Page 14 - (کیهان لندن - سال سى و هشتم ـ شماره ۳۲۸ (دوره جديد
P. 14
صفحه - Page 14 - 14شماره 1۷94
جمعه ۱۹تا 2۵شهریورماه۱۴۰۰خورشیدی
بعد از همۀ این کارها ،مصدق ناگهان تاریخ در آئینۀ تحقیق ()۲ =در شهریور ۲۰پس از پایان ِ
خودش را با وضعی روبرو دید که تک و جنگ انگلیسها قوایشان را از ایران
تنها شده است .دیگر هیچ نیروئی دور و ۲8مرداد و بیرون کشیدند اما روسها نرفتند
بر ِاو نمانده بود .آن وقت عناصر ِافراطی مصدق ،کرنسکی و این خود برای ِ مد تها گرفتاری
مانند دکتر فاطمی دست ِبالاتر را یا هیندنبورگ بزرگی برای دولتهای وقت بود .فکر
یافتند و در صدد برآمدند که پادشاهی میکنید چه عامل یا عواملی باعث
را ازبین ببرند و شاه را سرنگون کنند. =روسهامیخواستندهمهایرانرا شد که روسها که بعد از این جنگ
امریکائیها هم نگران ِکمونیسم بودند بگیرندوبهخلیجفارسدستیابند هر جائی را که اشغال کرده بودند در
(اینکه امریکا برای نفت به ایران آمده =سه ماه به شاه فشار آوردند تا آنجا ماندند ،ولی از ایران سرانجام
بود یک افسانه است؛ امریکا در آن راضی شد حکم برکناری مصدق بیرون رفتند؟ آیا آنگونه که میگویند
زمان به نفت ِایران احتیاجی نداشت به دلیل سیاست درست قوام السطنه
و شرکتهای نفتی امریکائی مطابق را امضاء کند بود ،یا مقاومتهای مردمی و ارتش و یا
ِاسناد با بی میلی وارد ِکنسرسیوم التیماتومی که گفته میشود ترومن به
شدند ).مسأله امریکا موضوع کمونیسم داریوش همایون پژوهشگر ،نویسنده و
بود ،چون آیزنهاور که جانشین ِترومن روزنامهنگار ،در مصاحبه با شیرین طبیبزاده روسها داد یا همۀ این عوامل؟
بود از نظر ِسیاست ِجلوگیری از نفوذ سردبیر مجله الکترونیک روزنه گوشهای از
کمونیسم مصمم بود که ایران را از برداشتهای خود را از تاریخ همروزگار ایران -روسها بعد از جنگ دوم از اتریش
بازگفته است .متن این گفتگو را که حاوی نگاهی هم بیرون آمدند به شرط ِاینکه اتریش
دست ندهد. پژوهشگرانه به رویدادهای تاریخی یکصد سال وارد هیچ پیمان بین المللی نشود و
درباره 28مرداد به عنوان مهمترین بکلی بی طرف بماند .در فنلاند هم که
رویداد تاریخی برای گروههائی ،به طور اخیر ایران است در چند شماره میخوانید. اشغال نشد روسها به استقلال ِ فنلاند
معترضه عرض کنم که سوم شهریور رضایت دادند به دلیل ِ مقاومتی که
از نظر اهمیت و پیامدهایش به مراتب فنلاندیها کرده بودند و میدانستند
از 28مرداد جای بالاتری دارد .ولی که اشغال آنجا برایشان گران تمام
آن گروهها حتی ۱۶آذر را مهمتر خواهد شد .فنلاندیها یک بار در
۱۹3۹روسها را شکستی داده بودند،
میشمارند. پیش از حملۀ آلمان به روسیه؛ ولی
روسها بهر حال آنجا را به اصطلاح
=ولی امریکائیها در زمان ترومن دوران جنگ سرد فنلاندیزه کردند
یعنی سیاست خارجی آن را در دست
سعی بسیار کردند که با میانجیگری گرفتند .تنها کشوری که سالم و دست
نخورده از اشغال شوروی بیرون آمد،
و پیشنهادهای مختلف با د کتر مصدق ایران بود ،تنها کشور .دلیلش اولا این
بود که ایران یک سنت نیرومند بازی
راه بیایند ،این طور نیست؟ کردن میان قدرتها را داشت .ما در
این دیپلماسی از همۀ دنیا قویتر
ــ سفیر اِمریکا در دوران ترومن بودیم ،صد و پنجاه سال تجربه کرده
در ایران شخصی بود بنام گریدی. بودیم .دوم ،تصادف ِتاریخی شخصیتی
او یکی از پر و پا قرصترین طرفداران را به نام قوام السطنه در آن لحظه
گذاشت بر سر حکومت ایران به عنوان
مصدق بود. نخست وزیر که د ِر اختیار شاه هم نبود.
تا پیش از 28مرداد شاه قدرتی
=گریدی یا هندرسن؟ که شاه را وادار به شرکت در طرح اصولا با هر آدم مستقلی مخالف بود و ــ البته بعدا سعی کردند استمالت کنند بیامیدی بود. نداشت ،تحریکاتی میکرد ،میخواست
ــ نه ،هندرسون بعدا سفیر شد. آژاکس و امضای آن فرمان و سپس اگر زورش نمیرسید با تحریکات او را و جبهۀ ملی را یک جوری وارد بازی =قوام چکار کرد؟ آیا این درست قدرتش را زیاد کند ولی اگر یک
گریدی برنامۀ اصل چهار را که در کناره گیری عملی و رفتن اِز ایران از میدان بدر میکرد،این در طبیعت کنند ــ ولی بهرحال در سیاست ایران نخست وزیر قوی میآمد مانند قوام،
ایران با نیم میلیون دلار شروع شده کرد .او به دست و با همکاری شاه هر ِ شاه بود ،به هیچوجه نمیتوانست همیشه رفتار ِغالب و مغلوب بوده است. است که با وعدۀ دادن امتیاز نفت مصدق ،رزم آرا و بعد سپهبد زاهدی،
بود به 23میلیون دلار رساند که کاری میخواست میتوانست بکند. کسی را که از خودش قوی تر بود، انقلاب اسلامی هم که بدترین نمونۀ آن شمال در برابر آزادی آذربایجان و قدرتش محدود بود .قوامالسطنه هم
از کل ِدرآمد نفت که اصلا ایران تمام قدرت ِشاه فرماندهی ک ِل قوا بود تحمل کند .قوام السلطنه معتقد بود موکول کردن قبول آن توس ِط مجلس خیلی قوی بود و مستقل کار میکرد.
تصور نمیکرد در آن هنگام بتواند و او آن را هم تقدیم کرد به نخست که شاه بایستی سلطنت کند و نه شده است. سوم ،امریکا در کنار ِشوروی پیروزمند
در بیاورد بیشتر بود .یعنی ملی شدن وزیر .مصدق خویشاوندان نزدیک شاه =اما دست بدست شدن سلطنت در حقیقت روسها را فریب داد؟ جنگی بود ولی پیروزمند ِبزرگتری،
نفت و قطع درآمد نفتی تاثیری از را به تبعید اروپا فرستاد .وزیر دربار و حکومت. از سلسلۀ قاجار به پهلوی تقریبا بدون به این معنی که روسیه با بیست سی
بابت ارزی که نصی ِب ایران میشد رئیس شهربانی را از خویشان خودش =ولی در این سالها آیا شاه قدرتی کمترین خونریزی صورت گرفت و این ـ بله ،قوام روسها را به بها ِی میلیون تلفات جنگی ،ولی خوب بیشتر
نداشت برای اینکه امریکا 23میلیون گذاشت .بیش از صد افسر نزدیک به نظرم در تاریخ ِ ایران بی نظیر بوده بدگمانی شدید امریکائیها و شاه اروپا را گرفته ،با امریکائی روبرو بود
دلار زیر عنوان ِطرحهای مختلف در به شاه را در ردههای بالا پاکسازی داشت؟ به حسن نیت ِخودش مطمئن کرد. که هنور میتوانست ۴-۵سال دیگر
ایران خرج میکرد .امریکائیها واقعا از کرد .نمیدانم چرا با شاه در افتاد؟ است. حالا ممکن است که واقعا هم به بجنگد .علاوه بر آن امریکا یک مزیت
مصدق پشتیبانی مینمودند .به همین شاه بهترین همکارش بود .در آن ـ نه چندان ،ولی مرتبا با استفاده روسها حسن ظن داشت ،آن را بزرگ پیدا کرده بود و آن هم سلاح
دلیل هم حزب توده آنهمه بامصدق مدت مصدق اشتباهات بیشمارکرد، از نقاط ضعف نخست وزیران ،که کم ـ این تنها موردی بود که به صورت کسی نمیداند تا اثبات بشود .به هر اتمی بود که دو بمب آن را رو ِی ژاپن
دشمنی میورزید .آنها میخواستند مث ِل اشتباهات ِشاه در ۶ماه آخر هم نبود ،مشغول تحریک نمایندگان ِ مسالمت آمیز و قانونی انجام گرفت جهت قوام روسها را متقاعد کرده انداخته بودند .روسها با آنکه به ظاهر
به امپراتوری بریتانیا پایان دهند به حکومتش .اشتباهاتی که با هیچ ِمجلس بود .شاه بر ارتش تسلط برای اینکه با رای مجلس شد .رضاشاه بود که با او بر سر آذربایجان معامله به روی خودشان نمیآوردند وحشت
این دلیل که میدیدند نارضائی در داشت ــ ارتش رویهمرفته به شاه در آن ۵سال بعد از کودتا یعنی از کنند وروسها هم پذیرفتند .این قبول فراوانی کرده بودند .این که میگویند
کشورهای ِمستعمره باعث نفوذ و منطقی نمیتوانیم توجیه کنیم. وفادار بود ،در همۀ مواقع جز در اواخر ۱2۹۹تا ۱3۰۴که به پادشاهی رسید، ِپیشنهاد از طرف روسها را میشود ترومن به روسها التیماتوم داده بود
رشد کمونیسم در آن کشورها شده در جریانات 28مرداد مصدق از دوره مصدق .در مجلس هم نفوذ ِشاه یکی از بهترین نمایشها ِی رهبر ِی این گونه تعبیر کرد که از طرفی درست نیست ولی ترومن به روسها
است .در بحران چند سال بعد سوئز هر افراط به افراط تازه افتاد .بعد از همیشه خیلی زیاد بود برای اینکه سیاسی و نظامی را در تاریخ ایران عقب نشینی قوای روس به صورت فهماند که در ایران جلوشان خواهد
هم طرف عبدالناصر را گرفتند و تیر اینکه اختیارات را از مجلس گرفت؛ مجلس همان طورکه گفتم در دست نشان داد .در این زمینه خوب است آبرومندانهای باشد و از طر ِف دیگر ایستاد .روسها از طریق جاسوسی
خلاص را به امپراتوری «شرق سوئز» سناو مجلس و دیوان عالی کشور را ِمحافظه کاران و زمینداران ِبزرگ و که به کتاب سیروس ِغنی «ایران و میشود تعبیر کرد که روسها فکر که گمان میکردند جاسوس آنهاست و
زدند .حکومت امریکا ،چنانکه خود هم منحل کرد که همۀ اینها خلاف آخوندها بود که به دستگاه ِپادشاهی برآمدن رضاشاه» رجوع کنید و ببینید میکردند که معاملۀ درستی کردهاند در حقیقت عامل نادانسته اینتلیجنس
مصدق نیز دوبار اعلام کرد ،طرفدار قانون اساسی بود .هنگامی که شاه نزدیک بودند .شاه همیشه میتوانست که چه بازی شگفت انگیزی کرد این چون بهر حال با فشار امریکا و جامعۀ سرویس بریتانیا بود به این ُدژآگاهی
آزاد ِی کشورهای مستعمره بود ،مطابق فرمان نخست وزیری زاهدی را نوشت یک عده نمایندۀ مجلس را بخواهد و مرد و چگونه افکار عمومی را پیرامون بین المللی و شورای امنیت مجبور disinformationدست یافتند
منشور سازمان ملل متحد ،و دنبالۀ مجلس روی فشار مصدق و استعفای آنها هم سر از پا نمیشناختند که با ِخودش مساعد کرد و با چه استقبال بودند آذربایجان را تخلیه کنند وکار که امریکائیها بمبهای زیادی دارند
سنت پس از جنگ اول .در نتیجه نمایندگان طرفدار او عملا منحل دربار مربوط باشند ،روی آن سنت میتوانست به جاهای خطرناک بکشد. که در آن موقع این گونه نبود .دکتر
امپراتوری بریتانیا با منافع امریکا به شده بود و هیچ تصمیمی ،از جمله قدیمی ،و از همان جا میتوانست بر و هلهل ِه عمومی روی کار آمد. البته نمیتوانیم قاطعانه بگوئیم که میلانی در این باب اسناد قابل توجهی
هیجوجه نمیخواند و به همین دلایل دادن رای تمایل نمیتوانست بگیرد و علیه نخست وزیر اعمال نفوذ و تحریک درست است که رضا شاه با کودتا امریکائیها وارد ِجنگ میشدند ولی یافته است .بهر حال ترکیب این عوامل
مدتها طرفدار مصدق بودند .منتها در همان اوان نیز با رفراندم فراقانونی کند .هیچ نخست وزیر مستقلی شروع کرد ولی با علاقۀ عمومی یعنی دیپلماسی استادانه و میهن
میخواستند قرارداد در یک چهارچوب رسما منحل شد( .این همان مجلس نمیتوانست در مقابل جبهۀ متحد به پادشاهی رسید .در آن موقع این خطر بود. دوستی قوام و بمب اتم ِی امریکا و
قانونی و قابل تسری به همۀ دنیا باشد، هفدهم بود که مصدق باز برخلاف کمونیستها و آزادیخواهان و قوام که تودهایها و مظفر فیروز ارادۀ راسخ ترومن که جلو پیشروی
چون خودشان هم مناف ِع نفتی بزرگی قانون ،انتخاباتش را پس از رسیدن دربار و مجلس دوام بیاورد.. ناسیونالیستها ،اکثریتشان پشتیبان جاسوس شوروی را هم در کابینه روسها را بیش از آنچه حاصل شده
در عربستان سعودی و اینجا و آنجا نمایندگان به حد نصاب تشکیل روزنه :چند سال بعد از غائله خود آورده بود و اطمینان روسها بود بگیرد ،روسها را وادار به بیرون
داشتند .مصدق حاضر نبود .هیچ راه جلسات ،و از بیم از دست دادن اکثریت آذربایجان جریان ِ 28مرداد پیش او بودند .بله این یک استثنا بود. را جلب کرده بود قراردادی جلو آنها
حلی او را راضی نمیکرد مگر پیروزی متوقف کرده بود ).من نمیدانم میآید که به یکی از مهمترین =برگردیم به جریان آذربایجان و گذاشت که نتوانستند نه بگویند ولی رفتن از ایران کرد.
صد در صد که امکان نداشت .در نتیجه چرا اینهمه روی قانون دوستی و اتفاقات ِتاریخ ِمعاصر ِایران بخصوص در همه چیز را موکول کرد به تصمیم =پس مردم ِخود آذربایجان و ارتش
پیشنهاد پس از پیشنهاد ِامریکائیها قانونگرائی ِمصدق تکیه میکنند؟ سالهای اخیر تبدیل شده است .عده قوام السطنه .آیا درست است که قوام ِمجلس .روسها از ایران رفتند و بساط
را رد کرد .آخرین پیشنهاد مشترک اینگونه نگریستن یک سویه به تاریخ ای به آن نام ِکودتا داده اند و عده ای پس از بازگشت از روسیه جریان را به ِحکوم ِت فرقۀ دموکرات در تبریزبا قیام چه رلی بازی کردند؟
ترومن ،چرچیل و بانک بین المللی اصلا عامل ِانصاف و خرد را از سیاست نام قیام .به نظر شما در نبود مجلس آیا اطلاع مجلس میرساند و میگوید آن ِمردم برچیده شد .این افسانه که ارتش
که از هر نظر به سود ایران بود بازهم و تاریخ بیرون میبرد .بایستی آنچه را شاه اختیار ِعزل نخست وزیر را داشت گونه که صلاح است عمل کنید و اگر ایران رفت آنجا و قتل عام کرد درست -الآن عرض میکنم .احساسات مل ِی
پذیرفته نشد .مصدق راه حلی برای که بود پذیرفت .مصدق به هیچوجه یا خیر و اگر داشت دکتر مصدق که نیست به این دلیل که واحدهای ِارتش ایرانیان همیشه بود ولی در آن لحظه
امریکائیها باقی نگذاشت بنابراین ،به حاضر نبود در چهارچوب ِقانون کار پایبند ِقانون ِاساسی بود چرا از قبول لازم شد مرا نیز ازکار برکنار کنید؟ سه روز بعد از سقوط ِ فرقۀ دموکرات دیپلماسی ِو قدرت نظامی عوامل
فکر بر کناریش افتادند. بکند .او خود را پیشوای مردم و مظهر فرمان ِشاه سر پیچی کرد و حتی وارد ِتبریز شده بودند .در آن سه روز مهمتری بود .یعنی اگر تهدید امریکا
برای برکناری او نخست میخواستند اراده عمومی میدانست و نهادها را فرستادۀ او را باز داشت نمود؟ با در ـ بله .او به روسها وعده داد و قرار خیلی اتفاقات بد افتاد برای اینکه در نمیبود تما ِم احساسات ناسیونالیستی
از طریِق قانونی عمل کنند یعنی به چیزی نمیشمرد ــ همان اراده نظر گرفتن اینکه شاه لا اقل در ابتدا داد را بست ولی همه چیز را موکول یک سالۀ حکومت فرقۀ دموکرات هم از ایرانیان کفایت نمیکرد .روسها یا
برکناری او توسط ِ شاه .شاه ،همانگونه عمومی روسوئی که زمینه را برای به دکتر مصدق ارادت داشت و حتی کرد به موافقت مجلس بر طب ِق آن طرف اتفاقات خیلی بدی افتاده بود. میماندند یا باز سرازیر میشدند .اگر
که گفتم زیر بار نمیرفت و خلاصه سزاریسم ،تا تئوریهای توتالیتر سده گویا قبلا هم دو سه بار به او پیشنهاد قانونی که مصدق دوسالی پیش از آن ایرانیها متاسفانه در این دوران زندۀ قوام نمیبود یا ایران تسلیم تهدیدات
بعد از سه ماه فشار آوردن به شاه به مجلس پیشنهاد کرده و گذرانده تاریخ ایران ،دورانی که ما به یاد داریم، روسها شده بود برای اینکه همه در
و سفر والاحضرت اشرف به تهران و نوزدهم ،فراهم کرد. ِنخست وزیری کرده بود؟ بود .پس از آزاد شدن ایران ،انتخابات مانند ِیک ارتش غالب با هموطنان ِ خود ایران به شدت ترسیده بودند ،خود قوام
سفر شوارتسکف به تهران و تماسهای گرفتن اختیارات قانونگزاری در ــ همانطورکه گفتید شاه در گذشته مجلس را انجام داد چون یکی از رفتار کردهاند .در آذربایجان هم همه هم ترسیده بود و آماده بود امتیازات
دیپلماتیک و آمد ِن افرادی که مورد قانون اساسی نیامده بود .گرفتن از مصدق برای نخست وزیری در نکتهها در قرارداد با روسها این بود طرفها همان رفتار را داشتند (البته بعدها بیشتری نیز بدهد ،یا کار به برخورد
اعتماد شاه بودند و فرستادن رجال، فرماندهی کل ِقوا و دادن ِآن به نخست خواست کرده بود .مصدق هم نفو ِذ که ما برای برگذار ِی انتخابات در ایران آمار کشتگان را در آذربایجان تا 23هزار میکشید که باز برای ایران نتیجهای
بناچار شاه رضایت داد .اما برای وزیر نیز غیر قانونی بود ولی مصدق و انگلیسها را بهانه آورده بود که اگر نیاز داریم که واحدهای نیروها ِی هم بالا بردند که بسیار مبالعه آمیز است). مصیبت بار بدنبال میداشت .فراموش
همه روشن شده بود که مصدق به چند نفر دیگر از سران مجلس قبلا آنها موافق نباشند فایده ندارد .البته انتظامیمان در آذربایجان هم حضور بعد از شهریور 2۰هم آخوندها و دیگران نباید کرد که ارتش شوروی یک سوم
هیچ ترتیب کنار نخواهد رفت و نیز در زمان سردار سپهی رضا شاه مصدق کاندیدای ِمورد ِعلاقۀ شاه به داشته باشند و بر جریا ِن انتخابات شروع کردند به ویران کردن ِخاطره و سیاه خاک ایران را در اشغال داشت و دو
طرح آژاکس یا چکمه را در لندن و فرماندهی ِکل قوا را از احمد شاه آن صورت نبود .شاه با سید ضیا میانۀ نظارت کنند .بنابراین انتخابات را انجام کردن رضاشاه .زور فیزیکی نداشتند که حکومت دست نشانده در آذربایجان و
واشینگتن ریختند. گرفتند و دادند به سردار سپه و بعد هم بهتری داشت ولی وقتی که مصدق داد و اکثریت را هم برد ولی به هیچ هرچه را درست کرده بود خراب کنند مهاباد برپا کرده بود و حزب توده در
وقتی آن فرمان را از شاه گرفتند، خودش آن را از محمدرضا شاه گرفت. نخست وزیر شد شاه کمال همکاری روی مجلس را زیر ِ فشار نگذاشت و ولی آنچه توانستند کردند که او را بدنام همه ایران زمینه را برای بردن ایران
حزب ِ توده ــ که صدها تن از شبکه اینها هیچ کدام در چارچوب قانون را با او کرد و تا پایان مصدق حقیقتا گفت که شما آزادید که به قرار داد کنند و هر کار خوبی هم که کرده بود بد به پشت پرده آهنینی که چرچیل در
افسرانش بعد ا ِز 28مرداد دستگیر نمیگنجید .او اگر مدارای بیشتری رای ندهید و مهم نیست که به سر جلوه دهند تا جائی که گفتند کشیدن راه ۱۹۴۶اصطلاح کرد آماده میساخت.
شدند و معلوم شد که یک شبکۀ میداشت میتوانست با پشتیبانی در برابر او مطیع ِمحض بود. من چه خواهد آمد .برای او ایران آهن خیانت بوده است و برای این بوده با همه پشتیبانی امریکائیها وضع
بسیار عظیمی در ارتش داشتند که عمومی و دربرابر شاهی که خودش یکی از نکات جالب در اتفاقات مهمتر از خودش بود .مجلس همان را که بعدا متفقین بیایند و از آنجا به روسیه
بخش درجه دارانش البته هیچوقت میگفت جرئت برکناریش را ندارد ،و ِ ۱332این بود که امریکائیها کرد و قوام هم به سرعت ساقط شد کمک کنند ،یعنی ۱3سال بعد! در رژیم
کشف نشد ــ خبر یافت و داستان در آن زمان جرئت هیچ کاری نداشت، میخواستند فکری برای ِمصدق برای اینکه شاه از او خوشش نمیآمد. پیشه وری ،شروع کردند به آزار و کشتن
را به مصدق اطلاع داد .کودتای 28 قانون اساسی را با بهره گیری از بکنند و او را بردارند ولی شاه مخالفت =چرا شاه از قوام خوشش نمیآمد؟ دشمنان طبقاتی .پس از سقوط دمکراتها
مرداد در حقیقت کودتای 2۵مرداد مکانیسم قانونی چنان تغییر دهد که میکرد .سه ماه تقریبا طول کشید که هم مردم و نیروهای دولت ریختند بر سر
بود .در 2۵مرداد طرح کودتا به اجرا شاه هیچ اختیار اجرائی نداشته باشد. امریکائیها و انگلیسیها بتوانند شاه آیا فکر میکنید که شاه حتی در جریان آنها و بسیاری را کشتند .پس از 28مرداد
گذاشته شد. را متقاعد کنند که فرمان عزل ِمصدق 3۰تیر به دلیل ِاینکه دکتر مصدق را رژیم پادشاهی که پیروز شده بود جبهۀ
ادامه دارد و نصب زاهدی را امضا کند .حاضر به قوام السطنه ترجیح میداد به نوعی ملی و تودهایها را شدیدا سرکوب کرد
نبود و به هیچ روی زیر ِبار نمیرفت.
مصدق اشتباه ِ بزرگی مرتکب شد دخالت داشت؟
ـ فکر نمیکنم ،ولی شما یک رهبر
سیاسی و نظامی برجسته را در تاریخ ِ
3۷سالۀ سلطنت محمد رضاشاه نشان
بدهید که مورد علاقۀ شاه بوده باشد .او