Page 12 - (کیهان لندن - سال سى و هفتم ـ شماره ۲۹۴ (دوره جديد
P. 12

‫صفحه ‪ - Page 12 - 1۲‬شماره ‪1۷60‬‬
                                                                                                                                                                                        ‫جمعه ‪ ۱9‬تا پنجشنبه‪ 2۵‬دیماه ‪۱۳99‬خورشیدی‬

‫به مناسبت ‪1۷‬دی ‪1314‬؛ تاریخی واقعی آزادی پوشش زنان‬                                                                                        ‫دو قرن فراز و نشیب مطبوعات در ایران (‪)۲0۲‬‬
                 ‫در عصر رضاشاه پهلوی‬

‫اتفاق افتاد هم با آشوبگری ملایان مربوط به این‬  ‫یکییکی به برداشتن چادر مبادرت میکردند‬        ‫= از اواخر پادشاهی احمدشاه‬                   ‫احمد احـرار‬                                    ‫( کیهان لندن شماره ‪) 1383‬‬
‫قانون است‪ .‬مسئله دیگری که در اسطورهسازی‬        ‫و در مجالس سخنرانی‪ ،‬سایر بانوان را تشویق‬     ‫قاجار و دوره نخستوزیری‬
‫«کشف حجاب» از مسئله «آزادی پوشش زنان»‬          ‫به ترک کفن سیاه میکردند؛ بطوری که در هر‬      ‫سردار سپه‪ ،‬عدهای از زنان ایران‪،‬‬              ‫مشیرالدوله میگوید این کار محظور قانونی‬         ‫از اقدامات زیرکانۀ سردار سپه در این ایام‪،‬‬
‫در وقایعنگاری عصر رضاشاه مطرح است‪ ،‬رویداد‬      ‫نوبت از مجالس و اجتماعات کانون‪ ،‬عده تازهای‬   ‫بیپوششسنتیدرمراکزآموزشی‬                      ‫دارد و باید در اطراف آن مطالعه کرد‪ .‬سردار‬      ‫نزدیک شدنش به مدرس بود‪ .‬باوجود آن که‬
‫قیام خوانده شدهی مسجد گوهرشاد در مشهد‬          ‫از بانوان‪ ،‬بدون چادر حضور مییافتند…»[‪]۱2‬‬     ‫و اداری حاضر بودند و تا جایی که‬              ‫سپه میگوید بسیار خوب‪ ،‬مطالعه کنند و در‬         ‫از قدرت و نفوذ اقلیت مجلس کاسته شده بود‪،‬‬
                                               ‫از اواخر پادشاهی احمدشاه قاجار و دوره‬        ‫امکان داشت و مزاحمتها را به‬                                                                 ‫رئیسالوزرا بهجای آن که لیدر اقلیت را تحقیر‬
                             ‫است‪]۱۵[.‬‬          ‫نخستوزیری سردار سپه‪ ،‬عدهای از زنان ایران‪،‬‬    ‫جان میخریدند‪ ،‬در خیابانها و‬                                  ‫مجلس دیگر جواب بدهند‪.‬‬          ‫کند با او گرم گرفت و کوشید آثار کدورت را‬
‫آشوب در مشهد به بهانه بر سر گذاشتن کلاه‬        ‫بیپوشش سنتی در مراکز آموزشی و اداری‬          ‫مراکز فروش‪ ،‬بدون حجاب ظاهر‬                   ‫جلسۀ بعد در خانۀ حسین خان علاء بدون‬
‫پهلوی در زمان نماز بود که ریشه در مصوبه‬        ‫حاضر بودند و تا جایی که امکان داشت و‬         ‫میشدند‪ .‬بنابراین‪ ،‬در آن تاریخ‪،‬‬               ‫حضور سردار تشکیل میشود‪ .‬اکثریت موافق‬                                   ‫از ذهنش بزداید‪.‬‬
‫دوره هفتم مجلس شورای ملی (‪ ۱4‬مهر‪۱۳۰۷‬‬           ‫مزاحمتها را به جان میخریدند‪ ،‬در خیابانها‬     ‫که به غلط از تصویب مجلس برای‬                 ‫میشود با جواب منفی دادن‪ ،‬و گفتن این‬            ‫سیروس غنی در «برآمدن رضاشاه و برافتادن‬
‫تا ‪ ۱4‬آبان ‪ )۱۳۰9‬در ‪ ۶‬دی ‪ ۱۳۰۷‬با عنوان‬         ‫و مراکز فروش‪ ،‬بدون حجاب ظاهر میشدند‪.‬‬         ‫آزادی پوشش زنان سخن گفته‬                     ‫جواب به سردار سپه در جلسۀ دیگر بهعهدۀ‬
‫«قانون متحدالشکل نمودن البسه ایران در داخله‬    ‫بنابراین‪ ،‬در آن تاریخ‪ ،‬که به غلط از تصویب‬    ‫شده است‪ ،‬رضا شاه پهلوی در‬                                                                                           ‫قاجار» مینویسد‪:‬‬
                                               ‫مجلس برای آزادی پوشش زنان سخن گفته‬           ‫برابر زنان آزاد از حجاب سنتی و‬                               ‫مشیرالدوله مقرر میگردد‪.‬‬        ‫«پس از آبروریزی جمهوریت‪ ،‬حالا یک‬
            ‫مملکت» به تصوب رسید‪]۱۶[.‬‬           ‫شده است‪ ،‬رضا شاه پهلوی در برابر زنان آزاد‬    ‫بیانخواستههایحقوقاجتماعی‪-‬‬                    ‫در مجلس دیگر مشیرالدوله با تمام قوت‬            ‫چیز برای رضاخان مسلم بود‪ .‬میدانست که‬
              ‫*****‬                            ‫از حجاب سنتی و بیان خواستههای حقوق‬           ‫اخلاقی‪ ،‬ضمن تائید و تأکید بر‬                 ‫قانوندانی به سردار سپه حالی میکند که ما‬        ‫برای فرمانروایی‪ ،‬به اکثریت هرچه بیشتری‬
                                               ‫اجتماعی‪ -‬اخلاقی‪ ،‬ضمن تائید و تأکید بر‬        ‫خواسته زنان‪ ،‬فرمان آزادی پوشش‬                ‫نمیتوانیم با خیال سلطنت شما موافقت کنیم‬        ‫در مجلس نیاز دارد و قهر و خشونت بیفایده‬
‫با این مقدمات اجتماعی و فرهنگی‪ ،‬در تاریخ‬       ‫خواسته زنان‪ ،‬فرمان آزادی پوشش را اعلام کرد‪.‬‬                                                                                              ‫است‪ .‬در اینجا بود که بیتأمل درصدد ربودن دل‬
‫‪ ۱۷‬دی ‪ ۱۳۱4‬رضاشاه پهلوی به همراه همسر‬          ‫هم در دوران پهلوی‪ -‬که زنان به آزادی دست‬                         ‫را اعلام کرد‪.‬‬                              ‫به ملاحظۀ قانون اساسی‪.‬‬        ‫مدرس برآمد و با او به گفتگوی جدی پرداخت‪.‬‬
‫و دخترانش که پوشش جدید داشتند[‪]۱۷‬‬              ‫یافتند‪ -‬و هم در دوره جمهوری اسلامی‪ -‬که‬                                                    ‫سردار سپه از مذاکرات طولانی مشیرالدوله‬         ‫مرتب با مدرس دیدار میکرد‪ .‬ملاقاتها بیشتر‬
‫در جشن دانشسرای مقدماتی دختران حضور‬            ‫زنان از تمامی آزادیها محروم شدند‪ -‬از طرف‬     ‫علی اصغر حقدار ‪ -‬درخواست حقوق مدنی و‬         ‫کسل و افسرده میشود ولی بردباری خود را از‬       ‫در یکی از دو اقامتگاه رضاخان در تهران‪ ،‬و‬
‫یافت و سخنرانی کرد‪ ]۱۸[.‬در آن مراسم که‬         ‫مخالفان و موافقان آزادی زنان‪ ،‬آن واقعه در‬    ‫شهروندیزنان‪،‬درنوشتههاو آثار مدرناندیشان‬      ‫دست نداده میگوید حالا که این کار را مخالف‬      ‫بیشتر قبل از بالاآمدن آفتاب صورت میگرفت‪.‬‬
‫عدهای از زنان متجدد چون صدیقه دولتآبادی‬        ‫هالهای از جعل‪ ،‬تحریف و اظهارات بیپایه‬        ‫کلاسیک ایرانی به دوران پیشامشروطیت‬           ‫قانون میدانید من مقام خود را محکم نمیبینم‬      ‫مستخدم معتمدی میرفت و مدرس را میآورد‪.‬‬
‫شرکت داشتند‪ ،‬رضاشاه پهلوی در سخنرانی‬                                                        ‫میرسد؛ در دوران استقرار نخستین مجلس‬          ‫و ممکن است با یک دستخط شاه از اروپا‪ ،‬همۀ‬       ‫رضاخان علاوه بر این‪ ،‬در موارد دیگری هم ادب‬
‫خود گفت «تا کنون نصف جمعیت کشور به‬                                           ‫فرو رفت‪.‬‬       ‫شورای ملی و تدوین قانون اساسی نوین و‬         ‫زحمتهای من در امنیت مملکت باطل گردد‪.‬‬           ‫و احترام کافی مبذول میداشت‪ .‬مثلا هر زمان‬
‫حساب نیامده و خانمها را از هرگونه حقی‬                                                       ‫سپس تأسیس دادگستری جدید‪ ،‬مسئله‬               ‫باز مجلس مشاوره بی حضور سردار تشکیل‬            ‫که مدرس میخواست به حومۀ شهر برود‪،‬‬
‫محروم کرده بودند… در صورتی که صرف‬                            ‫*****‬                          ‫تساوی حقوقی زنان‪ ،‬در آشفتگیهای سیاسی‬         ‫میشود و بالاخره از یکی از مواد قانون اساسی‬     ‫رضاخان به رئیس بلدیه (شهرداری) تهران‬
                                               ‫بیانات رضاشاه پهلوی در آزادی پوشش زنان‬       ‫و اجتماعی به حالت تعلیق درآمد‪ ]۱[.‬اگرچه‬      ‫استنباط میکنند که مجلس شورای ملی‬               ‫میگفت وسائط نقلیۀ خصوصی در اختیارش‬
‫نظر از وظایف مادری‪ ،‬آنها میتوانند دوشادوش‬      ‫در زمان دوره دهم مجلس شورای ملی بوده‬         ‫طرح هویت زن مدرن در ایران‪ ،‬نخستین بار در‬     ‫میتواند به کسی‪ ،‬در مقام ضرورت‪ ،‬فرماندهی‬        ‫قرار دهند‪ ...‬در این دیدارها رضاخان به وصف‬
        ‫مردها خدماتی را عهدهدار باشند‪».‬‬        ‫است؛ گشایش این دوره از مجلس شورای‬            ‫رفتار و اندیشه طاهره قرهالعین[‪ ]2‬و برخی از‬   ‫کل قوا را مستقیماً بدهد و این استنباط را‬       ‫اقدامات خود میپرداخت و میگفت امنیت را‬
                                               ‫ملی در پنجشنبه ‪ ۱۵‬خرداد ‪ ۶ /۱۳۱4‬ژوئن‬         ‫زنان نوگرای دوران آخر قاجاریه[‪ ]۳‬بیان شده‬    ‫دکتر محمدخان مصدقالسلطنه میکند که‬              ‫به کشور بازگردانده است‪ ،‬نیروی نظامی بهوجود‬
‫در گزارش دیگری از آن مراسم آمده است‬            ‫‪ 4 -۱9۳۵‬ربیعالاول ‪۱۳۵4‬قمری است‪ .‬این‬          ‫بود‪ ،‬اما دستیابی به حقوق مدنی و شهروندی‬                                                     ‫آورده و سازمان داده که ضامن تداوم امنیت‬
‫«در روز ‪ ۱۷‬دی ماه‪ ،‬ساعت سه و نیم پس از‬         ‫دوره از مجلس شورای ملی تا ‪ 22‬خرداد ‪۱۳۱۶‬‬      ‫زنان ایران‪ ،‬در عصر رضاشاه پهلوی و در میان‬           ‫دکتر محمد مصدقالسلطنه‬                   ‫است‪ ،‬عشایر سرکش را رام کرده‪ ،‬مملکت را‬
‫نیمروز اعلیحضرت رضاشاه پهلوی به همراهی‬         ‫فعالیت داشت؛ میرزا حسن خان اسفندیاری‬                                                                                                     ‫وحدت بخشیده است و اکنون برنامههایی برای‬
‫علیاحضرت ملکه پهلوی‪ ،‬والاحضرت شاهدخت‬           ‫(محتشم السلطنه) رئیس این دوره از مجلس‬               ‫پروژه نوسازی ایران نوین محقق شد‪.‬‬                              ‫عالم حقوق است‪.‬‬         ‫تدوین قوانین در پیش دارد که بتواند رفاه و‬
‫شمس پهلوی و والاحضرت شاهدخت اشرف‬               ‫بود‪ 9 .‬کمیسیون در این دوره از مجلس فعالیت‬    ‫تاریخنگاری رسمی‪ ،‬احساسی‪ ،‬دستوری و‬            ‫سردار سپه پس از اطمینان یافتن از هیأت‬          ‫سعادت جامعه را تأمین کند‪ ،‬ایران را از نفوذ‬
‫پهلوی بدون حجاب به دانشسرای مقدماتی‬            ‫میکردند‪ .‬کابینههای همدوره مجلس دهم را‬        ‫امنیتی[‪« ]4‬آزادی پوشش زنان» و تثبیت‬          ‫مشاوره که در مجلس نفوذ دارند به کارکنان‬        ‫خارجی برهاند و احترام همسایگان را برانگیزد‪.‬‬
‫تشریففرما شدند‪ .‬در آیینی که بدین روی در‬        ‫محمدعلی فروغی از ‪ 2۷‬خرداد ‪ ۱۳۱4‬تا ‪۱۰‬‬         ‫«زنیت مدرن در ایران»[‪ ]۵‬را با عنوان‬          ‫خویش در مجلس میسپارد چنین پیشنهادی‬             ‫اما همۀ این اقدامات را شاه میتواند بیاثر سازد‬
‫دانشسرای مقدماتی برپا شده بود شمار بسیاری‬      ‫آذر ‪ ۱۳۱4‬و محمود جم(مدیرالملک) از ‪۱۳‬‬         ‫ساختگی «کشف حجاب» روایت کرده و‬                                                              ‫و دائم مشغول توطئه است که دست او را از‬
‫از زنان فرهنگی و دیگر بانوان بدون چادر بودند‪.‬‬  ‫آذر ‪ ۱۳۱4‬تا ‪ 4‬آبان ‪ ۱۳۱۸‬تشکیل دادهاند‪ .‬در‬    ‫واقعیت آن را در هیاهوهای ارزشی و سیاسی‬          ‫به مجلس بدهند و چنین قانونی بگذرانند‪.‬‬
‫اعلیحضرت رضاشاه پهلوی پس از بازدید از‬          ‫زمان اعلام آزادی پوشش زنان (‪ ۱۷‬دی ‪)۱۳۱4‬‬      ‫گرفتار کرده است‪ .‬مدرناندیشان ایرانی‬          ‫سردار سپه بعد از بازگشتن از خوزستان و‬            ‫فرماندهی قوای نظامی و تأمینی کوتاه کند‪.‬‬
‫بخشهای گوناگون دانشسرا‪ ،‬دیپلم دوشیزگانی‬                                                     ‫در بیشتر مواقع مانند بیتوجهی به حقوق‬         ‫اطمینان یافتن از رفع مانع خارجی برای رسیدن‬     ‫رضاخان همچنین میگفت که دیگر نمیتواند‬
‫که در رشتههای پزشکی و مامایی فارغالتحصیل‬                ‫محمود جم نخستوزیر بوده است‪.‬‬         ‫دینی[‪ ،]۶‬حقوق قومیتی‪ ،‬از کنار حقوق‬           ‫به مقصود خود‪ ،‬به ولیعهد کمتر از پیش اعتنا‬      ‫با این شاه و ولیعهد کار کند چون اعتمادش‬
‫شده بودند را به آنها دادند و در سخنرانی خود‬    ‫مصوبات مجلس شورای ملی در دوره دهم‬            ‫جنسیتی زنان ایرانی هم گذشته است‪ .‬تاریخ‬       ‫میکند‪ .‬و جز بهقدر ضرورت‪ ،‬آن هم چند دقیقه‬       ‫نسبت به آنها کاملا سلب شده است‪ .‬خلاصه‪،‬‬
‫فرمودند‪ :‬شما خواهران و دختران من‪ ،‬حالا‬         ‫عبارتند از‪ :‬جلد سوم قانون مدنی در ‪۱29‬‬        ‫واقعی «آزادی پوشش زنان» برآمده از تبار آن‬    ‫بهطور رسمی‪ ،‬او را نمیبیند و با او همصحبت‬       ‫رضاخان اطمینان و تعهد میخواست که مقامش‬
‫که وارد اجتماع شدهاید و برای سعادت خود‬         ‫ماده(اثبات دعوی) به تاریخ ‪ ۱۳‬مهر ‪۱۳۱4٫‬‬       ‫در دوران پیش از تغییر سلطنت و معطوف بر‬       ‫نمیشود و بیشتر از پیش مراقب است که او‬          ‫محفوظ بماند و همان طور که به کشور امنیت‬
‫و میهناتان گام به پیش نهادهاید باید پیوسته‬     ‫تصویب ‪ ۱2۰‬مورد قانونی از قانون راجع به‬       ‫اسناد فعالیتهای سیاسی و فرهنگی[‪ ]۷‬و‬          ‫چه میکند و با چه اشخاصی خلوت مینماید‪،‬‬          ‫داده است امنیت خودش نیز تضمین شود‪.‬‬
‫در راه پیشرفت وطن تلاش کنید‪ ،‬چه سعادت‬                                                       ‫اندیشههای زنان و مردان ایرانی است که در‬      ‫بلکه در میان پیشخدمتهای ولیعهد خبرچین‬          ‫از کودتای سوم اسفند بهبعد‪ ،‬رضاخان پای‬
‫کشور و آینده ملت در دست شماست‪ ،‬زیرا‬                                   ‫حمل و نقل و…‬          ‫نهایت منجر به «اعلان رفع حجاب» توسط‬          ‫دارد که از جزئیات کارهای او‪ ،‬وی را خبردار‬      ‫مکتوبات نظامی را بهعنوان فرمانده کل قوا امضا‬
‫که تربیت کننده نسل آینده این آب و خاک‬          ‫مجلسدهم‪ ۳‬قانونمرتبطبازنانهممصوب‬              ‫رضاشاه پهلوی در ‪۱۷‬دیماه ‪ ۱۳۱4‬گردید؛‬                                                         ‫میکرد و این با قانون اساسی مغایرت داشت‪.‬‬
‫هستید… شرکت همسران و دختران من در‬              ‫داشته است به این ترتیب‪ -۱ :‬ازدواج دختری‬      ‫میدانیم که پیش از آن آموزش و پرورش‬                                          ‫میسازند‪.‬‬        ‫معهذا مسکوت مانده بود‪ .‬اکثر ناظران‪ ،‬ازجمله‬
‫جشن دانشسرای مقدماتی بدون حجاب‪ ،‬باید‬           ‫که تحت قیمومیت است‪ ،‬مصوب جلسه ‪ ۱۳‬در‬          ‫دختران[‪ ]۸‬اگر مدارسی که میسیونرهای‬           ‫در مجلس شورای ملی‪ ،‬کارکنان سردار سپه‬           ‫لورین‪ ،‬عقیده داشتند که این یکی از دلایل عمدۀ‬
‫سرمشق همه زنان و دختران ایرانی‪ ،‬مخصوصا‬         ‫تاریخ ‪ ۵‬مرداد ‪ -2 ۱۳۱4٫‬زنی که هم قیم و‬       ‫خارجی در ایران تأسیس کردند را هم لحاظ‬        ‫بیافاته وقت‪ ،‬پیشنهاد خود را بهریاست مجلس‬       ‫بدگمانی شاه نسبت به مقاصد پنهان رضاخان‬
‫خانمهای شما وزرای مملکت باشد… ممکن‬             ‫هم شوهر داشته باشد‪ ،‬مصوب جلسه ‪ ۱۳‬در‬          ‫کنیم‪ ]9[،‬سابقه حضور دختران و زنان ایرانی‬     ‫میدهند و مقرر میشود دستجات سیاسی‬               ‫و علت ادامۀ اقامت طولانی او در اروپاست‪.‬‬
‫است اقداماتی علیه این کار صورت بگیرد و‬         ‫تاریخ ‪ ۵‬مرداد ‪ -۳ ۱۳۱4٫‬جهیزیه و هدایای‬       ‫در عرصههای آموزشی به دوران محمدشاه‬           ‫جلسات خود را دائر کنند‪ .‬منفردین هم همه‬         ‫مد ّرس نقطهضعف عمدهاش تک ّبر بود‬
‫مسئله عفت و نجابت زن را پیش بکشند‪ .‬اما‬         ‫شوهر به زن‪ ،‬مصوب جلسه ‪ ۱۸‬در تاریخ ‪۸‬‬          ‫قاجار میرسد؛ فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی‬      ‫با هم جلسه داشته باشند‪ ،‬تبادل افکار کنند و‬     ‫و نتوانست از وسوسۀ قدرت‪ ،‬که بر اثر‬
‫نجابت و عفت به چادر مربوط نیست‪ .‬مگر‬            ‫آبان‪ ]۱۳[۱۳۱4٫‬با مراجعه به صورت مذاکرات‬      ‫زنان و آزادی پوشش زنان در ایران هم از اواخر‬  ‫بهتوسط یکی دو نفر رابط از نظریات دستجات‬        ‫معاشرت با رضاخان فراهم آمده بود‪ ،‬حذر‬
‫میلیونها زن بیحجاب که در ممالک خارجه‬           ‫دوره دهم مجلس شورای ملی معلوم میشود که‬       ‫دوران قاجاریه جریان داشت؛ نعیمه دوستدار‬      ‫مستحضر گردند‪ .‬وقتی خوب اطراف موضوع‬             ‫کند‪ .‬او میخواست پیوسته مشاور پادشاهان‪،‬‬
‫هستند نانجیباند؟ از این گذشته همسر من و‬        ‫در روز ‪ ۱۷‬دی ‪ ۱۳۱4‬اصلا جلسهای تشکیل‬          ‫مینویسد «شعر مشروطه که در جریان‬              ‫مطالعه و مباحثه شد در مجلس علنی مطرح‬           ‫شاهزادگان و نخستوزیران باشد‪ ،‬بنابراین‬
‫دختران من در این کار پیشقدم هستند… تا‬          ‫نشده است؛ حتا روزهای بعد همان سال و در‬       ‫انقلاب و پس از آن نقش مهمی در تجدد و‬                                                        ‫امضاکنندۀ اصلی لایحهای شد که مقام‬
‫کنون نصف جمعیت کشور به حساب نیامده و‬           ‫‪ ۱۷‬دی ‪( ۱۳۱۵‬اولین سالگرد اعلام آزادی‬         ‫آزادیخواهی داشت‪ ،‬مضامین نوین سیاسی و‬                             ‫شده رأی گرفته شود‪.‬‬         ‫فرماندهی کل قوا را رسماً به رضاخان میداد‪»...‬‬
‫خانمها از هرگونه حقی محروم بودهاند…در‬          ‫پوشش زنان توسط رضاشاه پهلوی) در مذاکرات‬      ‫اجتماعی مانند حمایت از انقلاب و مجلس‬                                                        ‫سلیمان بهبودی نیز در یادداشتهای روزانۀ‬
‫صورتی که صرف نظر از وظایف مادری میتوانند‬       ‫این دوره مجلس سخنی از تصویب و یا عدم‬         ‫شورا‪ ،‬مبارزه با استبداد‪ ،‬میهنپرستی‪ ،‬تقبیح‬    ‫ریاست موقتی انجمن (فراکسیون) منفردین‬
‫دوشادوش مردها خدماتی را عهدهدار باشند…»‬        ‫تصویب قانونی آزادی پوشش زنان نیست؛ با‬        ‫خرافات‪ ،‬تعصبات‪ ،‬دفاع از آزادی و قانون… در‬    ‫با میرزا حسن خان مستوفیالممالک میشود‬                                     ‫خود مینویسد‪:‬‬
‫علی اصغر حکمت وزیر معارف وقت در‬                ‫توجه به اقتدار رضاشاه در آن دوران میتوان‬     ‫اشعار این دوره دیده میشد و همزمان‪ ،‬نقش‬       ‫و نیابت ریاست بهعهدۀ نگارنده مقرر میگردد‪.‬‬                       ‫‪ ۱2‬دلو (بهمن) ‪۱۳۰۳‬‬
‫یادآوری مقدمات برنامه اعلام رسمی آزادی‬         ‫اعلام آزادی پوشش زنان را به صورت «امر‬        ‫سنتی زن در شعر فارسی هم تغییر میکرد‪.‬‬         ‫روز دوم است که به این ترتیب مجلس کار‬           ‫‪ ...‬حضرت اشرف فرمودند به مصدقالسلطنه‬
‫پوشش زنان‪ ،‬از سفر رضاشاه در بازگشت از‬          ‫پادشاهی» تلقی کرد که با زمینههای تاریخی‬      ‫معشوق تبدیل به انسانی شد که حق و حقوقی‬       ‫میکند‪ .‬طرف صبح انجمن منفردین بایستی‬            ‫بگویم که منتظر خبر ایشان هستند‪ .‬به ایشان‬
‫مازندران یاد کرده و مینویسد «… نزدیک به‬        ‫و رواج آزادی زنان در اجتماع‪ ،‬آموزش و پرورش‬   ‫دارد و به دنبال آن‪ ،‬انتقاد از بی هنری زنان‪،‬‬  ‫شروع به کار بکند‪ .‬رئیس حاضر نیست‪ .‬نگارنده‬      ‫که گفتم اظهار داشت الساعه در منزل علائی‬
‫غروب بود که شاه از اتومبیل پیاده شد‪ .‬بعد از‬    ‫و فعالیتهای فرهنگی زنان‪ ،‬در جامعه و فرهنگ‬    ‫عزلتنشینی و محبوس بودنشان در خانه و‬          ‫مشغول اداره کردن مجلس است‪ .‬رئیس‬                ‫(حسین علاء) راجع به همان مسأله (قانون‬
‫تعارفات پرسید‪« :‬فلانی در باب رفع حجاب چه‬                                                    ‫حجاب مطرح شد‪ .‬میرزاده عشقی (‪-۱2۷2‬‬            ‫وارد شده در کنار نگارنده روی کرسی خود‬          ‫واگذاری فرماندهی کل قوا به سردار سپه)‬
                                                                       ‫ایران تثبیت شد‪.‬‬      ‫‪ ،)۱۳۰۳‬عارف قزوینی (‪ ،)۱۳۱2-۱2۸۵‬ایرج‬         ‫مینشیند‪ .‬من بهاحترام رئیس زنگ را پیش‬           ‫مشغول هستیم و ممکن است فردا‪ ،‬یک ساعت‬
                       ‫کردید؟…»[‪]۱9‬‬                          ‫*****‬                          ‫میرزا (‪ )۱۳۰4-۱2۵۰‬و محمد تقی بهار‬            ‫روی او میگذارم‪ .‬مستوفیالممالک زنگ را‬           ‫از شب گذشته شرفیاب شوم‪ .‬بهعرض رساندم‪...‬‬
‫محمود جم هم در بخشی از خاطرات خود‬              ‫در بخش دیگری از بیمبالاتی راجع به‬            ‫(‪ )۱۳۳۰-۱2۶۶‬از جمله شاعرانی هستند که‬         ‫دوباره نزد من گذارده روی کاغذ کوچکی‬
‫درباره کشف حجاب آورده است که روز ‪۱۱‬‬            ‫تاریخ واقعی آزادی پوشش زنان‪ ،‬به « قانون‬      ‫اشعاری در مذمت حجاب و ضرورت برداشتن‬          ‫مینویسد هرچه زودتر جلسه را ختم کنید و‬                                  ‫‪ ۱۳‬دلو ‪۱۳۰۳‬‬
‫آذر کابینه فروغی مستعفی شد که من هم وزیر‬       ‫متحدالشکل نمودن البسه ایران در داخله‬         ‫چادر و روبنده سرودند‪ .‬عشقی‪ ،‬منظومه «کفن‬      ‫یا تنفس بدهید‪ .‬بعد از یکی دو دقیقه تنفس‬        ‫‪ ۵‬بعدازظهر مصدقالسلطنه عرض کرد آقایان‬
‫کشور بودم‪ ،‬با همکارانم خداحافظی کرده و به‬      ‫مملکت» استناد میشود؛ این قانون در دوره‬       ‫سیاه» را سرود[‪ ]۱۰‬و این ترکیب چنان‬           ‫داده میشود‪ .‬مستوفیالممالک خطی از‬               ‫الساعه اینجا هستند‪ ،‬هنوز مذاکره خاتمه نیافته‬
‫منزلم در قلهک رفتم‪ ،‬در حدود ساعت سه بعد‬        ‫هفتم مجلس شورای ملی در تاریخ‪ 4‬دی‪۱۳۰۷‬‬         ‫مورد استقبال قرار گرفت که در اعلامیهها و‬     ‫رئیس مجلس نشان میدهد که به او نوشته‬            ‫است‪ ،‬تا نیم ساعت دیگر شرفیاب میشویم‪.‬‬
‫از ظهر بود‪ .‬مستخدم نفسزنان خود را به من‬        ‫تصویب و برای اجرا ابلاغ شده است؛[‪ ]۱4‬با‬      ‫سخنرانیهای مخالف حجاب‪ ،‬بانوان را «تشویق‬      ‫است والاحضرت اقدس ولیعهد شش نفر از‬             ‫بهعرض حضرت اشرف رساندم‪ .‬در انتظار ماندند‪.‬‬
‫رسانید و گفت که از دربار تلفن کردهاند و شما‬    ‫مراجعه به متن این مصوبه‪ ،‬هیچ نشانی از مسئله‬  ‫به ترک کفن سیاه میکردند»‪ .‬ایرج میرزا‬         ‫نمایندگان مجلس را بهفوریت احضار فرمودهاند‪،‬‬
‫را میخواهند‪ .‬من فوراً با دربار تماس گرفتم‬      ‫پوشش زنان در آن دیده نمیشود‪ .‬رویداد مسجد‬     ‫که«عارفنامه» را سروده بود‪ ،‬مورد استقبال‬      ‫شمائید و پنج نفر دیگر‪ .‬زان پس نام پنج نفر‬                              ‫‪ ۱4‬دلو ‪۱۳۰۳‬‬
‫که گفتند اعلیحضرت شما را احضار کردهاند‪.‬‬        ‫گوهرشاد مشهد که در تاریخ ‪ 22‬تیر ‪۱۳۱4‬‬         ‫گرم ادبا‪ ،‬شعرا و مردم عادی تهران قرار گرفت؛‬  ‫را نوشته و درآخر مکتوب تأکید کرده است‬          ‫احضار و دستور فرمودند به مد ّرس بگویم‬
‫ادامه در صفحه ‪۱۷‬‬                                                                            ‫«بخصوص بانوان به نام سپاسگزاری از شهامت‬      ‫بیدرنگ به دربار رفته ببینید چه فرمایش دارند‪.‬‬   ‫مذاکرات را بهطور جدی تلقی نکنید تا روز‬
                                                                                            ‫فوقالعادهای که شاعر در مسئله رفع حجاب‬        ‫این شش نفر همان نمایندگان هستند‬                ‫پنجشنبهکههمدیگرراملاقاتمیکنیم‪.‬بهمد ّرس‬
                                                                                            ‫و آزادی زنان به خرج داده بود‪ ،‬با شوق فراوان‬  ‫که در هیأت مشاورۀ خصوصی سردار سپه‬              ‫گفتم‪ ،‬پیغام داد که حضرت اشرف هم فکر کنند‪.‬‬
                                                                                            ‫به استقبالش شتافتند و گلدان گل و قوطی‬        ‫عضو میباشند و همه از منفردین هستند‪.‬‬            ‫لازم است توضیح بدهم که من واسطۀ مد ّرس‬
                                                                                            ‫سیگار نقره و قطعه شعری به وی هدیه کردند»‬     ‫مستوفیالممالک میرود به منزل خود و به‬           ‫بودم و برای ابلاغ اوامری که لازم بود به منزل‬
                                                                                            ‫(آرین پور‪ ،‬یحیی‪ ،‬از صبا تا نیما‪ ،‬جلد دوم‪،‬‬    ‫نگارندهمیگویدپسازتنفسدوسهدقیقهجلسه‬             ‫او میرفتم‪ .‬هروقت هم قرار شرفیابی داشت‪،‬‬
                                                                                                                                         ‫را دایر کرده بهبهانهای ختم کنید و خود با چهار‬  ‫ساعت معین کالسکه مخصوص میبردم و او‬
                                                                                                                     ‫ص‪]۱۱[.)۳۸9‬‬          ‫نفر دیگر‪ ،‬یعنی مشیرالدوله و مصدقالسلطنه‬        ‫را میآوردم‪ .‬ساعات شرفیابی او همیشه قبل از‬
                                                                                            ‫از جمله این فعالیتهای فرهنگی‪ ،‬تأسیس‬          ‫و تقیزاده و میرزا حسین خان علاء بیائید نزد‬     ‫آفتاب بود و موقعی هم که اشخاص را از ملاقات‬
                                                                                            ‫«کانون بانون ایران» در عصر محمدرضاشاه‬        ‫من تا با هم به دربار بهحضور ولیعهد برویم‪» ...‬‬  ‫با او منع کرده بودند‪ ،‬بطوری که مأمورین متوجه‬
                                                                                            ‫پهلوی است؛ بدرالملوک بامداد درباره هدف‬                                                      ‫نمیشدند من مد ّرس را ملاقات میکردم و‬
                                                                                            ‫اصلی کانون بانوان‪ ،‬مینویسد «ضمن سایر‬                                                        ‫رئیس نظمیه نمیتوانست بداند کی واسطه است‪.‬‬
                                                                                            ‫اقدامات‪ ،‬منظور اصلی یعنی ترک چادر سیاه‬                                                      ‫دربارۀ مذاکراتی که بدان اشاره رفت‪ ،‬حاج‬
                                                                                            ‫متدرجاً پیشرفت میکرد‪ .‬به این طریق که زنان‬                                                   ‫میرزا یحیی دولتآبادی در «حیات یحیی»‬
                                                                                            ‫عضو جمعیت‪ ،‬با راضی کردن خانوادههای خود‬
                                                                                                                                                                                                                 ‫چنین مینگارد‪:‬‬
                                                                                                                                                                                        ‫«سردار سپه پس از بازگشت از سفر‬
                                                                                                                                                                                        ‫خوزستان در جلسۀ شورای خصوصی خود‬
                                                                                                                                                                                        ‫میگوید من با این دو برادر‪ ،‬یعنی احمدشاه‬
                                                                                                                                                                                        ‫و ولیعهد نمیتوانم کار کنم‪ .‬حاضرین از روی‬
                                                                                                                                                                                        ‫حیرت به هم نگاه میکنند‪ .‬سردار سپه سخن‬
                                                                                                                                                                                        ‫خود را تکرار میکند و جواب میخواهد‪.‬‬
   7   8   9   10   11   12   13   14   15   16   17