یک وکیل دادگستری درباره صدور «احکام وحشت»: دلایل کافی برای متهم کردن نوید افکاری به قتل وجود ندارد؛ سکوت درباره این پرونده‌ها اشتباه است!

- اقرار مطابق قانون باید صریح و در حضور قاضی باشد، در نتیجه اعترافات گرفته شده از نوید افکاری در مرحله تحقیقات، آنهم تحقیقاتی که بدون حضور وکیل صورت گرفته، دلیل محسوب نمی‌شود. خصوصا که بلافاصله بعد از برداشته‌شدن فشار بازجو، متهم همه اقرارها را انکار کرده است.
-حذف وکیل انتخابی از روند بازپرسی، با فشار نهادهای امنیتی به قانون جدید تحمیل شد و می‌توان گفت کارشناسان امنیتی ضعف خود در جمع‌آوری اطلاعات از راه‌های مشروع و معمول را با اخذ اختیارات فراقانونی و ایزوله کردن متهم جبران می‌کنند.
- اقدامات حمایتی از امثال نوید افکاری و برجسته شدن پیام مهم «اعدام نکنید» از سوی میلیون‌ها ایرانی به دستگاه قضایی، این تصویر مشخص را نشان داده که قربانی کردن مهره‌ای که تا دیروز ناشناخته بوده نیز هزینه‌زا است.
- دقت کنید که صدور حکم اعدام برای معترضی که به خیابان آمده با صدور حکم زندان برای فعال سیاسی یا مدنی متفاوت است. اثر مستقیم صدور حکم اعدام برای امثال نوید افکاری، بر جامعه و جوانانی است که زیر فشارهای سنگین اقتصادی لبریز خشم و اعتراض هستند در نتیجه نظام با این اعدام‌ها به دنبال ایجاد هراس عمومی است.

یکشنبه ۱۶ شهریور ۱۳۹۹ برابر با ۰۶ سپتامبر ۲۰۲۰


روشنک آسترکی – نوید افکاری از شرکت‌کنندگان در اعتراضات امرداد ۹۷ در کازرون است که با صدور حکم «دو بار اعدام» روبرو شده است. اتهام او قتل حسن ترکان مأمور حراست شرکت آبفا است که در سرکوب معترضان در سال‌های اخیر نیز نقش داشته است.

وحید و حبیب افکاری، دو برادر دیگر نوید نیز در این پرونده متهمان ردیف دوم و سوم هستند. وحید افکاری به ۵۴ سال و ۶ ماه حبس و ۷۴ ضربه شلاق، و حبیب افکاری به ۲۷ سال و ۳ ماه حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده‌اند.

این پرونده که با گذشت حدود دو سال از به جریان افتادن، به تازگی رسانه‌ای شده یکی دیگر از پرونده‌سازی‌های دستگاه‌های امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی علیه شرکت‌کنندگان در اعتراضات سراسری است.

در نمونه‌ای مشابه در دادگاه انقلاب استان اصفهان پرونده‌ای با ۱۴ متهم گشوده شد که همگی از بازداشت‌شدگان اعتراضات سراسری دی‌ ۹۶ بودند. در میانه روند بازپرسی ناگهان اتهام قتل یکی از جانباختگان اعتراضات دی‌ ۹۶ بر روی اتهامات دیگری چون «اقدام علیه نظام» قرار گرفت و در نهایت پنج متهم به اعدام محکوم شدند.

شباهت روند این دو پرونده که متهمان آن بازداشت‌شدگان اعتراضات مردمی اخیر بودند، از زاویه حقوقی قابل توجه است؛ بسیاری از حقوقدانان معتقدند روند طی شده در این دو پرونده حتی در چهارچوب قوانین جمهوری اسلامی نیز غیرقانونی است.

کیهان لندن در رابطه با پرونده برادران افکاری و شیوه‌ی تازه دستگاه‌های امنیتی و قضایی برای سرکوب معترضان با یکی از وکلای پایه یک دادگستری در ایران گفتگو کرده که برای حفظ امنیت نام وی محفوظ می‌ماند.

-طی ماه‌های گذشته اطلاعات دست کم دو پرونده از بازداشت‌شدگان اعتراضات سراسری رسانه‌ای شده با صدور حکم «دو بار اعدام» برای دست‌کم شش نفر از قرار معلوم مختومه اعلام شده است! متهمان اتهامات وارد شده را قبول ندارند و می‌گویند اقرار آنها اجباری بوده و با شکنجه صورت گرفته؛ وکلا نیز روند دادرسی را ناعادلانه می‌دانند. آیا چنین روندی پیشتر هم درباره معترضان وجود داشته یا این از ابتکارات تازه نظام قضایی جمهوری اسلامی است؟

– عدم‌ رعایت حقوق متهم و تحقیقات در فضایی دور از «نظارت وکیل» و یا «تفهیم حقوق مصرحه قانونی به متهم» در پرونده‌های متهمین به اصطلاح «امنیتی» از گذشته وجود داشته و این روند مشخصاً امکان اخذ اعتراف با اعمال فشار و تهدید و شکنجه را افزایش می‌دهد.

از سال‌های دور گزارش‌هایی مبنی بر اخذ اعترافات زیر شکنجه و فشار وجود داشته و در بسیاری از پرونده‌های امنیتی شاهد روندی که آن را تنها می‌توان  پرونده‌سازی نامید، بوده‌ایم. ضابطین قضایی در پرونده‌هایی از این دست کارشناسان وزارت اطلاعات یا اطلاعات سپاه و گاهی اطلاعات نیروی انتظامی هستند که با اخذ دستورات کلی از بازپرس و تحت نظر قرار گرفتن متهم در فضایی که گاهی بازپرس هم نظارتی بر آن ندارد و وکلا هم اجازه ورود به آن را ندارند، می‌توانند برای مدت طولانی ارتباط متهم را با دنیای خارج قطع کنند و به روش‌های گوناگون پرونده را ببندند. از گذشته نیز در تهران دادسرای «مقدس» [اوین] انحصار تحقیقات در پرونده‌های امنیتی را داشته و بازپرس‌های شعب مختلف این دادسرا در ارتباط مستقیم با کارشناسان اطلاعاتی اختیارات فراوانی برای تحقیق و بستن پرونده به آنها می‌دادند. پیش از تصویب قانون آیین دادرسی کیفری که در سال ۱۳۹۲ تصویب شد، قضات تحقیق در دادسراها با استناد به ماده ۱۲۸ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۷۸ و تبصره آن ضمن پذیرش وکالت وکیل در دادسرا اجازه دسترسی و دخالت وکیل به پرونده اتهامی را نمی‌دادند.

در قانون مصوب ۱۳۹۲ این نقص برطرف شد و وکیل می‌توانست در مرحله تحقیقات مقدماتی با متهم ملاقات داشته باشد و ملاحظات خود را کتباً در پرونده قرار دهد و بازپرس هم نمی‌توانست مانع این کار شود اما در قانون جدید ناگهان با اضافه کردن یک تبصره‌ به این ماده درباره پرونده‌های به اصطلاح امنیتی، شرایطی سخت‌تر از قانون سابق برای متهم ایجاد کردند و بطور کلی حق دسترسی متهم به وکیل انتخابی را از او سلب کردند.

این تبصره که وکیل انتخابی را از روند بازپرسی حذف می‌کند، با فشار نهادهای امنیتی به قانون جدید تحمیل شد به خوبی نشان‌دهنده روحیه حاکم بر کارشناسان امنیتی و عدم تحمل حضور وکیل در پرونده‌هاست. می توان گفت کارشناسان امنیتی ضعف خود در جمع‌آوری اطلاعات از راه‌های مشروع و معمول را با اخذ اختیارات فراقانونی و ایزوله کردن متهم جبران می‌کنند. این موضوع تازگی ندارد و‌ روشی قدیمی است که البته در پرونده‌های دو سه سال اخیر تشدید شده و از حمایت قانونی هم برخوردار شده است.

https://kayhan.london/1399/06/15/%d8%a7%d8%aa%d9%87%d8%a7%d9%85-%d9%82%d8%aa%d9%84-%d8%a8%d9%87-%d9%85%d8%b9%d8%aa%d8%b1%d8%b6%d8%a7%d9%86-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d8%a7%d8%b9%d8%af%d8%a7%d9%85-%d8%a2%d9%86%d9%87%d8%a7

-درباره پرونده بازداشت‌شدگان اعتراضات سراسری در «خمینی‌شهر» و همچنین پرونده برادران افکاری، برخی وکلا ایرادات قانونی به روند دادرسی و محاکمه وارد می‌دانند. به نظر شما در مورد برادران افکاری دقیقا چه ایرادات قانونی به پرونده آنها وارد است؟

-با توجه به توضیحات وکیل پرونده نوید افکاری دلایل کافی برای توجیه اتهام قتل به او وجود ندارد و «اقرار در مرحله تحقیقات مقدماتی» دلیل شرعی محسوب نمی‌شود. اقرار مطابق قانون باید صریح و در حضور قاضی باشد، در نتیجه اعترافات گرفته شده از نوید افکاری در مرحله تحقیقات، آن هم تحقیقاتی که بدون حضور وکیل صورت گرفته، دلیل محسوب نمی‌شود. خصوصا که بلافاصله بعد از برداشته‌شدن فشار بازجو، متهم همه اقرارها را انکار کرده است. ضمنا بر اساس قوانین جمهوری اسلامی، اقرار باید «مقرون به صحت» باشد یعنی قاضی مکلف است در خصوص درستی اعترافات تحقیق کند و آن را «به محک سایر ادله و اَمارات [نشانه‎‌ها] بیازماید.»

با توجه به وجود دوربین‌های شهری و نظارت بالای نهادهای امنیتی خصوصا در روزهای اعتراضات مردمی، چنانچه ادله و نشانه‌ها مبنی بر وقوع جرم از طرف متهم در پرونده موجود نباشد، پذیرفتن اقرار متهم در مرحله تحقیقات که در دادگاه مورد انکار او قرار گرفته قطعاً نمی‌تواند دلیل محکمی بر توجیه اتهام به او باشد. قانونگذار هم در پرونده‌های «مستوجب مجازات سلب حیات» که حکم اعدام در آنها صادر می‌شود، بسیار سختگیر است و به راحتی جواز صدور حکم محکومیت را به قضات نمی‌دهد.

در خصوص اتهامات حدی مانند «بغی» و «محاربه» و «افساد فی الارض» هم، که این روزها احکام زیادی در ارتباط با آنها از جمله درباره پرونده متهمان اعتراضات صادر شده، قانون صراحتا «انکار بعد از اقرار» را پذیرفته و برای اقراری که با انکار بعدی مواجه شود ارزشی قائل نیست تا جایی که در ماده ۱۷۳ قانون مجازات اسلامی مصوب ۹۲ انکار اقرار حتی در حین اجرای مجازات را «ساقط کننده حد قتل» می‌داند. صدور حکم اعدام به اتهام محاربه با استناد به اقراری که با انکار بعدی مواجه شده به استناد ماده ۱۷۳ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۹۲ خلاف قانون است و رأی صادر شده در چنین شرایطی صحیح نیست.

در نتیجه، پرونده برادران افکاری هم‌ در مرحله تحقیقات و هم در مرحله صدور حکم ایرادهای اساسی دارد و روند پرونده خلاف قانون بوده است.

-آیا وکلا نمی‌توانند در دادگاه همین ایرادات قانونی را مطرح کنند؟ و ناظر بر روند دادرسی و محاکمه و همچنین شیوه برخورد نماینده دادستان و قاضی با متهمان چه شخص یا نهادی است؟

-وکلا قانونا در دادگاه فرصت دارند بعد از قرائت کیفر خواست و شنیدن توضیحات نماینده دادستان از موکل دفاع نمایند، نماینده دادستان و قاضی در هنگام محاکمه دارای شأن هم‌تراز وکیل هستند و قانون هیچگونه ارجحیتی برای آنها متصور نیست. نه تنها قضات اجازه ندارند متهم را تحت فشار قرار دهد بلکه این کار تخلف محسوب می‌شود. قاضی باید مستقل و بی‌طرف باشد و مکلف است بدون پیش‌فرض مطابق اصل تناظر مطالب نماینده دادستان و متهم و وکیلش را بشنود و با استناد به قانون و استدلال قانونی رای صادر کند.

بسیاری از احکام صادره در پرونده‌هایی از این دست با استناد به اقرار متهمین در مرحله دادسرا صادر شده و اقرارهایی هستند که با انکار متهمین هم مواجه شده و در نتیجه اگر این پرونده‌ها به صدور احکامی چون «دو بار اعدام» منجر شده نقش قاضی به اندازه بازجو در آن پر رنگ است.

جالب است که در قانون پیش‌بینی‌هایی شده و دادسرا و دادگاه انتظامی قضات، ابزارهایی برای نظارت و تحقیق در خصوص رفتار و رعایت قانون از سوی قضات دارند که می‌تواند رأسا بررسی کند یا با شکایت شاکی خصوصی به آن رسیدگی کند اما با اینهمه تجربه نشان داده قضات خاصی که به پرونده‌های به اصطلاح امنیتی رسیدگی می‌کنند از حاشیه امن هم برخوردار هستند!

– یکی از وجوه مشترک متهمان اعتراضات سراسری که به زندان‌های طولانی یا اعدام محکوم شده‌اند اینست که غالبا از اقشار ضعیف و ساکن شهرها و شهرک‌ها هستند. به نظر شما چرا متهمان تنگدست و ناشناخته با چنین احکامی روبرو می‌شوند؟

-متهمانی که شناخته شده نیستند در صورت محکوم شدن به احکام سنگین هزینه کمی برای دستگاه قضایی ایجاد می‌کنند. بر خلاف آنچه ممکن است به نظر برسد دستگاه امنیتی و قضایی در مورد دیگران ترجیح می‌دهد چهره‌ای معتدل و عاقل از خود نشان بدهد، پرونده‌های اشخاص شناخته شده می‌تواند دستگاه قضایی را با چالش‌های حقوقی در خصوص روند رسیدگی و صدور احکام مواجه کند و آن را وادار به پاسخگویی در برابر افکار عمومی کند، همین مسئله و پیش‌بینی نیاز به پاسخگو بودن باعث می‌شود پرونده‌ها با دقت حقوقی بیشتری پیش برود، اما در مورد افراد کمتر شناخته شده و گمنام این نیاز به پاسخگویی کمتر احساس می‌شود و کارشناسان امنیتی و قضات ممکن است دقت کمتری برای رعایت مو به موی قانون داشته باشند. ایجاد رعب و هراس در میان معترضین و ترس از پرداخت هرینه‌های سنگین در صورت اعتراض مشروع نیز به جامعه القا می‌شود بدون اینکه هزینه زیادی برای حاکمیت به همراه داشته باشد. تجربه نشان می‌دهد احکامی که در بین متهمین امنیتی به «احکام وحشت» مشهور هستند بیشتر برای افراد گمنام صادر می‌شود که معمولا قدرت دفاع از خود را ندارند و اجرای احکام آنها هم واکنش کمتری در جامعه ایجاد می‌کند.

https://kayhan.london/1399/05/05/%da%af%d8%b2%d8%a7%d8%b1%d8%b4-%d9%88%db%8c%da%98%d9%87-%da%a9%db%8c%d9%87%d8%a7%d9%86-%d9%84%d9%86%d8%af%d9%86-%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d8%aa%d8%a3%db%8c%db%8c%d8%af-%d8%ad%da%a9%d9%85

-آیا با توجه به تجربه‌‌، شما معتقدید سکوت اطرافیان (وکیل و خانواده متهم) و عدم اطلاع‌رسانی در چنین مواردی کارساز است؟

-سکوت خانواده متهمین پرونده‌های به اصطلاح امنیتی اصلا جایز نیست و حتی اشتباه است. این پرونده‌ها در یک روند مشخص در دستگاه امنیتی و قضایی پیش می‌رود. این روند در تهران شامل چند شعبه بازپرسی در دادسرای امنیت، چند شعبه به خصوص در دادگاه انقلاب و چند شعبه محدود تجدید نظر و دیوان عالی کشور است. انحصار به وجود آمده برای رسیدگی به این پرونده‌ها باعث شده امکان نظارت بر آنها از درون قوه قضاییه به حداقل برسد.

اطلاع‌رسانی پرونده‌ها و ایجاد حساسیت بر روی آنها و اینکه خبرنگاران مستقل و جامعه حقوقی کشور بر روند رسیدگی نظارت داشته و اظهار نظر کنند، طبیعتا باعث می‌شود حداقل‌های قانونی رعایت شود. تخلف و یا صدور احکام عجیب و غریبی که این روزها در خصوص برخی پرونده‌ها دیده می‌شود، جامعه حقوقی کشور را دچار بهت و حیرت کرده و خبررسانی و واکنش جامعه و نقد آرا و نشان دادن ایرادات قانونی روند دادرسی و محاکمه از سوی مراجع حقوقی شاید موجب شود احکام اشتباه را اصلاح کنند و حتی در نهایت مانع صدور احکام سلیقه‌ای دیگر در این سیکل معیوب قضایی شوند.

-به نظر می‌رسد جمهوری اسلامی تصمیم گرفته در مواردی متهمان اعتراضات سراسری را با اشد مجازات روبرو کند؛ انگیزه نظام از چنین رویکردی چیست؟

-همانطور که اشاره کردم مجازات سنگین برای این افراد هزینه‌زا نیست. اعدام جوانی از قشر ضعیف که خانواده‌اش نه توان مالی دارد، نه روابط در درون کشور و با جریان‌های سیاسی درون حکومت دارد و نه امکان ارتباط با رسانه‌های خارج از کشور، کمترین هزینه را برای حاکمیت ایجاد می‌کند. دقت کنید که صدور حکم اعدام برای معترضی که به خیابان آمده با صدور حکم زندان برای فعال سیاسی یا مدنی متفاوت است. اثر مستقیم صدور حکم اعدام برای امثال نوید افکاری، بر جامعه و جوانانی است که زیر فشارهای سنگین اقتصادی لبریز خشم و اعتراض هستند در نتیجه نظام با این اعدام‌ها به دنبال ایجاد هراس عمومی است. انتشار خبر بازداشت و محکومیت زندان یک فعال سیاسی یا مدنی شناخته شده یا امضای بیانیه در دفاع از او، برای جمهوری اسلامی هزینه زیادی ایجاد نمی‌کند اما به خیابان ریختن هزاران نفر مانند آنچه در آبان رخ داد، برای حاکمیت هزینه خیلی سنگینی چه در حوزه داخلی چه در حوزه خارجی ایجاد می‌کند. من معتقدم اقدامات حمایتی از امثال نوید افکاری و برجسته شدن پیام مهم «اعدام نکنید» از سوی میلیون‌ها ایرانی به دستگاه قضایی، این تصویر مشخص را نشان داده که قربانی کردن مهره‌ای که تا دیروز ناشناخته بوده نیز هزینه‌زا است.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=210657

5 دیدگاه‌

  1. جنایتکار قابل همکاری نیست

    توی جمهوری اسلامی اشخاص و عناصری هستن که کاملا شناخته شده ان و این افراد جانی و احمقن و مردم ایرانو قتل عام میکنن.مجامع بین المللی این اشخاص رو باید در لیست تروریزم قرار بدن و علاوه بر اینکه دستگیریشون رو تضمین بکنن انجام عملیات نظامی علیه این افراد رو هم در دستور کار قرار بدن.اشخاص تروریست و وحشی و عناصر قاتل ج ا باید تحت تعقیب باشن و اگه لازم شد با عملیات نظامی حذف بشن.چون اینا واقعا تروریستن.وقتی کسی برای مردم مثل اب خوردن حکم اعدام میده و خیلی راحت صد تا صد تا میفرسته بالای دار این ادم خطرناک و تروریسته و باید تحت تعقیب باشه نه اینکه خیلی راحت بره و بیاد و بخوره و فلان بکنه.برای یک تروریست هیچ امنیتی نباید وجود داشته باشه و مردم باید از شرش در امان باشن.وگرنه اون که واسش مهم نیست همونجور راه به راه اعدام میکنه.

  2. ایرانی

    خدا به داد دیگر زندانیان سیاسی در تمام شهرهای ایران برسد.مانند آن آقایی که در اعتصاب غذا مظلومانه جان داد. حالا که ج.ا به اسیر هم احترام نمیگذارد و برخلاف ادعای خودشان که باید حقوق اسرا رعایت شود با کمال قساوت با زخمی و اسیر و بیمار ما رفتار میکنند. پس حتما انتظار همین را از جانب دشمنان قسم خورده شان یعنی ایرانی ها نیز دارند. انگار باید برخلاف طبع صلح دوستی و انسان دوستی ایرانیها عمل کنیم تا راضی شوند. تمام زندانیان سیاسی باید فورا آزاد شوند چه آنها که شناخته شده اند و چه آنها که گمنام در زندانهای ج.ا اجنبی شکنجه میشوند و آزار و اذیت می بینند. نه شوخی داریم و نه از موضع ضعف صحبت میکنیم این دفعه مقابله به مثل خواهیم کرد. انگار هرچه مردم ایران میخواهند در مبارزه پرهیز از خشونت کنند شما کفتاران و لاشخوران خیال خام ضعف مخالفان خود را می پرورانید! فقط اتمام حجت میکنیم که اگر دیدید یکهو وابستگانتان به تیر غیب گرفتار شدند بدانید که خودتان این تخم کینه را کاشتید. هر چقدر مبارزان را به محتاط بودن برای حفظ جان خودشان و هموطنشان دعوت میکنم همانقدر هم به مقابله به مثل دعوت میکنم. هنگام خیزش و به قول شما قیام و جهاد هست. اینبار کور خواندید و کشتار برای شما تکرار خواهد شد! مثل سگ از ما بترسید و از پشت سرتان هم بیم داشته باشید! فکر کردید فقط شما بلدید تهدید کنید؟ کور خواندید! اینبار دیگر با تمام قوا و متحد و با فکر و اندیشه و مصرانه برای کندن این درخت کرم خورده و سرشار از میوه لجنی سران نظام ، به میدان می آییم و فرصت مکار بودن و جلادی را از شما میگیریم و تماما غافلگیرتان خواهیم کرد. از ما بترسید که دیگر چیزی برای از دست دادن نداریم!!! وطنمان را پس میگیریم از شما بیگانگان و آبادش میکنیم و ایرانی در صلح و آرامش و رفاه و سربلندی خواهد بود و دردهایش التیام پیدا خواهد کرد ولی هرگز و هرگز فراموش نخواهیم کرد چه بر ما گذشت و کشورهای بین المللی چه کردند! ما در مقابل دنیای شر و بدی ایستادیم نه تنها شما ولی هرگز تسلیم نشدیم چون ایرانی تسلیم نمی شود! ایرانی فراموشکار یا مهاجم نیست و مانند ملا به دنبال تسخیر دنیا نیست ولی مقابل احدی تسلیم نمی شویم و از حقمان کوتاه نخواهیم آمد. انقلاب ما برای برپا داشتن حقوق انسانی خودمان هست و برانداختن تمام رسوم غلطی که به لطف شورش ننگین ۵۷ در کشور به راه افتاد مثل تسخیر سفارت یا آتش زدن سینما رکس و سرنگونی هواپیما و گروگانگیری و ترور و ایجاد رعب و وحشت و تمامی افعال زشت همانند ربا و قمار و دروغ و بهتان و ریا و انواع زنا و فساد و فحشا و ریختن خون بیگناه و دروغ بستن به خدا و دینش و نابود کردن کار شرافتمندانه و رواج خرافات وستیز با ایرانی و فرهنگش و غیره و غیره که همه میدانند. شما اشغالگران و جلادان تمام بدیها را خوبی معرفی کردید و هنجار شکنی کردید و همه چیز را برای خودتان حلال دانستید از جمله غصب اموال و بهتان به مخالفانتان و ریختن خون بیگناه و شکنجه و تجاوز و قلع و قمع منتقدان و مخالفان ، اما همه حقوق انسانی را از ایرانی گرفتید و هر حقی را بر او حرام کردید! سر تا پا استاندارد دوگانه و یک بام و دو هوا! دیگر نه فرصت فریب خواهید داشت نه کشتارو سرکوب ! بترسید که دیگر نمیتوانید بترسانید یا نا امید کنید! خدا یاور ایران و ایرانی باشد و پیروزی شیرین را به زودی به ما ارزانی دارد. امیدم به خداست که از تمام دستگاه ظلم شما قدرتمند تر است و خودش حافظ دین خودش خواهد بود! یقین دارم بر خلاف ادعایتان اصلا به خدا باور ندارید! یقینا پیروزی از آن ایران و ایرانی خواهد بود و خودتان بهتر از ما میدانید. ولی تا به حال پشت ملت قایم شده بودید و وانمود میکردید که ایرانی هستید و از منافعشان دفاع میکنید!! دیگر وقت حساب و کتاب هست و دنیا دار مکافات است.

  3. 22

    بیش از چندین و چند تن قاضی جنایتکار و طمعکار و همچنین باز جو و باز پرس اطلاعات و اگاهی اخوندی
    شناسائی شده و اسامی و ادرس منازل انها در لیست انقلابیون قرار گرفته ، همچنین حسابهای بانکی و املاکی که در اثر رشوه خواری در دادگستری اخوندی
    بدست اوردند همه توسط جنبش انقلابیون ضد جنایتکاران و دزدان و رشوه خواری میباشند ، با اسناد و مدارک
    به نزد انقلابیون ازادی ایران از چنگال رژیم ادمکش
    خمینیسم نوفل لوشاتو ئی داده شده .

    بزودی شاهد دستگیری و مجازات این جنایتکاران اخوندی ، بنام قاضی و بازپرس در دادگاههای ملی خواهیم بود .

    تا دیر نشده دست از همکاری با رژبم دزد و غارتگر و ادم کش اخوندی نوکر انگلستان و اتحادیه پولشوئی اروپا بردارید .
    فکر نکنید میتوانید با مدرک از کشور برای نجات خود فرار کنید .
    همان بلائی که بر سر قاضی رشوه خوار و ظالم منصوری در رومانی اورده اند ، در مورد تک تک شما پیاده خواهند کرد .

    ماموران Mi6 و CIA منتظر شما در خارج از کشور هستند .

    پس بهتر انکه برای نجات خود و خانواده و اموال خود ، به ملت بپیوندید و دست از همکاری با دزدان و اختلاسگران و ادمکشان رژبم اخوندی بردارید .

    تاریخ مصرف رژیم خمینیسم نوفل لوشاتو ئی برای مافیای سیاست گذاران غرب و شرق به اتمام رسیده و
    حکومتی جدید در راه است .

    توبه کنید و به اغوش و صف مبارزات مردم بپیوندید .

  4. Pouya Bakhtiari

    در پی اقدام تلویزیون جمهوری اسلامی به پخش تصاویری از اعترافات اجباری نوید افکاری، هزاران کاربر در توییتر و دیگر شبکه‌های اجتماعی به این اقدام اعتراض کرده و هشتگ‌های حمایت از برادران افکاری را به ترند اول ایران تبدیل کردند و اقدام صدا و سیما را سناریوی تکراری و دروغین و خجالت‌آور توصیف کردند.
    همزمان مازیار ابراهیمی شهروند بی‌گناهی که طی سناریوی دروغین و مشترک وزارت اطلاعات و صدا و سیما پس از ماه‌ها شکنجه به اعترافات اجباری وادار و به عنوان عامل و فرمانده ترور دانشمندان هسته‌ای معرفی شده بود، اقدام صدا و سیما علیه برادران افکاری را تکرار سناریوی همیشگی و دروغی واضح توصیف کرد.
    همزمان آیدا یونسی، خواهر علی یونسی دانشجوی بازداشت شده دانشگاه شریف، با اشاره به فشارهای دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی برای اعترافات اجباری تحت شکنجه وارد می‌شود، گفت: «روز چهارشنبه به برادرم [علی یونسی] نیز گفته‌اند که با اعتراف تلویزیونی اتهامات را قبول کن تا اعدامت رو بکنیم حبس ابد.»
    او گفت که «بعد از پنج ماه بازداشت، شکنجه، انفرادی و بازجویی عمومی از برادرش علی یونسی، نیروهای امنیتی «سه هفته است که با تهدید و فشار اصرار بر مصاحبه تلویزیونی دارند.»
    اعترافات اجباری و پخش گزارش‌های مشابه چهار دهه سابقه دارد. نتایج تحقیق مشترک میان سازمان عدالت برای ایران و فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر سازمان حقوق بشری که به تازگی منتشر شد نشان داد که صداوسیمای جمهوری اسلامی بین سال‌های ۱۳۸۸ و ۱۳۹۸، دست‌کم ۸۶۰ مورد «اعتراف اجباری» و «محتوای افتراآمیز» علیه شهروندان منتشر کرده است!!.

  5. اینگونه قضات و ماموران اطلاعاتی و باز پرسان که با رژیم اخوندی ضد حقوق بشر همکاری میکنند ،

    اصولا اجرای محاکمه متهم در هردادگاهی ، بدون داشتن وکیل انتخابی برای دفاع ازخود ، باطل است.

    اینگونه نمایش های مسخره هیچگونه ارزش قانونی و حقوقی بامعیار های جهانی عصر مدرن و پیشرفت

    جوامع انسانی در تصویب حقوق مدنی و اجتماعی و قضائی بشریت قرن بیست و یکم ندارد .

    هشدار به قضات و نیروهای امنیتی و بازپرسان و، وکلائی که مجری اینگونه نمایشات مسخره ،

    در مشارکت جنایت صدور احکام اعدام میشوند و با سیستم فاسد قضائی تبکهار همکاری میکنند .

    اینگونه قضات و ماموران اطلاعاتی و باز پرسان که با رژیم اخوندی ضد حقوق بشر همکاری

    میکنند ، در اینده نزدیک با عنوانین جنایتکاران قاتل مردم و جوانان ایران در دادگاههای ملی

    محاکمه خواهند و با اشد مجازات به سزای اعمال خود خواهند رسید .

    اگر هرچه زودتر توبه کنند و از ادامه همکاری با دزدان و جنایتکاران رژیم اخوندی سر باز بزنند و

    به اغوش ملت ایران برگردند ، جان و مال و خانواده شان از خشم مردم جان به لب رسیده در امان

    خواهند بود ، اگرنه باید منتظر هر گونه عواقبی از نتیجه عکس العمل همکاری خود با جنایتکاران

    دزد رژیم اخوندی باشند .

Comments are closed.