نادر زاهدی – با وجود گذشت چند ماه از تشخیص بیماری کُرونا و گسترش آن در تمامی نقاط ایران، هنوز اقدامی مسئولانه از سوی حکومت جمهوری اسلامی برای مقابله با آن و رعایت سلامت انسانها صورت نگرفته است؛ تردیدی نیست که بیلیاقتی و ناکارآمدی رژیم در برابر ایرانیان ناشی از ماهیت ضدمردمی و غیردمکراتیک آن بوده و نشانگر ایدههای خرافی و غیرعلمی است که در چهل سال گذشته، آمران رژیم بر پایه آن توانستهاند اهداف فاشیستی و مذهبی را به جایگاه ظهور برسانند.
ماجرا از زمانی شروع شد که رژیم جمهوری اسلامی برای پیشبرد اهداف ضدایرانی خود و پردهپوشی بر جنایاتش در سرکوب مخالفان در آبان ۹۸ و سرنگونی هواپیمای مسافربری اوکراینی، ورود و شیوع ویروس کُرونا به ایران را از شهروندان ایران و افکار عمومی پنهان کرد. رژیم با این تصور که بتواند مراسم ضدملی ۲۲بهمن را برگزار کرده و انتخابات فرمایشی را از سر بگذراند، فرصت کنترل و مهار ویروس کُرونا را از بین برد و بخش عمدهای از شهروندان را به این بیماری گرفتار کرد؛ مسئله وقتی حادتر شد که رژیم در ادامه سیاستهای خشن و غیرمعقول خود، همراهی جامعه جهانی را از دست داد و زمانی با تصرف و مصادره کمکهای نقدی و غیرنقدی برخی از کشورها و زمانی دیگر با اعمال فشار بر مجامع بینالمللی و درخواست باج و اخاذی از آنها، مانع دسترسی ایرانیان به لوازم و کمکهای پزشکی شد. برخورد غیرانسانی با تیم اعزامی پزشکان بدون مرز و ارسال کمکهای پزشکی خارجی به تروریستهای لبنانی و یمنی، بخشی از این رفتارهای ضدایرانی جمهوری اسلامی هستند که در ماههای گذشته شاهدش بودیم.
با این حال، برخوردهای فاشیستی رژیم منحصر به این مسائل و موارد نبوده است؛ در حالی که ملت ایران گرفتار ویروس کُرونا و گسترش آن است، عوامل قضایی رژیم به صدور احکام اعدام برای مخالفان مبادرت کرده و دستگیرشدگان آبانماه هنوز در بلاتکلیفی هستند. بیتردید فضای غیربهداشتی و عدم رعایت قرنطینه پزشکی در زندانها، باعث افزایش ویروس در بین آنها شده و بعضی از زندانیان را در معرض مرگ و میر قرار داده است. چنانکه با گذشته نزدیک به چهار ماه از فاجعه ضدانسانی سرنگون شدن هواپیمای مسافربری توسط موشکهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نه جعبه سیاه هواپیما خوانده شده و نه عوامل و دست اندرکاران آن به دادگاه کشیده شدهاند. رژیم جمهوری اسلامی اگرچه با بیمبالاتی و عدم توجه به شرایط بهداشتی و پزشکی ایرانیان، بیلیاقتی و ناکارآمدی خود را عیان کرده، اما در برخورد خشن و غیرمسئولانه با شرایط اجتماعی و موقعیت زندانیان و بخشهایی از محیطهای کار و اشتغال، با دستاویز قرار دادن ویروس کُرونا، از حداقل وظایف حکومتی شانه خالی کرده است؛ برخوردهای دوگانه و عدم هماهنگی بین آمران وزراتهای بهداشت و کشور و یاوهگوییها و دروغگوییهای حسن روحانی از یکسو و خرافهپراکنی و تشویش اذهان عمومی توسط علی خامنهای از سوی دیگر، شرایط اجتماعی- سیاسی و اقتصادی ایران را در بحرانی فزاینده و ضدملی قرار داده است. هنوز هیچ آمار واقعی و دقیق از تلفات این ویروس در ایران منتشر نشده؛ هنوز هیچ راهکار درست و علمی برای مقابله با آن تهیه و اعمال نشده و هنوز هیچ برنامهای برای روشن کردن شرایط قرنطینه و تأمین معیشت ایرانیان، تدوین و اجرا نمیشود. درواقع بیمسئولیتی و ناکارآمدی رژیم جمهوری اسلامی، ایران و ایرانیان در میانهی یک فاجعهی بهداشتی و سلامتی روزافزون قرار گرفته که آینده همگانی کشور را با خطرات جدی مواجه ساخته است.
بنا بر آنچه از وضعیت فعلی و ویروسزدهی کشورمان ایران آوردم، معلوم میشود که شهروندان ایران گرفتار بیمسئولیتی و ناکارآمدی رژیمیشدهاند که با پنهانکاری در ورود و شیوع ویروس کُرونا و فریبکاری حکومتی، باعث سرایت و گسترش ویروس شده و با اشاعه خرافات دینی، باورهای آخرالزمانی و کمبود لوازم و شرایط پزشکی، شرایط بیماری را به سوی یک آسیب ملی و وضعیت غیرقابل تصور میراند. در حالی که میدانیم، گذر از وضعیت فعلی سلامتی و امنیت عمومی ایرانیان، با اطلاعرسانی واقعی و تحقق شرایط ویژه ویروسزدایی میسر بوده و تمامیت جمهوری اسلامی با وجود و اعمال ایدههای آخرالزمانی و خرافههای دینی و رفتارهای خشونتآمیز و ضدملی و غیرانسانی، امنیت خاطر و آزادی ملی را برای ایران بیش از قبل به تأخیر خواهد انداخت. میرزا عبدالرحیم طالبوف در «کتاب احمد»(ص۳۷) راجع به شیوع خرافات و بیمحلی به علوم جدید و پزشکی در دوران شیوع طاعون و وبا در قرن گذشته ایران میگوید «… از تنبلی و کاهلی که عین جاهلی است، کارهای مخصوص خودشان را به خدا میگذارند، و منتظر میشوند که ملائک از آسمان آمده خانه آنها را جاروب خواهد زد. معلوم است در این صورت حیوانات مضره به کثرت تولید گردد و آنطور ناخوشیهای وحشتافزا را، از قبیل طاعون و وبا و تیف دچار شوند…»
*عنوان مقاله برگرفته از این کتاب است: «مصیبت وبا و بلای حکومت؛ مجموعه مقالات»؛ هما ناطق؛ انتشارات گستره، تهران، ۱۳۵۸
دانش آموزی از جغرافیا فقط درس مربوط به پاکستان را حفظ بود….
اتفاقاً معلم از او در باره پاکستان پرسید واو مثل بلبل جواب دادکه:
پاکستان از کشورهای قاره آسیاست که در همسایگی ایران قرار دارد و…
معلم از ایران پرسید و دانش آموز که درباره ایران مطالعه نکرده بود پاسخ داد:
ایران همسایه پاکستان است وپاکستان کشوری است که…
به تفصیل درباره پاکستان صحبت کرد
معلم فهمید که دانش آموز درس های دیگر را نخوانده است لذا از کشور ترکیه پرسید
دانش آموز گفت: ترکیه همسایه غربی ایران است وایران همسایه پاکستان است وپاکستان کشوری است که….
معلم پرسید: نیکاراگوئه چه کشوری ست؟
دانش آموز گفت: نیکاراگوئه کشوری است که هیچ راه زمینی وخشکی به پاکستان ندارد وپاکستان کشوری است که….
متاُسفانه اوضاع کشور ما و مقاماتمان دقیقاً مثل این داستان شده است؛
آنها از همان قماش دانش آموزی هستند که برکرسی های وزارت و امارت تکیه زده اند واز عالم سیاست و مدیریت و کشورداری چیزی جز آمریکا و دشمن نیاموخته اند…
اول پیام تبریک عید می دهند و بلافاصله بعد از تبریک از دشمن و آمریکا سخن می رانند….
وقتی می خواهند از کرونا وشیوع آن در ایران سخن بگویند اینگونه سخن میرانند:
هرچند این ویروس در ایران هم آمده ولی در آمریکا بیش از….
از آمار کشته شدگان ایرانی می پرسند می گویند:
ما تلفاتی هم داشته ایم ولی سرد خانه های آمریکایی…
از قیمتها می پرسند می گویند:
در آمریکا قحطی آمده و….
می خواهند درخت بکارند از آمریکا می گویند….
از هر کوفت وزهر مار و بدبختی وبیچارگی وفقر و بیکاری و اختلاس وسیل وزلزله و سقوط هواپیما و گرانی گوجه وپیاز وخیار و بادمجان و دلار ومسکن ودارو وگوشت که سخن به میان می آید و می پرسند ، آن ها به جای اشاره به واقعیتها و راه حلها وپیش گرفتن سیاستهای اصولی و کارآمد برای کشور و کاهش مشکلات مردم چیزی جز آمریکا آمریکا آمریکا و دشمن دشمن کردن برای پاسخ دادن نیاموخته اند….