Page 14 - (کیهان لندن - سال سى و هفتم ـ شماره ۲۷۵ (دوره جديد
P. 14

‫صفحه ‪ - Page 14 - 14‬شماره ‪1۷41‬‬
                                                                                                                                                                 ‫جمعه ‪ ۳۱‬مردادماه تا پنجشنبه‪ ۶‬شهریورماه ‪۱۳۹۹‬خورشیدی‬

‫میان ما رد و بدل شد و ناامید کاخ‬        ‫یادداشتهای آیتاللهزاده اصفهانی‪ :‬انقلاب محنتبار (‪)16‬‬                                                                                                              ‫= مصطفی خمینی از‬
                                                                                                                                                                                                         ‫برخورد آیتالله حکیم و‬
‫سعدآباد را ترک گفتم‪ .‬در حقیقت این‬                                                                                                                                                                        ‫اطرافیانشباخمینیشکایت‬
                                                                                                                                                                                                         ‫داشت و به من گفت آنها‬
‫ملاقات یکی از عللی بود که منجر به‬                                                                                                                                                                        ‫پدرم را ویرانکننده اسلام‬
                                                                                                                                                                                                         ‫و نابودکننده حوزه علمیه‬
‫جدائی دائمی بین من و شاه و سپس‬
                                                                                                                                                                                                                           ‫میدانند‬
‫ترک گفتن ایران شد‪ .‬با توجه به اینکه‬     ‫به عنوان یکی از فقهای اسلام صریح ًا اعلام‬
                                         ‫میکنم که ولایت فقیه یک بدعت است‬                                                                                                                                 ‫ناگزیریم در اینجا مقایسهای میان‬
‫جزئیات مذاکره با شاه را در یادداشتهای‬                                                                                                                                                                    ‫گفتههایخمینیدربارهشاههنگامیکه‬
                                                                                                                                                                                                         ‫رهبری مخالفت با او را به عهده داشت و‬
‫خود تحت عنوان «ایران در یکربع‬                                                                                                                                                                            ‫کردار او پس از برکناری شاه و به دست‬
                                                                                                                                                                                                         ‫گرفتن قدرت به عمل آوریم تا خواننده‬
‫قرن» منتشر نمودهام لزومی به تکرار‬                                                                                                                                                                        ‫گرامی به ماهیت مردی که مسلمانان‬
                                                                                                                                                                                                         ‫را فریب داده است و وعدههای دروغین‬
            ‫آن نمیبینم‪.‬‬                                                                                                                                                                                  ‫او درباره آینده درخشان‪ ،‬پی ببرد‪:‬‬
                                                                                                                                                                                                         ‫‪۱‬ـ خمینی در رژیم گذشته همواره‬
‫در تابستان‪ ۱۹۶5‬خمینی وارد عراق‬                                                                                                                                                                           ‫از قانون اساسی انتقاد میکرد و آن‬
                                                                                                                                                                                                         ‫ماده قانونی را که میگفت «سلطنت‬
‫شد و من که در آن هنگام در شهر نجف‬                                                                                                                                                                        ‫ودیعه الهی است که او را از طریق اراده‬
                                                                                                                                                                                                         ‫ملت به شاه تفویض نموده است» مورد‬
‫بسر میبردم تا کاظمین به استقبال او‬                                                                                                                                                                       ‫تمسخر قرار میداد ولی اکنون در بند‬
                                                                                                                                                                                                         ‫یکصد و دهم قانون اساسی جمهوری‬
‫رفتم و به وی خوشآمد گفتم و به‬           ‫عنوان «انقلاب محنت بار» به چاپ رسید که به‬    ‫گرفت و لباس روحانیت را تا پایان عمر بر تن‬     ‫آیتالله حاج سید ابوالحسن اصفهانی‪ ،‬تا‬                                  ‫اسلامی میگوید‪« :‬ولایت فقیه سلطۀ‬
                                        ‫سرعت نایاب شد و دسترسی بدان آسان نیست‪.‬‬                                              ‫داشت‪.‬‬  ‫زمانی که از جهان رفت (نهم ذیالحجه ‪/1365‬‬                               ‫الهی است که از طریق اراده ملت به ولی‬
‫اتفاق به زیارت ائمه اطهار به سامراء‬     ‫نسخهای از این کتاب نایاب را یکی از دوستان‬                                                  ‫سیزدهم آبان ‪ )13۲5‬رئیس حوزه و اعلم علمای‬
                                        ‫دراختیار ما گذارده است که با سپاس از ایشان‪،‬‬  ‫او که از نزدیک شاهد تحرکات آیتالله خمینی‬      ‫شیعه و مرجع مسلم تقلید شمرده میشد‪.‬‬                                              ‫فقیه تفویض شده است»‪.‬‬
‫رفتیم و در بین راه درباره ناراحتیها‬     ‫بخشهایی از آن در چند شماره به نظر خوانندگان‬  ‫در عراق و سپس تحولات منجر به روی کار‬          ‫نوۀ او‪ ،‬دکتر سید موسی اصفهانی علاوه بر‬                                ‫‪۲‬ـخمینیدرنطقهایخوداختیارات‬
                                        ‫عزیز و علاقمندان به آشنائی بیشتر با حقایق‬    ‫آمدن وی در ایران بود‪ ،‬یادداشتهایی ارزنده‬      ‫تحصیلات حوزوی و کسب اجازۀ اجتهاد‪ ،‬از‬                                  ‫شاه را به عنوان فرمانده عالی نیروهای‬
‫و فشارهائی که در ترکیه بر وی وارد‬                                                    ‫راجع به این وقایع به زبان عربی از خود باقی‬    ‫دانشگاه سوربن پاریس در رشته فلسفه دکترا‬                               ‫مسلح و عزل و نصب وزیران و تعیین‬
                                                                     ‫تاریخی میرسد‪.‬‬   ‫گذاشته است‪ .‬ترجمۀ فارسی این یادداشتها با‬                                                                            ‫رئیس دیوانعالی کشور مورد حمله قرار‬
‫شده بود و چگونه ترکها او را وادار به‬                                                                                                                                                                     ‫میداد و اینک ماده یکصد و یازدهمین‬
                                                                                                                                                                                                         ‫قانون اساسی جمهوری اسلامی وی‬
‫خلع لباس روحانیت و در سر کردن‬                                                                                                                                                                            ‫میگوید‪ :‬آیتالله امام خمینی فرمانده‬
                                                                                                                                                                                                         ‫عالی نیروهای مسلح است و حق‬
‫کت و شلوار هنگام خروج از منزل به‬                                                                                                                                                                         ‫تعیین رئیس دیوانعالی کشور و عزل‬
                                                                                                                                                                                                         ‫و نصب وزیران را دارد و تأیید ریاست‬
‫بهانه جلوگیری از شناخته شدن نموده‬                                                                                                                                                                        ‫جمهوری پس از انتخاب وی از طرف‬

            ‫بودند سخن میگفت‪.‬‬                                                                                                                                                                                                 ‫ملت با اوست‪.‬‬
                                                                                                                                                                                                         ‫‪۳‬ـ خمینی شاه را به خاطر دخالت‬
‫چند روز پس از ورود به نجف‬                                                                                                                                                                                ‫در امور کشور مورد حمله قرار میداد‬
                                                                                                                                                                                                         ‫و خاندان سلطنت و اطرافیان آنان را‬
‫فرزندش مصطفی نزد من آمد و درباره‬                                                                                                                                                                         ‫متهم به بازیچه قرار دادن سرنوشت‬
                                                                                                                                                                                                         ‫کشور و مردم و سوءاستفاده از اموال‬
‫وضع پدر و گرفتاریهای مالی وی با‬                                                                                                                                                                          ‫ملت مینمود ولی خود او پس از بدست‬
                                                                                                                                                                                                         ‫گرفتن قدرت همان راه را پیموده و‬
‫من سخن گفت‪ ،‬من نامهای برای‬                                                                                                                                                                               ‫فرزندش احمد و سایر افراد خانوادهاش‬
                                                                                                                                                                                                         ‫در سوءاستفاده و بازی با مقدرات کشور‬
‫آقای سیدعباس مهری یکی از علمای‬                                                                                                                                                                           ‫از روش سلفهای خود خاندان پهلوی‬
                                                                                                                                                                                                         ‫پیروی مینمایند‪ .‬به عقیده آگاهان به‬
‫برجسته کویت که هم اکنون در شهر‬                                                                                                                                                                           ‫امور ایران و نزدیکان رژیم سرسپردههای‬
                                                                                                                                                                                                         ‫احمد در بانکهای سوئیس از صدها‬
‫قم بسر میبرد و مقامات کویتی به خاطر‬
                                                                                                                                                                                                                  ‫میلیون دلار تجاوز میکند‪.‬‬
‫روابط وی با خمینی او را تبعید نمودهاند‬                                                                                                                                                                   ‫‪۴‬ـ خمینی در نطقهای خود هیأت‬
                                                                                                                                                                                                         ‫حاکمه رژیم سابق را مورد حمله قرار‬
‫نوشته و از او خواستم از نظر مالی به‬                                                                                                                                                                      ‫میداد و آنان را نورچشمیهائی توصیف‬
                                                                                                                                                                                                         ‫مینمود که تنها شرط احراز مقام آنها‬
‫خمینی کمک نماید زیرا وی با رهبران‬                                                                                                                                                                        ‫وفاداری و اطاعت کورکورانه از شاه‬
                                                                                                                                                                                                         ‫بوده و اینک خمینی شخصاً تنها شرط‬
‫روحانی مخالف شاه در ارتباط بود‪ ،‬در‬                                                                                                                                                                       ‫اشغال پستهای حساس در جمهوری‬
                                                                                                                                                                                                         ‫او را وفاداری و بردگی از شخص وی و‬
‫نتیجه آقای مهری کمکهای مالی لازم‬
                                                                                                                                                                                                                        ‫ولایت فقیه میداند‪.‬‬
‫را برای خمینی ارسال داشت‪.‬‬                                                                                                                                                                                ‫‪ 5‬ـخمینیدرنطقهایخودتشکیل‬
                                                                                                                                                                                                         ‫احزاب دولتی در دوران شاه را مورد‬
‫در اینجا بار دیگر تکرار میکنم که‬                                                                                                                                                                         ‫حمله و تمسخر قرار میداد و آنان را‬
                                                                                                                                                                                                         ‫از احزاب غیرقانونی به شمار میآورد‬
‫خمینیتنهارهبرروحانینبودکهباشاه‬                                                                                                                                                                           ‫و انتخابات پارلمانی را جعلی قلمداد‬
                                                                                                                                                                                                         ‫میکرد و اینک خود او پس از در دست‬
‫مخالفت مینمود بلکه دیگران نیز بودند‬                                                                                                                                                                      ‫گرفتن قدرت به اطرافیان خود دستور‬
                                                                                                                                                                                                         ‫تشکیل حزب جمهوری اسلامی (حزب‬
‫که در همان راه قدم گذاشته بودند و با‬                                                                                                                                                                     ‫حاکم) را داده و همانطور که حزب حاکم‬
                                                                                                                                                                                                         ‫در زمان شاه در انتخابات دست میبرد و‬
‫زندان و شکنجه و تبعید مواجه شدند‬                                                                                                                                                                         ‫یا اکثریت پارلمانی پیروز میشد‪ ،‬حزب‬
                                                                                                                                                                                                         ‫جمهوری اسلامی نیز در انتخابات تقلب‬
‫منتها وقتی که خمینی به قدرت رسید‬                                                                                                                                                                         ‫نموده و با اکثریت پیروز گردیده است‪.‬‬
                                                                                                                                                                                                         ‫‪۶‬ـ خمینی شاه را متهم میساخت‬
‫هر یک از یاران مبارز را به نحوی از بین‬                                                                                                                                                                   ‫که عمال او برای سرکوبی تظاهرات‬
                                                                                                                                                                                                         ‫از چوب و چماق استفاده میکنند و‬
‫برد‪ .‬مثل ًا آیتالله شریعتمداری در خانه‬                                                                                                                                                                   ‫اینک خود از سلفش پیشی گرفته‬
                                                                                                                                                                                                         ‫و افراد حزبالله را برای خفه کردن‬
‫خود زندانی است‪ .‬آیتالله خاقانی نیز‬      ‫اکنون زنده و در شهر قم به سر میبرد‬      ‫و ظلم و ستم نباشد» و هنگام شهادت‬         ‫مورد تمسخر قرار میداد و او را دروغگو‬    ‫را در حالی که جامهدان پر از تریاک‬       ‫صداهای مخالفین و سرکوب تظاهرات‬
                                        ‫و از روحانیون برجسته آن شهر است‬         ‫فرزند ارشد وی یعنی پدرم در نجف‬           ‫فریبکار توصیف مینمود ولی اکنون‬          ‫همراه داشت در فرودگاه دوسلدورف‬          ‫و اجتماعات با چوب و چماق و گاهی‬
‫در خانه خود تحت نظر است‪ .‬آیتالله‬        ‫آمده بود‪ .‬البته هرگز فکر نمیکردم‬        ‫اشرف‪ ،‬در حین برگذاری نماز مغرب و‬         ‫خود خمینی هنگامی که مردم چنین‬           ‫بازداشت نمود و بدینترتیب خداوند‪،‬‬        ‫سلاحهای آتشین به طرف آنان گسیل‬
                                        ‫که سرنوشت روزی ملت ایران را‬             ‫عشاء به دست یک نفر روحانینما که‬          ‫ادعاهائی را به او نسبت میدهند و از‬      ‫منافقان را رسوا میکند تا برای دیگران‬    ‫میدارد همانگونه که در حق مجاهدین‬
‫قمی که مدت ‪ ۱۴‬سال زندانی شاه بود‬        ‫بازیچه خود قرار دهد و کسی را که با‬      ‫استعمار او را از شهر قم برای ارتکاب این‬  ‫آن بالاتر‪ ،‬میگویند معجزات و کرامات‬                                              ‫و غیره نمودند و هفتاد دانشجو را در‬
                                        ‫دست خودم غذا و آب میدادم حاکم‬           ‫جنایت فرستاده بود‪ ،‬آیتالله پدربزرگم‬      ‫او بیش از حضرت رسول اکرم است‬                                ‫عبرتی باشند‪.‬‬        ‫داخل دانشگاه تهران به قتل رسانیدند‪.‬‬
‫همان سرنوشت رقتبار را دارد‪ .‬آیتالله‬     ‫مطلق آن نماید‪ .‬و آن در تابستان سال‬      ‫قاتل را مورد عفو قرار داد و گفت‪« :‬برای‬                                           ‫‪۹‬ـ خمینی در اغلب نطقهای خود‬             ‫‪7‬ـ خمینی از مطبوعاتی که سیاست‬
                                                                                ‫پیشوای مسلمانان جائز نیست که از‬                    ‫لبخند رضایتآمیز میزند‪.‬‬        ‫از اعدام قاچاقچیان مواد مخدر در‬         ‫شاه را مورد انتقاد قرار میدادند و در‬
‫زنجانی که مدت ‪ 7‬سال در زندان شاه‬                              ‫‪ ۱۹55‬بود‪.‬‬         ‫یکی از افراد امت خود قصاص نماید‬                                                  ‫زمان شاه انتقاد میکرد و میگفت‬           ‫نتیجه به دستور وی تعطیل شدند‬
                                        ‫پس از آن‪ ،‬ایران را برای نیل درجه‬        ‫هر چند که فرزندش را با ظلم و ستم‬                     ‫من و خمینی‬                  ‫این بهانهای است که شاه برای اعدام‬       ‫حمایت مینمود ولی هنگامی که به‬
‫به سر برده بود اینکه خانهنشین است‪.‬‬      ‫دکترا در فلسفه از دانشگاه سوربون‬        ‫کشته باشد»‪ .‬و با خط خود خطاب به‬                                                  ‫مخالفین خود میآورد و تأکید میکرد‬        ‫قدرت رسید دهها روزنامه را به خاطر‬
                                        ‫فرانسه ترک نمودم و من نخستین‬                                                     ‫لازم دانستم این فصل را به کتاب‬          ‫که اسلام مجازات اعدام را در حق‬          ‫انتقاد از سیاست خود تعطیل و از‬
‫به هر حال به داستان خمینی و‬             ‫مجتهدی بودم که با داشتن تحصیلات‬                                                  ‫اضافه نمایم تا خواننده گرامی یا مورخان‬  ‫قاچاقچیان مواد مخدر جایز نمیداند‪،‬‬       ‫آن بالاتر روزنامههای معتبری مانند‬
                                        ‫عالیه در فقه اسلامی برای کسب علوم‬                                                ‫تاریخ ایران تصور نکنند که مؤلف این‬      ‫ولی پس از به دست گرفتن قدرت بیش‬         ‫اطلاعات و کیهان را به کلی مصادره‬
‫کمکهائی که در ایام اقامتش در نجف‬        ‫و دانش نوین به اروپا میرفتم‪ .‬در نتیجه‬                                                                                    ‫از یکهزار و سیصد نفر را به اتهام قاچاق‬  ‫نمود و آنها را به صورت شیپورهای‬
                                        ‫ارتباط من با خمینی قطع شد و در‬
‫به وی مینمودم باز میگردیم‪ .‬هرگاه‬        ‫خلال چهار سال مدت اقامت در اروپا‬                                                                                                     ‫مواد مخدر اعدام نمود‪.‬‬                    ‫تبلیغاتی خود درآورد‪.‬‬
                                                                                                                                                                 ‫‪۱۰‬ـ خمینی شاه را هنگامی که‬              ‫‪۸‬ـ خمینی اعضای خانواده شاه را‬
‫با مشکلی مواجه میشد راهحل آن‬                       ‫چیزی درباره او نشنیدم‪.‬‬                                                                                        ‫ادعا میکرد ایران به صورت چهارمین‬        ‫مورد حمله قرار میداد و متهم به قاچاق‬
                                        ‫در سال‪ ۱۹5۹‬به ایران بازگشتم و به‬                                                                                         ‫کشور نیرومند جهان در خواهد آمد و‬        ‫مواد مخدر مینمود‪ .‬ولی چند ماه پیش‬
‫را از من میپرسید‪ ،‬بارها یاران وی‬        ‫جرگه سیاست قدم گذاشتم و از طرف‬                                                                                           ‫اقتصاد آن از ژاپن درخشانتر خواهد‬        ‫پلین آلمان صادق طباطبائی داماد او‬
                                        ‫اهالی شهر خود به نمایندگی مجلس‬                                                                                           ‫شد به هذیانگوئی متهم میساخت‬
‫را به خاطر اینکه به طور قاچاق وارد‬      ‫شورای ملی انتخاب گردیدم‪ ،‬در دوران‬                                                                                        ‫در حالی که خود از هذیانگوئی پا‬
                                        ‫نمایندگی رهبری اقلیت را بر ضد دولت‬                                                                                       ‫فراتر نهاده است و گاهی ادعا میکند‬
‫عراق شده بودند از زندان آزاد نمودم‪.‬‬     ‫و رژیم به عهده داشتم و باز هم چیزی‬                                                                                       ‫که با ارتش بیست میلیونی خود با‬
                                        ‫راجع به خمینی نشنیدم‪ ،‬وظایفم مرا‬                                                                                         ‫آمریکا خواهد جنگید‪ ،‬گاهی تهدید‬
‫فرزندش مصطفی از من خواست که از‬          ‫حتی از فکر کردن به او بازداشته بود‪.‬‬                                                                                      ‫میکند که به منافع فرانسه در جهان‬
                                        ‫در این اثناء آیتالله بروجردی در سال‬                                                                                      ‫ضربه وارد خواهد ساخت و گاهی‬
‫دولت عراق تقاضا کنم یاران پدرش را‬       ‫‪ ۱۹۶۱‬در شهر قم درگذشت و نام‬                                                                                              ‫میگوید در ظرف یکسال یکصد هزار‬
                                        ‫رهبران تازه روحانیت بر سر زبانها افتاد‬                                                                                   ‫مدرسه در ایران ساخته شده و بالاخره‬
‫در اطراف شهر نجف آموزش نظامی‬            ‫ولی نام خمینی بین آنها نبود بلکه‬                                                                                         ‫جهانیان شنیدهاند که عراق را تهدید‬
                                        ‫کسانی بودند که تا حال همگی در قید‬                                                                                        ‫کرده است که پایتخت آن را ظرف‬
‫بدهند و این کار را انجام دادم‪ .‬تقاضای‬   ‫حیاتند مانند شریعتمداری‪ ،‬گلپایگانی‬                                                                                       ‫مدت چهار ساعت اشغال خواهد نمود‪.‬‬
                                                                                                                                                                 ‫‪۱۱‬ـ خمینی سیاست سرکوب‬
‫اسلحه نمود که آن را از مقامات مربوطه‬                           ‫و مرعشی‪.‬‬                                                                                          ‫شاه و به خصوص تصفیه مخالفین‬
                                        ‫چرخ زمانه به گردش درآمد و شاه‬                                                                                            ‫در خارج به دست ساواک را مورد‬
            ‫برایش فراهم ساختم‪.‬‬          ‫تقسیم اراضی بین روستائیان را اعلام‬                                                                                       ‫حمله قرار میداد ولی اکنون خمینی‬
                                        ‫کرد که در نتیجه آن گروههای بسیاری‬                                                                                        ‫همان روش را در پیش گرفته و پلیس‬
‫در سالهای نخست ورود خمینی‬               ‫منجمله روحانیون به مخالفت با وی‬                                                                                          ‫مخفی او خواهرزاده شاه را در پاریس و‬
                                        ‫پرداختند که خمینی به آنها ملحق‬                                                                                           ‫طباطبائی را در واشنگتن به قتل رسانید‬
‫به نجف با مخالفتهای حوزه علمیه‬          ‫شد و به چنان حماسهسرائی و جرأت‬                                                                                           ‫و سوءقصدهائی نسبت به دکتر شاپور‬
                                        ‫در کلام پرداخت که تعداد زیادی از‬                                                                                         ‫بختیار نخستوزیر دوران شاه و بنیصدر‬
‫نجف تحت ریاست آیتالله حکیم که‬           ‫مردم را پیرامون خود جلب نموده و‬                                                                                          ‫نخستین رئیسجمهوری‪ ،‬جمهوری‬
                                                                                                                                                                 ‫اسلامی و دکتر علی امینی نخستوزیر‬
‫ارتباط وثیقی با شاه داشت مواجه بود‪،‬‬                ‫باعث شهرت وی گردید‪.‬‬                                                                                           ‫اسبق و دیگران به عمل میآورد‪.‬‬
                                        ‫خمینی در روز ‪ ۱5‬خرداد ‪۱۳۴۲‬‬                                                                                               ‫‪۱۲‬ـ خمینی در اکثر نطقهای خود‬
‫و با توجه به اینکه بعضی از رندان و‬      ‫همراه با آیتالله قمی و آیتالله محلاتی‬                                                                                    ‫بر ضد شاه به مسأله خفقان و سرکوبی‬
                                        ‫و تعداد دیگری از روحانیون به دستور‬                                                                                       ‫اقلیتهای ملی در کشور اشاره مینمود‬
‫نزدیکان حکیم مزدور و عامل شاه بوده‬      ‫شاه بازداشت شد و برخورد خونینی‬                                                                                           ‫ولی اکنون خود او پس از به دست‬
                                        ‫میان مردم و رژیم به وقوع پیوست منتها‬                                                                                     ‫گرفتن قدرت دهها هزار نفر از اقلیتهای‬
‫و با ساواک شاه همکاری میکردند‬           ‫بازداشت خمینی و یارانش طولی نپائید‬                                                                                       ‫ملی در سراسر کشور را قتل عام نموده و‬
                                        ‫و همگی آزاد شدند و خمینی پس از‬                                                                                           ‫هم اکنون جنگ میان پاسداران خمینی‬
‫لذا با فعالیت خمینی و افکار وی‬          ‫مدتی که در تهران تحت نظر بود به قم‬                                                                                       ‫با اکراد در غرب کشور و با ترکمنها در‬
                                        ‫بازگشت و فعالیت خود را علیه شاه آغاز‬                                                                                     ‫شرق ادامه دارد‪ ،‬در حقیقت خمینی‬
‫مخالفتهائی به عمل میآورند‪.‬‬              ‫نمود‪ .‬سپس وی به ترکیه تبعید شد و‬                                                                                         ‫در خلال چهار سال فرمانروایی خود‬
                                        ‫پس از یکسال از آنجا عازم عراق گردید‬                                                                                      ‫دهها برابر سلف خود در مدت سی‬
‫یکروز مصطفی به من گفت هنگامی‬                                                                                                                                     ‫سال حکومتش از کرد و عرب و بلوچ و‬
                                                ‫و در شهر نجف اقامت نمود‪.‬‬
‫که فرزندان و اطرافیان حکیم پدرم را‬      ‫هنگامی که خمینی و یارانش در‬                  ‫آیتالله حکیم‬                                                                               ‫ترکمن کشته است‪.‬‬
                                        ‫تهران زندانی بودند به ملاقات شاه‬                                                                                         ‫‪۱۳‬ـ هنگامی که شاه ادعا میکرد که‬
‫در راه میبینند روی خود را از او بر‬      ‫رفتم شاید راهحلی میان او و روحانیت‬                                                                                       ‫از عالم غیب الهام میگیرد خمینی او را‬
                                        ‫که کشور را به مرحله انفجار رسانیده بود‬
‫میگردانند و در مجالس به او جای‬          ‫بیابم‪ .‬در این ملاقات گفتگوی صریحی‬

‫نشستن نمیدهند و خود حکیم به‬                                                                         ‫دادگاه نوشت‪:‬‬         ‫کتاب سهمی در انقلاب ایران نداشته یا‬
                                                                                ‫«پیشوای مسلمانان حکم پدر‬                 ‫نسبت به مسائل اسلامی بیاطلاع بوده‬
‫خمینی اجازه نمیداد به نام علمای‬                                                 ‫روحانی همه مسلمانان را دارد و شایسته‬     ‫است‪ .‬در اینجا برای کسانی که اندیشه‬
                                                                                ‫او نیست که احدی از آنان را قصاص‬          ‫ولایت فقیه آنان را مبهوت نموده است‬
‫نجف و حوزه علمیه آن سخن بگوید‪.‬‬                                                  ‫نماید و شکوه خود را تسلیم خداوند که‬      ‫من به عنوان یکی از فقهای اسلام‬
                                                                                                                         ‫صریحاً اعلام میکنم که اندیشه ولایت‬
‫یکبار دیگر مصطفی شکایت کرد که‬                                                        ‫یار و یاور همه است مینمایم»‪.‬‬        ‫فقیه بدعتی است که خمینی به وجود‬
                                                                                ‫گمان ملت ایران بر آن بود که آیتالله‬      ‫آورده و به خدا سوگند‪ ،‬کلمهای است که‬
‫اطرافیان حکیم پدرم را ویرانکننده‬                                                ‫خمینی رهبر انقلاب همان صفات‬              ‫نه او و نه اطرافیانش به آن ایمان دارند‬
                                                                                ‫و خصلتهای مراجع عالی سابق را‬             ‫بلکه بهانهای است برای گمراهی مردم‬
‫اسلام و نابودکننده حوزه علمیه توصیف‬                                             ‫خواهد داشت و هرگز تصور نمیکرد‬
                                                                                ‫که امام تا این حد بیرحم است که‬             ‫و به منظور سیطره و تسلط بر آنان‪.‬‬
‫میکنند و هنگام مسافرت عباس آرام‬                                                 ‫اگر بکشد در قتل اسراف خواهد کرد‬          ‫من مدت ‪ ۱7‬سال زیر نظر پدربزرگ‬
                                                                                ‫و از کشتن کودکان و بزرگسالان ابائی‬       ‫خود مرحوم آیتالله سید ابوالحسن‬
‫وزیرخارجه شاه به نجف عکسهای او در‬                                                                                        ‫موسوی اصفهانی مرجع عالی شیعیان‬
                                                                                                   ‫نخواهد داشت‪.‬‬          ‫جهان زندگی نمودهام که مرحوم‬
‫کنار عکس حکیم در مطبوعات ایران به‬                                               ‫خمینی یک فرد گمنامی در قم بود و‬          ‫آیتالله کاشف العظاء درباره او گفته‬
                                                                                ‫هر وقت به زیارت قم میرفتم و او را در‬     ‫است‪« :‬سید ابوالحسن پیشینیان خود‬
‫چاپ رسید تا به ملت ایران نشان دهند‬                                              ‫کوچه و بازار و یا خانه دوستان میدیدم‬     ‫را به فراموشی سپرد و آیندگان را به‬
                                                                                ‫خیلی خوش برخورد و معاشرتی به نظر‬         ‫زحمت انداخت» به خدا سوگند برای‬
‫که روحانیت برخلاف ادعای خمینی‬                                                   ‫میرسید‪ .‬در شهر قم جلسه تدریس‬             ‫یک بار هم چنین عبارتی (ولایت فقیه)‬
                                                                                ‫فلسفه اسلامی توأم با تصوف و عرفان‬        ‫را از او نشنیدم‪ .‬بلکه آن مرحوم همواره‬
‫موافق شاه است و این خمینی است که‬                                                ‫داشت و تابستانها را معمولاً در ییلاقهای‬  ‫سایر مراجع را به دوری جستن از‬
                                                                                ‫تهران میگذرانید و هنگامی که به‬           ‫قدرت دنیائی توصیه مینمود و میگفت‬
‫خود را از دیگران مستثنی نموده است‪.‬‬                                              ‫تهران میآمد یکی دوبار او را ملاقات‬       ‫«وظیفه مجتهد راهنمائی مردم و ارشاد‬
                                                                                ‫میکردم‪ .‬به خاطر دارم روزی او را برای‬     ‫بندگان و کوشش در ایجاد جامعه‬
‫مصطفی با اصرار از من میخواست‬                                                    ‫صرف ناهار به منزل خود دعوت کردم و‬        ‫فاضلهای است که در آن کینه و تنفر‬
                                                                                ‫همراه وی شیخ مرتضی حائری که هم‬
‫برای نجات پدرش از حملاتی که‬

‫طرفداران حکیم به وی مینمایند‬

‫اقدامی نمایم لذا من آنها را تهدید کردم‬

‫که اگر دست از وی برندارند با اقدامات‬

‫شدید من مواجه خواهند شد و آنها به‬

‫موقعیت من در نجف و سراسر عراق‬

‫و بستگیام به سیدابوالحسن که بدون‬

‫شک این امکان را به من میداد که‬

‫پرچم مخالفت را با حکیم برافرازم‪ ،‬آشنا‬

‫بودندلذانمیخواستندموضوعبهبرخورد‬

‫منتهیشود‪.‬درنتیجهخمینیرابهحال‬

‫ادامه دارد‬  ‫خود گذاشتند‪.‬‬
   9   10   11   12   13   14   15   16   17   18