الیوت آبرامز؛ چرخش قطب‌نمای براندازی از «مجاهدین خلق» به سوی طرفداران پادشاهی؟!

1. به مأمورمجاهدین که درپاسخ «اردشیر» وراجع به درگیری پلیس فرانسه با سازمان مجاهدین در۱۷ ماه ژوئن ۲۰۰۳ در پاریس ، وبلاخره دست برداشتن ازاشغال جایگاه این سازمان تبهکارتوسط پلیس فرانسه را «پیروزی مجاهدین» مینامد ، توصیه میشود به اخباراین رویداد و«خودسوزی» مأموران مغزشوئی شده توسط سران جنایتکاراین سازمان را درنشریات معتبرفرانسه مراجعهٔ کوتاهی بنماید.
   روزنامهٔ «لوموند» روزهای ۱۸ و۱۹ ژوئن راجع به این رویداد بیسابقه درفرانسه مینویسد « ..دوپناهندهٔ ایرانی از اعضای سازمان مجاهدین ، یکی روز ۱۸ ژوئن درجلو ساختمان پلیس ( DST) پاریس ۱۵ ودیگری روز بعد درحاشیهٔ منطقهٔ تظاهرکنندگان وبیرون ازکنترل پلیس ، اقدام به خود سوزی کردند ؛ اولی زن ۴۲ ساله ای بنام مرضیه باباخانی وروزبعد زن دیگری بنام صدیقه مهاجری ۳۸ ساله بود. پلیس فرانسه بعد از این خود سوزیهای بیسابقه درفرانسه ناچارشد به اقداماتش علیه سازمان مجاهدین پایان دهد و شمار ۱۶۵ نفرسران آن سازمان را که مریم رجوی وبرادرش هم جزوآنها بودند ازبازداشت آزاد کند».
   همین اخباررا میتوان دردیگرنشریات خبری چون « Courrier International» و« Le Parisien» وغیره هم خواند

2. کاربر ارجنمدی به نام توماس جفرسون خوب نوشته برای چرایی آن مینویسم که: تمام آنچه ما در باره دشواریهای بودش آمده در کشورمان ایران زمین می خوانیم تنها مانند پاسخی به یک پرسش است و گشوده کردن دشواریها نیست. کدام گروه را می شناسید که تاکنون آمده باشد و بگوید راه و روش گشودن آنچه مردم دارند در زیر بار آنها رنج می کشند این است. نمونه اگر از سازمان مجاهدین که یک هوادار آن خشمگین شده و برای من نوشته بپرسیم که شما نمی توانید کاری از پیش ببرید چون مردم از ایدئولوژی اسلامی خسته اند و در رهگذر دمانی از آن آسیب خورده اند! جواب می دهد خوب مگر اسلام بد است. همان جواب ساده ایی که مادر بزرگ ها به آدم می دهند. به کمونیست ها اگر بگویم شما می خواهید یک سیستم فرمانروایی را مانند کشور های اروپای خاوری درست کنید که حتا نمی توانستند به اندازه بسنده برای مردم خود نان فراهم کنند؟ [۱] آنها جوابی نمی توانند بدهند. ما نیاز به بر پایی یک اپوزیسیون در برون مرز داریم. یک تن من نام نمی برم نمی تواند کاری انجام دهد. این اپوزیسیون بایستی برای آینده پس از سرنگونی رژیم کنونی برنامه ریزی کند و از همه با ارزش تر راه سر نگونی رژیم چیست؟ آیا باید دست خالی به راه پیمایی رفت و کشته های پشته داد. یا اینکه پارتیزانها [۲]هم باید هم دمان وارد نبرد شوند. با یک رژیم ددمنش و Militarism که پاسدار و بسیج و نیروهای چاقو کش و اسید پاش با تن پوش چون مردم خودی دارد نمی شود دست خالی جنگید!

   [۱]- در رژیم های کمونیستی مردم آن بایستی روزگار را با نداری تنگدستی و کمبود ها می گذارنند. در آلمان خاوری (شرقی) یا DDR مردم آن جوکهایی می ساختند و پاره ایی را برای اینکار آنها می گرفتند و به زندان می انداختند. یکی از آنها چنین است: یک شهروند DDR از دیگری می پرسد لخت و پتی بودن در کشور ما چگونه است؟ دیگری جواب می دهد لخت وپتی مانند گنجه یا دولابهای فروشگاههای ماست که همیشه تهی از نان و چیزهای نیازمند دیگر است!
   [۲]- جنگ پارتیرانی با نبرد چریکی بسیار نا هتمایی دارد. جنگ پارتیرانی که به گفته دکتر ناصر انقطاع پدید آورنده آن ایرانیان هستند به این شکل که در زمان یورش اسکندر مقدونی به ایران چون نیروی ارتشی او بسیار نیرومند بود پارتها برای بیرون راندن آنها از سرزمین مان نیرویی را پایه ریزی کردند که کارشان بزن و بکش و بگریز بود. چون ساخته و پرداخته پارتها بود آنرا پارتیزان نامیدند. جنگ خیابانی را جنگ چریکی می گویند. یک نیروی آموزش دیده و ورزیده با نیروهای کشوری می جنگند. جنگ پارتیزانی را سپس دیگران بکار بردند. در جنگ دوم جهانی پارتیزانها ریل ترن ها را ویران می کردنند و ترن های آلمانی که جنگ افزار ترابری می کردنند واژگون می شدند!

3. گزارش ایرنا در مورد چلبی سازی از شاهزاده رضا پهلوی یک هوچی گری وقیحانه است و ارزشی ندارد،

   آمریکا بدنبال تغییر رژیم نیست و سیاست خارجی آن،‌چه جمهوری خواه و چه دموکرات، صرفا ‌بر تغییر رفتار رژیم در صحنه سیاست خارجی و روابط بین الملل تمرکز دارد و بس، که البته تاکنون موفق آمیز نبوده است.

   اولین و ساده ترین اقدام برای تغییر رژیم، بلوکه کردن صدها میلیارد دلار پول چپاول شده ملت ایران است که توسط پایوران ریز و درشت خلافت شیعه در بانکهای سوییس و لوکزامبورگ و لیختن اشتاین و ایرلند و آلمان و کانادا و بریتانیا و غیره پس انداز شده اند. برای آمریکا کاری ندارد که این بانکها را برای حسابرسی تحت فشار قرار دهد.

   ساده اندیشی است که گمان کنیم این ثروت عظیم دلاری و یوروی مثلا در بانک صادرات خیابان خیام شعبه چهار راه گلوبندک پس انداز شده است.

   اقدام ساده دیگر، تحقیق اف بی آی از منابع مالی ولایت معاشان و دیاثت پیشگان و لابیهای خلافت شیعه در آمریکا و یا اصولا اخراج آنان از خاک آمریکاست.

   اقدام ساده دیگر، ایجاد تحول در وضعیت اسفناک رادیو فردا و صدای آمریکاست.

   اقدام ساده دیگر دعوت از شاهزاده رضا پهلوی برای سخنرانی در کنگره است.

   اما آمریکا هیچیک از این اقدامات کم هزینه و ساده را انجام نداده است.

4. تهدید ارتجاع سرخ به قوت خود باقی است. اپوزیسیونی که به لیبرال دموکراسی اعتقاد نداشته باشد و از فرومایه های چپی تشکیل شده باشد یک تهدید جدی برای ایران نوین خواهند بود.

5. بدون شک باتوجه به فضای عمومی کشوروالبته نظرخواهی های علمی گذشته مثل مواردی که دکترعمارملکی انجام داده اگرهمین فردایک نظرخواهی مستقل وبی طرف انجام شود شاهزاده رضا پهلوی بخت اول را خواهد داشت حالا کسانی مثل علی افشاری که من نمی دانم واقعا ایشان چه سابقه علمی /اجرایی وسیاسی دارد!! که درگفتگوبا دکترسیما ثابت با این صدای انکرالاصوات خودش ازاینکه شاهزاده چهره ای کاریزماست به خود می پیچد وبا بیان اباطیل صد من یه غازفوری به شبکه من وتومی تازد وازروی عجزمی خواهد منشا هزینه این شبکه را معرقی کنه وخط بطلان بر انصاف بکشدگویی که خاندان پهلوی خدماتی که در مستندها ی روشنگر نشان داده شد به ایران انجام نداده اند زهی بی شرمی ووقاحت البته به چنین افراد بی رگ وریشه ای تنها می توان گقت برو ای مگس که عرصه سیمرغ نه جولانگه توست!!

6. فرمایشات جناب اردشیر در مورد مجاهدین تامل برانگیز و قابل قبول است.
   در عین حال فکر نمی‌کنم که این گروه چند هزار نفری به همان تعداد کمپ اشرف در ایران و خارج آلبانی هوادار داشته باشد. بنابراین بحث در مورد آنها موردی ندارد.
   آیا کسی در ایران بعد از جمهوری آخوندی اسلامی یک جمهوری کره شمالی اسلامی می‌خواهد؟
   فکر نمی‌کنم.

7. به کاربری که برای من نوشته: از روش نوشتن شما آشکار می شود که «هوادار مجاهدین خلق هستید» همان آخوندهایی با کت و شلوار که همه هم پیمانان آن پوشش ویژه خود را دارند. شماره کت های XXL و پشت کت آنها شیار ندارد و شکمها همه بر یاد پر خوری از جلو بیرون زده! دوست ارجمند یکی از آشنایان ما که کادر و از رده های بالای این گروه ایدئولوژی بر پایه اسلام ایران ویرانگر ساخته شده و از آن سدها کیلومتر دوری گرفته چیزهای زیادی را در باره آن گفته که همه آنها بهترین گواهی نامه است. من از کجا باید بدانم که شما کی و کجا هستید تا این هم میهن را پیش شما بیاورم تا زبان بگشاید و بگوید که در کمپ اشراف چه گذشته : موسیو رجوی دختر های خوشگل را سدا می زده و به جایگاه کار او می رفته اند و پس از یک دمان دراز بیرون می آمده اند (پس از اینکه رهبر با آنها می خوابیده) و آنها با پچ و پچ به دیگران می گفته اند که از آنها بهره برداری سکسی شده. از خانه مریم رجوی و از زیر وان گرمابه خانه او ده میلیون یورو در آوردند و اینرا خود کادر های مجاهدین که می دانسته اند و از مریم رجوی ( مریم عضدانلو) دلزدگی و بیزاری بی اندازه داشته اند پته او را روی آب ریخته اند. این کار رژیم ددمنش جمهوری اسلامی نبود. اینکه مریم رجوی شما فرانسه گفتگو می کند و به گفته یک بانوی هوادار فراری از مجاهدین ادعاهای شهبانو را در می آورد نمی دانید و شاید نمی خواهید بدانید! اینکه از کشور های پیرامون آبراه پارس کمک های میلیاردی گرفته اند همه می دانند. در کامنت زیر بر پایه گفته یک دانشومند (دانشمند) آلمانی نوشتم: که در گروههای (احزاب) کشوری یا دینی (مانند مجاهدین) دو جور آدم هست یکی ستمگران همان رده های بالا گروه و دیگری بردگان آن این سازمان ایدئولوژی را رها کنید و به سوی مردم و کشور خود بر گردید. جهان میهنی (همان ایده ایی را که گروههای چپ هم دارند) را رها کنید و ایران میهن شوید! سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر یک اورگان Organization چپی است که از همان سازمان شما جدا شده. درست است که گروه مجاهدین پرچم خود را که رویش آیه ایی از تازی نامه نوشته شده بود دگرگون کرده و به جای آن شیر خورشید که هویت ملی سرزمین ما ایرانیان است گذاشته ولی این گروه استالینستی- اسلامی اگر خدای ناکرده روزی سر کار آید ماسک خود را خواهد انداخت. جواب شما را دادم تا بدانید که پخمه نیستم!

8. خدایا عجب چیدی این دومینوی سقوط اهریمن رو! انگار امسال هر چی از خدا بخواهیم به ما ایرانیها میده. به قول معروف ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند که اهریمن ۴۰ ساله به اعماق جهنم سقوط کنه! تمام اسباب و وسایل دارند مهیا میشن که ملت ایران پیروز بشه. بوزید بادهای موافق و هشیار و باهوش و شجاع باش ناخدای ایران که شاهزاده رضاست! داریم اسب ترووایی که بیگانگان در سرزمینمون کاشتند رو میسوزونیم! عجب همه چیز مهیاست برای پیروزی ایران و خاورمیانه! فکر کنم حالا دنیا متوجه اهمیت ایران برای ثبات و امنیت و آرامش خاورمیانه و دنیا شده!!! نهایتا درستون رو یاد گرفتین! زمانی که هموطنانم هم درسشون رو یاد بگیرن پیروزی نهایی به دست میاد. منظورم سقوط رژیم نیست چون اون در حال حاضر هم به دست اومده. بلکه رسیدن به تکامل فکری جامعه برای از بین بردن موانع نهادینه پیشرفت در طول قرن های ایران هست. زمانی که مردم به این باور برسند که۱_ سنگ بنای جامعه در رعایت قانون هست و نباید قانون گریز باشند. ۲_وقتی حق هر هموطنی نقض میشه باید مقابلش ایستاد چون نهایتا این حق کل ایران هست که بالاخره یه روز نقض میشه. ۳_از همه مهمتر منافع جمعی یک جامعه و دنیا هست که باید رعایت بشه تا حق من به عنوان شهروند رعایت بشه و منافع شخصی جدا از منافع جمعی نیست و بلکه منفعت جامعه تظمین کننده منفعت اشخاص هست و به زبان ساده اگر هر کس حقوق دیگری رو رعایت نکنه پس حقوق خودش هم رعایت نمیشه! نباید خودخواه باشیم و فقط به خودمون بیاندیشیم بلکه هممون باید از خودگذشتگی داشته باشیم.۴_از همه مهمتر اتحاد رو یاد بگیریم که در این صورت هیچ قدرتی نمیتونه از پا دربیاره ما. مثلا وقتی حق کارگر پایمال میشه یعنی تولیدمون نابود میشه پس باید ما هم واکنش نشون بدیم و ازش حمایت کنیم تا تنها نباشه درست مثل واکنش اعدام نکنید که خیلی به جا بود و خواسته ایران رو به گوش دنیا رسوند! وقتی با هم هستیم هیچ کس نمیتونه شکستمون بده. ۵_ میدونید ملا بیشتر از همه از چی میترسه؟ از آگاهی ملت! هر چه ملت رو از جهل وخرافه دور کنه ملا از اون میترسه میخواد تلگرام باشه یا هر کس و هر چیز! پس ما وقتی از چیزی آگاهی داریم باید دیگران رو هم آگاه کنیم که به لطف فضای مجازی خیلی راحت هست. خودمون بیدار و آگاه بشیم و دیگران رو هم بیدار و آگاه کنیم.
   پس به این ترتیب جامعه ای داریم که قانونمند هست و حقوق همدیکر رو رعایت میکنه و از حق همدیگه دفاع میکنه. پس این جامعه دیگه به بلوغ رسیده!

9. آقای اردشیر لطفاً مدارک و اسنادی که ثابت میکنه که مجاهدین بقول شما «کمک های میلیاردی از کشورهای پیرامون آبراه پارس (خلیج پارس) می گرفتند و با آن توپ و تانک می خریدند و بازمانده آنرا که بسیار هنگفت بود بالا می کشیدند و سپس میان خودشان بخش می کردنند و با آن در آمریکا و اروپا ویلاهای بسیار گران خریداری می کردند» را یا درهمین کیهان لندن بنمایش بگذارید و یا مدارکتان رو به یک دادگاه اروپائی و یا آمریکائی تقدیم کنید و در اینصورت مجاهدین را محکوم کنید در غیر اینصورت حرفهای شما چیزی جز تهمت و افترا نخواهد بود. بعد ازهجوم پلیس های فرانسوی که طبق یک زد بند با رژیم ایران به مقر شورای ملی مقاومت در فرانسه انجام گرفته بود ناچاراً بعد از گذشت سالها مجبور شدند دست از پا درازتر در نهایت همه اتهامات مربوط به پولشوئی و تهمتهای دیگری که به مجاهدین زده بودند رو پس بگیرند و حتی نتوانستند«در یک مورد»هم مجاهدین را محکوم کنند ولاجرم دادگاه فرانسوی مجبور شد بعد از گذشت سالیان پرونده مجاهدین را بسته و مختومه اعلام کند و مجاهدین هم در نتیجه پیروزمند از این کارزار بیرون آمدند.در ضمن از کیهان لندن باید سوال کرد اگر که چنین«تهمتهای» بی مدرک و سند را یک خواننده به آقای رضا پهلوی زده بودند باز هم آنرا منتشر میکردید؟!

10. آقای آبرامز در دوران ریاست جمهوری رونالد ریگان عضو تیم مذاکره کننده با ایران بود و در تسهیل فروش اسلحه به جمهوری اسلامی نقش عمده‌ای داشت. با توجه به اظهارات چند ساعت پیش دونالد ترامپ که اگر انتخابات پیش رو را برنده شوم فوری با جمهوری اسلامی مذاکره خواهم کرد و با در نظر گرفتن خبر امروز که قطعنامه پیشنهادی آمریکا برای ادامه تحریم تسلیحاتی در شورای امنیت رای نخواهد آورد، فکر کنم که دقیقا برعکس آنچه در این گزارش آمده است سیاست جدید کاخ سفید در جهت حمایت از تغییر نظام نباشد بلکه گامی بسمت مذاکره است

11. به دوستی که با سر گفتار ایران مرکز آرامش و آسایش؟ دیدگاه خود را نوشته بایستی بگویم که نام ترکی و مغولی را با هم جابجا نکنید. در نسک های کهن نگاری پیش از آشوب سال ۱۹۷۹ ترسایی (که درست هستند) هنگامیکه از یورش ترک وتازی نوشته شده. آرمان و یا خواسته از ترک همان مغولهاست. در نوشته های آلمانی هم آمده چون ترکها از دیدگاه ژنتیکی و فرهنگی هم مانند مغولها هستند پس آنها را میتوان نژاد مغول نامید. در باره خود این واژه [ترک] که سر چشمه آن از کجاست دیدگاههای بسیار گوناگونی هست. در سده نوزدهم ترسایی که پان ترکیسم در ترکیه امروزی شکل گرفت چون کلنی های خود را از دست دادنند می خواستند یک امپراتوری تازه پایه گذاری کنند به این یاد هر جا که مردمی با زبان ترکی گویش می کردنند آنها را ترک می نامیدند. خود مردم ترکیه را پس از آزمایش های ژنتیکی دریافته اند که آنها به یونانی ها نزدیک هستند. در آناتولی که زبان آن آناتولی امروز از بین رفته مردم آریایی (ایرانی تبار) زندگی می کردنند چون زبان آناتولی زبان آریایی است. در این باره می شود یک نسک A Book نوشت. رژیم ددمنش اسلامی دانش هایی که بسته به آدمی دارد با دستور گجستگ خامنه ایی از بین برد. اینرا من از زبان استاد بزرگ و ایران دوست هومر آبرامیان بسیار گرامی شنیدم که حتا به گفته او کیهان لندن در یک شماره چاپ دیماه سال ۱۳۸۸ تازی با سرگفتار بزرگ می نویسد: مرگ رسمی حقوق بشر … بسیاری از رشته ها ی فرهنگی و هنری از دانشگاهها بر چیده شد. اینها را من در یک ویدئو کلیپ در یوتیوب از گفته های این هم میهن دانشمند و ارجمند شنیدم. می توانید با نوشتن نام او ویدئو های دانشی او را ببینید.
    خوب هنگامیکه رژیم دانش کهن نگاری و هنری و چیزهای دیگر را بر می دارد چگونه یک دانش آموز باید یاد بگیرد که ما پیشینه شهر نشینی بیش از هفت هزار و پانسد ساله داریم و تازیها چه گزندی سر ما آورده اند و غیره !!!

12. آبرامز در ونزوئلا چه غلطی تونست بکنه که در مورد ایران و آخوندهای دم بریده بتونه بکنه؟! وقتی بولتون جا زد دیگه حساب بقیه معلومه و نمیدونم چرا نمیخواهید قبول کنید با تحریم و این بازی ها امکان نداره بتونید حکومت رو حتی به ۳۰ درصد تغییر ناچار کنید چه رسد تعویض! راه تنها راهی است که دکتر آرش آرامش و چند تن دیگه ارائه کردن و اون هجوم نظامی گسترده از خارج و قیام مردم در داخل حداقل در سطح سال ۸۸ شمسی هست و بقیه تلاش ها جز هزینه به دوش مردم بیچاره نتیجه ای نداره و بیخود از بیرون ملتو نفرستید دست خالی به نبرد با اون درندگان که روزی چند نفر رو بکشن سردار.

13. به یقین کشور کهن سال ایران متشکل از اقوام گوناگون به آرامش خواهد رسید البته بعد از ویرانی های گوناگون توسط مهاجمین از چهارسوی مملکت بخصوص تازیان و ترکان غزنوی (نه ترک های سلجوقی) و مغول ها و تیمور و … و قاجار. این کشور با انقلاب مشروطه دوباره متولد شد و در دوران شکوفای پهلوی در مدت کوتاه ۵۳ سال به آن چنان سرعتی در رشد و ترقی دست یافت که هنوز هم حیرت انگیز است ولی متأسفانه “ارتجاع سرخ و سیاه” را خوش نیامد و بلای ناخواسته ایجاد شد. ولی این بار وحدت ملی همگی را به خواسته هایشان خواهد رساند و آرامش نه تنها به ایران بلکه به خاورمیانه و شاید بسیاری نقاط در جهان برخواهد گشت. هر کشور وشخصیتی که ازین روند آزادی حمایت کند حتماً جایگاه بهتری میان ایرانیان و حتی کل دنیا خواهد داشت.

14. لازمه تغییر قدرت تو یه جامعه اولا وجود یه اپوزوسیون مردمیه یعنی اپوزوسیونی که درد مردم و بفهمه و نماینده اون باشه.مردم ایران از استبداد و بازیچه شدن زندگیشون خسته ان و خواهان شاه و ملا نیستن.مردم ایران متکثرن و سالهاست از سیاسات تمرکزگرایی و سنترالیستی حکومتها صدمه دیدن و توانشون رو از دست دادن.مردم ایران خواهان روابط با نمام جهان من جمله روسیه و امریکاان و نه اینکه این کشور میدون جنگ ابرقدرتها و چپل قدرتها باشه.مردم ایران خواهان مشارکت ان و کلی دکتر مهندس توی این مردم است که فکرهاشون خیلی متعالی تر از بعضیاست و میتونن امورات مملکتو بچرخونن.مردم ایران خواهان جدایی دین از حکومتن و از خلط شدن این دوتا خسته شدن چون هم دنیا و هم اخرتشون بازیچه شده.مردم ایران خواهان جنایت و اخوند کشی و پاسدار کشی نیستن بلکه خواهان انتقال مسالمت امیز قدرتن بدون دخالت خارجی بدون جنگ بدون جوخه اعدام بازی.خلاصه اینا مردم ایرانه و هیچ اپوزوسیونی با این مختصات وجود نداره فعلا و بخاطر همین هیچ نیرویی که مردم و نمایندگی بکنه در کار نیست.پارامترهای دیگه ای که برای تغییر نظام لازمه هم وجود نداره.تحریمای امریکا عوض اینکه دزدها و جانیا رو هدف بگیره مردم ایرانو هدف گرفته و دزدا و ادمکشا خیلی راحت میان و میرن و این وسط تمام دردسر مونده برای مردم ایران.خلاصه اینکه تغییر هر نظامی به راحتی اب خوردنه اگه ملزوماتش یعنی نیروهای واقعی که نماینده واقعی مردم باشن و عدم دخالات مخرب خارجی وجود داشته باشه.در غیر اینصورت وقت تلف کنیه.

15. Franz von Holtzendorff کشور دار Politician و دانشمند دادیک کشور داری یا همان Politic-Science می گوید: « همه گروههای تندروی کشوری یا کلیسایی (دینی) از دو بن مایه پایه ریزی شده اند: ستمگران گروه و بردگان گروه». در کیهان لندن در روز های گذشته دو نوشته در باره سازمان مجاهدین خلق خواندیم. این سازمان چندین سال پیش که صدام حسین زنده بود و آنها از او کمک می گرفتند و با پولهای هنگفت در شهرهای اروپا راهپیمایی را می انداختند و تنها یک آرنگ (بانگ) // ایران ایران رجوی ایران// را سر می دادند. اکنون کدیور (دارنده) خود یا پدر سازمان [مسعود رجوی] را از دست داده اند. مریم رجوی را هم چنانکه خواندیم در فرانسه پلیس آن کشور به خانه اش می ریزد و از زیر وان گرمابه (تازی آن حمام) خانه او ده میلیون یورو پیدا می کنند. باید پرسید این بانو این پول را از کجا آورده؟ این از همان کمک های میلیاردی است که سران این سازمان از کشور های پیرامون آبراه پارس (خلیج پارس) می گرفتند و با آن توپ و تانک می خریدند و بازمانده آنرا که بسیار هنگفت بود بالا می کشیدند, میان خودشان بخش می کردنند و با آن در آمریکا و اروپا ویلاهای بسیار گران خریداری می کردند و از سازمان جدا شده و دیگر کاری با آن ندارند. اگر چنین سازمانی جانشین رژیم ننگین اسلامی آخوندی بشود روزگار مردم را سیاهتر از امروز می کند. به باور من پس از بر اندازی رژیم ددمنش اسلامی اهریمنی, ایران باید بدست مردم بیفتد. ما باید یک فرمانروایی پارلمانی داشته باشیم و آن تکیه بر فرهنگ ایران زمین داشته باشد. اینرا نمی گویم که به روزگاران گذشته بر گردیم نه هرگز! از گذشته و لغزش های آن یاد بگیریم که دیگر آنرا باز کرد نکنیم. بدون شناخت گذشته راهی برای آینده بودش (هستی) ندارد. به آرزوی آزادی ایران و اینکه مردم روزی در خیابانها زندگی را جشن بگیرند!!

Comments are closed.