در ماههای اخیر، شاهد حضور سیل عظیم معترضان در چندین کشور بودهایم. هر کدام به دلایل و با اولویتهای خودشان؛ اما رشتهی مشترکی این اعتراضها را به هم مرتبط میکند.
جوانانی که در هنگکنگ به خیابان میآیند چه نقطه مشترکی با اکوادوریهایی دارند که علیه افزایش قیمت سوخت اعتراض میکنند؟ در نگاه نخست هیچ! برخی به شرایط وخیم اقتصادی اعتراض دارند، برخی به نقض حقوق بشر و برخی دیگر به عدم حفاظت از محیط زیست؛ اما اگر خوب نگاه کنیم، رشتهای از نقاط مشترک این حرکتها را به هم متصل کرده است. ببینیم کدامها هستند.
آزادی
در هنگکنگ درست مثل لبنان، کاتالونیا، مصر و روسیه، مردم برای به دست آوردن آزادی سیاسی به خیابان آمدهاند. معترضان در این مستعمره سابق بریتانیا، تمایزشان از چین را طلب میکنند و با وجود فشارهایی که از جانب کمونیستهای حاکم بر آنها وارد میشود، نه تنها خواهان حفظ مصونیتهای سیاسیشان هستند، بلکه بر افزایش و گسترش آنها نیز پافشاری دارند. اعتراضها تابستان گذشته آغاز شدند. زمانی که مسئول اجرایی هنگکنگ، کری لام، تلاش کرد قانونی را به منظور استرداد افرادی که از نظر چین مظنون و مجرم هستند، به تصویب برساند. اما اعتراضات حتی پس از صرف نظر از تصویب این لایحه نیز ادامه یافت و اکنون خواستهی معترضان برگزاری انتخابات آزاد است.
تاکتیکهای مبارزهی جوانان هنگکنگ، باعث شد معترضانی از آنسوی جهان از آنان الگو بگیرند. در نیمهی اکتبر، صدها هزار نفر از کاتالانها پس از اعلام حکم محکومیت رهبران جداییطلب، به خیابانها هجوم آوردند در حالی که فریاد میزدند: «مثل هنگکنگیها عمل میکنیم». تظاهرکنندگان در هنگهنگ تراکتهایی که در آن نحوه محافظت از خود در برابر گاز اشکآور و ماشینهای آبپاش توضیح داده شده است را در تعداد بالا چاپ و توزیع میکنند.
در شیلی و لبنان هم تظاهرات با وجود برطرف شدن دلایلی که باعث جرقه آنها شده بود، همچنان ادامه دارد. در بیروت، نخست وزیر سعد حریری در روز ۲۰ اکتبر، از تصمیم دولت مبنی بر وضع مالیات بر تماسهای واتساپ عقبنشینی کرد؛ اما تظاهرکنندگان به اعتراضات خود ادامه داده و حالا خواستار بهبود زیرساختها، خدمات بیشتر و رسیدگی به فساد و سوء استفاده از قدرت هستند.
همچنین در اروپا، مسکو اوت گذشته شاهد برگزاری تظاهرات اعتراضی دموکراسیخواهانه علیه رژیم ولادیمیر پوتین بود. اعتراضاتی که علاوه بر پایتخت، شهرهای دیگر را هم در بر گرفت و بسیاری به آن پیوستند. اما رژیم پوتین مثل همیشه معترضان را سخت سرکوب کرد.
در مصر، در سپتامبر صدها هزار تن در خیابانهای قاهره، اسکندریه و سوئز علیه رئیس جمهور عبدالفتاح سیسی دست به اعتراض زدند و دو هزار تن از شهروندان توسط پلیس بازداشت شدند.
برابری
ریسمان مشترک دیگری که مخالفان را در کشورهای مختلف به هم متصل میکند، مبارزه علیه نابرابری است. در ابتدای اکتبر در اکوادور چیزی که آتش خشم شهروندان را روشن کرد، قطع یارانه بنزین بود که از ۴۰ سال پیش در این کشور وجود داشت. معترضان با روزها بسته نگه داشتن اتوبانها و درگیری با نیروهای امنیتی، دولت را مجبور به عقبنشینی کردند.
در شیلی نیز جرقهی اعتراضات به بهانهی افزایش قیمت استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی زده شد. جمعه ۱۸ اکتبر در حالی که پلیس در میدانها دست به دستگیری و سرکوب مردم میزد، رئیس جمهور سباستین پینِرا در یک رستوران لوکس ایتالیایی نشسته و تصویر او منتشر شد. چیزی که نشان دهنده وجود فاصله نجومی بین مسئولان سیاسی و مردم است.
اصلاحات اقتصادی و افزایش افسارگسیختهی بدهیهای عمومی باعث شکلگیری اعتراضات در لبنان شد. معترضی به نام عبدالله طی یکی از تظاهرات اعتراضی در بیروت به خبرگزاری بیبیسی گفت: ما تنها برای واتساپ اینجا نیستیم؛ ما به همه چیز اعتراض داریم. برای سوخت، برای نان، برای غذا، برای همه چیز آمدهایم.
علیه فساد
اعتراض به فساد دولتی در بطن بسیاری از حرکتهای اعتراضی ماههای اخیر قرار دارد. موضوعی که با بحث نابرابری در هم تنیده است. مردم فکر میکنند که مسئولین سیاسی به جای رفع مشکلات و کمک به کشور، از قدرت و جایگاهشان برای ثروتاندوزی خودشان استفاده میکنند.
برای مثال در لبنان، وجود چنین افکاری باعث شد تا برای آرام کردن مردم، قانونی به منظور کاهش حقوق نمایندگان پارلمان تصویب شود. در عراق نیز مردم احساس میکنند که مورد خیانت دستگاه سیاسی قرار گرفتهاند. دستگاهی که پستها و مشاغل را بجای تخصیص بر اساس شایستگی و صلاحیت، بر پایهی تعلقات قومی و مذهبی به افراد واگذار میکند. در مصر نیز رئیس جمهور سیسی و رژیم نظامی او به وضوح به توزیع نابرابر ثروت عمومی متهم میشوند. موضوعی که به شدت در خیابانها و میادین این کشور فریاد زده میشود.
*منبع: کوریره دلا سرا
*ترجمه و تنظیم از امیرسالار خسروی
یکی از اصلی ترین مشکلاتی که کره زمین امروز بدان مبتلا میباشد و در هیچ کشور و از زبان هیچ سیاستمدار و اقتصاد دان بدان اشاره ای نمیشود و یکنوع سانسور پست مدرنیست بر آن حاکم میباشد ازدیاد بیش از اندازه جمعیت و انفجار جمعیت در تمام نقاط کره زمین میباشد ، واقعیت موجود در دنیای گلوبالیستها اینست که آنقدر جمعیت را اضافه کنید که خود بخود تمامی مفاهیم ارزشمند بشری از جمله بنیان خانواده ، احترام و حفظ سنتها در فرهنگهای گوناگون ، ارزش قائل شدن به طبیعت ، و صدها مورد دیگر که امروز شاهد کم رنگتر شدن این ارزشها بخصوص در شهرهای بزرگ و کوچک هستیم از بین بروند و انسانی جدید که در یک روند طبیعی در محیط رشد خود تبدیل به نوعی رباط شود و به هر سو که جریان حاکم بر اقتصاد جهان مایل باشد او را رهنمون شود . بقول مثلی قدیمی که میگفت کعبه و بت خانه بهانه است ، مقصود تویی ! امروز هم علی رغم اعتراضات به بعضی از امور که به جیب مردم مربوط میشود ولی ریشه این اعتراضات نه آن است که ادعا میکنند بلکه مجموعه ای از نابسامانیهای تحمیل شده از سوی چپ مدرنیست شده به جهان میباشد . از بنگلادش تا امریکا و از ژاپن تا بورکینو فاسو هزاران بنگاه گلاه برداری زیر نام دانشگاه تاسیس شده با چند هدف معین اول پول پارو کردن قشر فاسد مافیایی که در حول هر دانشگاهی بطور اجتنابناپذیر بوجود آمده و با نشان دادن سراب به میلیونها جوان تشنه و جویای آینده ای روشن ضمن اینکه چهار تا شش سال جیب آنها را میزنند تحت نام شهریه ترم و…. در آخر در ازای گرفتن چندین هزار دلار از هر یک به آنها یک ورق پاره ای بی ارزش تحویل داده میشود که تازه شروع دوندگی و سرگردانی از آنجاست ! ما اینجا سخن از استثناها نمی کنیم بلکه صحبت از ماسه ( انبوه ) میکنیم ! ولی تا به کی ملتها و جوانان در این دایره شیطانی بدور خود خواهند چرخید ؟! و تا به کی سر ملتها را اینگونه گرم و شیره میتوان مالید ؟! در همین جوامع کشورهای به اصطلاح ثروتمند دولتهای لیبرال و پست مدرن با زور پمپاژ پول زیر عناوین دهان پر کن در واقع بزور جامعه را تحت کنترل دارند و لی سئوال اینجاست تا چه زمانی سیستم حاکم بر جهان قادر به سرویس دادن به بیش از ۸ میلیارد و در آینده ای نه چندان دور بیش از ۱۲ میلیارد خواهد بود ؟! آیا در بضاعت کره خاکی ما میباشد که به میلیاردها نفر آب سالم و مواد غذایی سالم و هوا اوووو…. بدهد ؟! گمان نکنم پس انتظارات بشر امروزی را باید کنترل کرده و از سطح خواسته های غیر معقولش کاست ، اینکار در حال شرف انجام است و کاری از دست گلوبالیسم و چپ مدرن ساخته نیست جبری است که خارج از حیطه تسلط انسانها میباشد و…..