بازی دوراندیشانه

پنج شنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۰ برابر با ۱۰ ژوئن ۲۰۲۱


س. ساسانی – مسئله جانشینی آینده رهبری جمهوری اسلامی با انتخابات اخیر ریاست جمهوری اسلامی رابطه تنگاتنگی دارد. تحیلگران اوضاع ایران با توجه به کهولت خامنه‌ای و بیماری وی این احتمال را می‌دهند که در طول دولت سیزدهم جمهوری اسلامی با مسئله جانشینی رهبری رژیم مواجه شود. اما در تحلیل انتخابات دور سیزدهم ریاست جمهوری اسلامی این نکته اصلی از دید بیشتر تحلیلگران دور مانده است.

اکثرا انتخابات اخیر را انتخابی مهندسی شده با نتیجه از پیش مشخص شده می‌دانند. همه مواردی که مطرح می‌شود البته درست است بجز آن نتیجه‌ای که در ذهن این تحلیلگران است که همانا بیرون آمدن رئیسی از صندوق است.

من معتقدم قرار است در این انتخابات تنها کسی که از صندوق بیرون نیاید رئیسی باشد. مسلما  تعجب می‌کنید. اما ساده‌لوحانه است که اگر با توجه به شخصیت انحصارطلب خامنه‌ای فکر کنید وی این امکان را برای هریک از گزینه‌های احتمالی رهبری نظام فراهم می‌کند که آنها بتوانند رقیب سرسختی برای جانشینی فرزندش شوند و هلو پوست کنده‌ای را که رفسنجانی متوهم و مغرور بدون عاقبت‌اندیشی در دامانش انداخته به دیگری جز فرزندش برسد.

به گزینه‌های جانشینی رهبری جمهوری اسلامی که در محافل مطرح‌اند نظری می‌اندازیم.

هاشمی شاهرودی و مصباح یزدی که مُردند. محمد خاتمی که در انزوا و ممنوعیت بسر می‌برد و تا حد ممکن بی‌عرضه بودنش برای همه محرز شده است. اکبر هاشمی رفسنجانی که در استخر خفه شد. صادق آملی لاریجانی که با مطرح شدن  جاسوسی دخترش و افشای حساب‌های قوه قضائیه و دستگیری رئیس دفترش به جرم فساد زودتر از موعد از ریاست قوه قضائیه کنار گذاشته شد و به محاق رفت و برای جلوگیری از جان گرفتن دوباره خانواده لاریجانی نوکر گوش به فرمان ۴۲ ساله (علی لاریجانی) رد صلاحیت شد آنهم در یک بازی بین شورای نگهبان و خامنه‌ای. علی خامنه‌ای گفت در حق بعضی جفا شده و کدخدایی هم گفت که شورای نگهبان هم ممکن است خطا کند. «رهبر» دل علی را نرم کرد  و شورای نگهبان هم طبق نقشه بازی را پیش برد. نفر بعد  حسن روحانی بود که با بی‌اثر شدن برجام و نارضایتی در جامعه امروز یکی از منفورترین آخوندهای حکومتی است و عملا در آینده یک مهره منفعل مانند خاتمی خواهد بود. تنها رقیب باقیمانده سیدابراهیم رئیسی است . که باید او نیز برای خبرگان اثبات شود که فاقد مقبولیت اجتماعی است. بنابراین بهترین کار این بود که رهبر نظام پوست موز کاندیداتوری ریاست جمهوری اسلامی را یکبار دیگر زیر پایش بیندازد و در یک میدان بی‌رقیب حتا بی‌آبرویش کند. اما چگونه؟

به مناظره‌ها و ترکیب کاندیداها و به موارد مطرح شده نگاه کنید.

۱- شما فکر می‌کنید مهر علیزاده بدون اجازه رهبرش میزان تحصیلات رئیسی و ولع او برای تصدی پست‌های بالاتر (سندروم پست بیقرار) را مطرح کرد؟
۲- شما فکر می‌کنید همتی و مهرعلیزاده بدون اذن رهبرشان مرتب بر روی پوششی بودن سایر کاندیداهای اصولگرا تاکید کردند و آنها را به اصطلاح غیرتی کردند که علنا اعلام نمایند که تا آخر رقابت باقی می‌مانند؟ باقی ماندن آنها رای چه کسی را می‌شکند؟ جز ابراهیم رئیسی؟! مگر می‌شود رهبر رژیم نظر به رئیسی داشته باشد ولی زمینه را طوری فراهم کند که رای او شکسته شود؟

به نظر من انتخابات به دور دوم می‌رود و یک کاندیدای اصولگرای گوش به فرمان کت و شلواری از صندوق بیرون می‌آید. برجام جدیدی در  کوتاه‌مدت برای فریب افکار عمومی شکل می‌گیرد و ابراهیم رئیسی از دور گزینه‌های مطرح برای رهبری به علت دو بار شکست در کسب مقبولیت اجتماعی کنار گذاشته می‌شود  و زمینه برای جایگزینی مجتبی خامنه‌ای فراهم می‌گردد.

آری، تاریخ دو بار تکرار می‌شود و معاویه عصر در حال زمینه‌سازی برای جانشینی یزید زمان است.
بنشینیم و بیندیشیم

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=244238

یک دیدگاه

  1. با یاد استاد پرویز کاردان

    من با این گفتار موافقم. مناظره های انتخابات بیشتر نمایش تحقیر و نشان دادن سطح پایین درک اجتماعی و دانش سیاسی بیشتر آن ها بود. به نظرم قصد حذف اجتماعی آن ها را دارند. فیلم هایی در شرایطی گرفته و پخش می شود که فقط برخی خودی ها می توانند به آن جا دسترسی داشته باشند. تغییراتی در پیش داریم.
    چند سال پیش شخص عزیزی می گفت جهان در حال زایمان ست که من هم با او هم عقیده بودم و دیدم که زایمان شروع شده و ادامه دارد..

Comments are closed.