Page 13 - (کیهان لندن - سال سى و هشتم ـ شماره ۳۵۰ (دوره جديد

‫صفحه ‪13‬ـ ‪ Page 13‬ـ شماره ‪1816‬‬
‫جمعه ‪ ۱۸‬تا پنجشنبه ‪ ۲۴‬فوریه ‪۲0۲۲‬‬

‫تاریخچه پخت نان‬ ‫قطارها آویخته و از آنها بالا میرفتند‪.‬‬ ‫ماشین دودی در روزگار فراموشی‬ ‫اگر تا به حال گذرتان به ایستگاه‬
‫مرد ‪ 7۶‬سالهای به نام علی که در‬ ‫مترو شهر ری افتاده باشد‪ ،‬در محوطه‬
‫تنور را جانشین سبو و خمیر را با انواع‬ ‫نانی را که ما امروزه مصرف میکنیم‪،‬‬ ‫کودکی سوار ماشین دودی شده بوده‬ ‫بیرونی‪ ،‬قطاری قدیمی و عتیقه نظرت‬
‫مواد معطر مخلوط کردند‪ ،‬به طوری که‬ ‫مدیون رومیان هستیم‪ ،‬چون آنها برای‬ ‫میگوید‪« :‬خاطرات زیادی با ماشین‬ ‫را جلب میکند‪ .‬تاکنون سه بار جای‬
‫نانواهای آتن میتوانستند هفتاد و دو نوع‬ ‫اولین بار ترکیب و روش پخت نان را به‬ ‫دودی دارم‪ .‬در این قطار زنی معروف‬ ‫این قطار در فضای ایستگاه جا به جا‬
‫نان مختلف تهیه کنند‪.‬رومیان مانند هر‬ ‫به مرشد بلقیس بود که برای مردم‬ ‫و برای حفاظت از آن فقط به بستن‬
‫چیز دیگر‪ ،‬روش نان درست کردن یونان‬ ‫این صورت در آوردند‪.‬‬ ‫فال میگرفت و کفبینی میکرد‬ ‫داربست در اطراف و کشیدن پارچهای‬
‫را اقتباس کردند‪ .‬آنها کورههای نانوایی‬ ‫این نکته حقیقت دارد که از قدیمترین‬ ‫و همین طور ممدلی یکدست که‬ ‫برزنتی بر سقف آن به عنوان سرپناه‬
‫خوبی داشتند که از بیرون گرم میشدند‪.‬‬ ‫دورههای عتیق‪ ،‬نان غذای اصلی و حتی‬ ‫جیببری بسیار متبحر بود و تنها با‬ ‫اکتفا شده است‪ .‬گویا وجود این قطار‪،‬‬
‫کورههای نانوایی‪ ،‬ابتدا عمومی بود‪ ،‬اما‬ ‫نشانه حیات بود‪ ،‬اما طرز تهیه آن‪ ،‬سالها‬ ‫داشتن یکدست‪ ،‬بسیار ماهرانه در‬ ‫اسباب زحمت مسؤولان ایستگاه مترو‬
‫به تدریج کورههای خصوصی هم رواج‬ ‫در همان مرحله بدوی باقی مانده بود‪.‬‬ ‫ماشین دودی جیببری میکرد و پول‬ ‫شهر ری شده است‪ ،‬چراکه به نظر‬
‫یافت‪ .‬سپس نوعی تغار خمیرگیری‬ ‫کشف خمیر مایه را مرهون یونانیان‬ ‫و وسایل مسروقه را به بیرون قطار‬ ‫میرسد هنوز نتوانستهاند جای ثابتی‬
‫مکانیکی اختراع شد و آن عبارت از‬ ‫هستیم‪ .‬آشوریان اولین بار به این فکر‬ ‫میانداخت و دستیارانش آنها را جمع‬ ‫برای آن در نظر بگیرند‪ ،‬آنقدر که‬
‫لاوک بزرگی بود که خمیر در داخل‬ ‫افتادند که گلوله خمیر را در سبوی‬ ‫میکردند‪ .‬خودم و دوستانم بر سقف‬ ‫مانند یک شیء مزاحم گاه به گاه جا‬
‫آن به کمک دستگاهی که اسب آن را‬ ‫بزرگی از گل بگذارند و اطراف آن را به‬ ‫قطار میرفتیم و شیطنت میکردیم‪.‬‬
‫به حرکت درمیآورد‪ ،‬به عمل میآمد‪.‬‬ ‫یک بار هم یکی از دوستانم به زیر قطار‬ ‫به جا میشود‪.‬‬
‫شدت گرم کنند‪.‬‬ ‫افتاد و پایش برای همیشه معیوب شد‪».‬‬ ‫این قطار زبان بسته که اکنون در‬
‫یونانیان این فن را تکمیل کردند و‬ ‫اولین بلیتی که در عهد ناصری برای‬ ‫این ایستگاه به این طرف و آن طرف‬
‫ماشین دودی چاپ شد‪ ،‬به ارزش ‪3‬‬ ‫کشیده میشود و در روزمرگیهای‬
‫سؤالات سهل و ممتنع!‬ ‫شاهی بود و در زمان مظفرالدین شاه‬ ‫پذیرایی میشدند‪ .‬قسمت دوم به طول‬ ‫ماشین دودی) میآمدند اما هیچکس‬ ‫زندگی فراموش شده‪ ،‬روزگاری یکه تاز‬
‫این مبلغ به ‪ 5‬شاهی رسید و آخرین‬ ‫‪ 5‬متر که مخصوص رجال درجۀ یک و‬ ‫حاضر نبود اولین کسی باشد که سوار‬ ‫حمل و نقل بار و مسافر در ایران بوده‬
‫ج‪ :‬جرج‬ ‫مردی در مسابقه اطلاعات عمومی‬ ‫است‪ .‬البته تهرانیهای قدیم و افراد‬
‫د‪ :‬مانوئل‬ ‫شرکت نمود و سعی در بردن جایزه‬ ‫مبلغ آن ‪ ۲‬ریال و نیم بود‪.‬‬ ‫صدراعظم بود‪.‬‬ ‫قطار میشود‪.‬‬ ‫بومی و قدیمی شهر ری با این قطار‬
‫‪5‬ـ نام جزایر قناری در اقیانوس آرام‬ ‫یک میلیون دلاری آن را داشت ولی‬ ‫ماشین دودی اوایل حکومت‬ ‫واگن مخصوص شاهان قاجار به‬ ‫مهندس فرانسوی وقتی وضع را‬ ‫آشنایی دیرینهای دارند و آن را به نام‬
‫از کدام حیوان گرفته شده است؟‬ ‫از عهده جوابگویی به سؤالات آسان‬ ‫محمدرضا پهلوی بعد از حدود ‪70‬‬ ‫طول ‪ 3‬متر‪ ،‬اما واگن وزرا و علمای‬ ‫چنین دید و بازارش را کساد یافت‪،‬‬ ‫«ماشین دودی» میشناسند و خاطرات‬
‫الف‪ :‬قناری‬ ‫سال فعالیت‪ ،‬برای همیشه در ایستگاه‬ ‫طراز اول از دو بخش تشکیل میشد‬ ‫نزد شاه قاجار رفت و جریان را به اطلاع‬ ‫تلخ و شیرینی از این قطار دارند‪.‬‬
‫ب‪ :‬کانگارو‬ ‫این برنامه برنیامد‪.‬‬ ‫شهر ری از حرکت باز ایستاد‪ .‬بعد از‬ ‫و با ‪ 5‬متر طول در جلوی واگن‬ ‫رساند‪ .‬ناصرالدین شاه نیز برای از بین‬ ‫در کتاب «ایران قدیم‪ ،‬تهران قدیم»‬
‫ج‪ :‬توله سگ‬ ‫این سؤالات را بخوانید‪:‬‬ ‫گذشت چندین سال‪ ،‬ایستگاه ماشین‬ ‫شاهی بسته میشد‪ .‬واگن دیگر به‬ ‫بردن ترس و وحشت مردم دستور داد‬ ‫آمده است‪ :‬نخستین خط آهن ایران‪،‬‬
‫د‪ :‬موش‬ ‫‪۱‬ـجنگصدسالهچقدرطولکشید؟‬ ‫دودی تخریب و اطراف آن به پارکی‬ ‫طول ‪ 7‬متر اختصاص به زنان داشت‬ ‫تا عدهای از مشهورترین افراد‪ ،‬سرداران‬ ‫خط آهن تهران به شهر ری بود که‬
‫جوابها‪:‬‬ ‫به نام ذکریای رازی تبدیل شد‪ .‬همه‬ ‫که میبایست جدا از مردان باشد و ‪۸‬‬ ‫و سپهسالاران در حالی که سراپا مسلح‬ ‫در سال ‪ ۱۲۶۱‬هجری شمسی برابر‬
‫اگر فکر میکنید همه جوابها را‬ ‫الف‪ ۱۱۶ :‬سال‬ ‫واگنهای آن جدا شد و فقط لکوموتیو‬ ‫واگن به مردان تعلق داشت و همین‬ ‫بودند‪ ،‬در معیت وی با ماشین دودی به‬ ‫با (‪ ۱۸۸3‬میلادی)‪ ،‬امتیاز آن را یک‬
‫میدانید و به این بنده خدا کلی‬ ‫ب‪ ۹۹ :‬سال‬ ‫و واگن شاهی باقی ماند‪ .‬اطراف ماشین‬ ‫تعداد هم واگن زمستانی در این خط‬ ‫حضرت عبدالعظیم بروند تا ترس مردم‬ ‫مهندس فرانسوی به نام موسیو (بواتال)‬
‫خندیدهاید‪ ،‬بهتر است اول جوابها‬ ‫ج‪ ۱00 :‬سال‬ ‫دودی نردهای کشیده شد و چون در‬ ‫کار میکرد و ‪ ۸‬واگن مخصوص بار‬
‫را مطالعه کنید‪:‬‬ ‫د‪ ۱50 :‬سال‬ ‫کنار زمین بازی کودکان بود‪ ،‬تبدیل‬ ‫و کالاهای تجاری بود که جمعاً ‪30‬‬ ‫از بین برود‪.‬‬ ‫از ناصرالدین شاه قاجار گرفت‪.‬‬
‫‪ :۱‬جنگ صد ساله در واقع ‪۱۱۶‬‬ ‫به وسیله بازی کودکان شد که این امر‬ ‫عدهای از همراهان زیر لب ذکر‬ ‫ماشینهایی که در این خط به کار‬
‫سال طول کشید‪ ۱337( .‬ـ ‪)۱۴53‬‬ ‫‪۲‬ـ کلاههای پاناما در چه کشوری‬ ‫صدمه زیادی به این قطار وارد کرد‪.‬‬ ‫واگن بوده است‪.‬‬ ‫گفته و عدهای کفن به گردن انداخته‬ ‫افتادند‪ ،‬نام ترن یا قطار نداشتند‪ ،‬بلکه‬
‫‪ :۲‬کلاه پاناما در اکوادور تولید‬ ‫تولید میشوند؟‬ ‫البته من هم از کودکانی بودم که هر‬ ‫صندلیها همه نیمکت چوبی بود‬ ‫بودند‪ .‬روزی که شاه و درباریان سوار‬ ‫در دارالخلافه آنها را ماشین دودی‬
‫الف‪ :‬برزیل‬ ‫وقت گذرم به آن پارک میافتاد‪ ،‬از سر‬ ‫که دو به دو مقابل هم قرار داشت و‬ ‫این ماشین عجیب شدند‪ ،‬علما از مدتی‬
‫میشود‪.‬‬ ‫ب‪ :‬شیلی‬ ‫و کله آن زبان بسته بالا میرفتم و در‬ ‫راهرویی از وسطشان میگذشت و‬ ‫پیش به حضرت عبدالعظیم رفته بودند‪.‬‬ ‫میگفتند‪.‬‬
‫‪ :3‬انقلاب اکتبر در ماه نوامبر جشن‬ ‫ج‪ :‬پاناما‬ ‫تشکیل کوچهای را میداد و جلو و عقب‬ ‫هنگامی که به چشم خود دیدند هیچ‬ ‫اولین و تنها خط راه آهن که در‬
‫د‪ :‬اکوادور‬ ‫رویاهایم راننده آن قطار میشدم‪.‬‬ ‫هر یک از اینها‪ ،‬دسته ترمزی برای هر‬ ‫اتفاق بدی برای مسافران قطار رخ‬ ‫ایران توسط موسیو بواتال و چند نفر‬
‫گرفته میشود‪.‬‬ ‫سالیان درازی ماشین دودی بدون‬ ‫اتاق تعبیه شده بود‪ .‬رنگ داخل اتاقها‬ ‫نداده است‪ ،‬آن وقت سوار آن شدند‬ ‫مهندس بلژیکی به راه افتاد‪ ،‬همین‬
‫‪ :۴‬اسم شاه جرج‪ ،‬آلبرت بوده که‬ ‫‪3‬ـ روسها در چه ماهی انقلاب‬ ‫توجه مسؤولان شهر ری و مردم که در‬ ‫و به دنبال این مسافرت‪ ،‬ترس مردم‬ ‫ماشین دودی بود که در مسیر خیابان‬
‫بعد از رسیدن به مقام پادشاهی به‬ ‫اکتبر را جشن میگیرند؟‬ ‫روزمرگیهای خود غرق بودند‪ ،‬در گزند‬ ‫قهوهای بود و بیرون آن سبز رنگ‪.‬‬ ‫ریخت و سیل مسافر به طرف ماشین‬ ‫ری‪ ،‬شوش و شهر ری مسافران را جا‬
‫الف‪ :‬ژانویه‬ ‫آسیب باد و باران‪ ،‬آفتاب و کودکان قرار‬ ‫در هر کدام از واگنها مانند واگنهای‬ ‫دودی سرازیر شد‪ .‬ماشین دودی از چند‬
‫جرج تغییر نام داد‪.‬‬ ‫ب‪ :‬سپتامبر‬ ‫گرفت‪ ،‬بدون اینکه کسی به او نگاه کند‬ ‫اسبی‪ ،‬چراغهایی نصب شده بود که یک‬ ‫به جا میکرد‪.‬‬
‫‪ :5‬توله سگ‪ :‬اسم لاتین آن‬ ‫ج‪ :‬اکتبر‬ ‫و بیندیشد که این قطار اولین نشانه‬ ‫روی آن به طرف کوچه زنان و روی‬ ‫قسمت تشکیل میشد‪:‬‬ ‫هنگامی که خط آهن ماشین دودی‬
‫‪ Insularia Canaria‬است که‬ ‫د‪ :‬نوامبر‬ ‫حضور تکنولوژی و نخستین قطار و‬ ‫لکوموتیو یا آتشخانه که در آن‬ ‫به راه افتاد‪ ،‬مردم دسته دسته برای‬
‫راهآهنی است که در ایران به حرکت‬ ‫دیگر به سوی اتاق مردانه بود‪.‬‬ ‫تماشای این پدیده شگفتانگیز یا‬
‫یعنی جزایر توله سگ‪.‬‬ ‫‪۴‬ـ اسم شاه جرج ششم چه بود؟‬ ‫درآمده و میراثی گرانبها برای مردم‬ ‫وقتی ماشین دودی از دروازه خود‬ ‫ماشینچی مشغول هدایت قطار بود‪.‬‬ ‫غول آتشخواری که به هنگام حرکت‬
‫الف‪ :‬ادر‬ ‫خارج میشد‪ ،‬ناگهان سر و کله جماعتی‬ ‫واگن شاهی به طول ‪ 5/۲‬متر و‬ ‫از تنورهاش بخاری غلیظ برمیخاست‬
‫شهر ری و تهران به شمار میرود‪.‬‬ ‫از بچه و بزرگ ظاهر میشد که به دنبال‬ ‫عرض ‪ 5/۱‬متر که در آن مسافران‬ ‫و به همین جهت آن را ماشین دودی‬
‫ب‪ :‬آلبرت‬ ‫قطار میدویدند و خود را به پنجره‬ ‫واگن شاهی به وسیلۀ چای و قلیان‬ ‫لقب دادند‪ ،‬به گارماشین (ایستگاه‬

‫‪۲1‬‬ ‫‪3‬‬

‫‪7 56‬‬

‫‪7 54‬‬ ‫‪۲1‬‬ ‫(سودوکو)‬

‫‪84 3‬‬ ‫‪ 15 14 13 1۲ 11 1۰ 9 8 7 6 5 4 3 ۲ 1‬عمودی‪:‬‬
‫‪6‬‬
‫‪۲‬‬ ‫‪61‬‬ ‫‪:‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪۱‬ـ از خوانندگان پیشکسوت و‬ ‫‪۲‬‬
‫‪86‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪5‬‬ ‫فراموش ناشدنی و فقید ایران‬ ‫‪3‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪۲‬ـ میل ـ گلی است ـ نه بهعربی‬
‫‪98‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪3‬ـ دریایی است ـ از پادشاهان‬
‫‪۲‬‬ ‫هخامنشی‬ ‫‪4‬‬
‫‪5‬‬
‫‪۴‬ـ پنهان ـ به دل افکندن ـ بزرگتر‬
‫‪ 5‬ـ نیستی ـ نحیفی‬ ‫‪6‬‬
‫‪7 518‬‬ ‫‪1 3۲‬‬ ‫‪ ۶‬ـ اخلاق و رفتار ـ بدنی ـ مقدمه‬
‫درک‬
‫‪78‬‬ ‫‪64‬‬ ‫‪7‬‬
‫‪ 7‬ـ از هنرپیشگان قدیمی تآتر‬ ‫‪8‬‬

‫عمودی‪:‬‬ ‫‪11 1۰ 9 8 7 6 5 4 3 ۲ 1‬‬ ‫و سینمای ایران ـ گوشه ـ‬ ‫‪9‬‬
‫‪۱‬ـ از آهنگسازان معروف‬ ‫عروسک‬
‫ـ باهوش‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ ۸‬ـ قسمتی از پا ـ خوبی ـ علامت‬ ‫‪1۰‬‬
‫‪ ۸‬ـ محاورهای ـ وسیله‬ ‫فرانسه‬
‫‪۹‬ـ پسو ند تشبیه ـ‬ ‫‪۲‬ـ متصل ـ بازپسین‬ ‫‪۲‬‬ ‫جمع‬ ‫‪11‬‬
‫ورزشی است ـ حاشیه‬ ‫‪3‬ـ رایحه ـ پرواز ـ خون‬ ‫‪ ۹‬ـ اجداد ـ قرضه ـ مدرک قرار‬ ‫‪1۲‬‬
‫در آن جاری است‬ ‫‪3‬‬
‫و گوشه‬ ‫‪۴‬ـ لطیف ـ از خیابانهای‬ ‫دادن‬ ‫‪13‬‬
‫‪۱0‬ـ از مجموعههای‬ ‫قد یمی و معر و ف‬ ‫‪4‬‬ ‫‪۱0‬ـ شکلی است هندسی ـ‬ ‫‪14‬‬
‫شعر فروغ فرخزاد ـ‬ ‫‪15‬‬
‫رواندازی است ـ از‬ ‫تهران‬ ‫‪5‬‬ ‫پایتخت کشوری است‬
‫‪ 5‬ـ رختشوی ـ تکرار‬ ‫‪6‬‬ ‫‪۱۱‬ـ خرابه ـ گمان ـ در دهان نهند‬
‫ادوات استفهام‬ ‫‪۱۲‬ـ آهنگری درفش بهدوش ـ‬
‫‪۱ ۱‬ـ ا ز هنر پیشگا ن‬ ‫یک حرف ـ فوری‬ ‫شراره ـ سجدهگر‬ ‫افقی‪:‬‬
‫قدیمی و برجستۀ‬ ‫‪ ۶‬ـ میوهای است ـ‬ ‫‪۱3‬ـ خداوند ـ اصل و اساس هرچیز‬
‫‪7‬‬ ‫ایران‬ ‫‪۱‬ـ ا ز تر ا نه سر ا یا ن و‬
‫تآتر ایران‬ ‫تهیدستی‬ ‫ـ درد و رنج‬ ‫‪۱0‬ـ پست ـ حشرهای موذی‬ ‫آهنگسازان خوشذوق‬
‫‪ 7‬ـ از سبزیجات ـ‬ ‫‪8‬‬ ‫‪۱۴‬ـ تاج ـ از آن طرف پذیرفتن‬
‫پایتخت کشوری است‬ ‫‪9‬‬ ‫ـ ج ّو‬ ‫کشور ما‬
‫است ـ جوی خون‬ ‫‪ ۱۱‬ـ میهمانسرا‬ ‫‪۲‬ـ صحیفه ـ بخشنده ـ‬
‫‪1۰‬‬ ‫‪ ۱5‬ـ روستا ـ کشوری است ـ حتم‬ ‫‪۱۲‬ـ از پادشاهان ایران‬
‫‪ ۱3‬ـ ظرافت ـ عناوین‬ ‫عددی است‬
‫‪ ۱۴‬ـ خداوند ـ دوستی ـ‬ ‫‪3‬ـ از شعرای برجسته و‬
‫معاصر فقید ایران‬
‫حل جدول شماره قبل‬ ‫‪11‬‬ ‫حل جدول شماره قبل‬ ‫‪۴‬ـ ناقلا ـ لحظه ـ از خطوط از فعالیتهای تولیدی و‬

‫برجسته ایران و استاد فقید‬ ‫افقی‪:‬‬ ‫کشاورزی‬ ‫ارتباطی‬
‫دانشگاه تهران‬ ‫‪ ۱‬ـ از موسیقیشناسان‬ ‫‪ 5‬ـ پیکر ـ دقیق ـ سردار ‪ ۱5‬ـ نظاره کردن ـ بخار‬
‫صاحبنام معاصر ایران‬ ‫متراکم ـ ظرفی است‬ ‫افراسیاب ـ جد‬
‫‪ 7‬ـ زبانی است ـ داخل سر‬ ‫و استادپیشین هنرستان‬ ‫‪ ۶‬ـ اپرایی از وردی ـ‬
‫است‬ ‫زیادهطلبی ـ از ادویهها‬
‫عالی موسیقی‬ ‫ـ تکرار یک حرف‬
‫‪ ۸‬ـ کاشانه ـ از سبزیجات‬ ‫‪ ۲‬ـ خوشبختی ـ تکخال‬ ‫‪ 7‬ـ از نویسندگان و‬
‫‪۹‬ـ گلی است ـ از شهرهای‬ ‫‪3‬ـ حرارت غیر طبیعی بدن‬ ‫داستانسرایان معاصر و‬
‫ـ از شهرهای معروف‬ ‫فقید ایران ـ کوشش‬
‫ایران‬ ‫‪ ۸‬ـ ماده ازتدار در بدن‬
‫‪۱0‬ـ منهدم ـ از جهانگشایان‬ ‫افغانستان‬ ‫انسان ـ «سبو»ی درهم‬
‫‪ ۴‬ـ میان ـ تکرار یک حرف‬ ‫ـ زندهکردن‬
‫تاریخ‬
‫‪۱۱‬ـ حرفهای است ـ کشوری‬ ‫ـ صورت‬
‫‪ 5‬ـ حشرهای است ـ از عناصر‬
‫است‬
‫اربعه‬
‫‪ ۶‬ـ پژوهشگر و زبانشناس‬ ‫‪ ۹‬ـ سردودمان یکی از‬
‫سلسلههای حکومتی در‬