سنگینی بار قیمومیت رژیم ایران بر لبنان

- حزب‌الله به یک سرپرست تام‌الاختیار برای «دولت» لبنان تبدیل شد. این حزب خود را قیم دولت و مسئول صیانت از اقتدار و ثبات رژیم سیاسی در لبنان می‌داند اما با توجه به عدم توانایی‌اش برای پاسخگویی به نارسایی‌ها و حل بحران اقتصادی لبنان دیگر ایفای این نقش نه برای حزب‌الله و نه برای حامیان آن در تهران امکانپذیر نیست.
- مانور سیاسی اخیر علی لاریجانی نماینده رژیم تهران در بیروت این اندیشه را تقویت می‌کند که تشکیل دولت اخیر مشروعیت خود را از تهران گرفته است ونه در پاسخگویی به خواسته‌های خیزش خیابانی لبنانی‌ها که از 17 اکتبر سال گذشته تا کنون در خیابان‌ها به تظاهرات میلیونی خود ادامه می‌دهند.

دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۸ برابر با ۰۲ مارس ۲۰۲۰


مصطفی فحص (شرق الاوسط) -بار دیگر رژیم تهران برای خروج از بحران سیاسی و اقتصادی داخلی به برگ سوخته‌ی نفوذ خارجی روی آورده که حداقل تا کنون ثابت شده نه تنها هیچ مشکلی را برای مردم ایران یا خود نظام حل نکرده بلکه زیان‌های سنگین مالی و سیاسی نیز به همراه داشته است.

علی لاریجان؛ بیروت؛ ۱۷ فوریه ۲۰۲۰

جمهوری اسلامی ایران که با بحران بی‌سابقه داخلی از یکسو و انزوای خارجی از سوی دیگر دست و پنجه نرم می‌کند بار دیگر بیروت را به عنوان جای مناسب برای بازگرداندن توازن از دست رفته خود پس از کشته شدن قاسم سلیمانی، که مهندس و هماهنگ کننده سیاست داخلی با عناصر نفوذ خارجی رژیم تهران بود، انتخاب کرده است. قتل قاسم سلیمانی برای رژیم تهران غافلگیرکننده بود. جمهوری اسلامی توقع چنین ضربه‌ سنگینی را نداشت و به همین دلیل پیامدهای این ضربه گیج کننده را در معادلات سیاسی، طرح‌ها و برنامه‌های خود در نظر نگرفته بود.

اکنون على لاریجانی که هوس تصدی پست ریاست جمهوری رژیم ولایت فقیه را پس از روحانی در سر می‌پروراند، پیشاپیش بیروت را به عنوان سکویی برای ادامه سیاست توسعه‌طلبانه و جاه‌طلبی‌های رژیم متبوع‌اش در نظر گرفته است. لاریجانی در غیاب قاسم سلیمانی که مسئول پیوند سیاست‌های داخلی و خارجی حکومت اسلامی در ایران بود، حالا میدان را برای مانور خود مناسب دیده و به سوی لبنان که از خلاء سیاسی و بحران و آشفتگی داخلی و انزوای منطقه‌ای و بین‌المللی رنج می‌برد، خیز برداشته است. با این حال سفر اخیر او به لبنان که فاقد هرگونه دستاورد بود، در شکل و محتوا دو قضیه را آشکار کرد.

نخست اینکه دیگر رژیم تهران نمی‌تواند بیماری‌های داخلی خود را تحت پوشش مسائل خارجی مخفی نگه دارد.

اما مورد دوم محاسبات غلط جمهوری اسلامی در درک و ارزیابی اوضاع لبنان و عدم آگاهی رژیم تهران از پیامدهای منفی این دیدار برای دولت لبنان را نشان می‌دهد.

دیدار لاریجانی از بیروت در چنین شرایطی میزان و سطح سردرگمی رژیم ایران در زمینه تصمیم‌گیری برای اتخاذ سیاست‌های داخلی و خارجی کشور را نشان می‌دهد. این سفر بیانگر بی تدبیری و سیاست غیرعقلانی و رویکرد به ادامه سیاست تنش‌زایی رژیم اسلامی را است. سفر لاریجانی به لبنان باری سنگین بر دوش دولت لبنان به شمار می رود؛ دولتی که از نظر سیاسی و نظامی بار منفی تاثیرات وجود حزب‌الله مورد حمایت رژیم ایران بر پیکر فرسوده‌اش سنگینی می‌کند. رژیم تهران خوب می‌داند که لاریجانی هیچ چیز برای دولت مفلس لبنان در دست ندارد جز وعده و عیدها و شعارهای توخالی از قبیل «صبر استراتژیک» یا «اقتصاد مقاومتی» و دعوت لبنانی‌ها به پایبندی به این توهم‌ها در برابر اراده جامعه جهانی و کشورهای منطقه که از رفتار بی‌ثبات کننده رژیم ایران و حزب‌الله به تنگ آماده‌اند.

لاریجانی پس از پایان سفرش به لبنان در مصاحبه‌ای گفت: «مقامات و رهبران لبنان نباید به آمریکا اعتماد کنند. آمریکا جز ضرر و زیان به دیگران هیچ کمکی به کسی نمی‌کند؛ آنها به صهیونیست‌ها برای سلطه خود بر منطقه  کمک می‌کنند».

صحبت‌های لاریجانی با سخنان حسن نصر‌الله دبیرکل حزب‌الله لبنان که از لبنانی‌ها خواسته بود کالاهای آمریکایی را تحریم کنند در شکل و محتوا یکی است. نصرالله منکر نفوذ حزب‌الله در حکومت میشل عون شده. او گفته است این تبلیغات برای فشار بر دولت لبنان وزیان رساندن به منافع و روابط این کشور با جامعه بین‌المللی تبلیغ می‌شود.

برخلاف گفته حسن نصرالله، چه در داخل و چه در خارج همه خوب می‌دانند که دولت لبنان از سال ۲۰۰۵ تا کنون به زیر یوغ کامل حزب‌الله درآمده است. از سال ۲۰۱۶ که میشل عون به عنوان رئیس جمهوری لبنان انتخاب شد، حزب‌الله به یک سرپرست تام‌الاختیار برای «دولت» لبنان تبدیل شد. این حزب خود را قیم دولت و مسئول صیانت از اقتدار و ثبات رژیم سیاسی در لبنان می‌داند اما با توجه به عدم توانایی‌اش برای پاسخگویی به نارسایی‌ها و حل بحران اقتصادی لبنان دیگر ایفای این نقش نه برای حزب‌الله و نه برای حامیان آن در تهران امکانپذیر نیست. حزب‌الله لبنان و رژیم تهران دیگر نه تنها قادر به حل مشکلات و بحران گریبانگیر لبنان نیستند بلکه با اقدامات خود به باری سنگین بر دوش دولت این کشور تبدیل شده‌اند. حزب‌الله با تبعیت از تهران لبنان را در سطح منطقه و جهان منزوی کرده است به همین دلیل لبنانی‌ها در قیام اخیر خود خواستار گسستن بندهای ارتباط کشورشان با تهران و رهایی از انزوای منطقه‌ای و بین‌المللی شده‌اند.

مانور سیاسی اخیر نماینده رژیم تهران در بیروت این اندیشه را تقویت می‌کند که تشکیل دولت اخیر مشروعیت خود را از تهران گرفته است ونه در پاسخگویی به خواسته‌های خیزش خیابانی لبنانی‌ها که از ۱۷ اکتبر سال گذشته تا کنون در خیابان‌ها به تظاهرات میلیونی خود ادامه می‌دهند. رژیم ایران، حزب‌الله و هم‌پیمانانش تلاش کردند تا بحران فعلی لبنان را به سوء مدیریت مالی و اقتصادی محدود کنند و از خلل و آشفتگی و عدم تعادل سیاسی ناشی از نقش حزب‌الله و تاثیر منفی آن بر سیاست خارجی لبنان، سخنی به میان نمی‌آورند. البته تهران و حزب‌الله در تلاش خود برای پنهان کردن بحران عظیم سیاسی که در پشت فروپاشی اقتصادی و مالی قرار گرفته است، ناکام مانده‌اند.

شکی نیست که علی لاریجانی تلاش می‌کند مرحله تشدید تنش منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران را از بیروت آغاز کند. این تنش جدید همزمان با سال انتخابات ایرانی- آمریکایی صورت می‌گیرد. این اقدام حکومت ایران درهای بسیاری را بر روی مردم لبنان بست، درهایی که می‌توانست برخی از نگرانی‌های زندگی مردم این کشور را کاهش دهد. با تبعیت حزب‌الله از تهران، امید لبنانی‌ها به‌خصوص به کشورهای عربی خلیج فارس برای کمک به لبنان جهت کم کردن فشارهای اقتصادی را از بین برد.

شرایط منطقه‌ای و بین‌المللی دیگر امکان تفکیک سیاست کشورها از اقتصاد را ناممکن ساخته است. کشورهای منطقه در برخورد با بیروت نمی‌توانند به اقتصاد لبنان کمک کنند و همزمان لبنان در چرخ فلک و معادلات سیاسی تهران بچرخد. غربی‌ها  نیز از همین زاویه با لبنان برخورد خواهند کرد. هیچ کشوری در دنیا قبول نمی‌کند که بر اساس این معادله، «تصمیم سیاسی و استراتژیک لبنان به دست تهران باشد، اما کمک‌های اقتصادی برای حل بحران‌های این کشور بر دوش کشورهای منطقه و جامعه بین المللی» قرار بگیرد.

رژیم تهران معتقد است با تسلط بر لبنان و استفاده از موقعیت استنراتژیک این کشور، کشورهای غرب را که خواهان انفجاری جدید در منطقه که باعث بی‌ثباتی بین‌المللی شود نیستند را مجبور کند تا با تهران وارد معامله اقتصادی گردند. البته لبنان دیگر اهمیت منطقه‌ای و بین‌المللی خود را از دست داده است؛ اما این کشور ورشکسته، غرق در بحران مالی، سیاسی و اقتصادی به دغدغه بزرگی برای مقامات رژیم ایران تبدیل شده است. خارج کردن لبنان از بحران کنونی به یک سیاست منطقی و واقع‌گرایانه نیاز دارد که این سیاست و مفهوم واقع‌گرایی در فرهنگ لغت سیاسی رژیم تهران وجود ندارد.

*منبع: شرق الاوسط
*نویسنده: مصطفی فحص
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=187479

یک دیدگاه

  1. سید احمد

    قیومیت ایران به لبنان؟ درستش اینه قیومیت لبنان به ایران . تاریخ را دروغ نوشته اند.

Comments are closed.