گستردگی تجمع اعتراضی مردم اصفهان در روز ۲۸ آبان و هو کردن معترضان پس از بردن نام خامنهای در بلندگوها، ضربهای بر پیکر نظام بود که حاکمیت تحمل آن را نداشت. حکومت با به آتش کشیدن چادرهای معترضان، شلیک گلولههای ساچمهای، شلیک گاز اشکآور، به کار گرفتن چماق و باتوم و شوکر و بالاخره قطع یا تضعیف اینترنت، به مقابله با مردم بیسلاح اصفهان آمد و برگ جدیدی را به دفتر جنایاتش علیه ملت ایران افزود.
اهمیت این اعتراضات هنگامی محسوستر میشود که به یاد آوریم اصفهان یکی از مذهبیترین شهرهای ایران است و بخش قابل ملاحظهای از مردم آن سالها از مدافعان جمهوری اسلامی بودهاند.
دیماه ۹۶، آبان ۹۸، اعتراضات صنفی کارگران، معلمان، خانوادههای قربانیان هواپیمای اوکراینی، مالباختگان، پرستاران، زنان به حجاب اجباری، دانشجویان و سایر گروههای اجتماعی، همچنین اعتراضات خونین مردم سراوان، سیستان و بلوچستان و خوزستان و همبستگی مردم سایر نقاط ایران با ایشان، نشاندهنده کیفیتی جدید در مبارزه علیه استبداد دینی است. حکومت دیگر با این یا آن گروه خاص اجتماعی روبرو نیست بلکه جامعه همبسته ایرانی در مقابلش ایستاده است. مردم به این پی بردهاند که حاکمان اقلیتی کوچک، تبهکار و جاهلاند که رای مردم را پایمال کرده، بیکاری، گرانی و فقر و فساد را بر کشور حاکم ساخته، معترضین را به گلوله بسته، محیط زیست کشور را نابود کرده، آنها را گرفتار بیآبی و هوای آلوده نموده و غالب ستونهایی زندگی و حیاتشان را نابوده کرده است.
مردم ایران خود شاهدند که چگونه الگوی حکومت اسلامی، مرکب از ولی فقیه (خلیفه) و حکم حکومتی، قوانین شریعت، قصاص، سنگسار، شلاق، فقدان مقوله حقوق بشر و حقوق زنان در اعصار پیشین، اقتصاد گداپرور و نگاه به سرمایههای ملی به عنوان غنائم جنگی هر روز بیشتر کشور را به قهقرا میبرد.
دیگر تردیدی نیست که کوشش حاکمیت برای سرکوب مردمی که برای ادامه بقاء خویش به میدان آمدهاند و توسل آن به ترفندهای رنگباخته مانند منسوب کردنشان به بیگانگان نه تنها توان مقابله با جنبشی را که به راه افتاده است ندارد بلکه هربار خشم مردم را بیشتر و جامعه را به مرز انفجار نزدیکتر میکند.
در این شرایط توصیه سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور هرچه متشکل شدن مردم است. به نظر ما تشکلهای مدنی، صنفی، سندیکایی و سیاسی باید از گروههای فعال ولی کوچک به تشکلهای بزرگ و نیرومند و ابزار هرچه قدرتمندتر مبارزه تبدیل شوند. آنها هستند که هم به مبارزات نظم میدهند و هم به آن تداوم میبخشند. آنها هستند که خواستها و نیازهای جامعه را تنظیم و بیان میکنند. آنها هستند که ادامه مییابند چنانچه مبارزی از صحنه حذف شود یا صحنه را ترک کند. آنها هستند که اهداف، برنامه و آلترناتیوهای فکر شده دارند و میتوانند در صورت داشتن نیرو و پشتیبانی لازم پس از فروپاشی جمهوری اسلامی آنها را عملی سازند. از همه مهمتر اینکه تشکلهای مدنی و سیاسی پایههای آزادی و دموکراسی هستند. بدون آنها تحقق آزادی و دموکراسی غیرممکن است. اما آنها نیز بدون پشتیبانی فعال مردمی قادر نخواهند بود وظایف تاریخی خود را به انجام رسانند.
ما از مبارزات حقطلبانه مردم اصفهان و سایر نقاط کشور پشتیبانی میکنیم و خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط بازداشتشدگان در اعتراضات اصفهان هستیم. ما تقویت همبستگی ملی، تحقق وحدت دموکراتیک ملی بر اساس حقوق بشر و قانونمداری را لازمه عبور از جمهوری اسلامی و استقرار حاکمیت دموکراتیک ملی و دموکراسی پارلمانی میدانیم.
ما تقویت همبستگی ملی از طریق تشکیل شوراهای هماهنگی گذار دمکراتیک توسط مردم را لازمه عبور از جمهوری اسلامی و استقرار حاکمیت دموکراتیک ملی بر اساس حقوق بشر و قانونمداری میدانیم.
به یاد آوریم که انقلاب ۵۷ بدون تشکیل شوراها در کلیه سطوح جامعه، از محله تا استانها همراه با ایجاد شوراهای کارگری، اداری و صنفی میسر نمیشد. شوراهایی که نقش اساسی در انقلاب ایفا نمودند و روحانیت تنها با مصادره آنها تحت عنوان «اسلامی» کردن آن نهادها، قادر به کسب و تثبیت قدرت شد. امروز توصیه ما تشکیل شوراهای هماهنگی گذار دمکراتیک است که در اولین فرصت ممکن بهم می پیوندند و شورای سراسری هماهنگی گذار دمکراتیک از جمهوری اسلامی را تشکیل میدهند تا توسط آن استقرار و تثبیت حاکمیت دموکراتیک ملی را میسر سازند.
سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور
۹ آذر ۱۴۰۰ برابر ۳۰ نوامبر ۲۰۲۱
[email protected]
http://www.iranazad.info