بر اساس آخرین آمارهای منتشر شده از سوی بانک مرکزی، بزرگترین حجم فرار سرمایه در تاریخ ایران طی دهه جاری صورت گرفته و رقمی حدود ۱۰۰ میلیارد دلار سرمایه از کشور خارج شده است.
آمارهای بانک مرکزی نشان از آن دارد که طی ۱۵ سال گذشته رقم خالص حساب سرمایه ایران چیزی نزدیک به منفی ۱۶۵ میلیارد دلار بوده و این رقم به معنای اینست که در این ۱۵ سال، حداقل ۱۶۵ میلیارد دلار سرمایه از ایران خارج شده است.
این برآورد در گزارشی از سوی وبسایت «نود اقتصادی» صورت گرفته و در ادامه آن آمده: «آمارهای بانک مرکزی نشان میدهد طی سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۸ فقط در دو سال ۱۳۸۳ و ۱۳۹۳ رقم خالص حساب سرمایه ایران مثبت و در ۱۳ سال این رقم منفی بوده است؛ به طوریکه این میزان از مثبت ۷.۳ میلیارد دلار در سال ۱۳۸۳ به منفی ۲۵ میلیارد دلار در سال ۱۳۸۹ رسیده، در سالهای ۹۱ و ۹۲ حدود منفی ۹ میلیارد دلار بوده و در سال ۱۳۹۳ به مثبت ۵۵۹ میلیون دلار رسیده است.
این میزان در سالهای بعد همچنان روند منفی خود را ادامه داده و بین سالهای ۹۵ تا ۹۷ حدود منفی ۱۶ تا منفی ۱۹ میلیارد دلار بوده و در سال ۱۳۹۸ با بهبود ۹.۳ میلیارد دلاری به منفی ۶.۷ میلیارد دلار رسیده است.»
مسعود خوانساری رئیس اتاق بازرگانی نیز مردادماه جاری در توئیتی به خروج سرمایه از کشور اشاره کرده و نوشته بود: «در مجموع ۹ سال معادل ۹۸.۴ میلیارد دلار و بطور متوسط سالیانه ۱۱ میلیارد دلار سرمایه در هر سال، از اقتصاد ایران خارج شده. تنها در سال ۹۶، خالص حساب سرمایه بیش از ۱۹ میلیارد دلار منفی شده است. واقعا «به کجا چنین شتابان؟»
در مجموع ۹ سال معادل ۹۸.۴ میلیارد دلار و به طور متوسط سالیانه ۱۱ میلیارد دلار سرمایه در هر سال، از اقتصاد ایران خارج شده. تنها در سال ۹۶، خالص حساب سرمایه بیش از ۱۹ میلیارد دلار منفی شده است. واقعا «به کجا چنین شتابان؟»
چرا!!! #خروج_سرمایه pic.twitter.com/WW49jpak3u— masoudkhansari (@masoudkhansari) August 6, 2020
مواردی چون «اقتصاد فاسد و رانتی»، «ریسک بالای سرمایهگذاری»، «قوانین سختگیرانه و مجوزهای پیچیده»، «رکود تورمی» و «کاهش پیدرپی ارزش پول ملی» از جمله انگیزههایی هستند که صاحبان سرمایه را به خروج دارایی خود از کشور ترغیب میکنند.
بر اساس آمارها فرار سرمایه از کشور در دولتهای نهم و دهم به ریاست محمود احمدینژاد سرعت گرفته اما در دولت روحانی نیز به شتاب بیشتری ادامه داشته است. این در حالیست که با آغاز دولت حسن روحانی و امضای برجام، برخی امیدوار بودند آرامش و ثبات به اقتصاد کشور بازگردد که اینطور نشد.
دولت روحانی اما تلاش کرد برخی آمارها بطور شفاف اعلام نشود تا شاید تشدید بحرانهای اقتصادی کمتر نمایان شود. از جمله «تدابیر» دولت این بود که بانک مرکزی از انتشار سالانه و فصلی برخی شاخصها و آمارها از جمله نرخ تورم و حتی برای مدتی آمار حساب سرمایه منع شد!
محمدرضا پورابراهیمی رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی فروردین سال ۹۷ در مصاحبهای با خبرگزاری مجلس اعلام کرد در سال ۹۶ حدود ۳۰ میلیارد دلار ارز از کشور خارج شده است. خبر خروج سرمایه ۳۰ میلیارد دلاری از کشور، آنچنان سهمگین بود که برخی دولتیها سعی کردند این خبر را ناشی از سوگیری آماری معرفی کنند؛ اما چندی بعد صندوق بینالمللی پول در گزارش دورهای خود از اقتصاد ایران، میزان خروج سرمایه از ایران را حدود ۲۷ میلیارد دلار برآورد کرد که نشان یمداد آمار ارائه شده از سوی محمدرضا پورابراهیمی نیز واقعیت داشته است.
هرچند مشخص نیست بیشترین مقصد سرمایههای خارج شده از ایران، کدام کشورها و هر کدام به به چه میزانی است، اما آمارهای فصلی دیگر کشورها بیانگر روند «جدی» و «نگرانکننده» خروج سرمایه از کشور است.
به تازگی ارقام مرکز آمار ترکیه که مربوط به هفتماهه سال جاری میلادی است، نشان میدهد ایرانیها با وجود شیوع ویروس کُرونا، تا کنون با خرید ۳۱۶۸ فقره ملک، رتبه اول خرید ملک در ترکیه را به دست آورده و از شهروندان عراقی نیز سبقت گرفتهاند!
بر اساس این آمار، در بین شهروندان خارجی، ایرانیها در کمتر از چهار سال، دوهزار و ۷۲۱ شرکت در ترکیه تأسیس کرده و ۱۳هزار و ۳۵ فقره ملک نیز در این کشور خریدهاند. در این میان، املاک و مستغلات موجب خروج رقمی در حدود ۶۲۰ میلیون دلار از کشور به این مقصد شدهاند؛ خبری که به خوبی نشان میدهد روند خروج سرمایه به مقصد جذاب ترکیه رو به فزونی است و باید برای آن چاره اندیشید.
علی فرنام کارشناس حوزه مسکن و شهرسازی درباره آمار بالای خرید ملک در ترکیه از سوی ایرانیان گفته است: «در رابطه با ترکیه، بیشتر بحث فرار سرمایه از کشور مطرح است و نهفقط خروج سرمایه از کشور به قصد املاک. با شرایطی که کشورهای همسایه و رقیب ایران برای جذب سرمایه و تسهیل قوانین سرمایهگذاری خارجی ایجاد کردهاند، جذابیت خروج سرمایه از کشور افزایش مییابد.»
این کارشناس با بیان اینکه از این طریق بهراحتی ارز از کشور خارج میشود، گفته که «این امکانات ثباتی را برای سرمایهگذاران ایجاد میکند که در بلندمدت بتوانند از نوسانات بازار داخلی ایران عبور کنند. به نظر میرسد انگیزه اصلی، اقتصادی باشد که به دلیل ریسکهایی که در داخل کشور ممکن است متوجه سرمایههای آنها شود، ترجیح میدهند در کشوری با ریسک کمتر سرمایهگذاری کنند.»
یکی از نکات قابل توجه اینست که مهاجرت نیروهای متخصص و تحصیلکرده از ایران پا به پای فرار سرمایه از کشور در حال وقوع است. اثرات خالی شدن ایران از سرمایههای نقدی و معنوی میتواند تا چند دهه آینده بر اقتصاد و توسعه ایران سایه بیاندازد.
احسان سلطانی اقتصاددان و تحلیلگر اقتصادی در اینباره گفته است: «وقتی ناامنی، بحران و بیثباتی اقتصادی در کشور ایجاد میشود مهاجرت نیز افزایش پیدا میکند گفت: به دلیل مهاجرت است که شخص خانهاش را میفروشد و در جایی مثل ترکیه خانه میخرد یا کالا صادر میکند و ارز را برنمیگرداند.»
به عقیده این اقتصاددان نیروی انسانی ماهر و متخصص ایرانی به دلیل این شوکهای ارزی و ناامنیهای اقتصادی در حال مهاجرت است، اینها سرمایههای مهمتری از ارز و کالا و… هستند.
احسان سلطانی افزوده است: «با شوکهای ارزی که اتفاق میافتد تشکیل سرمایه ثابت در کشور افت چشمگیری داشته؛ در بخش تولیدی و صنعتی سرمایهگذاریهای ما در حال مستهلک شدن هستند، توان تولیدی و رقابتی ما به شدت کاهش پیدا کرده، یکی از عوامل اصلی این موضوع قیمت بالای ارز است که باعث میشود سرمایهگذاری بهصرفه نباشد.»
این اقتصاددان تاکید کرده که فعالیتهای صنعتی و تولیدی صرفه اقتصادی ندارند، چون هزینه سرمایهگذاری بسیار بالاست و به دلیل نرخ بالا و غیرواقعی دلار، فرد باید تا دو برابر بیشتر سرمایهگذاری کند.
احسان سلطانی معتقد است: «امروز ما اقتصادی داریم که به شدت وامانده، به شدت سقوط کرده و به شدت عقبمانده است و بر اساس پیشبینیهای انجام شده تا سال ۱۴۰۴ وضعیت اقتصاد نمیتواند به حالت ۱۰ سال پیش برگردد، علت اصلی آنهم شوکهای ارزی، غارت اقتصاد توسط خصولتیها و برخی بانکهای خصوصی است. سهم تشکیل سرمایه ثابت به اضافه سهم دولت به اضافه سهم مردم (بخش خصوصی) از اقتصاد به ۷۰ درصد رسیده است، ۳۰ درصد از آن نیست! این ۳۰ درصد به کجا میرود؟ این همان چیزی است که به اسم سرمایه در حال خارج شدن از کشور است.»
در مورد آذریها ، آقا و یا خا؛نم محترم ، من حرف شما را قبول دارم ، ولی در این مورد با خود آذریها حرف زده اید ؟ از آنها بپرسید نظرشان چیست ؟ !!! از یک آذری بپرسید به نظرش چند در سد ایرانیها ترک هستند ، ببینید چ پاسخی میدهد ! از یک باسوادش هم بپرسید !
ایرانیها تنها ملتی هستند که قهرمانانه جلوی اعراب ایستادند و پارس ماندند . یاد آوری کنم که هر چهار خلیفه به دست ایرانیان کشته شدند . ولی به هر حال بخشی از ایرانیان اسلام را پذیرفتند ( در آن زمان دینهای ابراهیمی مد بود ! ) . تمام ( تکرار میکنم ، تمام ) بزرگان ایرانی پس از آمدن اسلام در زمان سنی بودن ایرانیان بوده ( فردوسی بزرگ ، خیام ، حافظ ، سعدی ، مولوی ، وووووووو ). مغول ها را که مسلمان کرد ؟ ایرانیان ، ترک ها را که مسلمان کرد ؟ ایرانیان .
به استقبال آن یارو فقط آذریها نرفتند ، ولی بسیاریشان از هم وطن های آذری شایعه بودند ! رئیس کنونی شان از کجاست ؟
کیهان لندن نظریه های راه حلی را ، یا پیشگویی در باره آینده را با این روند حال حاظر منتشر میکند و کارش عالیست . شما چه راه حلی دارید ؟ کشور به سمت نامعلومی پیش میرود ، ۴۱ سال گذشته کابوس بوده ولی بوده ! شما چه میگویید ، فقط ۴۱ سال دیگر صبر نکنید !
در پایان باید بگویم خیلی گفته ها ملاها را به خنده می اندازد ، حرفهای شما هم از آن جمله است . رویاهای خوش ببینید !
مسائل وگرفتاریهای امروزی ایران را با هزیانهای «نژادی» تعبیر وتفسیر کردن نهایت بی حرمتی به ملت کهنسال ایران است ؛ آذری ها را که ازاصیل ترین ایرانیان هستند «ترک» نامیدن وآذرآبادگان را که درداستانهای حماسی یشتهای اوستا جزو «سرزمینهای خوشبخت آریائی » نامیده شده است به ترکها دادن نهایت نا آگاهی از تاریخ واز سرگذشت تاریخی واساطیری مردم ایران است.
آیا از بد روزگار وبا «مسلمان» شدن به زورشمشیرعربها ، ایرانیها «عرب» شدند که بهمان دلیل زبان آذری ها شبیه زبان ترکها شده , آذری ها «ترک» شده اند — و آیا جماعت میلیونی که درفرودگاه مهرآباد درسال۵۷ به پیشواز ملای متحجری بنام روح اله خمینی رفته بودند همه شان «آذری» بودند؟
وارد کردن هزیانهای نژادی و«قومی» به مبارزات مدنی وسیاسی درحال اوج گیری مردم ایران که بطور یکپارچه بپا خاسته اند ، خیانت به میهن وبه هم میهنان نامیده میشود که معلوم نیست به چه دلیل کیهان لندن آنها را در این صفحهٔ خود منعکس نموده است.
به حرفهای دختر آبی فکر کنید: اگر ایران توسط یک نیروی اجنبی ( شاید منظورش فرنگی است ، مانند ژاپن و کره جنوبی که تحت اداره کامل آمریکاییها پس از جنگ دوم جهانی درامد ) وضعش بهتر نمیبود ؟
پاسخ را همه میدانیم . واقعیت یک چیز است ، خیالبافی و ایده آلیست بودن ( مانند بدون استثنا همه چپ ها ، همه مذهبی ها ی مخالف رژیم !!!!! همه جمهوری خواه ها و همه در کل ضد شاهنشاهی ها ) چیزی دیگر . ملاهای خرف از این در هم ریختگی پارس ها ، کردها ، ترک ها ، ووووو سود میبرند و با تمام استعداد کالتی ، سکتی و نامیمون و نجس انیران خود تمام ا’ن جایی را که ایران نامیده میشد به قعر سوراخ مستراح تاریخ میبرند.
ولی داد و بیداد آنهایی که این حلقه شوم را در ایران با هراس از تجزیه حفظ میکنند خنده ای تلختر از گریه است . کدام ایران ؟ شاید آن منطقه ای که در کریدور شوم ش’یعه افراطی محو شد را میگویید ؟
ابا توجه به در هم ریختگی وحشتناکی که در ما هست : پارسها بسیار از نظر فکری در هم ریخته اند ، کردها هم به همان درد گرفتارند . اگر حتی ده در سد جمعیت ۵۵ میلیونی پارس و ۶ میلیونی کرد بر میخاست به زعم ناسیونالیستی ، کار این کالت شوم تمام بود . ترک ها اما ، بدبختانه به مسلمانی به چشم هویت هم ( بر عکس پارسها و کرد ها ) نگاه میکنند و این یک نقطه ضعف بزرگ در برخورد با این کالت شوم است . بقیه هم عددی نیستند و سرکوبشان را رژیم برای صبحانه روی سفره میگذارد .
با این که پیش میرویم و در خلا یک نیروی انبوه قهری ملی ، دو چشم انداز از دور به نظر می آید : عاقبت به تنگ آمدن کردها و جلب پشتیبانی آمریکا برای کمک از دست ای بختک شوم خلاص شدن و به اقلیم کردستان ملحق شدن و تشکیل یک کردستان کشوری ، و همچنین به تنگ آمدن آذری های پان ترکیست و قدرت گرفتن ( با جلب پشتیبانی همه جهان ترک و حامیانشان ) و ملحق شدن به آذربایجان شمالی ، و سپس پارسها میمانند و این بختک شوم به امید سرنگونیشان ( با کمک گرفتن از دنیا بویژه آمریکا ) و تشکیل دوباره کشور پارس و زندگی در صلح با همسایگان . این سناریو بوقوع خواهد پیوست ، کی ، چگونه ، باید دید کی به تمامی ملاهای کثیف حاکم بنیه ایران سابق !!! و کریدور شایعه فعلی را کاملا تخلیه میکنند . استعدادشان را در این …….. ه کاری دست کم نگیرید .
با سپاس از “بهرام پارسی” گرامی که متین و روان می نویسد.کتاب دو قرن سکوت استاد که خواندنی ست و نکات آموختنی بسیار دارد ولی تحقیقات اخیر نشان داده که در همان دو قرن اولیه تازیان چه شورش ها و سرکوب های خونین صورت گرفته است. در همدان بعد از سرکوب قیام جنازه های مردم به قدری زیاد است که تدفین نمی کنند و با ریختن خاک به روی اجساد تپه درست می شود.
وقتی که کشورهای همسایه و رقیب ایران – کشورهایی که «صاحب دارند» – برای جذب سرمایه خارجی، قوانین سرمایهگذاری خارجی را تسهیل میکنند؛ و حتی برترین اقتصادها، کانادا و آمریکا، با پاداش حق شهروندی، سعی در جذب سرمایهگذاری خارجی دارند؛ کشور «بی صاحب» ما سعی در دفع سرمایهگذاری دارد – سرمایهها و مغزها را فراری میدهد.
اگر ایران استعمار شده بود؛ اگر ایران توسط نیروی اجنبی اشغال شده بود؛ آیا وضعاش بهتر نمیبود؟
آخوندها باقیمانده لشکر اعراب هستند.
اگر بدانیم که مهاجرت نیروی انسانی بالای ۱۰ درصد است و به این نکته توجه داشته باشید که تنها ۱۳ درصد جامعه دارای هوش بالاتر از ۱۱۵ هستند ، متوجه عمق فاجعه می شویم.از ایرانیان ِ هوشمند و خلاق سلب تابعیت می شود ( به همین حرف های اخیر حجاریان که جنایتکار حرفه ای ده ی ۶۰ بوده مراجعه شود) و به قاتلین و مزدوران ِ آدمکش افغانی تابعیت ایران داده می شود .فاجعه اینجا است .
درست است در هر کشوری فساد وجود دارد و انسان موجودی است همیشه درگیر خیر و شر اما این دلیل نمی شود که مردم به پرستش مردگانی بپردازند که وقتی زنده بودند جز کشتار هنری نداشتند .کافی است به آیات مدنی قران و زندگی پیامبر در مدینه و کتاب ها و احادیث شیعه نگاه کنید .کافی است نگاهی به کارنامه ی این مقدسان داشته باشیم .جز تروریسم (جهاد و النصر بالرعب) ، اجرای حدود وحشیانه و ضدانسانی ، تحقیر و بردگی زنان و وحشی گری چیزی در کارنامه ی آن مقدسان کذایی می بینیم.
در واقع این مکتب تروریست پرور هزار و چهارصد سال است که انسان هایی که تنها به دنبال معنویت هستند را به مشتی تروریست و متجاوز و راهزن تبدیل می کند .
برای شناخت اسلام کافی است فقط و فقط سوره ی توبه را بخوانیم و تفسیر المیزان آن را مطالعه کنیم .همان موقع درک خواهیم کرد نخستین دستور العمل تروریستی در النصر بالرعب توسط قاتلان و جنایتکارانی نوشته شده است که استاد تمام تروریست های عالم در همه ی اعصار بوده اند . هولناک ترین آیه همان آیه ای است که از کشتار اهل کتاب می گوید .
قَاتِلُوا الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَلَا یُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا یَدِینُونَ دِینَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ حَتَّىٰ یُعْطُوا الْجِزْیَهَ عَنْ یَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ
آیه ۲۹ سوره توبه
(ای اهل ایمان) با هر که از اهل کتاب (یهود و نصاری و مجوسی) که ایمان به خدا و روز قیامت نیاورده و آنچه را خدا و رسولش (محمد بن عبدالله)حرام کرده حرام نمیدانند و به دین حق (دین اسلام) نمیگروند قتال و کارزار کنید تا آنگاه که با دست خود با ذلت و تواضع جزیه دهند.
در تفسیر المیزان بیان شده که اهل کتاب در جامعه ی که مورد هجوم مسلمانان قرار گرفته سه راه حل دارند :
۱-یا کشته شوند و زنان و دخترانشان برای بردگی جنسی و تجاوز و فروش اسیر شوند.
۲-یا تسلیم شوند و به ذلت و خاری از آنها جزیه گرفته شود
۳-یا مسلمان شوند
این همان روشی است که محمد و علی و باقی یارانشان با یهود بنی قریظه کردند .این همان کارهایی است که با ما کرده و می کنند .نگاه کنید به کتاب دوقرن سکوت که کاملا مستند است به منابع تاریخی خود مسلمانان .این وحشتناک است که بردگی ملت ایران و نابودی ایران و خاورمیانه از ۱۴۰۰ سال پیش تا امروز بر اساس آیاتی تروریستی نظیر این آیه است .
به همین دلیل برای نجات بشریت باید هم با تروریست ها و نظام تروریستی اسلامی مبارزه کرد و هم ریشه ی تروریسم اسلامی-شیعی را خشکاند .
شاخصها و نشانههای «اقتصاد توحیدی»:
اقتصاد فاسد و رانتی؛ ریسک بالای سرمایهگذاری؛ قوانین سختگیرانه و مجوزهای پیچیده تولید؛ رکود تورمی و کاهش پیدرپی ارزش پول ملی؛ روند «جدی» و «نگرانکننده» خروج سرمایه؛ منع انتشار شاخص نرخ تورم و آمار حساب سرمایه؛ ناامنی، بحران و بیثباتی اقتصادی؛ شوکهای ارزی و ناامنیهای اقتصادی؛ هزینه سرمایهگذاری بسیار بالا
نتیجه:
– اقتصادی به شدت وامانده، به شدت سقوط کرده و به شدت عقبمانده
– فرار سرمایه – معادل با ۳۰ درصد از اقتصاد کشور
– مهاجرت نیروهای متخصص و تحصیلکرده از کشور – فرار مغزها، هزینهای به غایت بیشتر از جنگ هشت ساله با عراق
یکی از از رئیس جمهور بنیصدر بپرسه: تا «جامعه بی-طبقه توحیدی» چقدر فاصله داریم؟
بچه آخوند