در جنایتى هولناک عروس خانواده با هفتاد ضربه چاقو مادرشوهرش را کشت

- عروس ٢٥ساله: از طعنه‌هاى مادرشوهرم به ستوه آمده بودم.

دوشنبه ۷ مهر ۱۳۹۹ برابر با ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۰


کسانى که حوادث جنایى مانند قتل‌هاى خانوادگى، تسویه‌هاى احساسى، مالى و بگومگوها وکشمکش‌هاى علنى و یا پنهانى را در پیش و پس از انقلاب دنبال کرده‌اند، که برخى از خبرنگاران از آن جمله‌اند، مى‌گویند: درگیرى‌هاى انتقامجویانه ناشى از حسادت‌هاى خانوادگى، احساسى، عشقى، مالى، کارى و امثال آن این روزها خیلى خشن‌تر، بى‌رحمانه‌تر و خونین‌تر از سال‌هاى قبل از انقلاب شده زیرا مردم به دلیل شرایط و فضاى کنونى حاکم بر جامعه ایران، به آسانى عصبى و عصبانى مى‌شوند و به قول معروف زود از کوره در مى‌روند و این وضعیت خاص یک قشر خاص نیز نیست و هر کسی ممکن است مرتکب جنایت شود! از وزیر و وکیل و مقامات و مسئولان که به دلایل دیگری مرتکب انواع جرائم می‌شوند گرفته تا ورزشکار و استاد دانشگاه و مدیر مدرسه و کارمند و شهروندان تنگدست که با مشکلات عدیده دست و پنجه نرم می‌کنند.

آمار مراجعه‌کنندگان به اداره پزشک قانونى تهران که هر ماهه اعلام مى‌شود، این روزها حاکى از تعداد باورنکردنى مجروحین وافراد درگیر در نزاع‌هاى خانوادگى، محلى، ادارى و امثال آن است.

در این میان شهر مشهد که سیدابراهیم رئیسى رئیس قوه قضائیه رژیم و علم الهدى پدر پر حرف، پر مدعا و چرندگوى همسر او اهل آن هستند، از مراکز اصلى حوادث و رخدادهاى جنایى و قتل‌هاى عجیب خانوادگى در ایران است.

روز پنجشنبه این هفته زن جوانى با هفتاد ضربه چاقو بدن مادرشوهر ۶۶ساله خود را در شهر مذهبى مشهد متلاشى کرد.

ماموران کلانترى آبکوه مشهد بعد از اطلاع از ماجرا به محل حادثه که در خانه بزرگى در بلوار توس این شهر قرار دارد رفتند. آنها پس از ورود به منزل با پیکر غرق در خون زنى مسن که ده‌ها ضربه چاقو بر نقاط مختلف بدنش دیده مى‌شد، روبرو شدند.

قاضى کاظم میرزایى که کارآگاهان را همراهى مى‌کرد، ابتدا از عروس ٢۵ساله خانواده که دست خون‌آلود خود را باندپیچى کرده بود، درباره چگونگى حادثه سوالاتى کرد.

عروس خانم توضیح داد که دقایقى قبل پدرشوهرم خیلى عصبانى به منزل آمد و بعد از مشاجره با همسرش (مادرشوهرم) چندین ضربه چاقو به او زد و من که بسیار ترسیده بودم، فرار کردم. پدرشوهرم به من هم حمله کرد و قصد داشت مرا نیز بکشد، دنبالم دوید، دستم را جلوى چاقوى او گرفتم و همانطور که مى‌بینید مجروح شدم. او مرا با همین وضع رها کرد و از خانه بیرون رفت.

در همین لحظه دختر مقتول نیز که وارد خانه شده بود به بازجو گفت: من هم با شنیدن خبر قتل مادرم با عجله به منزل او آمدم و عروسمان که اینجاست شرح حادثه را همینگونه که به شما گفته براى من هم تعریف کرد.

اما قاضى که به رفتار و گفته‌هاى عروس جوان مشکوک شده بود، سوالات گوناگونى از او کرد و در حالى که عروس خانواده کم کم به لکنت زبان افتاده بود، دختر شش ساله او به طرف مادرش دوید و به حاضران گفت مادرم خودش را با چاقو زخمى کرده است.

عروس جوان نیز ناگهان فریاد زد: آقاى بازپرس، بله من خودم او را کشتم. وى ادامه داد: پدرم ده سال پیش به اتهام قتل دستگیر شد و از آن پس مادرشوهرم دائما این موضوع را مانند پتک بر سر من مى‌کوبید. او و دخترش هر اتفاقى را به من نسبت مى‌دادند و در این مدت مجبور بودم به ناچار این این کنایه‌ها و سرزنش‌ها را تحمل کنم و چون در طبقه بالاى خانه آنها سکونت داشتیم، نمى‌توانستم حرفى بزنم.

او ادامه داد: اما زمانى که مادرشوهرم گفت باید خانه را تخلیه کنیم، به شدت ناراحت شدم. همسرم به سر کار رفته بود و جز من و مادرشوهرم کسى در خانه نبود. با حالت خشم به طبقه پایین رفتم و از مادرشوهرم پرسیدم از جان ما چه مى‌خواهید؟ او گفت: تو همه را به جان هم مى‌اندازى و بهتر است از اینجا بروید. با شنیدن این حرف، از خود بیخود شدم و دیگر نفهمیدم چه مى‌کنم. با چاقو ضربات زیادى به او زدم و بدن خون‌آلودش را به همان وضع رها کردم و فکر کردم دخترم خوابیده است. تصمیم گرفتم قتل را به گردن پدرشوهرم بیاندازم. دستم را با همان چاقو زخمى کردم و چاقو را به پشت بام منزل همسایه ‌انداختم.

کارآگاهان با اصرار از او خواستند محلى که چاقو را پنهان کرده بگوید. او سرانجام گفت که چاقو را درون چاه مستراح انداخته است.

عروس جوان که در انتقامى خونین، با هفتاد ضربه چاقوى آشپزخانه، تنفر سال‌ها جمع شده درون خود را بیرون ریخته بود، در حالی که همسرى جوان و دخترى شش ساله دارد به زندان زنان مشهد تحویل داده شد.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=213564

2 دیدگاه‌

  1. #دختر_آبى BlueGirl#

    اگر «اقتصاد مال خر» نبود، اگر این خانواده درآمد مکفی میداشت، اگر استرس فشار اقتصادی نمیداشت، اگر منزل مستقل میداشت، اگر آسایش میداشت، این قتل پیش نمی‌آمد. گناه همه قتل و خشونت‌ها گردن رژیم است.

    حکومت جمهوری اسلامی خود بیشترین قتلها را مرتکب میشود. بزرگترین عامل خشونت، رژیم است. الگوی عادی‌سازی قتل و خشونت، رژیم است.

    قاتل و مسبب اصلی‌ این همه جنایت، رژیم جمهوری اسلامی است.

    فراموش نکنیم، ما خود همه قربانیان این جنایت هستیم.

  2. ا

    واویلا، واویلا

Comments are closed.