیون در این لحظات سرنوشتساز رهایی از این حکومت نکبت و جنایت است. فراموش نکنیم که در شرایط فعلی به واسطه تحریمهای آمریکا و خالی بودن خزانهی جمهوری اسلامی و شوک وارده از گستردگی ناراضیان حکومت در ضعیفترین شرایط خود و مردم در آمادهترین موقعیت تهاجمی قرار دارند. در این شرایط تا پیدا شدن رهبرانی در داخل و به اصطلاح کف خیابان این وظیفه اپوزیسیون خارج کشور است که جوّ را همچنان برای حکومتگران ناآرام نگه دارد و در مقیاسی وسیع جامعه جهانی را با چهره واقعی حکومت آخوندی آشنا کند. عدم همبستگی اپوزیسیون واقعی نیاز به یک اتحاد تاکتیکی تا سرنگونی جمهوری اسلامی و تشکیل مجلس موسسان یک ضرورت بدون برو و برگرد است که اپوزیسیون باید در صدر اهداف فوری قرار دهد.
در کنار این هدف، همگرایی بر سر یک چهره خوشنام و شناخته شده بینالمللی و مورد احترام از ضروریات است. در تمام این سالها که از مبارزه ملت ما با دیکتاتوری میگذرد کمبود این دو ( عدم اتحاد اپوزیسیون و نبود یک چهره پذیرفته و خوشنام) همواره به زیان مخالفان و سوء استفاده حکومت بوده و این مهم بایستی مورد توجه اپوزیسیون قرار گیرد.
اگر بدون پیشداوری و حب و بغضهای همیشگی به این مهم پرداخته شود و مصلحت ایران برتر از منافع حقیر گروهی قرار گیرد مخالفین و براندازان هیچگونه آلترناتیوی بجز «آقای رضا پهلوی» یا شاهزاده رضا پهلوی به عنوان سخنگو و چهره حرکتهای آزادیخواهانه ملت ایران نداراند. در اینجا اما یک مشکل بزرگ وجود دارد و آنهم خود شخص رضا پهلوی و عدم اعتماد جمهوریخواهان به گفتارهای ایشان دال بر عدم اشتیاق ایشان به سلطنت و یا حکومت است.
گرچه ایشان بارها تاکید کرده که ارجحیت ایشان آزادی ایران است نه داعیه سلطنت ولی سوگند ولیعهدی ایشان که حدود ۴۰ سال پیش انجام شده بعضی جمهوریخواهان را نسبت به صداقت ایشان مردد میکند. حال چه باید کرد تا هم از تواناییهای بالقوه ایشان که شخصیتی شناخته شده هم در ایران و هم در سطح جهان است استفاده شود و هم نگرانیهای جمهوریخواهان برطرف شود.
نیازی به تاکید نیست که سلطنت مشروطه در رفراندوم آینده تعیین حکومت یکی از گزینههای ملت ایران خواهد بود. سلطنتطلبان و مشروطهخواهان طیف عظیمی از مخالفان حکومت فقاهتی هم در داخل و هم در خارج میباشند که بدون همراهی و همکاری آنان رهایی از جور و جهل جمهوری اسلامی تقریبا ناممکن است. از سوی دیگر گزینه سلطنت تنها یک مورد قابل قبول دارد و آنهم تنها خاندان پهلویست. پس حتما فردی از این خاندان باید در صف پادشاهی باشد تا طرفداران پهلوی و مشروطهخواهان را راغب به همکاری تنگاتنگ و صادقانه با دیگر مخالفین جمهوری فقاهتی بدون هراس از خلف وعده مخالفین در فردای بعد از نظام جمهوری اسلامی بنماید. در اینجا نقش شاهزاده اگر آرزو دارد که در آینده ملت ایران از او همچون پدربزرگش به عنوان ناجی دوباره ایران یاد کنند بسی بزرگتر از آن خواهد بود که هرگز در تصور آید. شاهزاده باید در یک تصمیم جسورانه از ولایتعهدی ایران و ادعا بر تاج و تخت ایران استعفا داده و دختر بزرگ خویش را به عنوان ملکه آینده ایران در صورت انتخاب گزینه سلطنت از طرف ملت اعلام نماید. با این اقدام نه تنها صداقت شاهزاده اثبات و از وی شخصیتی بسیار محبوب هم در ایران و هم در سطح جهانی میسازد بلکه با شناختی که جامعه بینالمللی از ایشان دارد درهای بسیاری را به روی ایشان و بالطبع اپوزیسیون که ایشان چهره و سخنگوی آن است خواهد گشود و راه را برای تشکیل یک حکومت در تبعید و شناسایی آن از طرف جامعه جهانی خواهد گشود. از سوی دیگر ایشان به عنوان یک شخصیت فراجناحی قادر به جذب گروهها و اقلیتهای قومی بیشتری در داخل ایران خواهد بود. امتیاز دیگر انتصاب دختر ایشان به سمت ملکه احتمالی آیندهی ایران بدون هر اغراقی نیمی از جمعیت ایران یعنی زنان را به طرفداران و مشتاقان ایشان تبدیل خواهد کرد. در عین حال با توجه به نقش زنان در جهان امروز حمایتی که ایشان میتواند به وجود بیاورد غیرقابل محاسبه خواهد بود. البته در چنین شرایطی حمایت و حفاظت از ایشان و خانواده پهلوی وظیفه قانونی کشوری خواهد بود که آنان در آن ساکن هستند. جزئیات این پیشنهاد میتواند در مذاکرات بین طرفین مورد بررسی و موافقت قرار گیرد. در پایان نیاز به یادآوری است که تعلل و دفع وقت در شرایط کنونی و فرصت پیش آمده جز به نفع جمهوری جهل و جنایت نیست.
تنها راه باقی مانده برای نجات مردم ایران از جنگ داخلی و سوریه ای شدن بازگشت حکومت مشروطه پادشاهی پهلوی است که پیش از عنقلاب شوم ایران بربادده ۵۷ آزمون بسیار درخشانی در توسعه اقتصادی و فرهنگی داشته است. بخش مغفوله انقلاب مشروطه یعنی آزادی سیاسی در دولت ملی شاپور بختیار محقق شده بود که شور بختانه مجاهدین کمونیست ضد خلق درد اسلام گرفته و کمونیستهای بی وطن و نهضت ضد آزادی بازرگان و جبهه ضد ملی نگذاشتند دولت بختیار پا بگیرد و یک فرصت تاریخی از چنگ ملت نگون بخت ایران از دست رفت. درود بر خاندان ایرانساز و شادی آفرین پهلوی. درود بر رضاشاه دوم
پیام ما دانشجویان و فرزندان ملت ایران ، به حزب دموکرات ایالات متحده امریکا وهمچنین ، به خانم نانسی پلوسی و اقای برنی ساندرز و جناب ،، مستر ، جوبایدن .
شما نمایندگان حزب دمکرات امریکا باید در فاع از ،
ارزشهای بنیادین امریکائی ، چون ازادی خواهی و دموکراسی که قلب تپنده امریکا و جهان ازاد است دفاع کنید ،
درخواست باز گشت ، جامعه جوان و خلاق و متخصص و ازادی خواه و دمکرات ایرانی را ، با بازگشت به سیستم حکومت مشروطه سکولار شاهنشاهی ۲۵۰۰ ساله و شاهزاده رضا پهلوی که سراسر ایران اورا میشناسند بپذیرید و این خواست ملی ایرانیان را حمایت کنید ،
نه انکه همچنان زیر تاثیر تبلیغات ، چپ طرفدار ، اسلامیمزم منطقه ، برعلیه دشمنی دروغی و صحنه سازی خبری ضد امریکائی در منطقه و گرم نگه داشتنش تنور مرگ بر امریکا توسط اینگونه رسانه ها ، به همان روش چهل ساله پولشوئی حکومتهای سوسیالیست اتحادیه اروپا برای حکومت حمهوری اسلامی تبلیغ کنید ،
از کلیت و همه نمایندگان ، حزب دموکرات امریکا میخواهیم ، انگونه که ما ایرانیان در مدت ۴۰ سال از نوع حکومت حمهوری اسلامی ، با گوشت و پوست و استخوان درک کردیم و فهمیدیم و لمس کردیم ، شما اقای ، جو بایدن ، و اقای برنی ساندرز ، چه میدانید و چه میفمید و کدام یک از مشکلات و ترور روانی شبانه روزی ، جمهوری اسلامی را لمس کردید .
ملت ایران از حزب دموکرات امریکا میخواهد ، لطفا در مراسم انتخابات ریاست جمهوری امریکا ، از جانب ما ایرانیان به نفع رژیم اسلامی و حمایت از تروریست قاسم سلیمانی که پشتوانه عظیم مالی دولتی داشت و پشتوانه سیاسی صد ها برابر قویتر از بن لادن و البغدادی ، دست بردارند و دربازی مسخره خبر های نمایشی اخوندی ،
برعلیه دموکراسی حقیقی و ضد منافع امریکا و ایران و منطقه شرکت نکنند ،
قاسم سلیمانی حتی برای کشتار ۵۰۰۰۰۰ نفر کودک و زن و مرد سوریه به دفعات به مسکو برای حمایت بمباران روسیه به ارتش ازادی بخش سوریه سفر کرد ه بود ، او با داعش نجنگیده بود ، بلکه با کمک المالکی در عراق و و و داعش را برای باجگیری از دولت اوباما و حفظ بشاراسد در قدرت بپا کرد و موفق بود .
اما او نه یک ژنرال ، چرا که در هیچ دانشگاه معتبر نظامی تحصیل نکرده و سلسله مراتب دریافت درجه تا مقام ژنرالی را دریافت کند ، او یک تروریست جهانی و دشمن امریکا و ایرانیان بود .
دست از حمایت رژیم خوانخوار تروریست اخوندی اسلامی ایران ، که از روز اول برپائیش با ترور و کشتار سیستماتیک ، با اعدام ژنرالهای حقیقی ایران و نمایندگان مجلس و نخست وزیر ، بدست یک مشت اسلامیست ها و چپهای ایرانی دوره دیده در لیبی و فلسطین و لبنان ، مثل چمران ها و ابو شریفها ، بدون دادگاه بین الملی و یا حتی رسمی بدونه پروسس و پروتکل قضائی اعدام شدند .
تا به امروز پس از ۴۰ سال با نام دادگاه انقلاب یا سپاه انقلاب یا نظام انقلابی ، به راحتی جلوی چشم جهانیان در خیابانها ادم میکشند . همین ابان ماه گذشته ۱۵۰۰ معترض به حکومت و فساد دولتی را کشتند .
اعضای حزب دموکرات ، اقای جو بایدن . رژیم اسلامی در تهران با نقشه شیطانی
همانگونه که با اتش سوزی سینما رکس برای مقصر جلوه دادن رژیم شاه به افکار داخلی و خارجی موفق شد ، فکر کرده در وضععیت جنگی با امریکا اگر یک هواپیما مسافربری را سرنگون بکند و این کشتار را به گردن امریکا بیاندازد برنده تبلیغات انتقام سخت سلیمانی از امریکا خواهد بود .
تا به کی باید ما ملت ایران شما چپها و حزب دموکرات امریکا را همجنان برعلیه مردم به مدت ۴۰ سال در کنار رژیم جمهوری تروریستی اسلامی غاصب بر ایران ببینم .
لطفااز این سیاسیت پوسیده دست بردارید و به ایران و منطقه ای سکولار دمکرات بیاندیشد و طرح و برنامه مدرنیزه کردن جوامع بشری را در دستور کار حزب دموکرات قرار دهید .
در قدم اول حزب دموکرات باید برای گذار از ویروس اخرین حکومت اسلامی در ایران ، با حزب جمهوری خواه و پرزیدنت ترامپ ، برای منافع ملی امریکا در سطح جهان و داخلی به توافق و همکاری دست بزند ، حتی اگر در انتخابات اتی رئیس جمهوری برنده نباشد .
مهم منافع ملی امریکا و مدرنیزه کردن جهان با ایجاد اتسفر حکومتی سکولار دموکرات در ایران و خاورمیانه میباشد .
حتى اگر شاهـزاده این کار را انجام دهـد
باز این جمهـورى خواهـان داستان دیگرى سر هـم خواهـند کرد
زیرا که براى جمهـورى خواهـان تنهـا بدست اوردن قدرت مهـمه و نه ایران و منافع ایران