در حالی که وزارت بهداشت راهاندازی «قرارگاه جوانی جمعیت« در همه وزارتخانههای کشور را در برنامه دارد، پیدا شدن یک نوزاد در سطل زبالهای در نازیآباد تهران، افکار عمومی را به درد آورده و به شدت متأثر کرده است.
ویدئوی پیدا شدن یک نوزاد در سطل زبالهای در منطقه نازیآباد تهران در فضای مجازی دست به دست میچرخد. تصویر نشان میدهد نوزاد داخل دو کیسه نایلون و در سطل زباله رها شده و هنوز بندناف به وی وصل بوده!
آنگونه که رسانهها نوشتهاند، این ویدئوی دلخراش که در ابعاد وسیع در حال بازنشر و واکنشبرانگیز شده، مربوط به دو روز پیش ساعت ۷ عصر در محله نازیآباد، خیابان شیرمحمدی است.
به گفتهی یحیی صالح طبری رئیس مرکز اورژانس تهران، روز یکشنبه با این مرکز تماس گرفته شده و نوزاد را داخل آمبولانس تمیز کرده و به یکی از بیمارستانهای همان محدوده انتقال دادهاند.
خبرگزاری ایسنا نوشته جنسیت این نوزاد پسر و سالم است و خوشبختانه دارای بیماری اعتیاد نیست.
در شبکههای اجتماعی شمار زیادی به رها شدن یک نوزاد در سطل زباله پایتخت واکنش نشان دادهاند و آن را با توجه به اینکه نوزاد مادری معتاد نداشته را یک شوک بزرگ اجتماعی ناشی از سیاستهای ازدیاد زاد و ولد خامنهای میخوانند چرا که بر اساس این سیاست، ممنوعیتهای جلوگیری از بارداری و سقط جنین به شدت پیگیری میشود. در این میان، معمولا انتظار میرود که نوزاد از سوی خانوادههای تنگدست و مادران معتاد سر راه گذاشته شده و یا در سطل زباله انداخته شوند! حال آنکه میتواند دلایل دیگر فرهنگی و اجتماعی نیز داشته باشد.
کاربران جویای هویت مادر و پدر این نوزاد هستند و پرسشها و گمانهزنیهای بسیاری از دلایل رها شدن آن در شبکههای اجتماعی مطرح است. یکی از این دلایل که باز هم به سیاستهای تحمیلی و ضدانسانی جمهوری اسلامی بر میگردد، میتواند بارداری و تولد خارج از ازدواج باشد که باعث میشود مادران به ویژه جوان این موضوع را پنهان کرده و بخواهند به نوعی نوزاد را از بین ببرند!
https://twitter.com/mehdi82690562/status/1529145741247229953
یک کاربر توئیتر با نام مهدی به اینکه خامنهای برای بچهدار شدن پسرش مجتبی یک میلیون پوند در انگلستان پرداخته، نوشت: «با یک میلیون پوند پول همین مستضعفان که امکان نگهداری بچه را به خاطر شیر و پوشک و لباسش را ندارند، بچهدارش کردند تا باقر میلیاردی در تهران به دنیا بیاید. طرح افزایش جمعیت برای مردم گذاشتهاند، مردمی که قادر به سیر کردن شکم خود نیستند و هر روز با اجارهخانههای سر به فلک کشیده از مرکز شهر دور میشوند و به حاشیه شهرها میروند از قیمت کالا و اجناس هم که نیاز به گفتن نیست که مردم با پوست و گوشت و استخوان درک کردهاند. از وعده آب و برق مجانی آخوندها، ۴۳سال بعد به انداختن فرزند در سطل زباله رسیدیم. حکومتی به آخوندها بدهکار بودیم.»
ممنوعیت استفاده از وسایل جلوگیری از بارداری و سقط جنین بر اساس قوانین جمهوری اسلامی نیز انتقادها را بار دیگر متوجه خود کرده است. اجرای طرحهای ممنوعیت جلوگیری از بارداری و همچنین سقط جنین، در راستای ازدیاد جمعیت باعث شده تا بخصوص قشر محروم و کمبرخوردار جامعه، چاره را در رها کردن نوزاد پس از تولد بیابند.
برخی کاسبان نازیآباد میگویند، رها شدن نوزاد در سطلهای زباله این محله پدیده جدیدی نیست و دیگر برایشان به امری عادی بدل شده و تفاوت در این است که فیلم این نوزاد در شبکههای اجتماعی نشر داده شده است.
با پیامهای تکراری رهبر جمهوری اسلامی و اصرار وی بر افزایش جمعیت به عنوان «لشکر اسلام» و «گوشت دم توپ» سبب شده تا دستگاههای حکومتی نیز موضوع فرزندآوری را بیش از پیش پیگیری کنند. در همین ارتباط وزیر بهداشت اعلام کرده که برای افزایش جمعیت و بر اساس مصوبات جلسه ستاد جمعیت، در همه وزارتخانهها قرارگاه جوانی جمعیت تشکیل میشود. هرچند با توجه به شرایط اسفبار اقتصادی و طیف وسیعی از مردمی که قادر به تامین نان شب خود نیستند، از این امر استقبالی نشده است.
تا آنجا که حکومت دست به دامن بازنشستهها نیز شده و برای تطمیع آنها اعلام کرده که برای بازنشستگانی که تاریخ ازدواج خودشان و تاریخ تولد فرزندانشان قبل از سال ۱۴۰۱ باشد، مبلغ عائلهمندی ۴۰۷ هزار و ۳۸۹ تومان و حق اولاد هم صد و ۵ هزار و ۶۱۹ تومان محاسبه خواهد شد.
در صورتی که تاریخ ازدواج بازنشسته و تاریخ تولد فرزند یا فرزندان آنها در سال ۱۴۰۱ ثبت شده باشد، مبلغ عائلهمندی ۸۱۴ هزار و ۷۷۹ تومان و حق اولاد نیز ۳۱۶ هزار و ۸۵۸ تومان خواهد بود.
علیرضا زالی رئیس دانشگاه علوم پزشکی «بهشتی»، به تازگی با حضور در نشستی با عنوان «قرارگاه تعالی و سلامت جمعیت» گفته است: «از سال ۸۵ نرخ جانشینی در حوزه باروری از محدوده متعارف پایینتر آمده و با اینکه نرخ موالید و باروری از سال ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۹ به صورت تصاعدی روند کاهشی داشته اما بیشترین چالش را در سال ۱۴۰۰ شاهد بودیم.»
وی با اشاره به اینکه اکنون نرخ باروری در کشور ما حتی از کشورهای منطقه مانند عراق، سوریه، ترکیه و لبنان نیز کمتر است، گفته که این آمار نسبت به کشورهای حاشیه خلیجفارس نیز کمتر و معادل ۱/۲ درصد و در سال ۱۴۰۰ در برخی از مناطق کشور این نرخ ۰/۶ بوده است.
زالی با توضیح اینکه پنجره جمعیتی گروه سنی ۱۵ تا ۶۰ سال را در حوزه اقتصادی شامل میشود، تاکید کرد که «باید دو سوم جمعیت کشور در پنجره جمعیتی قرار بگیرند تا جمعیت آن جامعه، بهرهوری داشته باشد. در حالی که اکنون جمعیت گروه سنی جوان در حال خروج از پنجره جمعیتی است و از آنجایی که در میانه پنجره جمعیتی هستیم، فرصت اندکی برای افزایش جمعیت باقی مانده است.»
محسن منصوری استاندار تهران نیز با تاکید بر اینکه بر اساس گزارش ثبت احوال، وضعیت جوانی استان تهران و کشور بر اساس آمارها نگران کننده است، میگوید: «بی تردید در کمتر از ۱۰ سال آینده با توجه به شرایط موجود باید در سیاستها و برنامههای اجرایی مرتبط با موضوع افزایش جمعیت بازنگری و تغییر جدی داشته باشیم. لذا دستگاههای مرتبط باید برنامههای اجرایی خود را ارائه کنند.»
وی در رابطه با تامین زیرساختهای مالی و تکالیف مجموعههای مختلف گفته که برخی موارد اجرایی و برخی مغفول مانده است.
منصوری با انتقاد از عملکرد بانکها اشاره کرده که در طرح ملی مسکن باید اولویت واگذاری با خانوادههای با فرزند بیشتر باشد. بانکها نیز بعضا در مورد وام فرزندآوری همکاری نمیکنند در صورتی که باید عملکردشان در جهت سیاستهای نظام جمهوری اسلامی باشد.
در راستای همین امر بانک مرکزی در بخشنامهای «دستورالعمل تسهیلات فرزندآوری» را برای اجرا به شبکه بانکی ابلاغ کرد. بر این اساس برای فرزندانی که از سال ۱۴۰۰ به بعد به دنیا آمدهاند تسهیلات قرضالحسنه فرزندآوری، به ازای فرزند اول ۲۰۰ میلیون ریال و به ازای فرزند دوم ۴۰۰ میلیون ریال و به ازای فرزند سوم ۶۰۰ میلیون ریال و به ازای فرزند چهارم ۸۰۰ میلیون ریال و به ازای فرزند پنج به بعد ۱.۰۰۰ میلیون ریال؛ در نظر گرفته شد. در مورد تولد فرزندان دوقلو و بیشتر نیز به ازای هر فرزند یک وام تعلق میگیرد و قرار است ترتیب تولد لحاظ شود.
اگرچه جمهوری اسلامی تلاش میکند با ارائه برخی وامها و تسهیلات، جامعه را تطمیع کرده و به سمت فرزندآوری سوق دهد اما اعداد و ارقام اعلام شده در مقابل هزینههای کمرشکن امروز چنان ناچیز است که حتی برای جوانانی که به شدت تمایل به فرزندآوری دارند نیز وسوسهانگیز نیست.
ضمن اینکه توجه به مسائلی چون امنیت روانی، مصونیت از خطرات اجتماعی، آیندهنگری و… امروز بیش از پیش مورد توجه خانوادهها قرار گرفته است. آنهم در روزگاری که انتشار فیلم و عکسهایی از سرقت مال، بچهدزدی، گروگانگیری، خودکشی، تنبیه بدنی توسط پرسنل مدارس، تحمیل آموزشهای ایدئولوژیک و… باعث شده میلیونها ایرانی، کشور خود را محل مناسبی برای تولد و رشد فرزندانشان مناسب ندانند. به همین دلیل میبایست فرار مغزها از کشور و گریختن نیروی کار و صاحبان مهارتهای فنی از جمله به کشورهای همسایه را نیز به پیامدهای فاجعهبار سیاستهای اقتصادی و اجتماعی جمهوری اسلامی افزود.