فرامرز شهناز – سیزدهمین کنگره حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) با عنوان «ایرانگرایی» و با گرامیداشت دکتر خسرو اکمل در روزهای ۱۹ و ۲۰ سپتامبر و به دلیل شیوع ویروس کُرونا به صورت آنلاین برگزار شد. در مورد این کنگره با دکتر نادر زاهدی از اعضای شورای مرکزی حزب مشروطه ایران گفتگوی کوتاهی داشتیم.
– مراد از «ایرانگرایی» در عنوان کنگره سیزدهم حزب مشروطه ایران(لیبرال دمکرات) چیست؟
– این نامگذاری از یکسو شرایط فعلی ایران را در نظر دارد؛ در چندین ماه گذشته شاهدیم که رفتارهای ضدملی رژیم جمهوری اسلامی نسبت به سالهای قبل افزایش یافته و در سطح منطقه و جهان، ایدئولوژی و رفتار رژیم باعث شده که منافع ملی ایران بیش از قبل در معرض تهدید و تخریب قرار گیرد؛ از سوی دیگر همانطور که در اسناد رسمی و تشکیلاتی حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) آمده، بنای مبارزه و نقطه ثقل فعالیتهای حزبی ما حول محور ملیگرایی لیبرال میگردد؛ میدانید که رفتار و تلاشهای حزب در طول حیات آن بر اساس منافع ملی ایران و تأمین حقوق شهروندان ایرانی بوده و در این راستا حتی حزب توانسته از یکسو در هماهنگیها، همرأییها و همبستگیهای ملی حضور یافته و هم از سوی دیگر با هدف تحقق منفعت ملی ایرانیان در مجامع بینالمللی حقوقی و دیپلماتیک حاضر شده است. بنابراین در شرایط فعلی دوران گذار نوین که چشمانداز ایجاد دولت و جامعهای دمکراتیک برای ایران در نظر است، حزب تصمیم گرفت برای تبیین اولویت ملیگرایی آزادیخواهانه، کنگره سیزده را به نام «ایرانگرایی» برگزار کند. در نهایت اینکه به تعبیر زندهیاد داریوش همایون «ایران همه آن چیزیست که ما داریم.»
– چرا این کنگره اقدام به گرامیداشت دکتر خسرو اکمل کرده است؟
– زندهیاد دکتر خسرو اکمل از دولتمردان دوران پهلوی و اولین دبیرکل حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) و از بنیانگذاران حزب بوده است؛ ایشان نقش بزرگی در سازندگی ایران و هدایت مبارزه علیه حکومت اسلامی داشتند. دکتر اکمل با درایت و وطنپرستی، نگاهبان فرهنگ و جامعه ایرانی بودند. ایشان چه در دورانی که متصدی کارهای اجرایی در دولت پهلوی بودند و چه در دوران تبعید و مبارزه، خدمات قابل توجهی از خود به یادگار گذاشتند. همانطور که در پیام حزب به مناسبت درگذشت دکتر اکمل در فروردین ۱۳۹۸ آمده است «… پس از انقلاب نکبتبار اسلامى زندهیاد دکتر اکمل لحظهاى از پاى ننشستند و همراه با دوست دیرینهشان زندهیاد دکتر داریوش همایون از بنیانگذاران حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) شدند… زندهیاد دکتر خسرو اکمل بىهیچ توقع و بىهیچ ادعایی، آنچنانکه تنها از بزرگانى چون ایشان بر مىآید، تا آخرین نفس به کشور و پادشاه ایران وفادار ماندند و با رفتنشان، ایران میهنپرستى عاشق، ملت ایران یارى بىادعا، شاهزاده رضا پهلوى همراهى بىنهایت وفادار و حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) بنیانگذار و رایزنى بىاندازه دلسوز و در حقیقت پدر معنوى خود را از دست داد.»
بنابراین نظر هموندان حزب برای گرامیداشت یاد و خاطره دکتر خسرو اکمل به صورت نامگذاری کنگره سیزده، ارائه شد.
– حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) از چه جایگاهی در مبارزات چهار دهه اخیر علیه جمهوری اسلامی برخوردار است؟
– میدانید که حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) جزو اولین تشکلهایی است که در راستای اعاده مشروطیت و رهایی وطن از دست فاشیسم مذهبی و برقراری نظامی دمکراتیک و منطبق بر قانون، نزدیک به سه دهه است که در عرصههای مبارزات سیاسی- مدنی و فرهنگی فعالیت دارد؛ در طول این مدت حزب با متانت و شفافیت در ابراز نظرگاهها و ایدههای خود، سعی در اتحاد و یکپارچگی مبارزاتی داشته و با حمایت از فعالین داخل کشور، در صحنههای سیاسی و دیپلماتیک خارج هم نقشی فعال داشته است. کارنامه مبارزاتی حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) در این مدت چه در عرصههای فرهنگی- تبلیغاتی و چه در زمینههای سیاسی و دیپلماتیک، در راستای رهایی کشور از فاشیسم مذهبی و برقراری نظام مشروطه بر اساس معیارهای جهانشمول حقوق بشر و اصول پذیرفته شده حقوق نوین بوده است؛ همانطور که اسناد تشکیلاتی حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) نشان میدهند، شفافیت در رفتار و گفتار و تحقق ایرانی آزاد و سکولار تا جایی که امکان داشته این حزب را در محور و مرکز تلاشهای اپوزیسیون در خارج و بخشی از فعالین دمکرات و لیبرال در داخل ایران قرار داده است.
– کنگره سیزدهم حزب مشروطه ایران(لیبرال دمکرات) چه دستاوردهایی داشت؟
– به نظر من مهمترین دستاورد این کنگره حضور افراد و شخصیتهایی از طیفهای مختلف سیاسی و مبارزاتی بود؛ کسانی که با سابقه مبارزاتی چندین ساله و با تفاوت ایدئولوژی که با حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) دارند، در فضای شفاف و آزادی که کنگره سیزدهم- البته مثل کنگرههای قبلی- فراهم کرده بود، به بیان نظریات و اظهار اندیشههای سیاسی- فرهنگی و اقتصادی خود پرداختند. از دیگر دستاوردهای این کنگره تحولی است که در شورای مرکزی ایجاد شد و به تناسب شرایط سیاسی ایران و ایدئولوژی حزب، اعضای تازهای به این شورا پیوستند. این مسائل نشان میدهد که حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) مثل سالهای گذشته، از واقعیات جامعه ایران آگاه بوده و به تناسب تغییرات سیاسی و دیپلماتیک، به مبارزات خود ادامه میدهد. با این حال، مهمترین دستاورد این کنگره، محوری کردن موضوع ایرانگرایی و پیوند زدن آن با واقعیات امروز برای ساختن آیندهی یک ایران دمکراتیک و آزاد است؛ همانطور که در قطعنامه پایانی کنگره سیزدهم هم به این مسئله توجه ویژه شده است.
– آقای زاهدی، خواهش میکنم راجع به اهداف آینده حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) با توجه به سابقهی فعالیتهای حزب و مصوبات این کنگره، مواردی را که به نظرتان میرسد بیان کنید؟
– همانطور که از نام کنگره معلوم است، بیشترین و محوریترین اهداف آینده مبارزاتی حزب در آینده بر پایه ایرانگرایی گذاشته شده؛ درواقع حزب بیش از گذشته و در تقویت روحیه ملیگرایی آزادیخواهانهای که اساس و پایه اصلی تشکیل حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) و چراغ راه مبارزات سیاسی و فعالیتهای فرهنگی و دیپلماتیک حزب است، مسئله ایرانگرایی را در چشمانداز فعالیتهای آتی خود قرار داده است. همانطور که از جمعبندی سخنان دوستان در کنگره سیزدهم- چه مهمانان و چه اعضای حزب- معلوم است، همه سعی و تلاش و اندیشه و دغدغهها حول محور ایرانی آزاد، پیشرفته و دمکراتیک میگردید. بنابراین ایرانگرایی در این کنگره، بیش از گذشته و در راستای نگاهی به آینده، در اهداف آینده حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) قرار گرفت.
من نیز این گفتگو را با بند پایانی قطعنامه کنگره سیزدهم، تمام میکنم. در این بند آمده است «ما دستیابی به فرهنگ اصیل ایران و ایرانگرایی را شیوه مهم رویارویی با رژیم حاکم میدانیم، که می کوشد تا فرهنگی واپسگرا و بیگانه را بر ملت ایران چیره سازد. در آینده، ستون های کشورِ یکپارچه و ملتِ یگانه ایران بر پایه های زیر نهاده میشود :دمکراسی، حقوق بشر، سکولاریزم، ترقی و توسعه پایدار، خردگرایی، صلح، امنیت و همزیستی با جهان. در چنین ایرانی، همه تیره ها و اقوام با نگهداری ویژگی های فرهنگی و زبانی خویش، ایران را نمایندگی می کنند، به همانسان که ایرانیان در گذار تاریخ پیوسته چنین کرده اند. رهایی از کابوس هزار و چهارصد ساله و روی آوردن به چنین آینده ای، وظیفه گریزناپذیر نسل کنونی است.»
«رهایی از کابوس هزار و چهارصد ساله و روی آوردن به چنین آینده ای، وظیفه گریزناپذیر نسل کنونی است.»
جناب آقای دکتر زاهدی گرامی دیدگاه شما ستودنیست و امیدوارم که بزودی ملت – کشور ایران ازین تسلط کم و بیش متفاوت ۱۴۰۰ ساله رهائی یابند.
امریکا قاضی پرونده نوید افکاری را تحریم کرد .
امریکا اگر راست میگوید عامر حکم اعدام مجتبی خامنه ای را محکوم و تحریم بکند . چرا امریکا خامنه ای و فرزندانش را تحریم نمیکند ؟
برای انکه سیستم جموری اسلامی جیمی کارتری بهم میریزد و غارت و پولشوئی و دزدی چهل و دوساله از ایران به پایان میرسد .
این همان چیزی است که نه امریکا میخواهد و نه اروپا .
فقط مردم ایران هستند که با قیام سراسری مثل ستارخان و سردار اسعدها میتوانند خود و فرزندان خود و ایران را از چنگ نوکران جیمی کارتری نوفل لوشاتوئی نجات بدهند و نقطه پایانی بر غارت ایران توسط چپهای اروپا و حزب دموکرات امریکا بگذارند .
سپاس. عالی!
با سپاس از جناب شهناز عزیز برای ترتیب دادن این مصاحبه هوشمندانه و قدردانی ویژه از دکتر زاهدی گرامی که همچون گذشته، به نیکی حق مطلب را ادا کردند و همواره در راستای آگاهسازی هممیهنانمان گام برمیدارند.