Page 18 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۷۶ (دوره جديد
P. 18
آخرین ویدئوهای خبری در لنز ایران KAYHAN LONDON ONLINE آگهی در کیهان آگاهی م یآورد
www.lenziran.com نشانی سایت:
www.kayhan.london
سالس یوپنجم(دورۀجدید)ـ شماره176ـجمعه 9شهریورماه1397خورشیدی
روابط عمومی:
19ذوالحجه 1439قمری ـ 31اوت 2018میلادی [email protected]
Page 18 No.176 Friday 31 August 2018 صفحه 18 آگهی و تبلیغات:
P.O. Box 435,Old Brompton Road 2,London, SW7 3DQ [email protected]
Tel: +(44)-(0)20 3633 3684 Fax: +(44)-(0)20 3633 3685
e-mail: [email protected] - www.kayhan.london سردبیری:
[email protected]
آخری حتی به قیمت جان صدهاهزار آرمین لنگرودی ـ مفاهیم «خلق»،
نفر در طول جنگ هشت ساله ایران و
عراق تمام شد .توجیه این ب یکفایتی با «توده» یا «مردم» از نظر سیاسی
بهانه «توطئ هچینی دشمن» نیز برای
مفاهیمی کلی ،کشدار و مبهم هستند.
ما آنچنان بیگانه نیست.
اینگونه است که حتی یک دمکراسی این مفاهیم به مثابه «مجموع های» از
نیز برای جلوگیری از اضمحلال،
احتیاج به کنترل مداوم ُرک نهای خود گروههای مختلف انسانی به حساب
را پیدا م یکند ،امری که به عنوان
نمونه در سیست مهای آزاد ،خود را م یآیند ،که در واقع با منافع و نیازهای
در ترکیب پارلمان ،قوه قضائیه ،
دولت و مقام ریاست جمهوری (و یا صنفی و سیاسی متفاوت از یکدیگر
مقام نظارتی سلطنتی) ،که مستقل
از همدیگر بوده و همزمان یکدیگر را تمیز داده م یشوند .از آنجا که هر
کنترل م یکنند ،قابل مشاهده است.
غلبه هر یک از این نهادها بر دیگران، کدام از ما جزیی از این واژهها به
به معنی مرگ دمکراسی است .همین
سیستم را ما در ُرم باستان هم نظارهگر شمار م یرویم ،فرهنگ سیاسی رایج
بودیم ،که در نهادهایی همچون
«نمایندگان عوام» (tribunus (اعم از رسمی یا اپوزیسیون) ،برای
« ،)plebisقیص ِر» انتخابی و مجلس
اشرافی «سنا» تعریف م یشد .پیروزی جلب هرچه بیشتر آرای ما ،با ربط
«سزار» ()Gaius Iulius Caesar
در به دست گرفتن قدرت سیاسی ،به دادن موضوعات مطلوب خود به أین
معنی شکست این سیستم و گذار آن مفاهیم ،آنها را اخلاقاً توجیه شده
به یک سیستم سلطنتی خودکامه بود.
در مورد ایران ،قِدا َست «ولایت فقیه»، وانمود م یدارد.
نمایش چاکرصفتی تمامی ارگا نهای
دیگر حکومتی همچون مقننه ،اجرائیه در باره دمکراسی و ُش َبهات واژه ِی «مردم» مجموع های از
و قضائیه است که در ببن آنها دو مقوله فریبند هی آن
«خودسری» و «استقلال» آگاهانه با گروهها ،طبقات و لای ههای اجتماعی را
یکدیگرمغشوشم یگردند. در بر م یگیرد که منافعشان اگر متضاد
تمامی پدیدههای اطراف ما در حال
تغییر متناوب هستند .این امر شامل و نافی یکدیگر نباشد ،حداقل مشکل با
«مردم» و تمامی نهادهای ساخته
دست آنها نیز م یشود .در یک جامعه یکدیگرتشابهپیدام یکند
پویا ،ما متناوباً شاهد تبدیل جریانات
اقلیت به اکثریت (و برعکس) هستیم. اگرچه این مفاهیم همگی «اسم
دقیقاً همین فاکتور معرف «مردمی»
بودن دمکراسی است ،که پی ششرط جمع» هستند ،در زبان پارسی اما
آن وجود زمینه این دگردیسی به
صورت آزاد یهای کامل و تضمی نشده این کلمات م یتوانند (بر مصداق:
اجتماعی است .به همین دلیل است که
برچسب اکثریت و یا اقلیت سیاسی در اشتباه مورد قبول همه ،اشتباه به
یک جامعه آزاد به گروههای مذهبی، شمار نم یآید) مجدداً بنا بر قواعد
نژادی و یا ملی نم یچسبد ،چرا که این
فاکتورها معرف گرای شهای اجتماعی دستوری جمع بسته شوند :مردمان و
و سیاسی انسا نها نبوده و مضافاً اینکه،
زمان و ماهیت تغییر آنها به دست یا خل قها .اگر تنها ما به معانی لغوی
حاکمان قابل کنترل است .بنابر این
دمکراسی صرفاً حکومت «کثیری از م یشود که قشر ( َد َهک) ضررکننده، و «مردم» تمایز قائل بودند بطوری که، حفظ منافع مشترک اجتماعی است. این موضوع توجه ما را به یک نکته این واژهها رجوع کنیم ،به عنوان نمونه
مردمان» و تحمیل منویات آن بر اقلیت آن قشری باشد که وزن هی کوچکتری حکومت عوام ( )Ochlocracyنقطه به همین دلیل این سیستم ،حکومت پای های دیگر معطوف م یدارد و آن
نیست .بلکه اقدامات این اکثریت برای را در ترازوی انتخابات نمایشی عوام مقابل دمکراسی شناخته م یشد[.]۳ «مردم رنجبر» ،حکومت «خل قها» اهمیت واژهها و مفاهی ِم ویژهی آنها «خلق» به معنی «آفرینش» م یباشد،
پیشبرد (اجرایی) احسن یک قرارداد داراست .آوردن فیزیکی پول نفت بر واژه «اُک ُلکراسی» را تاری خنویس یونانی و یا «مستضعفین» نیست ،بلکه یک در ساختار یک جهانبین ِی اجتماعی
اجتماعی و حقوقی (مشمول آزادی سر سفره مردم ،سوخت رایگان و یا وام «پولیبیوس» ( )Polybiusدر قرن «تفاهم» ( )consensusبر سر یک است که اکثراً بر بستر یک چهارچوب که در رابطه با موضوع مورد بررسی
بیان ،مطبوعات ،تشکیلات ،تجمع، بانکی بدون بهره ،مثا لهای کلاسیک دوم پیش از میلاد به معنی «نسخ هی «قرارداد عادلانه» مابین همه گروههای مشخص آفریده و فهمیده م یشوند. ما ،احتمالاً به (نوع انسان ِی) موجودی
انتخاب در زیر سایه امنیت اجتماعی، برای این اعمال ب یپایه ،پوپولیستی فاس دشدهی دمکراسی» در لغ تنامه «ایدهها بدون محتوا پوچ هستند، اشاره دارد که توسط یک «خالق»
فردی و شهروندی و غیره) است که و فرص تطلبانه هستند .مثا لهای سیاسی یونان اضافه کرد و این به آن مختلفمردمم یباشد. دیدگاهها بدون واژهها کور» (امانوئل
مشمول همگان و از جمله گروههای پیچیدهتر دیگر برای این سیاست معنی بود که در این سیستم ،منافع به عنوان نمونه ،حکومت اسلامی کانت)[ .]۲این به آن معنی است، آفریده شده است .با این برداشت ،واژه
در اقلیت نیز م یشود .نبود آزاد یهای همانا چاپ ب یرویه پول ،دستکاری اجتماعیبهنفع«سودجوی یهای»افراد حتی از روز نخست و با وجود داشتن که بدون آگاهی از چها چوب یک
اجتماعی ،خود متقابل ًا دلیلی برای در سیستم بانکی و به خدمت گرفتن کل ّاش و فاسد از طریق بسیج «عوام» بیشتر از ۹۰درصد آرای «مردم» هم، ایدئولوژی ،درک سطحی یک واژه «خل قها»بایستیبهتفاوت،ناهمگونی
وجود ُکنترل «ذهنیت جمعی» است. آن توسط سیستم سیاسی و یا ازدیاد و سوء استفاده از انگیزههای آنها از بین نم یتوانست یک حکومت مردمی منتسب به آن م یتواند به یک سوء
اکثریتی که در غیاب این حقوق و بده یهای خارجی (وا مهای خارجی) م یروند .در واقع حکومت عوام ،به علت یا ملی باشد ،چرا که خود را تنها به تفاهم بیانجامد .این مسئله دامنگیر و نابرابری «آفرینش» در همان آغاز
آزاد یهاشکلبگیرد،اکثریتیدروغین یک کشور هستند ،که همگی صرفاً ُشبهه «مردمی» خود ،تهدیدی است خرافات «اسلام شیعه» ،به عنوان بسیاری از واژههایی است ،که در زبان
برای راضی نگهداشتن مقطعی و تغذیه که همواره دمکراسی را بدرقه م یکند. تنها مخرج مشترک موهوم «مردم» پارسی از زبا نهای دیگر به عاریه گرفته «خلقت» رجوع دهد :آفریدههای
و ساختگی است. (نسل موجود) عوام ،به عنوان پایه این هرودوت هم بین حکومت مثبت ایران ،محدود م یکرد .این حکومت، م یشوند و بسیاری از روشنفکران تنها
حکومت انجام م یگیرند ،که بعضاً و منفی «توده» فرق م یگذاشت. همانطور که خود ،خود را م ینامد ،یک سعی در ترجمه و برگرداندن «لغوی» ناهمگون .جالب است که استفاده از
پانوی سها: همانطور که ما در یونان و آرژانتین همینطور به عقیده افلاطون به قدرت «حکومت اسلامی» است :نه یک کلمه آنها به زبان خود را داشت هاند .از جمله
شاهدش بودهایم ،نهایتاً به ورشکستگی رسیدن «حکومت عوام» به منزله بیشتر و نه یک کلمه کمتر! حکومتی این مفاهیم همین معنی «دمکراسی» این مفهوم در زمان ما بیشتر توسط
)۱لسان العربَ :خ َلف :الولد الصالح اقتصادی یک کشور منتهی م یشود. «شکست دمکراسی» است .همین که در همان آغاز و بلافاصله پس از است که در رابطه با یک سیستم
طنز تاریخ در مورد یونان این است، امر زمین های است برای تمایز گذاردن سوء استفاده از «رفراندوم» عوامان هاش، حکومتی به این ُگمان دامن م یزند، «چپ» صورت م یگیرد ،یعنی همان
(پس ِر شایسته) .فرهنگ عمید :خلافت: که «چپ ضد سرمای هداری» این ژان ژاک روسو میان خواست عمومی با تثبیت «ولایت فقیه» در مانیفست که گویا دمکراسی به هر سیستمی
جانشینیپیامبر. کشور ،مجری سیاس تهای ناخوشایند ( )volonté généraleو منافع خود ،ماهیت استبداد ی خود را آشکارا گفته م یشود ،که تنها با مشارکت جریانی که بنا بر شعارهای اعتقادی
بانک جهانی برای به انجام رساندن به نمایش گذاشت و واژه «جمهوری» را ( )Participationمردم و یا عوام و
Gedanken ohne Inhalt )۲ سیاست «ریاضت اقتصادی» و نجات انفرادی (.)volonté de tous به یک دکوراسیون فریبنده تبدیل کرد. بدون توجه به چهارچوب و نحوه انجام خود ،بایستی به لزوم «برابری»،
sind leer, Anschauungen ohne سرمای هداری این کشور از نابودی همگانی شدن حق رأی عمومی در این حکومت ،برعکس آنچه برخی ادعا این مشارکت ،شکل م یگیرد .از آنجا
شد[ .]۵این پروسه ورشکستگی قرن بیستم و احراز صلاحیت «عوام» م یکنند ،به یکباره از آسمان به زمین که دمکراسی هرگز مشغله اسلام و وجود جامعه «طبقاتی» و عدم وجود
.Begriffe sind blind م یتواند در مورد ایران یا ونزوئلا ،به برای شرکت در انتخابات ،صرفاً نیافتاد ،بلکه محصول شعور اجتماعی و استبداد نبوده است ،بایستی آدرس
)۳به آلمانیPöbelherrschaft : علت وجود ثروت نفت ،کمی به تأخیر با رسیدن به بلوغ سنی ،انگیزهای ذهنیت جمعی جامعه ایرانی در دهه اولیه این برداشت در ایران را در جنبش «خالق» اذعان داشته باشد .اما این
)۴مرغ غافل م یخورد دانه ز دامـ اُفتد ولی همانطور که سیاس تهای بزرگ برای دستکاری کردن افکار پنجاه خورشیدی بود .به همین دلیل لیبرال -ملی و روشنفکری چپ جست فرهنگ عمیقاً مذهبی چپ برای ما
ترامپ نشان م یدهد ،ایرا ِن ناتوان از عمومی ،اعمال نفوذ و (سوء) استفاده بهترین واژه تعریف کننده این رژیم، که با استفاده از این واژهها ،مقاصد
ه مچو اندر دام دنیا این عوام (مولانا). فروش نفت ،حتی در کوتاهمدت چیزی از غریزههای اولیه این جماعت برای نه حکومت مردمی ،بلکه «حکومت سیاسی ویژه خود را دنبال م یکردند. آنچنان بیگانه نیست ،چرا که فعالان
پیشبرد مقاصد گروهی بود .یکی از عوام» است که در جریان رشد طبیعی همانطور که در بالا اشاره شد ،واژه ِی
)۵باید توجه داشت که حزب یونانی بهتر از افغانستان نخواهد بود[.]۶ خصیص ههای پای های حکومت متکی بر خود (و سه مطلبی گردانندگان آن از «مردم» مجموع های از گروهها ،طبقات کشته شده چپ نیز ،چنانکه م یدانیم،
بدین ترتیب تمامی سیست مهای عوام ،عقلانی نبودن و با بهتر بگوییم گتجینهمالیانقلاب)راهیبجزمنتهی و لای ههای اجتماعی را در بر م یگیرد
«سیریزا» ( )ΣΥΡΙΖΑیک اتحادیه شناخته شده حکومتی خطر امحاء کلاشانه بودن سیاس تهای آن است. شدن به حکومت مشتی «خواص» که منافعشان اگر متضاد و نافی یکدیگر «شهید» به شمار م یآیند.
از جریانات چپ تندرو بود ،که خود را خود را با خود یدک م یکشند ،که اگر سیاستی که بر پایه انداختن مخارج نباشد ،حداقل مشکل با یکدیگر تشابه
مجدانه و پیوسته علیه آن اقدامی نشود یک قشر (معمولاً بزرگتر یا یک فاسدنیافت. پیدا م یکند .یعنی اگر ما بخواهیم از همانطور که م یبینیم ،تنها توسل به
مانند چپ ایران «ضد امپریالیست»« ،ضد آنسیستمحکومتیرابهفسادخواهند نسل) به گردن اقشار دیگر (معمولاً در زبان فارسی بین دو واژه «عوام» علایق مشترک همه این لای ههای معانی لُ َغو ِی اینگونه مفاهیم نم یتواند
کشاند :از جمله این خطرها م یتوان کوچکتر و یا نسل بعدی) و سودجویی و «مردم» فرق گذارده م یشود ،به این اجتماعی صحبت کنیم ،بایستی در
سرمای هداری»و«ضداستعماری»م ینامید. از خطر «استبداد» برای رژی مهای شخصی مبتنی از این شرایط است. معنی که ،عوام همان تودهی «ناآگاه، سطح کلیات محدود بمانیم ،و این همیشه ما را به درک کامل موارد
ت کنفره «سلطنتی» ،خطر حکومت دلایل دستیازی حکومت عوام به این ب یکفایت ،ب یسواد و کوت هبین» شمرده امر برای تشکیل یک سیستم سیاسی
اینخصیص هها،اینحزبراازدیگراحزاب «اُلیگارشی» (ثروتمندان فاسد) برای سیاس تها اولاً در ب یکفایتی آن و دوماً م یشود .این برداشت شاید به این «خردمند» به منظور اداره یک جامعه استفاده آنها یاری دهد .برخی از این
(بخش ًا در کشور خود حاکم) «سوسیال سیستم «آریستوکراسی» (اشرافی) و در نیاز این حکومت به موجودیت علت باشد ،چون سطح متوسط دانش عادلانه و مدرن ،بسیار نارساست.
خطر «اُک ُلکراتی» برای «دمکراسی» گسترده این قشر ،به عنوان پایگاه سیاسی «عمومی» ،بنا بر وسعت و برای رسیدن به یک سیستم سیاسی واژهها را م یبایستی بیشتر بر بستر
دمکرات» اروپایی تمیز م یدادند. نام برد .سرنوشت سوسیالیسم روسی، اجتماعی خود نهفته است .یک نمونه گستردگیمعلوماتاجتماعیسنجیده مدرن ،بایستی ساخت های را عرضه
تجربه چگونگی تبدیل آریستوکراسی پی شپاافتاده این سیاست در مورد م یشود و این فاکتور در جامع هی کرد که به معنی «همگرایی» و اتفاق اجتماعی و حتی تاریخی آنها مورد
)۶در مورد ایران ،در شرایط انزوای به یک حکومت اُلیگارشی مالی است. ایران تقسیم پول به شکل «رایانه» ایرانی دوران انقلاب بسیار پایین بود. نظر در چهارچوبی که فراسوی این بررسی قرارداد .به عنوان نمونهُ :فرم
همزمان حکومت استبداد ِی اکثر نقدی و به منظور دامن زدن به توهم یکی از مشخصات ذاتی حکومت تمایلات صنفی و سیاسی گوناگون
بی نالمللی ،آینده پشتیبانی جهانی برای رژی مهای سلطنتی در آفریقا و آسیا هم «تقسیم ثروت» است که به نوبه خود عوام ،عامل قانو نگریزی است ،چرا باشد ،فهمیده م یشود :سیستمی که حکومت ِی «خلافت» ،ریشه خود
فساد حکومت ت کنفره شاهانه را نشان مانع از استفاده بهینه از یک سرمایه که هر لایه این قشر ،در تلاش معاش لزوماً در صدد ارضای تمام ِی منافع را از کلمه عربی « َخلَف» به معنی
خروج از مخمصه ورشکستگی ،آنقدرها م یدهد .یک نمونه دیگر از پای گرفتن اجتماعی در خدمت تولید و همچنین روزمره خود ،تنها به منافع بلافاصله یک طبقه مشخص نبوده ،ولی زمینه
هم اُمیدبخش نخواهد بود ،چرا که سهم «حکومت عوام» در زمان ما ،حکومت یک عامل مهم در رشد تورم مالی خود (که طبیعتاً به معنی دستیازی را برای فعالی تهای آزادانه اجتماعی فرزند (پسری) م یگیرد .ولی چنانکه
فعلی اردوغان در ترکیه است ،که توهم است ،که متعاقباً بنوبه خود موجب به منافع لای ههای دیگر م یباشد) نظر همه طبقات برای رسیدن بهینه به این
و تأثیر اقتصاد ایران در صحنه بی نالمللی بنای اولین «دولت مدرن و دمکراتیک» تشدید فلاکت اقتصادی جامعه داشته و از این رو تمایلی برای محدود منافع (مشروع) آماده م یکند (مانند م یدانیم ،این واژه یک مفهوم حکومتی
در یک کشور اسلامی را در همان آغاز م یشود .این اقدام تا به حال تنها و کردن فعالی تهای خود توسط قانون آزادی ایجاد نهادهای صنفی و سیاسی
و همچنین خطر ناشی از سقوط آن برای در نطفه خفه و به گور کرد .ب یلیاقتی تنها به منزله «باج دادن» به عوام و یا یک قرارداد اجتماعی ندارد .آنجا طبقاتی برای رسیدن به اهداف است و سرمنشاء خود را از دورانی دارد،
«عوام» در امر مدیریت اقتصادی، به منظور خرید رضایت آنها در جهت که حاکمیت قانون معنی خود را از خود) .همچنین این سیستم ،مانع از
بازار جهانی نزدیک به صفر است. اجتماعی و حتی نظامی ،امری است متوقف کردن نیروهای مخالف رژیم دست م یدهد ،جایی برای اخلاقیات زیرپا نهادن منافع عمومی بوده و در که سیستم حکومتی عر بها (از دوران
که ما در هیبت «حکومت» اسلامی بوده است[ .]۴و اگر زمانی هم صحبت اجتماعی (اتیکت) نبوده و جولا ن دادن نتیجه تنها یک سیستمی در خدمت
به اندازه کافی تجربه کردهایم ،که این از قطع یارانه به میان م یآید ،توجه میانی حکومت عباسیان) خود را به
گروههای زور و فشار آغاز م یشود.
یونانیانباستاننیزبیندوواژه«عوام» عنوان «حکومت وارثان یک پیامبر»
در یک سیستم «وراثت ِی خانوادگی»
تعریف و تثبیت کرد ،یعنی جانشینی
یک حاکم توسط «فرزند مذکر و
شایسته» او (سلسله .)dynasty :تا
آن زمان حاکمان عرب (مروانیان ،یا
به گفت های :اُمویان) به خانواده پیامبر
اسلام (که به صورت امروزی شناخته
نم یشدند وش ادهساسهاًمفرنبهنودگ)یُ ،منکَته َسبرب
مبنای آن،
بازماندگان یک پیامبر بتوانند بطور
«اتوماتیک» خود به پیامبر و یا رهبر
تبدیل گردند ،وجود نداشت .حکومت
عباسیان (منتسب به بازماندگان
عموی محمد ،عباس) و پدیده
«علی» (همچنین منتسب به عموی
دیگر محمد ،اب یطالب و بازماندگان
پسر یاش به عنوان امامان معصوم)،
هر دو نتیجه ایرانی شدن دین عربی
و تأثیرگذاری این فرهنگ (سلسله)
سلطنتی بر حاکمیت عر بها بودند
[ .]۱بدین وسیله واژهها ِی «خلیفه
و خلافت» با استفاده از این دیدگاه،
مفهوم خود را عمی قتر م ینمایند و ما
امکان م ییابیم یک دوران تاریخی را
توسط آنها بهتر درک کنیم.