اینکه جمهوری اسلامی و مقاماتش دروغگو هستند هرگز بر کسی پوشیده نبوده. روح‌الله خمینی رهبر انقلاب اسلامی و بنیانگذار نظام دو مفهوم «خدعه» و «تقیه» را با ورود خود به ایران در فرهنگ سیاسی- اجتماعی کشور زنده کرد.
اما اوج این «خدعه» و «تقیه» که در «دروغ» می‌توان خلاصه‌اش کرد و داریوش بزرگ به عنوان بالاترین مقام کشوری و لشکری یک سرزمین پهناور، آن را در کنار بلایایی چون «دشمن» و «خشکسالی» قرار داده بود، از همان اول، رفتار عادی حکومت اسلامی و زمامدارانش در ایران بوده. از دی‌ماه ۹۸ اما سه دروغ بزرگ که پیامدهای آنها همچنان ادامه دارد، حساس‌ترین رگ‌های عصبی جامعه را که به دلیل سرکوب شدید و فشارهای اقتصادی و اجتماعی به شدت منقبض شده، تحت تأثیر قرار داد:
یک: دروغ درباره آمار قتل عام اعتراضات آبان۹۸ توسط سرکوبگران رژیم و اعلام نکردن آن
دو: دروغ درباره ساقط کردن هواپیمای مسافربری اوکراینی توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و قتل ۱۷۶ سرنشین آن
سه: دروغ درباره ورود ویروس کرونا به ایران و پنهان کردن اطلاعات مربوط به مبتلایان و درگذشتگان
با اینهمه از یکسو بخشی از آگاهی نه از دانش و یادگیری بلکه از تجربه به دست می‌آید و از سوی دیگر اگرچه تجربه را می‌توان بیان کرد اما نمی‌توان به دیگری منتقل نمود و باید گاهی سر فرد و جامعه به سنگ بخورد تا آن را درک کنند! این تجربه سنگین و پر تلفات در دوم اسفند ۹۸خود را در حوزه‌های سوت و کور نمایش انتخابات نشان داد.
حال باید منتظر ماند و دید که جامعه ایران چه زمانی به این نتیجه قطعی می‌رسد که از همان زمان داریوش بزرگ، نه با دین و دروغ بلکه با سیاست متکی بر دانش و روشنگری می‌بایست کشور را از دشمن و خشکسالی دور داشت.
الاهه بقراط
آقا خدعه را گفت درست ولی در مورد تقیه گفت این از حاج تقی بازاری که پول هواپیما را از فرانسه به ایران داد حاج تقی بود و دستمال هم بگردنش داشت و دستمالچی به او میگفتند چون دستمالش خیلی بزرگ بود ایشان را اعدام کردند انصافا حقش بود این همه پول داشت تازه نه سهم امام نه خمس نه ذکات داده بود و نه فطریه و صاحب اینهمه ثروت شده بود . و اما دروغ در اسلام کلا خلاف است و دزدی . دیگر نه کسی دزدی میکند و نه دروغ میگوید و همه خدعه و اختلاس میکنند حتی اگر شما پولی را به کسی با ۱% یا ۲% بدهید میشود ربا یا نزول وقتی شد ۴۰% میشود حلال از شیر مادر زن هم حلالتر.
این را میگویم به مجانی بودن اب و برق اتوبوس و به مقام عنسانیت رساندن به همین مقدار راضی نباشید ما به شما رکس آبادان مسجد کرمان قتلهای زنجیره ای یک میلیون کشته در جنگ صد ها هزار مجروح شیمیایی ده ها هزار اعدام ساختمان پلاسکو برای شهادت کوسه بزرگ سیصدو پنجاه برای سال ۸۵ و هزار پانصد کشته آبان دویست هفتاد نفر در هواپیما فقر و فحشا دایم و شما را به مقام انسانیت رسانیدیم تا زودتر به بهشت بروید و به همین خاطر با ماهان کرونا را برای شما وارد کردیم این همه مقام انسانیت باز هم کافی نیست ما در دسته های دو هزار و دو هزار شما را به بهشت میفرستیم انتخابات مجلس هم تمام شد و همه سرداران به مجلس آمدند تا شما را بیشتر به مقام انسانیت برسانند ما خودمان تو دهن این ملت میزنیم خودمان ملت انتخاب میکنیم مرغ طوفان را فدا میسازیم سر سلمان رشتی جایزه تعیین میکنیم برای اسلام عزیز همه کار میکنیم لکن اینجوری نباشد که آنجوری بشد ما دست نوازش به سر چپیها میکشیم اینهمه به بهشت فرستادیم که جایشان بهشت نبود.
چقدر ما ناشکریم
چرا برخورد با روسیه و سوریه و ونزوئلا و مارکسیست های روسی همیش ملایم ، توجیه کننده ، مثبت و با سانسور پلیدی ها ، جنایات ، خطاهای تاریخی همراه است
اما برخورد با امریکا ، اسرائیل ، دموکراسی ، ازادی فردی و اجتماعی توسعه پایدار در غرب ، همواره با انتقادات ، حمله های شخصی ، تخریب ، توطئه پنداری همراه است ؟
منادی
قال الله تعالی فی کتاب القرآن کریم:
———-
در حالیکه الله یک رب النوع خلقت گرایی است.
خلقت گرایی زمین تا آسمان با آفرینش گرایی فرق دارد.
****
و اما آفرینش, از آفرین, آفرینندگی است که داده ها را سابجکتیو تعریف نمیکند.
هستی را در حدود دانش آموزش میدهد.
آفرینش یونان هم میخواهد هستی را درک کند.
آفرینش هند و دیگر فرهنگ های دائره های معروف به هندو اروپایی میخواهد هستی را درک کرده و آن را در دانش کاربردی و کارکردی ماده, طبیعت و زندگی انسان دریافت کند.
پدیده ی خدا در ایران, هند, بخش هایی از آسیای مرکزی با دیوان سالاری و در هند دیوان گری سر و کار دارد.
این ترم با گت (بزرگ) ایرانی و گات (Gut) و گاد (God) زبان های اروپایی همریشه هست.
ما باید با فلسفه سر و سامانی به زبان فارسی بدهیم که آن را از آلودگی به های خلقت گرایی پالایش کنیم.
– همین
کتیبه داریوش بزرگ: خدا این کشور را ، از دشمن ، از خشک سالی ، از دروغ حفظ نماید
دشمن، آخوند و خانه زاد
خشک سالی، فراگیر
و دروغ، نرخ رایج حکومت
اول قرار نبود، که بسوزند ایرانیان
آتش به جان ملا فتد، که این بنا نهاد !
میدانیم که در اسلام شیعی دروغ گفتن باعث تحکیم ایمان شیعیان می شود. و نیز میدانیم که در مکتب شیعه دروغ گفتن، حرام و راستگویی، واجب نمی باشد. شاد روان کسروی می نویسد در سفری به مشهد، شاهد غوغایی در جلوی سحن ورودی به حرم امام رضابودم. ملایی در حال سخنرانی که آری دیشب، این سنگی را که مشاهده می کنید به زیارت حضرت آمده است! عده ای هم حدود ۱۰۰ نفر به دور یک تخته سنگی جمع شده و با حسرت و اندوه به روضه خوانی ملا، گوش فرا می دهند. کسروی می نویسد که: من جلو رفته و از ملا پرسیدم که: 》ببخشید، این تخته سنگ با پای خودش به زیارت آمده یا آن را به اینجا آورده اند؟《 شیخک چنان نگاهی به من افکند که اگر لحظه ای دیگر در آنجا مانده بودم، تکه کوچک بدنم همان گوشم بود؛ سر به زیر انداخته و رفتم.
وباز ناصر خسرو قبادیانی شاعر خرد گرای ما در سفرنامه اش آورده که : روزی به روستایی وارد گشتم و چون کفشهایم پاره بودند به دکان پینه دوزی رفتم. در دکان نشسته بودم و پینه دوز، مشغول تعمیر کفش من. ناگهان از آنطرف روستا صدای غوغا و شورشی بگوش رسید و پینه دوز دشنه چرم بری خود را بر داشته و به آن سو دوید. پینه دوز با دستانی خونین و تکه گوشتی در دست باز گشته و در جای خود نشست!
پرسیدم که آن غوغا چه بود و این گوشت و خون چه باشد؟ گفت: هر از چندی شخصی اینجا آمدی و اشعاری چند از ناصر خسرو خواندی و میرفتی . این بار اهالی روستا در کمین که اگر دوباره آمد و اشعاری از ناصر خسرو خواندی اورا تکه پاره کنیم!
گفتم که اون کفشهایم را لطفن پس بدهید که نمی خواهم تعمیرش کنید. پرسید چرا؟
گفتم: در روستایی که شعر از ناصر خسرو بخوانند، آن روستا جای من نباشد ! و فرار و فریاد که….عقل و خرد که نباشد؛ جان و دین در عذابند!!! با موشک می خواهند مغز بشر را نشانه روند. با ۱۶ متر پارچه بر سر و یک من ریش بر صورت و ۸۰ سال عمر، ملت ۱۰ هزار ساله ای را بر خاک سیاه نشاندن…کار هرکسی نباشد!
پاینده بماند ایران
قال الله تعالی فی کتاب القرآن کریم:
بسم الله رحمن الرحیم
انّ الله لا یُغیِّرُ ما بقوم حتّی یغیّرو ما بانفسهم
سوره مبارکه رعد ، آیه ۱۱
خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی دهد مگر آنکه آنها خود تغییر دهند