Page 5 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۸۳ (دوره جديد
P. 5

‫صفحه ‪ 5‬ـ ‪ Page 5‬ـ شماره ‪1649‬‬
‫جمعه ‪ 19‬تا پنجشنبه ‪ 25‬اکتبر ‪2018‬‬

‫جشنواره سینمایی سلیمانیه در تسخیر‬                                                                                             ‫منیژه حکمت‪ :‬ساز و کاری بنیاد نهاد ‌هاید که فساد‬
          ‫سینماگران ایرانی‬                                                                                                            ‫م ‌یزاید و سینما را نابود م ‌یکند‬

                                                                   ‫ویدئو‬          ‫با ‪ ۲۶‬فیلم بلند و کوتاه‪ ،‬داستانی‪،‬‬           ‫منیژه حکمت کارگردان و تهی ‌هکننده سینما‬                                         ‫=منیژه حکمت به ساختار‬
‫«برایدیدنویدئوها‪،‬رویعکسهاکلیکنمودهویابهسایتکیهانلندنمراجعهنمایید‪».‬‬                ‫مستند و انیمیشن‪ ،‬سینماگران‬                                                                                                  ‫فاسد در سینما و روند‬
                                                                                  ‫ایرانی در سومین جشنواره سینمایی‬                                                                                             ‫اکران فیل ‌مها اعتراض کرده‬
‫جشنواره که ‪ ۱۶‬اکتبر به پایان‬              ‫دارند‪.‬‬                                  ‫سلیمانیه در اقلیم کردستان عراق‬              ‫منیژه حکمت تهی ‌هکننده و‬              ‫او در ای ‌نباره نوشته‪« :‬مسئله ظهور‬        ‫ونوشته‪ :‬ایننمایشمضحک‬
                                                                                  ‫شرکت دارند‪.‬رضا درمیشیان‪،‬‬                    ‫کارگردان سینما با اشاره به فساد‬       ‫یک روند معیوب و فسادآور است‬               ‫ارائه مدارک و اسناد را تمام‬
‫احمد رأفت گزارشی از این خواهد رسید‪ ،‬تهیه کرده است‪.‬‬                                ‫شهریار اسدی و حسن نقاشی نیز‬                 ‫در روند تولید آورده‪« :‬ولی این نشانه‬   ‫که باعث شده فیل ‌مهای جدی ما در‬           ‫کنید‪ .‬پول فاسد سینما را‬
                                                                                  ‫در هیئت‌های داوران این جشنواره‬              ‫تبرئه شما نیست‪ ،‬خود بهتر م ‌یدانید‬    ‫محاق قرار بگیرند‪ .‬این شما را به فکر‬       ‫فراگرفته‪ ،‬آیا شما مدرکی‬
                                                                                  ‫حضور دارند‪ .‬سومین جشنواره‬                   ‫که چه بر سر سینما آورد‌هاید و‬         ‫نم ‌یاندازد؟ نم ‌یخواهید فکری به حال‬      ‫دارید؟ سینما به نفع یک‬
                                                                                  ‫بین‌المللی سینمایی سلیمانیه‪،‬‬                ‫فرجام کار کاملا روشن است اگر‬          ‫این موضوع بکنید؟ از من م ‌یخواهید‬         ‫جریان انحصارطلب مصادره‬
                                                                                  ‫در اقلیم کردستان عراق‪ ،‬میزبان‬               ‫نخواهیم کتمان کنیم‪ .‬ساز و کاری‬        ‫مدرک ارائه کنم‪ .‬چه مدرکی؟ که چه‬           ‫شده است‪ .‬آیا سندی وجود‬
                                                                                  ‫‪ ۲۶‬فیلم بلند و کوتاه‪ ،‬مستند‪،‬‬                ‫بنیاد نهاد‌هاید که فساد م ‌یزاید و‬    ‫چیزی را بر شما ثابت کند؟ روابط‬
                                                                                  ‫داستانی و انیمیشن از سینماگران‬              ‫سینما را نابود م ‌یکند‪ .‬در این شرایط‬  ‫ناسالم پخش و اکران را؟ شما تبعات‬                               ‫دارد؟‬
                                                                                  ‫ایرانی است‪ .‬در هیات‌هایی که‬                 ‫طلب مدرک و سند بیشتر به شوخی‬          ‫تصمی ‌مهای این شوراها را نم ‌یبینید؟‬      ‫= همزمان با فیلم منیژه‬
                                                                                  ‫باید بهترین‌های چهار بخش این‬                ‫م ‌یماند شما م ‌یتوانید حکم برائت‬     ‫عوارض این نابرابری و به حاشیه‬             ‫حکمت به نام «جاده قدیم»‪،‬‬
                                                                                  ‫جشنواره را که ‪ ۱۰‬اکتبر آغاز به‬              ‫خود و دوستانتان را صادر کنید و از‬     ‫راندن سینمای جدی را مشاهده‬                ‫‪ ۴‬اثر کمدی در حال اکران‬
                                                                                  ‫کار کرده است انتخاب کنند‪ ،‬سه‬
                                                                                  ‫سینماگر ایرانی‪ ،‬رضا درمیشیان‬                    ‫این عدال ‌تپروری خوش باشید‪».‬‬                            ‫نم ‌یکنید؟»‬                              ‫است‪.‬‬
                                                                                  ‫کارگردان‪ ،‬شهریار اسدی فیلمبردار‬             ‫وی ادامه داده‪« :‬اگر امثال من فریادی‬   ‫کارگردان «جاده قدیم» همچنین‬
                                                                                  ‫و حسن نقاشی مستندساز‪ ،‬حضور‬                  ‫م ‌یزنند برای نفع شخصی نیست بلکه‬      ‫اضافه کرده است‪« :‬فرض کنید من‬              ‫منیژه حکمت کارگردان و‬
                                                                                                                              ‫از آن روست که شاید تلنگری باشد‬        ‫مدرکی بیاورم که نشان دهد سالنی‬            ‫تهی ‌هکننده سینما در نام ‌های‬
‫آقایپناهی‪،‬لطف ًااززنانسینماگرایراندفاعنکنید!‬                                                                                  ‫برای شما قبل از اینکه همه چیز از‬      ‫را ناروا از من گرفت ‌هاند یا فیلم مرا در‬  ‫سرگشاد‌های به مسئولان سینمایی‬
                                                                                                                              ‫دست برود‪ ،‬البته اگر هنوز اراد‌های‬     ‫سئان ‌سهایمردهنمایشداد‌هاند‪،‬آنوقت‬         ‫از ظهور یک روند معیوب و فسادآور‬
‫پناهی‪ ،‬دچار عذاب وجدان م ‌یشود‪،‬‬           ‫مردی دهاتی که در قهو‌هخانه کنارش‬        ‫بهجت امید ‪ -‬فیلم «سه ُرخ»‪،‬‬                  ‫برای اصلاح باقی مانده باشد‪ .‬فقط‬       ‫شما چه م ‌یکنید؟ یک نمایش در یک‬           ‫در اکران فیل ‌مها ابراز نگرانی کرده و‬
‫کار و مسئولیت و قرار فیلمبرداری با‬        ‫نشسته‪ ،‬او را «روشن م ‌یکند»‪ .‬شهرزاد‬     ‫چهارمین اثری است که جعفر پناهی‪،‬‬             ‫بدانید لاپوشانی ناکارآمدی و فساد‪،‬‬     ‫سینمای خوب به من صدقه م ‌یدهید؟‬           ‫نوشته سند و مدرکی برای اثبات این‬
‫منیژه حکمت را فراموش م ‌یکند و‬            ‫در فیل ‌منام ‌هی کیمیایی‪ ،‬سهیلا فردوس‬   ‫کارگردان ایرانی‪ ،‬آن را “بدون مجوز”‬          ‫تخلف نیست بلکه خیانت است‪».‬‬            ‫اینطور عدالت برقرار م ‌یشود؟»‬             ‫فساد وجود ندارد و یا اگر وجود دارد‬
‫پریشان و مضطرب همراه کارگردان‬             ‫نام دارد و نقش «زنی بدنام» را بازی‬      ‫ساخته و روان ‌هی جشنوار‌ههای اروپایی‬        ‫همزمان با اکران فیلم «جاده‬            ‫وی در نامه خود خواستار پایان‬               ‫قطعا دست امثال او به آن نم ‌یرسد‪.‬‬
‫فیلم «تاکسی»‪ ،‬کوه و دشت و دمن‬             ‫م ‌یکند‌‪.‬در فیلم «سه ُرخ» صدای یک‬       ‫کرده است‪ .‬این فیلم برای نخستین بار‬          ‫قدیم»‪ ،‬همچنین «پیشونی سفید‬            ‫این روند شده و نوشته‪« :‬این نمایش‬          ‫حالا دیگر سینمای ایران چنان‬
‫را پشت سر م ‌یگذارد تا به ِده زادگاه‬      ‫سینماگر زن نا‌مآشنای دیگر نیز شنیده‬     ‫در فستیوال کن سال ‪ ۲۰۱۸‬به نمایش‬             ‫‪« ،»۲‬ل ‌سآنجلس‪ -‬تهران»‪« ،‬مغزهای‬       ‫مضحک ارائه مدارک و اسناد را تمام‬          ‫درگیر فساد مالی و باندهای پیچیده‬
‫مرضیه برسد و احتمالا او را از مرگ‬         ‫م ‌یشود‪ :‬منیژه حکمت‪ ،‬کارگردان‬           ‫درآمدوجایز‌هیفیلمنام ‌هیبرترراازآن‬          ‫کوچ ‌کزن ‌گزده»‪«،‬لازانیا»‪«،‬ماهورا»‪،‬‬   ‫کنید‪ .‬پول فاسد سینما را فرا گرفته‪،‬‬        ‫شده که تهی ‌هکنندگان قدیمی‪ ،‬آنها‬
                                          ‫کارآمدی که بهناز جعفری در فیلم‬          ‫خود ساخت‪ .‬دومین اکران «سه ُرخ»‪،‬‬             ‫«عرق سرد»‪« ،‬سوفی و دیوانه» و‬          ‫آیا شما مدرکی دارید؟ سینما به نفع‬         ‫که گفته م ‌یشد دستی بر آتش‬
                      ‫نجات دهد‪.‬‬           ‫بدون خبر او را «قال گذاشته» و برنامه‬    ‫در چارچوب جشنوار‌هی فیلم شهر کلن‬            ‫«هشتگ» هم در حال اکران هستند‬          ‫یک جریان انحصارطلب مصادره شده‬             ‫دارند نیز لب به شکایت گشود‌هاند‬
‫پناهی شخصیت این هنرپیش ‌ه پرکار‬           ‫فیلمبرداری آخرین صحن ‌ه فیلمش را‬        ‫در اکتبر به نمایش درآمد‪ .‬این فیلم که‬        ‫که ‪ ۴‬اثر این مجموعه به سینمای به‬      ‫است‪ .‬آیا سندی وجود دارد؟ اگر‬              ‫و از باندباز ‌یهای مخوف سینمای‬
‫را که دس ‌تکم تجرب ‌ه بازی در ‪ ۴۰‬فیلم‬                                             ‫با امکانات بسیار محدودی ساخته شده‪،‬‬          ‫اصطلاح کمدی تعلق دارند‪ .‬این روزها‬     ‫همچنان برای بهبود اوضاع منتظر‬             ‫امروز جمهوری اسلامی ایران گلایه‬
‫سینمایی و اجرای نقش در بیش از ‪۳۰‬‬                              ‫درهمم ‌یریزد‪.‬‬       ‫قرار است ب ‌ه زودی به سینماهای آلمان‬        ‫افزایش آثار کمدی سخیف و ب ‌یارزش‬      ‫سند و مدرک هستید‪ ،‬به شما بگویم‬            ‫م ‌یکنند‪ .‬این فساد نه فقط در‬
‫سریا ‌ل تلویزیونی را در کارنام ‌ه خود‬                                             ‫راه یابد‪ .‬پناهی در این اثر‪ ،‬برای اولین بار‬  ‫که امکان درآمدزایی بالایی دارند‪،‬‬      ‫بیهوده به انتظار نشست ‌هاید‪ .‬سندی‬         ‫روند تولید بلکه در مناسبات اکران‬
‫دارد‪ ،‬تا حد یک شاگرد مدرس ‌ه ناوارد‬       ‫ُرخ اول؛ دروغگو و تزویرگر در‬            ‫به مسائل زنان و جایگاه آنان در سینمای‬       ‫مورد انتقاد سینماگرانی قرار دارد که‬   ‫وجود ندارد و اگر هم باشد‪ ،‬قطعاً‬           ‫نیز گریبان سینماگران مستقل و‬
‫سینما تقلیل داده و او را به تصویری‬                 ‫«کات حرف ‌های» کارگردان‬        ‫ایران پرداخته است‪ .‬اغلب فیل ‌مهای این‬                                                                                       ‫ب ‌یبهره از رانت را گرفته و برای‬
‫کلیش ‌های از زن بدل کرده است‪:‬‬                                                     ‫دستیار پیشین کارگردان زند‌هیاد عباس‬              ‫مدعی تولید آثار اصیل هستند‪.‬‬         ‫دست امثال من به آن نم ‌یرسد‪».‬‬          ‫داشتن یک اکران منصفانه آثارشان‬
‫جعفری در طول فیلم نه نظری فنی‬             ‫حلق ‌هیواسط ‌هیاینجمعنامنسجم‪،‬‬           ‫کیارستمی‪ ،‬روابط و مناسبات نابسامان‬                                                                                          ‫با مشکلات بسیاری مواج ‌هاند‪ ،‬چون‬
‫و حرف ‌های (که برای پیشبرد داستان‬         ‫مرضی ‌ه رضایی است که به عنوان زنی‬       ‫اجتماعی ـ سیاسی در ایران را به تصویر‬                                                                                        ‫سینما در تصرف اکران فیل ‌مهای‬
‫ضروری است و همیشه از سوی‬                  ‫دروغگو و مزور معرفی م ‌یشود‪ .‬او‬                                                                                                                                     ‫بساز و بفروش و کمد ‌یهای‬
‫پناهی مطرح م ‌یشود) عنوان م ‌یکند‬         ‫با دوربین یک گوشی‪ ،‬از صحن ‌‌هی‬                                  ‫م ‌یکشند‪.‬‬                                                                                           ‫مضحک و سریالی شده است!‬
‫و نه ذر‌های هوش‪ ،‬درایت و ابتکار از‬        ‫خودکشی خود فیلم م ‌یگیرد و آن را‬                                                                                                                                    ‫منیژه حکمت تهی ‌هکننده سینما‬
‫خود نشان م ‌یدهد‪ .‬اغلب دیالو ‌گهای‬        ‫از طریق جعفر پناهی با کمک منیژه‬                            ‫ُر ‌خهای واقعی‬                                                                                           ‫و کارگردان فیلم «جاده قدیم» در‬
‫او با این جمله شروع م ‌یشود‪« :‬آقای‬        ‫حکمت برای بهناز جعفری م ‌یفرستد‪.‬‬        ‫پناهی در فیلم تاز‌هی خود وضعیت‬                                                                                              ‫نام ‌های به مسئولین سینما از اکران‬
‫پناهی‪ ،‬حالا این (فیلم ویدئو) واقعیه یا‬    ‫در این ویدیو مرضیه که در کنکور‬          ‫سینماگران زن ایران را در گذشته‪،‬‬                                                                                             ‫نامناسب فیلمش به شدت انتقاد‬
‫نیس؟ آقای پناهی حالا چ ‌یکار کنیم؟‬        ‫سینما قبول شده‪ ،‬پیش از آنکه خود‬         ‫حال و آیند‌ه دستمایه قرار م ‌یدهد‪ .‬او با‬                                                                                    ‫کرده و نوشته که این شورا از او سند‬
                                          ‫را در غاری با طنابی آویخته به یک‬        ‫بازتاباندن شرایط کنونی آنان‪ ،‬جایگاهی‬                                                                                        ‫و مدرک خواسته تا اثبات کند سالن‬
    ‫آقای پناهی بریم؟ برگردیم؟…»‬           ‫تکه چوب پوسیده و نازک حل ‌قآویز‬         ‫را که در نظام پیشین داشتند‪ ،‬مطرح‬                                                                                            ‫سینما را از او گرفت ‌هاند و سئان ‌سهای‬
‫تنها موردی که بهناز جعفری‬                 ‫کند‪ ،‬از بهناز جعفری گله م ‌یکند که‬      ‫م ‌یکند و سرانجام مرتب ‌های که احتمالا‬
‫مستقل عمل م ‌یکند‪ ،‬هنگامی است‬             ‫درخواس ‌تهای قبلی او را ب ‌یپاسخ‬        ‫در آینده کسب خواهند کرد را رقم‬                                                                                                         ‫مرده به فیلمش داد‌هاند‪.‬‬
‫که به نقش ‌هی صحن ‌هسازی ویدئویی‬          ‫گذاشته است‪ .‬او در پیا ‌مهای پیشین‬       ‫م ‌یزند‪.‬نمایندگاناین‪۳‬نسل‪،‬بهنا‌مهای‬
‫مرضیه مزور پی م ‌یبرد و در نقش یک‬         ‫خود از جعفری به عنوان هنرپیش ‌‌های‬      ‫مرضیه (مرضیه رضایی ـ ُرخ اول)‪ ،‬بهناز‬        ‫آنا برنز برنده جایزه م ‌نبوکر شد‬
‫پلنگ وحشی با مشت و لگد و ناسزا‬            ‫موفق که شهر‌هی خاص و عام است‪،‬‬           ‫جعفری ( ُرخ دوم) و شهرزاد ( ُرخ سوم)‪،‬‬
‫و توهین‪ ،‬به جان همکار احتمالی آتی‬         ‫خواسته بود که با خانواد‌هاش تماس‬        ‫شخصی ‌تهایی واقعی هستند‪ :‬مرضیه‬                                                                                              ‫=«مرد شیری» روایتی از‬
‫خود م ‌یافتد و سرانجام او را زخمی و‬       ‫بگیرد و آنان را متقاعد سازد تا اجاز‌هی‬  ‫در دهی دورافتاده در آذربایجان زندگی‬                                                                                         ‫تجاوز‪ ،‬خشونت و اختلافات‬
‫خو ‌نآلود میان مزرع ‌های رها م ‌یکند‪،‬‬     ‫تحصیل در رشته مورد علاق ‌هاش سینما‬      ‫م ‌یکند و سودای بازیگر شدن را در سر‬                                                                                         ‫فرقه‌ای در کشور ایرلند‬
‫بدون آنکه به توضیحات‪ ،‬درخواس ‌تها‪،‬‬        ‫را به او بدهند‪ .‬از آنجا که جعفری به‬     ‫م ‌یپروراند‪ .‬بهناز جعفری‪ ،‬هنرپیش ‌های‬
‫ضج ‌هه‌ا و التما ‌سهایش ترتیب اثر داده‬    ‫این درخواس ‌تها ب ‌یاعتنا‌مانده‪ ،‬مرضیه‬  ‫سرشناس و موفق است که با وجود‬                                                                                                              ‫شمالی است‪.‬‬
‫باشد‪ .‬در واقع بهناز جعفری در فیلم‪،‬‬        ‫تصمیم م ‌یگیرد خود را دار بزند! جعفر‬    ‫بیماری همچنان در عرصه سینما‬                                                                                                 ‫=شخصی ‌تهای این کتاب‬
‫کاری که برادر مرضیه قصد انجام آن را‬       ‫پناهی با دریافت این ویدیو‪ ،‬کنجکاو‬       ‫حضوری فعال دارد‪ .‬شهرزاد نیز که نام‬                                                                                          ‫ب ‌ینام هستند و داستان نیز‬
‫داشته‌‪ ،‬عملی م ‌یسازد‪ :‬اینکه خواهرش‬       ‫م ‌یشود و راه زادگاه مرضیه را که دهی‬    ‫هنری کبری سعیدی است‪ ،‬در سینمای‬                                                                                              ‫در شهری نامعلوم م ‌یگذرد‪.‬‬
‫را «به محض اینکه پاش به خونه‬              ‫دور دست در شمال غربی ایران است‪،‬‬         ‫زمان شاه از جمله در فیل ‌مهایی چون‬
                                          ‫در پیش م ‌یگیرد تا از واقعیت ماجرای‬     ‫«قیصر» و «داش آکل»‪ ،‬ساخت ‌هی‬                ‫آنا برنز و کامیلا دوشس کورنوال‬                                                  ‫آنا برنز نویسنده‌ای از ایرلند‬
               ‫رسید‪ ،‬ل ‌‌توپار» کند‪.‬‬      ‫خودکشی دانشجوی ناکام سر دربیاورد‪.‬‬       ‫مسعود کیمیایی‪ ،‬هنرنمایی کرده است‪.‬‬                                                                                           ‫شمالی جایزه «م ‌نبوکر» در سال‬
‫این ُرخ عصبی و ب ‌یمنطق‪ ،‬هر چند‬           ‫او به عنوان کارگردانی کارکشته‬           ‫فیلم بلندی با عنوان «مریم و مانی»‬           ‫که شکل ظاهری سرکوب م ‌یتواند‬          ‫هستند و با عنوان خاص از آنها یاد‬          ‫‪ ۲۰۱۸‬را برای رمان «مرد شیری»‬
‫بعدتر از کار خود پشیمان م ‌یشود‪،‬‬          ‫مطمئن است که ویدیو‪ ،‬واقعی است‪:‬‬          ‫نیز به کارگردانی او در سال ‪ ۱۳۵۹‬به‬                    ‫در زندگی روزمره باشد‪».‬‬                               ‫م ‌یشود‪.‬‬         ‫دریافت کرد‪ .‬این نخستی ‌نبار است‬
‫ولی تنها در پی نصیحت کارگردان‬             ‫«نه‪‌،‬این نم ‌یتونه صحن ‌هسازی باشه‪.‬‬     ‫نمایش درآمد‪ .‬البته پناهی در فیلم خود‪،‬‬                                                                                       ‫که نویسنده‌ای از ایرلند شمالی این‬
‫پرعاطفه در صدد دلجویی از مرضیه‬                                                    ‫این هنرپیشه را که حضور نیم ‌هبرهنه و‬        ‫«مرد شیری» در شهری نامعلوم در‬         ‫کوئدم آنتونی اپیاگ فیلسوف و‬
‫برم ‌‌یآید‪ .‬او به رخ دوم م ‌یگوید‪« :‬حالا‬         ‫کات آخرش خیلی حرف ‌هایه‪».‬‬        ‫رق ‌صاش در «قیصر» در سال ‪۱۳۴۸‬‬               ‫ایرلند شمالی و در جریان جنگ‌های‬       ‫رئیس هیات داوران این دوره از‬                     ‫جایزه را از آن خود م ‌یکند‪.‬‬
‫که برم ‌یگردیم حسابی از دلش درآر‪».‬‬                                                ‫جنجا ‌لبرانگیز شد‪ ،‬به یاد نم ‌یآورد و‬       ‫خونی فرق ‌های این کشور م ‌یگذرد و‬     ‫جایزه «م ‌نبوکر» در بیانیه‌ای گفت‪:‬‬        ‫آنا برنز نویسنده‌ی اهل ایرلند‬
                                                   ‫ُرخ دوم؛ ناوارد و وحشی‬                                                     ‫داستانی از رابطه دختر جوانی با یک‬     ‫«هیچ‌کدام از ما تا به حال چنین‬            ‫شمالی جایزه «م ‌نبوکر» سال ‪۲۰۱۸‬‬
‫ادامه در صفحه ‪17‬‬                          ‫ُرخ دوم فیلم یعنی بهناز جعفری‬                                                                                             ‫کتابی را قبل ًا نخوانده‌ایم‪ .‬آنا برنز‬     ‫را برای سومین رمان بلندش «مرد‬
                                          ‫به محض دریافت خبر از سوی‬                                                                   ‫مرد مسن را روایت م ‌یکند‪.‬‬      ‫کامل ًا متمایز به چالش‌های متداول‬         ‫شیری» دریافت کرد‪ .‬مهمترین‬
                                                                                                                              ‫برنز در بلفاست پایتخت ایرلند‬          ‫تفکر را شکل م ‌یدهد و در نثر‬              ‫جایزه ادبیات انگلستان در گیلدهال‬
                                                                                                                                                                                                              ‫در لندن توسط کامیلا‪ ،‬دوشس‬
                                                                                                                                       ‫شمالی به دنیا آمده است‪.‬‬                  ‫غافلگیر کننده است‪».‬‬           ‫کورنوال همسر پرنس چالرز به وی‬
                                                                                                                              ‫اهدای جایزه سالانه ادبیات من‬          ‫در ادامه این بیانیه آمده که «این‬
                                                                                                                              ‫بوکر سال ‪ ۱۹۶۹‬آغاز شد که به‬           ‫داستانی از خشونت‪ ،‬تجاوز جنسی‬                                      ‫اهدا شد‪.‬‬
                                                                                                                              ‫بهترین رمان به زبان انگلیسی تعلق‬      ‫و مقاومت است‪ ،‬با طنزی تلخ در‬              ‫آنا برنز اولین نویسنده ایرلند شمالی‬
                                                                                                                              ‫م ‌یگیرد‪ .‬نویسندگانی از انگلیس‪،‬‬       ‫جامعه‌ای که علیه خود دسته‌بندی‬            ‫است که جایزه «م ‌نبوکر» شامل ‪۵۰‬‬
                                                                                                                              ‫کانادا و ایالات متحده برندگان این‬     ‫شده است‪ .‬این رمان کاوش م ‌یکند‬            ‫هزار پوند را بدست آورد‪ .‬داستان این‬
                                                                                                                                                                                                              ‫کتاب درباره دختر جوانی است که‬
                                                                                                                                        ‫جایزه را تشکیل داده‌اند‪.‬‬                                              ‫توسط یک مرد مورد آزار جنسی قرار‬

                                                                                                                                                                                                                                   ‫گرفته است‪.‬‬
                                                                                                                                                                                                              ‫سومین رمان این نویسنده ‪۵۶‬‬
                                                                                                                                                                                                              ‫ساله توسط یک دختر ‪ ۱۸‬ساله‬
                                                                                                                                                                                                              ‫ناشناس به نام خواهر وسطی نقل‬
                                                                                                                                                                                                              ‫می‌شود که توسط یک شبه نظامی با‬
                                                                                                                                                                                                              ‫عنوان «مرد شیری» تعقیب م ‌یشود‪.‬‬
                                                                                                                                                                                                              ‫شخصیت‌های این کتاب بی‌نام‬

                                                                                  ‫وبسایت کیهان لندن به زبان انگلیسی‬
   1   2   3   4   5   6   7   8   9   10