Page 12 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۷۳ (دوره جديد
P. 12

‫خود بر جای گذاشت که بنا بر شرایط‬          ‫داریوشهمایونروزنام ‌هنگاریبرجسته‪،‬‬                                                                        ‫صفحه ‪ - Page 12 - 12‬شماره ‪173‬‬
                                         ‫موجود در خاورمیانه‪ ،‬بسیاری از آنها‬        ‫نظری ‌هپردازی جستجوگر و نوجو‪ ،‬و‬                                                                           ‫جمعه ‪ 19‬تا پنجشنبه‪ 25‬مردادماه ‪1397‬خورشیدی‬
                                         ‫همچنان معتبرند و گویی همین امروز‬          ‫سیاستمداری مل ‌یگرا و میه ‌ندوست‬
                                         ‫نگاشته شده‌اند‪ .‬مقالات قدیم ‌یوی‬          ‫بود که بر نقش موثر ایران در مناسبات‬       ‫دو قرن فراز و نشیب مطبوعات در ایران (‪)81‬‬
                                         ‫در دهه‌های سی تا پنجاه خورشیدی‬
                                         ‫همچنین بازتاب مستند موقعیت‬                     ‫منطق ‌های و جهانی آگاهی داشت‪.‬‬                          ‫( کیهان لندن شماره ‪) 1262‬‬
                                         ‫سیاسی و اجتماعی ایران هستند‪.‬‬              ‫وی سال‌های طولانی در روزنامه‌های‬
     ‫داریوش همایون‬                       ‫از همین رو ما به بازنشر گلچینی از‬         ‫معتبر ایران قلم زد و از بنیانگذاران‬               ‫احمد احـرار‬                   ‫انگلیسی به سوی رشت‪ ،‬دولت‬                ‫با مراجعت احمدشاه از سفر اروپا‪،‬‬
                                         ‫آثار داریوش همایون می‌پردازیم که‬          ‫اصلی روزنامه‌ی «آیندگان» بود‬                                                    ‫وثو ‌قالدوله را بر آن داشت که با دولت‬   ‫و مخالفت وی با تفویض اختیارات تام‬
‫(‪۵‬مهر‪،۱۳۰۷‬تهران‪۸-‬بهمن‪،۱۳۸۹‬ژنو)‬           ‫در سال‌های تبعید پس از انقلاب ‪۵۷‬‬          ‫که صفح ‌ه‌ای نوین در تاریخچه‌ی‬                ‫به این شرح امضا و مبادله شد‪:‬‬      ‫جدید روسیه وارد مذاکره شود و از‬         ‫به رئی ‌سالوزرا‪ ،‬اختلاف دربار و دولت‬
                                         ‫با کیهان لندن نیز همکاری نزدیک‬            ‫روزنامه‌نگاری ایران گشود‪.‬همایون‬           ‫= با احتراز کامل از هر گونه‬           ‫وخامت اوضاع بکاهد‪ .‬درین شرایط‪،‬‬          ‫از پرده بیرون افتاد و مخالفان قرارداد‬
                                         ‫داشت‪ .‬مقالاتی که در این ستون‬              ‫مهارت روزنامه‌نگاری و تسلط خود‬            ‫تبلیغات‪ ،‬و عدم اجرای اصول کمونیزم‬     ‫جنگلی‌ها نیز فرصت یافتند قوای‬           ‫جر ‌یتر شدند‪ .‬از طرفی نورمن‪ ،‬وزیر‬
                                         ‫م ‌یخوانید‪ ،‬از آرشیو کیهان لندن‬           ‫بر زبان فارسی را با ایده‌های سیاسی‬        ‫از قبیل مصادره اموال و الغای مالکیت‪،‬‬  ‫پراکندۀ خود را سر و سامان بخشیده‬        ‫مختار جدید انگلستان نیز فضای‬
                                                                                   ‫خویش در هم آمیخت و از دهه‌ی ‪۳۰‬‬            ‫حکومت جمهوری موقت اعلام شود‪.‬‬                                                  ‫سیاسی ایران را برای ادامۀ حمایت‬
                                                             ‫انتخاب شد‌هاند‪.‬‬       ‫خورشیدی به این سو‪ ،‬نوشت ‌ههایی از‬         ‫= هدف جمهوری‪ ،‬فت ‌ح تهران‬                           ‫به صحنه باز گردند‪.‬‬        ‫از وثو ‌قالدوله مساعد نم ‌ییافت‪ .‬او در‬
                                                                                                                             ‫خواهد بود و پس از ورود به تهران‬       ‫در سازماندهی چری ‌کهای جنگل‪،‬‬            ‫گزارش محرمان ‌هاش به لندن اظهار‬
‫سودای آزاد کردن گذشته‬                                                                                                        ‫و تأسیس مجلس مبعوثان‪ ،‬هر نوع‬          ‫احسان‌الله خان (دوستدار) یکی از‬         ‫عقیده کرد که «دوران سودمندی‬
                                                                                                                             ‫حکومتی که نمایندگان مردم تصویب‬        ‫اعضای کمیتۀ مجازات که از تهران‬          ‫نخست‌وزیر کنونی برای ما به سر‬
‫کیهان لندن شماره ‪ 30 - 1152‬فروردی ‌نماه ‪1386‬‬                                                                                                                       ‫گریخته و در گیلان به جنگلی‌ها‬           ‫رسیده است و تصور م ‌یکنم منافع‬
                                                                                                                                     ‫کردند در ایران برقرار شود‪.‬‬    ‫پیوسته بود‪ ،‬میرزا کوچک خان را‬           ‫انگلستان را در ایران با روی کار آوردن‬
      ‫که خود ندارند نشان م ‌یدهند‪.‬‬       ‫بوديم‪.‬همانطورکهمي­دانيدعضوشورای‬           ‫اگر آلما ‌نها شکست در جنگ دوم‬             ‫= مقدرات انقلاب حکومت‬                                                         ‫دولتی دیگر بهتر بتوان حفظ کرد‪».‬‬
‫ما همه ـ هر که ناراضی است و‬              ‫انقلاب بوديم و يک حضور دائمی تقريبا‬       ‫جهانی را لازم داشتند تا شهامت روبرو‬       ‫جمهوری موقت مطلقاً به دست‬                                 ‫یاری م ‌یداد‪.‬‬       ‫نورمن‪ ،‬به روی کار آمدن کسانی‬
‫انديشه هم می‌کند ـ از انقلاب و‬           ‫در آنجا وجود داشت‪ .‬لاکن يک حالت‬           ‫شدن با گذشته و آزاد کردن خود را از‬        ‫ایرانیان سپرده شود و دولت شوروی از‬    ‫موجباتی فراهم شد که میرزا‬               ‫چون مشیرالدوله که از وجاهت‬
‫جمهوری اسلامی در ‌سهائی گرفته­‬           ‫ناباوری و بهت بر همه ما حاکم بود‪ .‬من‬      ‫آن بيابند‪ ،‬ما انقلاب اسلامی را برای آزاد‬  ‫هرگونه مداخله خودداری کند‪ .‬بدون‬       ‫کوچک خان به انزلی برود و فرمانده‬        ‫ملی برخوردار بودند نظر داشت‪ .‬اما‬
‫ايم؛ نشانه ديگری بر اجتناب پذيری‬         ‫چيزیبگويمکهشايدشماتعجبکنيد‪.‬‬               ‫کردن گذشت ‌ههای خود داريم‪ .‬آلما ‌نها‬      ‫اجازه و تصویب حکومت انقلابی ایران‬     ‫ناوگان سرخ را ملاقات کند‪ .‬ورود‬          ‫لرد کرزن همچنان بر تقویت دولت‬
‫آن انقلاب و اين رژيم‪ .‬از اين در ‌سها‪،‬‬    ‫من تا مدتی حتی بعد از آنکه‪ 22‬بهمن‬         ‫خيره در آنچه کرده بودند‪ ،‬در مسئوليت‬       ‫هیچ قشون‌ خارجی (زائد بر قوای‬         ‫میرزا به بندر‪ ،‬اهالی را که نگران تسلط‬   ‫موجود و حمایت از وثو ‌قالدوله تأکید‬
‫دگرگون کردن گفتمان و نظرگاه‬              ‫گذشته بود‪ ،‬بارها به اين فکر افتادم که‬     ‫ملی‪ ،‬نگريستند و پيش تاختند‪ .‬ما در‬         ‫موجود دو هزار نفری) حق ورود به‬        ‫بالشوی ‌کها بر گیلان بودند امیدوار‬      ‫م ‌یورزید‪ .‬او در پاسخ نورمن نوشت‪:‬‬
‫(پرسکتيو) هنـوز به انـدازه کافی‬          ‫ما خوابيم يا بيدار و تلاش م ‌یکردم‬        ‫انديشهپاکشوئیگذشت ‌ههایخوددرجا‬            ‫ایران نداشته باشد‪ .‬مخارج قشون‬         ‫کرد و به هیجان آورد‪ .‬بندر را چراغانی‬    ‫«با نظری که در تلگراف مورخ پانزدهم‬
‫گرفته نشده است ولی پاره­ای از ما‬         ‫که از خواب بيدار نشوم که اگر خواب‬         ‫م ‌یزنيم و واپس­تر م ‌یافتيم‪ .‬در يک سو‬    ‫دو هزار نفری که پشتیبان انقلاب‬        ‫کردند و آذین بستند و احساسات‬            ‫ژوئن خود ابراز کرد‌هاید موافق نیستم‬
‫يک درس را بيش از اندازه گرفته اند‪:‬‬       ‫هستم اين روياهای طولانی که لابد‬           ‫انقلابيان ما‪ ،‬بيشترينشان‪ ،‬با چشمان‬        ‫خواهد بود به عهده حکومت انقلابی‬       ‫شدیدی بروز دادند که روس‌ها را‬           ‫و تصور می‌کنم نخست‌وزیر فعلی‬
‫تفاوت گذاشتن ميان مبارزه و انقلاب‪.‬‬       ‫بعدش اگر آدم بيدار شود نخواهد بود‬         ‫نيم بسته به پيام ‌دهای آنچه کردند‪ ،‬به‬                                           ‫متوجه ساخت با یک قهرمان ملی‬             ‫بهترین کسی است که م ‌یتواند از‬
‫از چهار پنج دهه پيش گرو‌ههای روز‬         ‫ديگر ادامه نکند‪ .‬اين قدر مسئله برای‬       ‫«محصولات فرعی» انقلاب شکوهمند‬                                  ‫ایران است‪.‬‬       ‫سر و کار دارند و از وجود او م ‌یتوانند‬  ‫قرارداد دفاع و آن را حفظ کند‪ .‬ازین‬
‫افزونی که به دلائلی کامل ًا پذيرفتنی‪،‬‬                                              ‫(به گفته يکی از سران انقلابی که هنوز‬      ‫= دولت شوروی هر مقدار اسلحه‬           ‫برای حرکت جدا سری استفاده کنند‪.‬‬         ‫گذشته‪ ،‬در حال حاضر کسی را برای‬
‫اگرچه به بهان ‌ههای خردگريز مانند‬                       ‫ما شگفت آور بود‪».‬‬          ‫با سربلندی از مردم طلبکاری م ‌یکند)‬       ‫و مهمات که دولت انقلابی ایران تقاضا‬   ‫فرماندهان روسی در منزل شهردار‬           ‫جانشینی او سراغ نداریم‪ .‬راجع به‬
‫مخالفت با اصلاحات ارضی و حق‬              ‫اکنون آيا نمی­توان گفت که اگر رژيم‬        ‫م ‌ینگرند و بهر ترفند زبانی ـ از جمله‬     ‫کند به این دولت تسلیم خواهد کرد‪.‬‬      ‫انزلی با میرزا کوچ ‌کخان و همراهان‬      ‫پیشنهاد مندرج در تلگراف بیستم‬
‫رأی زنان و اصلاحات اجتماعی ديگر‪،‬‬         ‫پادشاهی بجای تسليم به نير‌وهای‬            ‫تغييرنامآنانقلابـم ‌یکوشندگذشته‬           ‫= کالای بازرگانان ایرانی که در‬        ‫او دیدار و از آنها برای بازدید ناوگان‬   ‫ژوئن شما (مبنی بر روی کار آوردن‬
‫به مبارزه روی آوردند‪ .‬آنها با نظامی‬      ‫انقلابی‪( ،‬و نيرو‌های انقلابی بجای‬         ‫خود را از پيامد‌هايش آزاد کنند؛‬           ‫بادکوبه ضبط شده و کلیه تأسیسات‬                                                ‫مشیرالدوله)‪ ،‬حقیقت این است که‬
‫هم اصلاحگر و توسعه انديش و هم‬            ‫تسليم به خمينی) و بجای سپردن‬              ‫سهم خود را در آن بزرگ بدارند و از‬         ‫تجارتی روسیه تزاری در ایران به‬                      ‫سرخ دعوت کردند‪.‬‬           ‫نسبت به صلاحیت این شخص شک‬
‫استبدادی و دچار فساد‪ ،‬و ناتوان از‬        ‫تصميم گيری به حکومت کارتر‪،‬‬                ‫دنبال ‌ههايشرویبگردانند‪.‬اگرهمفشار‬         ‫حکومت جمهوری واگذار خواهد شد‪.‬‬         ‫بر ر و ی کشتی « کو ر سک »‬
‫گشودن تناقضات خويش‪ ،‬مخالف‬                ‫م ‌یايستاد و از کشور دفاع م ‌یکرد؛ و‬      ‫واقعي ‌تهایبيستسیسالهگذشتهاز‬              ‫بدین سان‪ ،‬جنگلی‌ها پس از‬              ‫مذاکراتی بین فرمانده چریک‌های‬
‫بودند ـ چنانکه حق هر کسی است‬             ‫اگر با چنان وضعی دست کم بجای‬              ‫اندازه نگرش گزينشی و هميشه حق‬                                                   ‫جنگل و فرمانده ناوگان سرخ صورت‬
‫که در هرجا با هرچه بخواهد مخالف‬          ‫گروه ناتوان کارتر‪ ،‬گروه کارديده فورد‬      ‫به جانب ما درگذرد‪ ،‬آنچه را کرد‌هاند‬
‫باشد و از در مبارزه درآيد‪ .‬آن مخالفان‬    ‫در امريکا بر سر کار م ‌یبود خامنه ا ‌یها‬  ‫اجتناب ناپذير‪ ،‬و در حد «قضای‬              ‫ایران ـ سرخ‪،‬روزنامه ارگان جمعیت انقلاب سرخ در گیلان‬
‫ب­یاثری جبهه ملی را بهانه روی آوردن‬                                                ‫آسمـانکهديگرگوننمی­شد»بشمارند‪.‬‬
‫به کارزار مسلحانه و مبارزه انقلابی‬          ‫خوابش را نيز همچنان نمی­ديدند؟‬         ‫در سوی ديگر طيف‪ ،‬آنها که‬                  ‫دو سال به رشت بازگشتند و در‬           ‫گرفت اما به نتیجه نرسید زیرا طرفین‪،‬‬     ‫و تردید فراوان دارم زیرا سیاستگری‬
‫ساختند و بی­اثری خود را با پيوستن‬        ‫ما در اينجا نيازی نداريم که به‬            ‫بيشترين سهم را در انقلاب داشتند‬           ‫تظاهراتی که ترتیب داده شد‬             ‫گرچه توافق داشتند که زمان برای‬          ‫است ضعیف‌النفس و آن اعتماد و‬
‫به اردوی اسلامی جبران کردند‪ .‬آنها‬        ‫ادبيات پشيمانی که در اين بيست و‬           ‫زيرابيشتريناسبابقدرتدردستشان‬              ‫اعلامیه‌ای انتشار دادند که در آن‬      ‫حرکت انقلابی در ایران مساعد‬             ‫اطمینانی را که در این مقطع زمانی‬
‫ارتجاع لنينی را به اسلاميان وام دادند‬    ‫چند سال بخش قابل ملاحظه­ای از‬             ‫بود‪ ،‬با چشمانی گشاده بر پيام ‌دها‪،‬‬        ‫آمده بود‪« :‬مطابق این بیانیه عموم‬      ‫است و م ‌یباید دست به کار شد‪ ،‬اما‬
‫و ارتجاع مذهبی را از آنان گرفتند و در‬    ‫بايگانی تاريخی ما شده است بنگريم‪.‬‬         ‫و کمابيش بسته بر عوامل انقلاب‬             ‫رنجبران و زحمتکشان ایرانی را‬          ‫دربارۀ شکل قیام و شعارها و کیفیت‬            ‫ضرورت دارد‪ ،‬القاء نم ‌یکند ‪»...‬‬
‫آن ترکيب ناخجسته به انقلاب اسلامی‬        ‫يک پشيمان را از نسل انقلاب نمی­‬           ‫م ‌ینگرند؛ يک گذشته را به ياری نشان‬       ‫متوجه می‌سازد که ‪ 1‬ـ جمعیت‬            ‫آن همفکر نبودند‪ .‬روس‌ها انقلاب‬          ‫متعاقباً در همان روز که این‬
                                         ‫توان يافت که از «خود» سه دهه‬              ‫دادنسياه ‌یهایگذشتهایديگرـکه‬              ‫انقلاب سرخ ایران اصول سلطنت‬           ‫کمونیستی را توصیه م ‌یکردند و حال‬       ‫تلگراف مخابره شد (‪ 23‬ژوئن ‪)1919‬‬
         ‫(بهمن بعديشان) رسيدند‪.‬‬          ‫پيششسربلندباشد‪.‬مانن ‌دهایانقلابی‬          ‫از شوربختی و ناشايستگی ملی ما تا‬          ‫را ملغی کرده‪ ،‬جمهوری را رسماً‬         ‫آن که میرزا کوچ ‌کخان مرد مذهبی‬         ‫تلگراف دیگری از لندن به دست‬
‫همه کوشش‌های امروز آنان بر‬               ‫سربلند از انقلاب شکوهمند و بی­اعتنا‬       ‫اکنون و آينده نا معلوم کشيده است ـ‬        ‫اعلام می‌نماید‪ 2 .‬ـ حکومت موقت‬        ‫بود و به کمونیسم عقیده نداشت‪ .‬او‬        ‫وزیر مختار رسید که در آن‪ ،‬وزیر‬
‫ضرورت و اجتناب ناپذيری مبارزه‬            ‫به «محصولات فرعی» را ديگر تنها‬            ‫سپيدکاریم ‌یکنند‪.‬درسرديگرطيف‬              ‫جمهوری حفاظت جان و مال اهالی‬          ‫می‌گفت مردم ایران از انگلیسی‌ها‬         ‫امور خارجه با توجه به خطر تهدید‬
‫استوار است که کسی درباره­اش‬              ‫در «طبقه جديد» اسلامی در سرتاسر‬           ‫نيز همين ترفند در کار هست‪ .‬پيش از‬         ‫را به عهده می‌گیرد‪ 3 .‬ـ هر نوع‬        ‫نفرت دارند و از حکومتی که به وسیله‬      ‫بالشویک‌ها در شمال ایران‪ ،‬از‬
‫ترديدی نم­یتواند بکند‪ .‬موضوع آن‬          ‫گرو ‌ههای برخورداران م ‌یتوان يافت‪.‬‬       ‫انقلاب را برای سپيدکاری انقلاب خود‬        ‫معاهده و قراردادی را که به ضرر‬        ‫انگلستان حمایت م ‌یشود ناراض ‌یاند‪،‬‬     ‫تفویض اختیارات به رئیس‌الوزرا‬
‫است که آيا هر مبارز ­های م ‌یبايد با آن‬  ‫ديگراناگرازتئور ‌یهایتوطئهوافسانه‬         ‫سراسر به سياهی م ‌یآلايند‪ .‬هيچ کس‬         ‫ایران‪ ،‬قدیماً و جدیداً‪ ،‬با هر دولتی‬   ‫اما به مسلک اشتراکی هم تسلیم‬            ‫جانبداری م ‌یکرد‪« :‬با توجه به تهدید‬
‫روحيه‪ ،‬شعا‌رها و بويژه رهبری باشد؟‬       ‫مقدر بودن انقلاب دست بردارند از بند‬       ‫مسئول «آدمی» که در آن دوران بود‬           ‫منعقد شده لغو و باطل می‌داند‪ 4 .‬ـ‬     ‫نم ‌یشوند و انقلابی در ایران موفق‬       ‫کنونی بالشوی ‌کها از شمال‪ ،‬نم ‌یشود‬
‫امروز آنان کارزار مسلحانه و انقلاب را‬    ‫گذشت ­هشان آزادتر خواهند شد ـ مقدر‬        ‫و تصمي ‌مهائی که گرفت نيست؛ همه‬           ‫حکومت موقت جمهوری‪ ،‬همه اقوام‬          ‫می‌شود که رنگ ملی و مذهبی‬               ‫وثوق‌الدوله را ملامت کرد که چرا‬
‫در شرايطی به مراتب بدتر و بی­رحمانه­تر‬   ‫وجود ندارد و هر چه در دست انسان‬           ‫يا ناگزير بودند يا قربانی اوضاع و احوال‪.‬‬  ‫بشر را یکی دانسته تساوی حقوق‬                                                  ‫این همه برای گرفتن اختیارات‬
‫از گذشته رد م ‌یکنند و پاره­ای از ترس‬    ‫است م ‌یتواند صور ‌تهای گوناگون با‬        ‫يا همه کرد‌هها و تصمي ‌مها و پيشکش‬        ‫دربارۀ آنان قائل و حفظ شعائر‬                              ‫داشته باشد‪.‬‬         ‫تام پافشاری می‌کند‪ .‬احتمالاً او به‬
‫انقلاب تا پای سازشکاری م ‌یروند‪ .‬آن‬      ‫نتايج گوناگون به خود گيرد‪ .‬رويداد هر‬      ‫کردن کشور به انقلاب درست م ‌یبود‬          ‫اسلامی را از فرایض خود می‌داند‪».‬‬      ‫مذاکرات‪ ،‬در نخستین روز بدون‬             ‫این اختیارات نیاز دارد تا بتواند با‬
‫روز هم م ‌یتوانستند اندکی از گرمای‬       ‫چه بزرگ­تر‪ ،‬تابعی از عوامل پرشمارتر‬       ‫و هر چه گناه است به گردن انقلابيان‬        ‫هیأت دولت انقلابی نیز بدین شرح‬        ‫اخذ نتیجۀ پایان گرفت و ادامۀ آن‬         ‫قاطعیت عمل کند و پاره‌ای عناصر‬
‫انقلابی بکاهند‪ .‬مسئله در آد ‌مها و‬       ‫با نتايج گوناگو­نتر است‪ .‬اين اجتناب‬       ‫و امريکا و بريتانياست؛ يا هيچ گزينش‬                                             ‫به روز بعد موکول شد‪ .‬برخی از‬            ‫آشوبگر را که در صدد برهم زدن نظم‬
‫روحي ‌ههاست‪ .‬اگر امروز م ‌یشود جور‬       ‫پذيری رويدا‌دها چندان است که يکی‬          ‫ديگری جز تسليم شدن به رهبری‬                            ‫تعیین و معرفی شد‪:‬‬        ‫همراهان میرزا کوچ ‌کخان او را به‬        ‫عمومی هستند سرجایشان بنشاند‪ .‬از‬
‫ديگری رفتار کرد‪ ،‬آن روز آسا­نتر‬          ‫از وظايف تاريخ را نشان دادن اينکه‬         ‫آخوند نمی بود و حکومت چار ­های جز‬                                               ‫محافظ ‌هکاری متهم م ‌یکردند و بر سر‬     ‫این جهت تا زمانی که جناب اشرف‬
‫م ‌یشد‪.‬اين نياز به توجيه خود‪ ،‬به آزاد‬    ‫رويدا‌دهام ‌یتوانستبهگونهياگون ‌ههای‬      ‫اشتباهاتی که روي داد‪ ،‬برای تسليم‬          ‫سرکمیسر و کمیسر جنگ ـ میرزا‬           ‫آن بودند که هر گاه میرزا با رو ‌سها‬     ‫وثوق‌الدوله آماده است در کارهای‬
‫کردن گذشته از پيام ‌دهايش‪ ،‬در قلب‬        ‫ديگری باشد دانسته اند‪ .‬تاريخنگار‬          ‫شدگان نمی­گذاشت‪( .‬تاليران اشتباه را‬                                             ‫به توافق نرسید‪ ،‬احسا ‌نالله خان را که‬   ‫مهم مملکتی با شما مشورت کند‬
‫ب ­یاثری بسياری از نير‌وهای سياسی قرار‬   ‫نقش عوامل مهم يک رویداد را بررسی‬          ‫از جنايت‪ ،‬و از خيانت ـ که به گفته او‬                                  ‫کوچک‬      ‫افکار تندتری داشت جلو بیندازند و‬        ‫و در عین حال مواظب است که‬
‫دارد‪ .‬گذشته را از پيام ‌دهايش نم­یتوان‬   ‫م ‌یکند و نشان م ‌یدهد که گاه يک‬           ‫موضوع زمان است ـ بدتر م ‌یشمرد‪).‬‬                                               ‫به رهبری قیام برگزینند‪ .‬اما روز بعد‪،‬‬    ‫جانب احتیاط را از دست ندهد‪،‬‬
‫جدا کرد زيرا يک فرايند است‪ .‬بی آن‬                                                  ‫اما همين بس است که در هر دو‬               ‫کمیسر داخله ـ میرشمس‌الدین‬            ‫در حالی که مذاکرات روال پیشین را‬        ‫مشکل بتوان نظر شاه را قبول کرد‬
‫گذشته چنان پيام ‌دهائی نم­یبود‪ .‬اگر از‬     ‫تصادف چه پيام ‌دهائی داشته است‪.‬‬         ‫سوی طيف دمی از خود بپرسند که‬                                                    ‫م ‌یپیمود‪« ،‬اورجو نیکیدزه» یکی از‬       ‫که مدعی است تفویض اختیارات تام‬
‫پيام ‌دهایاقداماتگذشتهخودخشنود‬           ‫نبرد «پلاسی» در سده هژدهم در‬              ‫اگر به آن دوران بر م ‌یگشتند آيا همان‬                   ‫وقاری (وقار السلطنه)‬    ‫یاران لنین و از رهبران با نفوذ حزب‬      ‫به نخست‌وزیر عواقب ناگواری به بار‬
‫نيستيم ناچار به اين معنی است که‬          ‫سرنوشت امپراتوری مغول هندوستان‬            ‫گونه رفتار م ‌یکردند و اگر رويکرد و‬                                             ‫کمونیست با کشتی جنگی از بادکوبه‬
‫ديگر آن گونه رفتار نخواهيم کرد‪ .‬ولی‬      ‫تعيين کننده بود‪ .‬در آن نبرد نير‌وهای‬      ‫رفتار متفاوتی م ‌یداشتند نتيجه باز‬        ‫کمیسر خا ر جه ـ سید جعفر‬              ‫رسید و مذاکرات را از ب ‌نبست رهانید‪.‬‬                       ‫خواهد آورد‪».‬‬
‫اين گريزی از موضوع بيش نيست‪ .‬اگر‬         ‫انگليسی قدرت آتش کمتری داشتند‪.‬‬            ‫همان م ‌یشد؟ خود اينکه ما از امری‬                                               ‫اورجو‪ ،‬پس از آن که نظریات‬               ‫تلگراف لرد کرزن به تازه‌ترین‬
‫رويکرد ما همان باشد که در گذشته بود‬      ‫ولی در آستانه نبرد باران سختی‬             ‫پشيمان شويم برای برباد دادن همه‬                       ‫(محسنی صومع ‌هسرایی)‬      ‫طرفین را شنید به طرفداری از میرزا‬       ‫تحولات گیلان وتشکیل دولت‬
‫باز در اوضاع و احوال ديگری اشتباهات و‬    ‫درگرفت و باروت توپچيان هندی نم‬            ‫استدلا ‌لها در باره لازم بودن يا اجتناب‬                                         ‫کوچ ‌کخان‪ ،‬راهی را که او پیشنهاد‬        ‫جمهوری به ریاست میرزا کوچ ‌کخان‬
‫کوتاه ‌یهای تازه از ما سر خواهد زد که‬    ‫برداشت‪ .‬توپچيان بريتانيائی به فرمان‬       ‫ناپذير بودن آن امر بس است‪ .‬پشيمانی‬        ‫کمیسر مالیه ـ محمدعلی پیربازاری‬       ‫می‌کرد برای رسیدن به هدف راه‬
‫برهمانروالگذشت ‌ههایماخواهدبود‪،‬‬          ‫«لرد کلایو» باروت خود را خشک‬              ‫به معنی پی بردن به امکان رفتار و‬                                                ‫درست تشخیص داد و توافقنام ‌های‬                        ‫در رشت اشاره دارد‪.‬‬
‫هرچند امکان تکرار همان اشتباهات و‬        ‫نگه داشتند و پس از ايستادن باران‬          ‫رويکرد متفاوت در گذشته است؛ به‬            ‫کمیسر قضائی ـ محمود آقا طلوع‬                                                  ‫پیاده شدن سربازان ارتش سرخ در‬
‫کوتاه ‌یهای گذشته را نخواهيم داشت‪.‬‬       ‫نبرد نابرابر را بردند‪ .‬اين درست است‬       ‫اين معنی است که م ‌یشد از رويدادی‬                                                                                       ‫بندر غازیان و عق ‌بنشینی نیروهای‬
‫برای آنکه آينده­ای متفاوت و مايه‬         ‫که بريتانيا تمدنی بسيار پيشرفته­تر‬        ‫جلوگيری کرد‪ .‬اينکه کسانی شب و‬                            ‫(مدیر روزنامه طلوع)‬
‫خشنودیداشتهباشيمم ‌یبايدگذشته‬            ‫داشت ولی با يک فرمانده هندی ديگر‬          ‫روز از تبهکاری و ناشايستگی گروه‬
‫خود را بازنگری کنيم‪ .‬رويگرداندن‬          ‫چنان کشور پهناوری را به چنان آسانی‬        ‫فرمانروای بيست و هشت سال گذشته‬            ‫کمیسر پست و تلگراف ـ آقا نصرالله‬
‫ساده از گذشته ب­ینقادی و تحليل آن‬                                                  ‫م ‌یگويند‪ ،‬از رژيمی برخاسته از انقلاب‬
‫رفع تکليفی بيش نيست‪ .‬پشيمانی اگر‬                            ‫نمی­شد گرفت‪.‬‬           ‫و حکومتی که اختيار و رهبريش مانند‬                         ‫(برادر محمود طلوع)‬
‫چيزی بيش از يک احساس مزاحم‬               ‫موضوع اين نيست که کسانی‬                   ‫خود انقلاب از آغاز در دست آخوند‬
‫گاهگاهی باشد به معنی باز نگری‬            ‫از پشيمانی و انتقاد ازخود ديگران‬          ‫بود‪ ،‬و آنگاه به کسی که انقلاب را نالازم‬   ‫کمیسر فوائد عامه ـ محمدعلی‬
‫انتقادی کردا‌رهای پيشين است؛ يک‬          ‫بستانکاری کنند‪ .‬اگر آن ديگران به‬          ‫دانستهخردهم ‌یگيرند‪،‬خبرازپشيمانی‬
‫پالايش درونی است و شخص را‬                ‫ريشه درخت زدند آن کسان نيز بر‬             ‫آنان م ‌یدهد‪ ،‬اما پشيمانی را تا پايانش‬                                 ‫خمامی‬
‫انسان تازه­ای خواهد کرد‪ .‬ما نه تنها‬      ‫سر شاخ بن م ‌یبريدند‪ .‬کسی جز آنها‬         ‫نم­یروند‪ .‬اگر بتوانند گامی ديگر پيش‬
‫م ‌یبايد گفتمان و نظام ارز ‌شهای تازه‬    ‫که هيچ نکردند و نم­یکنند از گنداب‬         ‫بگذارند معمای سياسی و اخلاقی خود‬          ‫کمیسر معارف و اوقاف ـ حاجی‬
‫ای داشته باشيم دستکار ‌یهائی را در‬       ‫انقلاب اسلامی پاک بدر نيامده است‬          ‫و فصل تازه­ای را در پرورش سياسی‬
‫رويکرد خود نيز لازم داريم ـ پيش از‬       ‫و با «شستن در دريای هفتگانه» نيز‬                                                                 ‫محمدجعفر (کنگاوری)‬
‫همه اين احساس حقمداری ‪self‬‬               ‫در نخواهد آمد‪ .‬آزاد کردن خود از‬                       ‫ملت ما خواهند گشود‪.‬‬
‫‪righteousness‬؛ اين ب­یمدارائی که‬         ‫گذشته‪ ،‬به جای آزاد کردن گذشته‬             ‫درباره اجتناب پذير بودن انقلاب‬            ‫کمیسر تجارت ـ ابوالقاسم فخرائی‬
‫در نزد قهرمانان آزاديخواهی نه کمتر‬       ‫خود‪ ،‬برعکس اعتباری به دست درکاران‬         ‫گفتاوردی از خامنه ای شايد بسنده‬
‫از ديگران ديده م ‌یشود؛ اين حالت‬         ‫خواهد بخشيد که اکنون تنها در دايره‬        ‫باشد‪ .‬او در مصـاحبه­ای با اطلاعات‪،‬‬
‫شخصی دادن به اصولی­ترين و عمومی­‬         ‫تنگ همفکران و بی سودمندی لمس‬              ‫در سال ‪ 1362‬و به مناسبت سالگرد‬
‫ترين مسائل‪ .‬دست و پا زد ‌نها برای‬        ‫پذيری‪ ،‬به درجاتی برخوردارند‪ .‬ما بسيار‬     ‫‪ 22‬بهمن چنين م ‌یگويد‪« :‬ما در يک‬
‫آزاد کردن گذشته نيز از همين رويکرد‬       ‫چنينتجربه­ایراشاهدبوده­ايم‪.‬هرکه‬           ‫حالت بهت بوديم‪ .‬درحالی که در همه‬
                                         ‫در برابر مردم ايستاده است و در صدد‬        ‫فعالي ‌تهای آن روزها طبعاً ما داخل‬
                  ‫حقمدار م ‌یآيد‪.‬‬        ‫پاکشوئی خود نبوده در پيشگاه افکار‬
                                         ‫عمومی سربلندتر آمده است‪ .‬مردم‬
                                         ‫استعداد بالائی در ستودن فضيل ‌تهائی‬
   7   8   9   10   11   12   13   14   15   16   17