حنیف حیدرنژاد- دادگاه حمید نوری (عباسی) که از دهم ماه اوت ۲۰۲۱ در ساختمان مرکزی دادگاه استکهلم در سوئد آغاز شده و اینک از نیمه گذشته و با پایان گرفتن تعطیلات زمستانی سال نو میلادی، جلسات خود را مطابق برنامه اعلام شده از ۱۱ ماه ژانویه ۲۰۲۲ از سر خواهد گرفت. اگر در برنامه برگزاری جلسات تغییرات جدی پیش نیاید، آخرین جلسه دادگاه روز ۱۴ آوریل ۲۰۲۲ برگزار خواهد شد.
قدردانی از شاهدین و شاکیان
قبل از هر چیز لازم است از همه شاهدین و شاکیان، زندانیان سیاسی سابق یا خانوادههای اعدامشدگان که در دادگاه حاضر شده و شهادت داده و به پرسشهای قاضی، دادستان و وکلای مشاور و نیز وکلای مدافع حمید نوری پاسخ دادند، قدردانی کرد. صحبت کردن در مورد آن جنایت تلخ و خونین هم در مرحله مقدماتی نزد پلیس و هم در دادگاه، بدون شک باعث زنده شدن خیلی از خاطرات شده و فشارهای شدید فکری و روانی و عاطفی داشته است. همه اینها آسیبهای روحی را که به مرور زمان شاید کمی ساکت شده بود، دوباره زنده میکند. از این رو به لحاظ انسانی، تلاش این شاهدان و شاکیان برای پذیرش این دردِ مضاعف و احساس مسئولیت آنها برای صحبت کردن در مورد آن خاطراتِ دردناک، شایسته قدردانی است.
*****
بعد از برگزاری ۵۵ جلسه و قبل از شروع مجددِ دور پایانیِ جلسات دادگاه در چند روز آینده، مناسب است از زاویههای مختلف به این دادگاه و دستاوردهایش نظر کوتاهی انداخت. این بررسی همه جوانب را در بر نگرفته و خود را بر موارد مشخصی محدود میکند.
یکم- برخی دستاوردها و نتایج از زاویه حقوقی
شناخت ظرفیتهای حقوق بینالملل و حقوق ملی کشورها
دستگیری و بازداشت ۲۱ ماهه و برگزاری ۵۵ جلسه دادگاه تا شروع تنفس به دلیل تعطیلات سال نو میلادی (مستقل از حکم نهائی دادگاه که هنوز باید منتظر آن باشیم)، نشان داد که راهکارهای حقوق بینالملل به عنوان یک ابزار موثر در تحت تعقیب قراردادن، دستگیری و محاکمه عاملین و آمرین جنایت در جمهوری اسلامی، موثر هستند. اگرچه دیوان کیفری بینالمللی بر مبنای اساسنامه رم تنها به آندسته از شکایتهای مرتبط با جنایت علیه بشریت که قبل از ژوئیه ۲۰۰۲ (تاریخ لازمالاجرا شدن) به وقوع پیوسته باشد، رسیدگی میکند، اما هنوز در قوانین ملی کشورهای دمکراتیک میتوان ظرفیتهایی را یافت که با کمک آنها میتوان به موارد قبل از این تاریخ نیز رسیدگی کرد.
دستگیری حمید نوری بر اساس قوانین کشور سوئد، در چهارچوب جنایت جنگی و قتل عمد، یک نمونه مشخص و بسیار مثبت در این زمینه است.
این تجربه به دادخواهان و ایرانیان مخالف جمهوری اسلامی میآموزد هرقدر بیشتر و هر میزان بهتر این قوانین را بشناسند، بیشتر میتوانند از این ابزار در عرصه بینالمللی به نحو موثرتری علیه آمرین و عاملین جنایتهای مرتکب شده در ایران استفاده کنند.
اهمیت محرمانه بودن تا زمان دستگیری
تجربه به دام انداختن و دستگیری حمید نوری میآموزد که دستگیری آمرین و عاملین متهم به جنایت جنگی باید در نهایتِ پنهانکاری و به دور از فعالیتهای تبلیغی و جنجالی باشد. چه بسا با کمک چنین تجربهای میشد آخوند شاهرودی را که برای معالجه به آلمان آمده بود، به دور از جنجال تبلیغاتی به دام انداخت. سوژهای که قرار است دستگیر شود نباید تا زمان تشکیل پرونده از سوی دادستان از آنچه در انتظار اوست باخبر شود وگرنه میتواند از دام جسته و فرار کند. به ویژه اینکه این افراد از پشتیبانی دیپلماتیک جمهوری اسلامی و سفارتخانههایش برخوردار بوده و با پناه گرفتن در آنجا میتوانند نقشه دستگیری خود را کاملا بهم بزنند.
مبارزه حقوقی امری سخت و طاقتفرساست. دانش حقوقی و تجربه نیاز دارد. هزینهبَر است و زمان طولانی نیاز دارد تا به نتیجه برسد. همین موضوع باعث میشود تا عدهای که فقط به کار تبلیغاتی و جنجال علاقمند هستند با مطرح کردن خود و ایجاد سر و صدا به نحوی غیرمسئولانه سوژهای را که میتوانست با کار حرفهای حقوقی به دام بیافتد (آخوند شاهرودی) فراری دهند. دستگیری حمید نوری میآموزد اگر استراتژی و تاکتیک مناسب به کار گرفته شود، شانس موفقیت برای دستگیری آمرین و عاملین جنایتهای مرتکب شده توسط جمهوری اسلامی بالاست.
اهمیت مستندسازی دقیق
تجربه دستگیری حمید نوری نشان داد، زمانی دادستانی میتواند پروندهای را به جریان بیاندازد که هم شاکی و شاهد و هم اسنادِ اولیه لازم در موردِ اتهاماتِ مورد نظر آماده و ترجمه شده و موجود باشد. چنین کارِ تدارکاتی، دقت، برنامهریزی، وقت، پول و مهمتر از همه سازماندهی و پنهانکاری نیاز دارد. از آنجا که مدت زمان بازداشت مظنونین به جنایت علیه بشریت و… در کشورهای مختلف متفاوت است (اغلب بین ۲۴ تا ۷۲ ساعت)، این اسناد و مدارک باید از قبل آماده باشند و گرنه چه بسا دادستان نتواند فرد دستگیر شده را بیش از زمان قانونی مقرر در بازداشت نگه داشته و ناچار شود او را به دلیل کافی نبودن مدارک یا نبود شاکی خصوصی و شاهد آزاد کند.
اهمیت وکلای صالح و با تجربه
تجربه دستگیری حمید نوری نشان داد که دسترسی به وکلای صالح و با تجربه و مسلط به قوانین کیفیری بینالمللی برای به جریان انداختن چنین پروندهای در مجرای درست ضروریست. هر وکیلی صلاحیت ورود به چنین پروندهای را ندارد.
اهمیت تحقیقات مقدماتی
در تحقیقات مقدماتی در نزد پلیس از شاهدین و شاکیان در مورد شخص موردِ اتهام و بسیاری از جزئیات مرتبط با موضوعِ اتهام، بازجویی و سوال و جواب به عمل آمده و ثبت میگردد. اسناد و مدارکی که شاهد یا شاکی برای ارائه دارند نیز در این مرحله جمعآوری میشود. در جریان دادگاه هر نوع تناقض بین گفتههای فرد در حضور قاضی با آنچه در تحقیقات مقدماتی گفته یا ارائه گردیده، مطابقت داده شده و اهمیت دارد.
اهمیت کسب آمادگی برای بازجویی جهت تحقیقات مقدماتی و یا شهادت در دادگاه
برای آنکه بتوان در بازجویی مقدماتی و یا ادای شهادت در دادگاه، به سوالات به نحو دقیق و کامل و بدون تناقض پاسخ داد، مهم است که از قبل در مورد وقایعی که فرد شخصا تجربه کرده یا مستقیم شنیده، فکر کرده و آن موارد را در ذهن مرور کند. اگرچه این کار دشوار است و به دلیل مرور زمان خیلی از جزئیات به راحتی قابل زنده شدن نیستند، اما میتوان از قبل با وکیل تمرین کرد یا با روش مناسب (مثلا یادداشتنویسی بر اساس تسلسل زمانی) تلاش کرد تا دقتِ کار بالا برود.
نکته مهم آنکه چه در مرحله مقدماتی در نزد پلیس یا در زمان ادای شهادت در دادگاه باید تا حد ممکن دقیق و با جزئیات صحبت کرد. باید از کلیگویی و پراکندهگویی پرهیز نمود و در پاسخ به سوالِ مورد نظر، بطور مشخص به همان سوال پاسخ داد.
این موضوع به ویژه در مورد ایرانیان موضوع مهمی است زیرا تجربهای از یک سیستم قضائی قانونمند ندارند و در نزد بسیاری از آنها «کلیگویی و نادقیق حرف زدن» به صورت یک رفتار بدیهی روزمره در آمده است (منظور تعمیم این رفتار به تک تک ایرانیان نیست بلکه جنبه غالب آن به عنوان یک رفتار اجتماعی مورد نظر است). مهم است که اهمیت «دقت» در حرف زدن در موارد حقوقی خوب درک شده و حتا تمرین شود. ادای شهادت بطور رسمی در دادگاه یا یک اداره با حرف زدن بطور عادی یا گپ زدنِ خودمانی یا تعریف خاطره در بین یک جمع تفاوت دارد.
یک مثال مهم در این مورد: در جلسات تا کنون برگزار شده در دادگاه، مواردی پیش آمده که افراد مختلف در مورد یک واقعه مشخص حرفهای متفاوت یا حتا متضاد ارائه داده یا لیست اسامی اعدامشدگان به لحاظ نام و نام خانوادگی و تاریخ یا محل اعدام تفاوتهایی داشته است. اگرچه همه این موارد ممکن است توضیح قانع کنندهای داشته باشد، اما در عین حال زیاد بودن تعداد موارد تناقض میتواند مشکلساز شود. میتوان با کسب آمادگی مناسب، میزان چنین خطاهایی را کاهش داد.
تاثیر احتمالی محکومیت حمید نوری در حقوق بینالملل و امکان ایجاد تغییرات جدید
در صورت محکومیت حمید نوری پرسشی که حقوق بینالملل را به خود مشغول خواهد ساخت، موضوع مصونیت در زمان تصدی یک سِمت دیپلماتیک خواهد بود. اینکه با توجه به نمونه حمید نوری چطور میشود که او محکوم شده و رئیس او یعنی ابراهیم رئیسی که در زمان وقوع جنایت مورد اتهام عضو هیئت مرگ و فردِ بالادست حمید نوری بوده و اکنون رئیس دولت این نظام است از مصونیت دیپلماتیک برخوردار باشد؟!
نگاهی به برخی تجارب
ترجمه همزمان و پخش زنده جلسات محاکمه حمید نوری یک فرصت بزرگ برای انتقال تجارب مرتبط با حقوق بشر، چگونگی برگزاری یک دادگاه صالح و منطبق با استاندادرهای بینالمللی است. چه خوب که حمید نوری که متهم است، اولین کسی است که از چنین فرصتی برخوردار میشود. حقوق بشر، خودی و غیرخودی ندارد و در مورد همه باید بطور برابر رعایت شود.
باید امیدوار بود تا در ایران آینده آزاد و دمکراتیک که بعد از جمهوری اسلامی شکل میگیرد، با همه جنایتکاران با عدالت و به دور از انتقام، منطبق با قانون، با احترام انسانی و به دور از توهین و تحقیر رفتار شود. آنها از همه حقوق قانونی در دادرسی عادلانه برخوردار بوده و در طول مدت بازداشت و محاکمه نیز از امکانات رفاهی استاندارد در حقوق بینالملل برخوردار باشند.
حمید نوری برای دادخواهان یک جنایتکار است، اما به لحاظ حقوقی اصل بر «برائت» است و تا زمانی که حکم نهائی دادگاه صادر نشده و حتا بعد از آن، او یک شهروند است و باید مانند هر فرد دیگر کرامت انسانی و حقوق شهروندی اش محترم شمرده شده و رعایت شود.
اگر بتوان با دشمنان خود بر اساس قانون و به دور از انتقام و بدون نقض حقوقِ انسانی رفتار کرد، آنگاه نه تنها در عرصه قدرت و سیاست، بلکه انسان در عرصه اخلاق نیز برنده و پیروز است. و این، آن تفاوت مهم دادخواهان و باورمندان به حقوق بشر با حکومت جنایتکار حاکم بر ایران است.
دقت و کیفیت ترجمه شفاهی همزمان
دادگاه حمید نوری نشان داد که چه در مرحله مقدماتی و نزد پلیس و چه در دادگاه، ترجمه همزمان میتواند به دلایل مختلف از کیفیت و دقت لازم برخورد نباشد. تاکید بر این موضوع بدون ارزشگذاریِ میزانِ تسلط مترجمین است که بسیار هم زحمت میکشند. البته صلاحیت اینکه مشکلات موجود تا کجا تعیین کننده بوده، با کارشناسان است. اما در هر صورت کیفیت ترجمه و میزان دقت آن یک موضوع مهم است. روزهای اولِ شروع دادگاه این موضوع چشمگیرتر بود و بعدا شدت آن کمتر شد.
ترجمه دستِ چندم مدارک نوشتاری و کتبی
برخی از مدارک و اسناد ارائه شده در بازپرسی مقدماتی و در دادگاه، ترجمههای کتبی اسنادی هستند که اصل آنها فارسی بوده و یکبار به انگلیسی ترجمه شده و اینک برای ارائه به دادگاه، متن انگلیسی به سوئدی ترجمه شده است. این چند دست ترجمه شدن میتواند دقت اولیه متن اصلی را کاهش دهد. میزان تاثیر این عدم دقت را باید کارشناسان تعیین کنند.
فرهنگ لغت زندان و زندانی
فرهنگ لغت داخلی زندانیان با هم: زندانیان فرهنگ لغت خاص خودشان را دارند. مترجمها با این فرهنگ آشنا نبوده و برای انتقال مفهوم مورد نظر باید ابتدا خودشان آن مفهوم را درست متوجه شوند تا بتوانند درست ترجمه کنند. ترجمه چنین واژههایی به صورتِ لغت به لغت امکانپذیر نبوده و اغلب نیازمند توضیح است. مثلا: ملیکِش، اتاق گاز، تونل، تواب، مورس، چشمبند، سالن، زیرِ هشت، هواخوری و…
فرهنگ لغت خاص ایدئولوژیک و مذهبی: سیستم قضائی جمهوری اسلامی مبتنی بر اسلام است و در نوشتارهای رسمی یا صحبتهای غیررسمی و محاورهای و یا امور اداری لغات یا اصطلاحات یا مفاهیم مذهبی استفاده میشود. چه بسا در برخی موارد یک کلمه میتواند با جان انسان بازی کند. مثلا: منافق یا مجاهد، محارب، مرتد، باغی، فتوا، حُکم و…
تهیه یک فرهنگ لغت که چنین مفاهیمی را توضیح دهد نیز ضروریست. به ویژه اینکه در برخی موارد هر کدام از این واژهها میتواند متفاوت از هم تفسیر شود.
چنین فرهنگ لغتی نیاز به یک لیست ضمیمه در مورد سازماندهی اداری در دستگاه قضائی و زندان و سِمت و مدارج مختلف مسئولین، کارمندانِ زندان و زندانبانان دارد. حتا برخی اصطلاحات مرتبط با افراد میتواند نقش آنها را و اینکه یک پسوند یا پیشوند در جلوی اسم او تا کجا میتواند گویای نقش پررنگتر آن فرد در سلسله مراتب اداری باشد، نشان دهد. مثلا: حاج آقا، پاسدار، برادر، خواهر…
حتا برخی مناسبتها یا اماکن در ارتباط با حوادث سیاسی ایران بعد از انقلاب و زندان و زندانیان سیاسی نیز اهمیت داشته که میتوان آنرا جداگانه لیست کرد. مثلا: عید قربان، دهه فجر، ۳۰ خرداد، خاوران، لعنت آباد و…
شاید یکی از کارهایی که زندانیان سیاسی سابق میتوانند انجام دهند تهیه یک فرهنگ لغت فارسی به فارسی مربوط به زندان و زندانی باشد که در چنین دادگاههایی بسیار مفید و قابل استفاده خواهد بود.
اهمیت مستندسازی و راستآزمایی ادعاها و اسناد و مدارک
اسناد رسمی که بتوان در یک دادگاه صالح و در اثبات جنایتهای مرتکب شده توسط جمهوری اسلامی ارائه داد، بسیار محدود است. تا زمانی که نظام کنونی هنوز در ایران حاکم باشد اساس رسیدگی حقوقی به اتهامات مطرح شده در دادگاه حمید نوری (یا دادگاههای احتمالی در آینده در مورد دیگر آمرین و عاملین جنایت در ایران) بر اساس شهادت شاکیان و شاهدین است. از آنجا که در یک دادگاهِ صالح مبتنی بر دادرسی عادلانه، اصل بر «برائت» است، حرفها و گفتههای شاهدین یا شاکیان فقط یک «ادعا» است. برای اطمینان از درست بودن این ادعاها باید آنها را راستآزمایی کرد. راستآزمایی از طریق سوال و جوابهای متعدد و از طریق مطابقت دادن گفتههای فرد با گفتهها و نوشتهها ی دیگرِ خودش در جای دیگر یا از طریق مطابقت دادن با گفتهها و نوشتههای دیگران صورت میگیرد.
اهمیت به باور رساندن: گفتههای هر فرد در دادگاه باید قابل باور باشد. آن گفتهای قابل باور است که انسجام داشته باشد، دارای جزئیات دقیق باشد، به دور از کلیگویی بوده و بر موارد مشخص تمرکز کند، مبالغهآمیز نباشد، از تناقض تهی بوده و سرانجام اینکه احساسات فرد در زمانِ بیان آن خاطرات یا وقایعی که از آن صحبت میکند منطبق با آن گفتهها و وقایع باشد. حرکات بدن و صورت و حالت چهره یا تُن صدای فرد در زمان حرف زدن و… احساسات او را در زمان صحبت منعکس میکند. هرقدر بروز احساست، طبیعی و عادی و به دور از مبالغه باشد، در کنار دیگر مواردی که پیشتر اشاره شد، میزان قابل باور بودن آن فرد و در نتیجه قابل باور بودن گفتههایش بالاتر میرود.
نباید از بروز احتمالی تناقض ترسید و دچار اضطراب شد. بین تناقض با دروغ، تفاوت وجود دارد و قاضی میتواند چنین تفاوتی را تشخیص دهد. برخی تناقضها کوچک ولی برخی بزرگ یا تعیین کننده هستند. کسب آمادگی کمک میکند تا از بروز ناخواسته تناقضهای بزرگ و تعیین کننده که معمولا به دلیل اضطراب یا کمبود حافظه پیش میآید جلوگیری کرده یا امکان بروز آن را به حداقل رساند.
قابل باور بودن اسناد مکتوب: گزارشهای سازمانهای حقوق بشری ایرانی و بینالمللی و نیز خاطرات مکتوب یا شفاهی زندانیان سیاسی یا بازماندگان اعدام شدگان نیز یکی دیگر از منابعی است که دادگاه از آنها استفاده میکند. با وجود تلاشهای ارزشمند انجام شده فردی یا دستجمعی از سوی تشکلهای حقوق بشری ایرانی و یا بینالمللی یا تلاش گروههای سیاسی مختلف، اسناد موجود پراکنده و در مواردی متاقض هستند. برخی یا بخشی از این اسناد به دلیل انگیزههای سیاسی یا ایدئولوژیک از دقت لازم برخوردار نیستند. این اسناد شامل اسامی اعدام شدگان، مشخصات فردی و خانوادگی آنها، زمان، مکان و نحوه اعدام است. تا کنون در جریان دادگاه حمید نوری در این زمینه برخی اشکالات مشاهده شده است. در مواردی اسامی تکراریست و یا دقیق و کامل نیستند؛ مشخصات داده شده کامل نبوده یا اطلاعات داده شده از سوی یک گروه با اطلاعات داده شده توسط گروه دیگر مطابقت نداشته یا متناقض است. مثلا فردی که در درگیری مسلحانه کشته شده، در لیست اعدامی آورده شده. چنین اشکالاتی میتواند در مواردی مهم بوده و موجب شود تا یک مدرک یا یک شهادت در دادگاه به دلیل نداشتن اعتبار کافی، حذف گردد.
ایجاد مرکز حقیقتیابی و راستآزمایی
تجربه دادگاه حمید نوری ضرورت وجود یک مرکز هماهنگی برای گردآوری و یکدست کردن اسناد موجود مرتبط با نقض حقوق بشر در ایران را نشان میدهد. سازمانهای حقوق بشری ایرانی میتوانند چنین مرکزی را در همکاری و هماهنگی با هم ایجاد کنند. مراکز حقوق بشری ایرانی موجود تا کنون تلاشهای بسیار ارزندهای انجام داهاند، اما تجربه دادگاه حمید نوری ضعفهایی را نشان داد که باید تصحیح شوند. دادگاه حمید نوری هر ادعا و هر سندی را راستآزمایی میکند. این وظیفه دادگاه بوده و اتفاقا همان استانداردی است که از یک دادگاه صالح بینالمللی در یک کشور دمکراتیک انتظار میرود.
ایجاد یک مرکز هماهنگی برای گردآوری اسناد مرتبط با دادخواهی در دوره حکومت اسلامی، میتواند مقدمهای برای ایجاد یک مرکز حقیقتیابی در دوره بعد از حکومت اسلامی باشد. مرکزی که اسناد مختلف را گرد آورده، با هم مطابقت دهد و سرانجام راستآزمایی و درجهبندی و دستهبندی کرده و آنها را در یک بانک اطلاعاتی به نحوی گردآوری کند که بتواند در کوتاهترین زمان، اطلاعات لازم در مورد آمرین، عاملین، مراکز جنایت و نیز قربانیان را در اختیار قرار دهد. چنین مرکزی میتواند شاکیان را در مورد ارائه شهادت در بازپرسی و در دادگاه آموزش داده و راهنمایی کند. بر این اساس، دادگاه حمید نوری آموزشکدهای است که میتوان از آن برای حقیقتیابی در ایرانِ بعد از جمهوری اسلامی کمک گرفت.
اگر انسان بتواند درغ نگوید نخودش ونه از قول دیگران همین دنیا بهشت خواهد بود کمی فکر کنیم حتما باین نتیجه میرسیم بامید این باور بدرود
خمینیها و خلخالیها و لاجوردبها و حمیدنوریها فرزند خلف و راستین عن قلابیون شوم و ایران بربادده ۵۷ مجاهدین ضد خلق درد اسلام گرفته و کمونیستهای بی وطن و مصدقیهای خائن هستند که در اتحاد با ارتجاع سیاه آخوندی و جهل و خرافات اسلام باعث و بانی احمقانه ترین و جنایت آمیزترین و مخرب ترین عن قلاب تاریخ بشر شدند. ایرانی که میرفت به همت و عزم سترگ پهلوی ایرانساز و شادی آفرین به مرفه ترین و آبادترین و شادترین کشور در خاورمیانه تبدیل شود و در ردیف ۲۰ کشور پیشرو جهان قرار بگیرد به برکت عن قلابیون شوم ۵۷ به چنین نکبت و سیاهی و تباهی افتاده است. لعنت و نفرین مردم نگون بخت ایران بر آنها باد