نادر زاهدی – از روزهای گذشته شاهد گسترش اعتصابات کارگری و کارمندی در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی هستیم؛ پیوستن بخشهایی از صنفهای دیگر نظیر برخی دانشگاهیان، معلمان، کامیونداران، اصناف و… به این اعتصابات، شرایط تازهای در مبارزات علیه جمهوری اسلامی به وجود آورده است. مطالبات اصناف و اقشار مختلف مردم ایران در چهار دهه گذشته همیشه با سرکوب، بیتوجهی، کنترل و عدم پاسخگویی حکومت اسلامی مواجه بوده است. در اعتصابات فعلی هم شیوه برخوردهای پلیسی و… نشان داده و میدهد که جمهوری اسلامی از حقانیت مردمی و ملی برخوردار نبوده و ماهیت مستبدانه و خشن آن بیش از پیش عیان شده و میشود.
حضور حدود ۶۰ هزار نفر در اعتصابات بیش از ۶۱ مرکز در حال اعتصاب، اهمیت ویژهای در همبستگی ملی با اعتصابات و ضرورت سازماندهی آن ایجاد کرده است؛ طرفه آنکه حقوق و خواستهای صنفی اعم از درخواست حقوق معوقه، خواستهای معیشتی (دستمزدی- تمدید قراردادهای کار- بیمه و…) همراه با مطالبات سیاسی در احقاق حقوق ایجاد سندیکاهای صنفی و کارگری و کارمندی، چهره تازهای به مبارزه علیه جمهوری اسلامی و مخالفت ملی با آن داده است.
در راستای تحقق خواستها و حقوق کارگران اعتصابی صنایع نفت، گاز و پتروشیمی و پیوستن بخشهایی از اصناف و اقشار مردم ایران به آنان، حمایتهای بیرون از کشور هم با تحرکات جدیدی شکل میگیرند. بخش عمدهای از اپوزیسیون در کشورهای مختلف با برگزاری تجمعاتی در مقابل سفارتخانههای جمهوری اسلامی، همبستگی خود را با اعتصابات داخل کشور اعلام داشتهاند. بخش دیگری از فعالین اپوزیسیون با اطلاعرسانی در مراکز مطبوعاتی و مجامع حقوق بشری و حقوق صنفی- کارگری، حقوق و خواستهای اعتصابکنندگان ایران را به گوش مقامات مربوطه آن کشورها رساندهاند؛ شاهزاده رضا پهلوی هم در پیامی به مناسبت اعتصابات، ضمن حمایت از آن اعلام داشت: «همبستگی و اتحاد غرورآفرین شما در این نافرمانی مدنی فراگیر را از نزدیک دنبال میکنم. این اتحاد و همبستگی را تا رسیدن به خواستههای بحقتان حفظ کنید. بدانید که ملت ایران در کنار شماست.» همچنین حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) هم با اطلاعرسانی از اعتصابات در رسانههای جمعی و مجازی، به ضرورت همراهی با آنان اشاره کرده و در پوشش و تبلیغ خواستهای اعتصابکنندگان، از هیچ کوششی دریغ نکرده است. برخی از احزاب و گروههای سیاسی و صنفی در اپوزیسیون هم با صدور بیانیه یا تبلیغ و اطلاعرسانی اعتصابات، همراهی خود را با کارگران در اعتصاب اعلام داشتهاند.
تردیدی نیست که این اعتصابات نتیجه سرکوب، نادیده گرفته شدن حقوق انسانی و معیشت کارگران، غارت اموال و منابع ملی ایران توسط جمهوری اسلامی است؛ رژیمی که در طول چهار دهه گذشته بیتوجه به حقوق کاری و انسانی اقشار مختلف مردم و کارگران شاغل در حوزههای نفت، گاز و پتروشیمی، آنان را از حداقل حقوق خود محروم ساخته است؛ همچنانکه ماشین سرکوب و اعدام رژیم از فعالیت ضدانسانی خود در این روزها بازنمانده است، در شرایط فعلی باز هم چوبههای اعدام برپا و فرزندان ایران به جوخههای اعدام سپرده میشوند، مشکلات معیشت و انسداد سیاسی همراه با بیقیدی عوامل رژیم در مسائل پزشکی و مقابله با ویروس کرونا، فاجعهای همهجانبه، ملی و انسانی را برای کشورمان تدارک دیده است؛ افزون بر این مسائل و مشکلات، مسئله بارز و گسترشیابندهی آب هم زندگی ملت ایران را دچار اختلال کرده است؛ روزی نیست که اخباری از حق آب مردم در روستاها و شهرهای مختلف کشورمان منتشر نشود؛ روزی نیست که شاهد درگیریهایی میان روستاها و شهرها برای تأمین آب مورد نیاز نباشم. اینهمه نشانی از بیلیاقتی و بیتوجهی رژیم ضدملی جمهوری اسلامی است. رژیمی که به هیچ اصول انسانی و حقوق پایبند نیست و با ماهیت و زیرساختهای شرعی و ضدمدنی خود، عرصههای زندگی را بر انسانها تنگ و تنگتر و محدود ساخته است.
همچنان که به کوتاهی اشاره کردم، حمایتهای همهجانبه از اعتصابات کارگری و همراهی با آنان، اطلاعرسانی و کمک به آنان را ضرورت بخشیده است؛ امروز همصدا با کارگران اعتصابی، ضمن طرح حقوق و خواستهای صنفی و معیشتی، بایستی به ریشههای این مشکلات که وجود حکومت اسلامی و ماهیت فاشیستی و ضدمردمی آن است، توجه شود تا پیوندی میان خواستهای صنفی- معیشتی با حقوق سیاسی- مدنی ایجاد گردد. بیتردید با بودن جمهوری اسلامی، ملت ایران به خواستههای برحق خود نخواهد رسید وتنها راه احقاق حقوق انسانی، صنفی، سیاسی و… ملت یاران، با رهایی از جمهوری اسلامی ممکن خواهد بود.