از گوادلوپ تا برجام

سه شنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۹ برابر با ۰۹ فوریه ۲۰۲۱


جمشید عنبرستانی – در دنیای سیاست صداقت و شفافیت در رفتار و عمل و گفتار نزد سیاستمداران بسیار نادر و کمیاب است. اساسأ سیاستمدار موفق کسی است که «وجدان و صداقت» را در راه نیل به اهداف و امیال سیاسی و حزبی و عقیدتی خود کنار می‌گذارد زیرا اگر چنین نکند خود آلت دست و فرمانبردار و حتا قربانی سیاستمدارانی می‌شود که آنگونه عمل می‌کنند. به همین لحاظ می‌گویند سیاست «پدر و مادر ندارد». رهبران و سیاستمداران قدرتمند و با نفوذ دولت‌های غربی و شرقی، کاسبان سیاسی قلدری هستند که فقط به سود و منافع کلان خود نظر دارند و از قربانی کردن طرف دیگر معامله نیز هیچگونه ابایی ندارند.

شاه فقید دوست، شریک و متحد قابل اعتماد آمریکا و غرب  به شمار می‌رفت و آمریکا و متحدان اروپایی تا زمانی که بساط سورچرانی و مفتخوری آنان در ایران و بهره‌برداری از ثروت کشور مهیا و فراهم بود به شاه لبخند می‌زدند و از او به عنوان یک متحد خوب و شایسته قدردانی می‌کردند.

محمدرضا شاه پهلوی یک رهبر و سیاستمدار با وجدان، شرافتمند و صادق بود که قربانی رهبران و سیاستمداران بی‌شرافت آمریکایی و اروپایی و کارتل‌های نفتی شد زیرا اراده و هدف شاه پایان دادن به زیاده‌خواهی دولت‌های اروپایی و آمریکا  و خاتمه دادن به قراردادهای تحمیلی و غیرمنصفانه نفتی از سوی این کشورها و شرکت‌های بزرگ نفتی و عقد قراردادهای جدید در جهت حفظ منافع ملی کشور و ملت ایران بود.

رؤسای جمهور آمریکا و فرانسه به همراه نخست وزیر بریتانیا و صدراعظم آلمان از ۴ تا ۷ ژانویه ۱۹۷۹ برابر با ۱۴ تا ۱۷ دی‌ماه در جزیره گوادالوپ گرد آمدند تا سرنوشت ایران را رقم بزنند. دولت بختیار همان روز در تهران قدرت را به دست گرفت و تنها تا ۲۲ بهمن به مدت ۳۷ روز دوام آورد

گردهمایی و نشست سران در گوادلوپ در ژانویه سال ۱۹۷۹ میلادی نقطه آغاز یک مذاکره و توطئه برای قربانی کردن شاه و فروپاشی نظام شاهنشاهی ایران بود. پادشاه ایران در نظر قدرت‌های جهانی دیگر یک متحد گوش به فرمان و وابسته به شمار نمی‌رفت و سیاست‌های ملی‌گرایانه ی وی و رشد سریع اقتصادی و جایگاه قابل احترام کشور ایران در جهان به یک تهدید برای آمریکا و غرب تبدیل شده بود که می‌توانست منافع اقتصادی این  کشورها را نه تنها در ایران بلکه در منطقه با مشکل و بحران روبرو کند.

در نشست گوادلوپ، پیراستعمار انگلیس برگ برنده خود «خمینی عصر حجری» را روی میز گذاشت و یک ایران عقب‌افتاده و فقیر در آینده را با طرح و نقشه ساقط کردن حکومت شاهنشاهی ایران به دیگر سران در نشست بشارت داد.

مجموعه حاکمیت در جمهوری اسلامی و در رأس آن ولی فقیه تمام مرزهای بی‌وجدانی، بی‌شرافتی، نامردی و دروغ و نیرنگ  را پشت سر گذاشته‌اند و جمهوری اسلامی در طول مدت چهل و دو سال در به فقر کشاندن و به قهقرا بردن کشور و ملت ایران با ظرافت تمام انجام وظیفه کرده است.

روس‌ها و چینی‌ها و اروپایی‌ها که مانند بختک روی کشور ایران افتاده‌اند پر و بال‌شان توسط ترامپ رییس جمهور پیشین آمریکا که او نیز قربانی سیاستمداران حرفه‌ای و شارلاتان دمکرات و چپ آمریکا شد با خروج از برجام و برقراری تحریم‌های گسترده علیه حکومت ملایان قیچی شده بود اما آنها با روی کار آمدن دمکرات‌ها در آمریکا دوباره پر و بال گرفته‌اند.

تمام داستان و نمایش مسخره «برجام» به منظور نجات و ماندگاری رژیم ملایان و فریب و سر کار گذاشتن مردم ایران و افکار عمومی در جهان می‌باشد. نزاع اصلی میان صحنه‌گردانان نمایش برجام  چگونگی تقسیم منافع و ثروت کشور ایران است و بزرگ جلوه دادن غنی‌سازی اورانیوم و برنامه‌های موشکی  و نیروهای شبه‌نظامی و نیابتی رژیم ملایان در منطقه صرفا برای هیجان‌انگیز کردن این نمایشنامه و ایجاد هراس برای خالی کردن جیب کشورهای ثروتمند منطقه با فروش انبوه انواع تجهیزات نظامی به این کشورهاست.

بازنده و قربانی اول و آخر مذاکرات قدرت‌های جهانی در گوادلوپ شاه و مردم نگونبخت ایران بودند و همین نکبت از مذاکرات برجام نصیب ملت ایران شده و خواهد شد.

مردم ایران دست تسلیم را در مقابل رژیم ملایان بالا برده‌اند زیرا به هر بدبختی و فلاکتی که حکومت برایشان مقدر کرده تن داده‌اند و پذیرفته‌اند. اگر نیروهای دلسوز و مبارزی در داخل و یا خارج کشور وجود دارند باید روی آن اقلیت شجاع و میهن‌پرست و آزادیخواهی که همواره وجود داشته و شهامت به چالش کشیدن حکومت را دارند سرمایه‌گذاری کنند و در پی راهکارهایی برای پیوند این نیروها با یکدیگر باشند.

سازمان‌ها، افراد و تشکیلاتی که از مبارزه مدنی برای گذار از این حکومت قرون وسطایی و ددمنش حمایت و پشتیبانی می‌کنند و مبارزات و اعتراضات خیابانی و میدانی را به استناد به اینکه مردم در اعتراضات اخیر به شکل وحشیانه‌ای سرکوب شدند جایز نمی‌دانند، اینها نیز در مسیر سر کار گذاشتن و گمراه کردن مردم گام بر می‌دارند.

مردم ایران تنها و بی‌پناه هستند و تنها منجی برای برون‌رفت و رهایی از وضعیت اسفناک موجود و منجلاب آخوندی و حکومت اسلامی خود مردم هستند زیرا منجی خارجی وجود ندارد.

با تکیه بر غیرت و اراده و هویت ملی و همبستگی می‌توان سد حکومت و حامیانش را در هم شکست و به چهل و دو سال تحقیر و حقارت و فقر و نکبت نقطه پایان گذاشت.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=230134

3 دیدگاه‌

  1. آریا

    دین اسلام بزرگترین فاجعه ای است که تاریخ بشر تا کنون بخود دیده است. جنایاتی که داعش و جاعش انجام داده اند بر کسی پوشیده نیست. حالا اینها هزار و چهار صد سال از سران صدر اسلام پیشرفته تر هستند و این کثافتی هستند که دیده ایم. آنوقت یک اهریمن زاده ای مثل علی مزینانی با اسم مستعار دکتر شریعتی در آخر قرن بیستم بیاید و بگوید که اسلام نجات دهنده نهایی است و مثلأ روشنفکران دانشگاه این را قبول کنند و هریک به سهم خود برای برپایی چنین لجنزاری جانفشانی نمایند ، نتیجه اش همین میشود.

  2. وطنپرست

    دشمنان دوست نما که با لبخند و نیشخند با پنبه سر بریدند!!!
    هر چهارتاشون مقصر روز و روزگار ایران که تا بحال ۴۲ سال بطول انجامید که غیر از ذلیلی ایران در داخل و جامعه بین المللی هیچ مورد مثبتی به همراه نداشت آنهم به دلیل فهم بدی که در افکار عمومی از حاکمان قبل از سال ۵۷ در جامعه رقم خورده بود که آن فهم بدرستی و با تجربه های یافته شده مطابقت داشت و به همین دلیل و با تیزهوشی و زرنگی در قانون اساسی دست برده شد و به تایید کسانی هم رسید که الان به کرده شان پشیمانند شاید که مقدرات بود که به اینجا رساند که سزاوار هم نیست تا بلکه از خواب غفلت بیدار شویم که ایران فردا آینده به مراتب ایده آل جامعه بشری و جهانی جهت را سوق دهد.

  3. ارش

    در کنار مبارزات مدنی مبارزات مسلحانه نیز می بایست باشد زیرا مبارزات مدنی صرف جواب نمیدهد

Comments are closed.