Page 17 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۸۴ (دوره جديد
P. 17
صفحه 17ـ Page 17ـ شماره 1650
جمعه 26اکتبر تا پنجشنبه 1نوامبر 2018
نقش کشورهای خارجی هم مهم از صفحه 18 حکومت درمانده و ناکارآمد ... استانداری فارس تعطیلی پاسارگاد در «روز کوروش»
است اما بزرگترین نقش را مردم در را تکذیب کرد
داخل کشور بازی م یکنند .شرایط و مذاکره با اروپاییهاست .اما اگر =مقا مهای آمریکایی در
فروپاشی حکومت غیرقابل اجتناب برگردیم و الگوی عراق را مقایسه بسیاری از سخنران یهای خود «هموطنان عزیز برای ادای احترام به بهرام پارسایی با اشاره به ب ینتیجه = اطلاعیهای از سوی
است .به هر کجای حکومت نگاه کنیم م یبینیم هزینههای نظامی شخصیت کوروش کبیر و بازدید از این ماندن تلا شهایش برای نامگذاری روز استانداری فارس مبنی بر
م یکنید فاسد است و نم یشود آن چقدر سنگین است و در مورد ایران با روی شنیدن صدای مردم ایران مجموعه ارزشمند روزهای دیگری را هفتم آبا نماه به عنوان «روز کوروش» تعطیلی مجموعه پاسارگاد
توجه به وسعت خاک و ابعاد جمعیت از امنیتی شدن این موضوع انتقاد کرده در روزهای ۵تا ۷آبان ماه
را نگه داشت. در صورت تغییر به وسیلهی مداخله و اعترا ضها و اعتصا بها تاکید انتخابنمایند». و خواستار دخالت شورای عالی امنیت انتشار یافته که پس از چندی
=چه اندازه احتمال دارد رژیم مستقیم نظامی صورت گیرد هم اندکی بعد اما استانداری فارس اعلام از سوی استانداری تکذیب
ایران برای فرار از این موقعیت نیروی خیلی زیادی م یخواهد که در م یکنند .مقامهای جمهوری کرد« :اطلاعیه منتسب به استانداری ملی شده است.
اختیار آمریکا نیست و هم هزینه مالی فارس پیرامون مجموعه جهانی او همچنین از تلا شهایی برای برگزار شده است.
دست به آتشبازی بزند و وارد یک گزافی م یخواهد که آمریکا آماده اسلامی هم ۴۰سال است دائم پاسارگاد که در شبک ههای اجتماعی در نشدنمراسمروزکوروشخبردادهاست. = در این اطلاعیه دلیل
پرداخت آن نیست و ضرورتی هم حال انتشار است جعلی است و به هیچ پارسایی همچنین از شیوه برخورد تعطیلی پاسارگاد در روزهای
جنگ شود؟ شبیه کاری که بشار ندارد این هزینه و خطر را بپذیرند. شعار م یدهند و از جایگاه دوگانه و استفاده ابزاری حسن روحانی یادشده «سوء استفاده
بنابراین به تشدید روند فروپاشی عنوان صحت ندارد». از تاریخ و تمدن ایران در مجامع گروهکهای ضد انقلاب»
اسد در سوری ه بحرانزده کرد و کمک میکنند ولی حرف آخر را و نقش عظیم آحاد مردم در روز کوروش بزرگ در ۷آبان (۲۹ بی نالمللی چون سازمان ملل متحد
در این میان مردم ایران م یزنند. اکتبر) یک روز رسمی و جهانی در و در عی ن حال ب یاعتنایی به حفظ و اعلام شده است.
هفت سال جنگ را ادامه داد اما تصمیمگیریها میگویند .در عمل گرامیداشتبنیانگذارونخستینپادشاه حراست این مجموعه ک منظی ِر تاریخ = روز یکشنبه نماینده
حکوم ِت درمانده برای شاهنشاهی هخامنشی است .بر اساس تمدن جهان به شدت انتقاد کرده است. شیراز از امنیتی شدن روز
قدرت را هنوز حفظ کرده… بهبود امور هیچ راه حلی جایگاه مردم ایران در تحولات رویدادنامه نبونعید ،هفتم آبان ،سالروز
-فردی را م یشناختم که همسر کوروش انتقاد کرده بود.
و خانواده خوبی داشت .همسر ندارد سیاسی کجاست؟
بدون اینکه به شوهر گفته باشد از -صحبت از کشوری میکنیم که ورود کوروش بزرگ به بابِل است. در این میان صبح امروز ،س هشنبه اول استانداری فارس انتشار اطلاعی های
بیماری خود مطلع شد .این خانواده مردم ایران باید به زندگی آینده بسیار وسیع است .از نظر وسعت این روز در تقویم رسمی به ثبت آبا نماه ،اطلاعی های از سوی استانداری مبنی بر تعطیلی پاسارگاد در روزهای
یک فرزند دختر داشتند که نیازمند فکر کنند .در این خان ه کلنگی زندگی خاک شاید سیزدهمین کشور نرسیده و سازمان میراث فرهنگی نیز فارس منتشر شد که از تعطیلی منتهی به «روز کوروش» را جعلی
کمک مادر بود و شرایط روحی عادی امروزشان تباه شده و باید زیر سقفی بزرگ دنیا محسوب میشود آنهم اقدامی در ای نباره نکرده ولی چند سالی پاسارگاد از ۵تا ۸آبان خبر م یداد. اعلام کرد .یک نماینده مجلس شورای
نداشت و احتیاج داشت تنگانگ که هر روز نگران فروریختن آن در منطق های بسیار حساس که است که مردم از نقاط مختلف ایران در این اطلاعیه علت تعطیلی پاسارگاد اسلامی م یگوید حسن روحانی
مورد مراقبت مادر باشد .مادر وقتی هستند زندگی کنند .آب آشامیدنی در شمال و جنوب آن دو منبع و برای بزرگداشت یکی از مقتدرترین در روزهای یادشده سوء استفادههای نامگذاری «روز کوروش» را به شورای
اطلاع پیدا کرد مرگ او ناگزیر است ندارند و تنور آنها نان درست نم یکند شاهرگ انرژی وجود دارد و ادامه پادشاهان ایرانی در مجموعه پاسارگاد سیاسی و امنیتی برخی از گروه کهای
در تصمیم آنی هم خودش را از بین و هزار و یک امکانات اولیه دیگر برای سلامت این دو شاهرگ بر اقتصاد گر ِد ه م م یآیند .در جریان برگزاری «ضد انقلاب» عنوان شده و همچنین عالی امنیت ملی ارجاع داده است.
برد و هم فرزند را ،چون فکر م یکرد بیشتر مردم وجود ندارد .نکته مهمتر و امنیت بقیه دنیا تاثیرگذار است. روز کوروش در سا لهای گذشته، تأکید شده است که مسیرهای ورودی «روز کوروش» در حالی طی چند
بعد از او دیگر امکان حیات عادی که مردم باید فکر کنند اینست که وقتی از هم پاشیدن کشور خیلی همواره فضای امنیتی بر پاسارگاد به این مجموعه توسط راهداری و سال اخیر به موضوعی امنیتی برای
برای فرزندش وجود ندارد .از دید آن در این خانه فرزندی که به دنیا کوچکتر مثل سوریه و عراق میتواند حاکم بوده و عدهای از شرک تکنندگان حکومت ایران تبدیل شده است
بانو تصمیمی که گرفت خیراندیشانه آوردند حتی قادر به آموزش دیدن بر امنیت منطقه تاثیر بگذارد طبیعتاً نیروی انتظامی مسدود خواهد بود. که اعتراضات سراسری د یماه سال
بود ولی کسی که در این مرحله قرار نیست .بزرگترین دارایی کشور مثل تغییر حکومت در ایران به سادگی نیز بازداشت شدهاند. در این اطلاعیه آمده است که گذشته و شعارهای مردمی در حمایت
م یگیرد شبیه معتادی است که در بزرگترین ارزش یک خانه ،ساکنین و ک مهزینگی تغییرات در عراق از پادشاهی ،حساسیت حکومت نسبت
لحظهی نیاز به مواد لازم دسترسی آن هستند و ساکنین امروز در فقر و افغانستان نخواهد بود .بنابراین به برگزاری مراسم یادبود کورو ش
ندارد و هر کاری ممکن است انجام و ترس و نگران یاند و امیدی به فردا مقدمات کار متوجه تضعیف بیشتر بزرگ در هفتم آبا نماه را بیش از پیش
دهد و حتی به دیوان هی زنجیری ندارند .جمهوری اسلامی با وضع حکومت و سوق دادن آن به مرحل هی
موجود برای نسل آینده نه برنامه افزایش داده است.
تبدیل م یشود. و امکانات و نه نیت سرمای هگذاری فروپاشی است. در چنین شرایطی بهرام پارسایی
علت اینکه حکومتها از جمله دارد .حکومت دانشگاه را عق بتر از نمایندهشیرازدرمجلسشورایاسلامی
اروپاییها با نرمش با نظام جمهوری حوزه قرار میدهد و تعلیمات دینی تلاش دولت ترامپ نزدیکتر روز یکشنبه ۲۹مهرماه اعلام کرد که
اسلامی برخورد میکنند به این را بالاتر از تعلیمات علمی میبیند و کردن فروپاشی است حسن روحانی نامگذاری روز کوروش
علت نیست که جمهوری اسلامی همه تلاش آن در خدمت پیشبرد در تقویم رسمی کشور را به شورای
حکومت مورد پسند اروپای یهاست مسائل عقیدتی خودش است. حکومت ایران ۳۵سال هرگز رو به عالی امنیت ملی ارجاع داده است.
یا قصد نگهداشتن آن را دارند .هیچ جمهوری اسلامی با علم امروز روی جلو حرکت نکرده و دائم به تضعیف
کجای این حکومت با معیارهای موافقت ندارد .با این توصیفات ،مردم خود و تخریب آن خانه کلنگی که
زندگی در غرب همخوانی ندارد. برای فردا فرزندان خود را به عنوان مثال زدم اقدام کرده ،اما چون ذخایر
ولی آنها نگران هستند مبادا این عامل مولّد از دست میدهند .به این زیادی در این خانه بود سقف آن
زنگ ِی مست در شرایط فروپاشی ترتیب جوانان امیدی به فردا ندارند. نسبتاً محکم و ستو نها پایدار بودند
آسی بهایی بزند که به همسای هها و مردم باید به جم عبندی برسند که و این تخریب خیلی به چشم نیامد.
صلح دنیا لطمه بخورد .این امکان یک روزی امکان دارد این ساختمان در دولت اوباما به این فکر بودند که
وجود دارد که اگر جمهوری اسلامی فروبریزد و خطرهای امنیتی آن برای شاید تَ َر کهای دیوار آن خانه را
خود را در شرایط دشوار ببیند این همسایگان بیشتر شود ،حتی برخورد م یشود گچ گرفت و کاغذ دیواری
کار را بکند اما احتمال آن را خیلی نظامی در آن شرایط قابل توجیه باشد چسباند و آن را مر ّمت کرد .بنابراین
کم م یبینم .چون در شرایط آخرین آن وقت سقف بر سر این مردم فرو امکانات عرضه م یکردند که محک متر
روزها حکومت دچار ضعف زیادی م یریزد و آوار میشود .در حالی که شود ،به این امید که تغییری پیدا
خواهد شد و بضاعتهای خود را از کمهزین هتر آنست که مردم با دست شود .اما دولت ترامپ نگاه دیگری
دست میدهد .ما الان تصور م یکنیم خود تکلیفشان را با حکومت روشن دارد و از این خانه کلنگی قطع امید
حکومت اقدامات غیرقابل پی شبینی کنند؛ یعنی بگویند این خانه کلنگی کرده و میگوید این حکومت در
م یکند ،در حالی که تدریجاً وقتی قابل ترمیم و نجات نیست و باید حال فروپاشی است و تلاش دولت
ضعیفتر شد امکانات نیز از دسترس شروع تازهای داشته باشیم و خانهای او این است که مرحل هی فروپاشی را
حکومت دور م یشود .نمیشود نو بسازیم؛ این بهترین موقعیت برای نزدیکتر کند و از حفظ این مجموعه
فردای حکومت را با ظرفی تهای مردم است .خارج از این خان ه کلنگی قطع امید کرده است .حالا هم
امروز در نظر گرفت .اما دیکتاتورها تقریباً همه مواف قاند .بعضی موافق م یگوید جواز صادر میکنیم که
هیچوقت خود را در شرایط فروپاشی ساکت و بعضی مثل آمریکا مواف ِق تخریب به دست خود مردم در داخل
و روز آخر نمیبینند و همواره فعال .حکومت کاملا درمانده است و صورت گیرد و تدریجاً این بنا را فرو
امیدوارند خود را نجات دهند .اتحاد برای بهبود امور هیچ راه حلی ندارد. بریزند و جواز ساخت هم م یدهیم
شوروی هم این کار را نکرد .من که یک بنای تازه درست کنند ولی
معتقدم جمهوری اسلامی بعید است مداخلهی آنها در این مرحله از اعمال
خودش را در مقطعی ببیند که گمان فشارهای غیرحاد و غیرنظامی خارج
کند روز آخر است و به همین دلیل نمیشود .البته تاثیر این فشارها
کمتر از فشار نظامی نیست .اعمال
دست به اقدامات مخ ّرب بزند. فشارهای غیرنظامی طبیعتاً برای
کشوری مثل آمریکا هزینه بسیار
در مت ِن نوشت ِن این نوشته ،چند روز کمتری دارد و عمل ًا هزینهای ندارد.
پیش با عزی ِز شع ِر پارسی« :سایه»، هزینه آن چان هزنی و دیپلماسی
تلفنی حرف م یزنم .مد ِت کوتاه یست
به دیدارش نرفت هام .ناگهان گل همندانه شعر که چاپ شد تشوی ِش تازهای در اشتیا ِق تلف ِن دوبارهات ماندم .یعنی: دلخوا ِه دلکش ُو مرضیه را با خودداشت از صفحه 6 مرضی هی خاطر هها! ...
م یگوید« :این قدر پابپا مکن از دست را در من ،دامن زد که آن را چگونه «گوشم به راه ،تا چه خبر م یرسد و در سوی دیگرش ،گزار ِش ادیبان هی
به دست ات برسانم .چرا که این شعر ،ز دوست ».اما تا زمانی که در خانه شورانگی ِزمهدی اخوان ثالث بود از مرا که در آستان هی سفری تاریک ُو من هم گو ِش آمادهای برای شنید ِن
م یروم» هرچند در آغاز ،در ستای ِش مردی از بودم ،خبری از صاحب خبر ،به گوشم دیدا ِر تقی تفضلی با صادق هدایت بی سرانجام بودم به ویرانی م یکشید زندگ ِی پر ماجرایش داشتم .آدمی
تبا ِر عاطف ههای عاشقانه بود اما سلا ِم نرسید .شوربختانه ،تلف ِن دوبارهات در پاریس که در یکی از برنام ههای و تصوی ِر روزی را فراچش ِم من م یآورد بسیار هوشیار و زیرکی دانا بود که
با این سط ِر کوتا ِه سیاه ،بغضی بلند در سپی ِد د ِل شوریدهام را به تو ،با خود زمانی زده شد باز در خانه نبودم .اما در «گلها» با س هتا ِر ب یقرا ِر استاد احمد که گویا باید این تران هی زیبا را از آن سا لها مدیری ِت دشوا ِر پارک خ ّرم را
گلویم م ینشیند .در این فرص ِت باریک، پیا مات این بار نیز « ُحق هی ِمهر ،بدان داشت. سوی مرزها پیوسته به دلتنگی ،بر لب ماهرانه بر عهده داشت .رادیویی ظریف
ماجرا ِی این تأخی ِر تاریک را با او در این بود ُو بود تا چند ما ِه پیش ،وقتی ُمهر و ُنشان (بود) که بود». عبادی پخش شده بود. داشته باشم .اندو ِه عاشقان های که در و پیشرفته ،همواره به همراهش بود و
میان م یگذارم .م یگوید نگفتم :این که به خانه باز آمدم پس از شنید ِن هردو پیا مات در پیامگی ِر تلفنم به راست اینست که علاقه ُو احترامم به این ترانه ،خانه کرده بود ب یشک در از این طریق مسائل سیاس ِی جهان از
چند پیام از پیامگی ِر تلفنم ،ناگاه صدای یادگار مانده است .پس از آن ،پیگیرانه شاع ِر شیفت هی روزگا ِر ما بیژن ترقی، سیمایم دیده م یشد که مهندس خ ّرم جمله ایران را به دو زبا ِن خارجی که به
قدر پابپا کردی .راست گفت. به دنبا لات م یگردم تا پاسخگوی تابنا کات به گو ِش جانم نشست: به پا ِس تران ههای شگف تانگیز یست به ناگهان م یگوید :م یخواهی این ترانه آنها تسلطی ویژه داشت دنبال م یکرد
حالا من ماندهام ُو افسوسی سیاه که برای دلکش ُو مرضیه ساخته است. و فرازهایی از مقالا ِت تحلیل ِی آنها را
ُو دنبال هدار .افسوسی که تار ُو پودم را «سلام آقای مقصدی! خواستم تشکر مهربان یهای تو باشم .در پیگیر یهایم ازاین روی ،در آخرین روزها ی هست ِی را از نزدیک از زبا ِن خودش بشنوی؟ برایم به فارسی بر م یگرداند .در غرو ِب
کنم از بابت مهری که به من داشت هاید .به یکی از دوستدارا ِن نزدی کات خلا قاش ،زندگ ِی غمنا کاش را تا این لحظه نم یدانستم او را چه یکی از روزها مو ِج رادیواش روی یک
دودآلود کرده است. حیف که نیستید .میل داشتم به دست م ییابم .ماجرا را با او در میان پیوسته با درد دنبال م یکردم تا آنکه: نسبت یست با تو .با تعجب م یپرسم: فرستندهی فارس یزبا ِن خارج از کشور
با این همه ،حر فهای دلخواهم را با شما بگویم «خاطرا ِت عم ِر رفته ،در م ینهم .اما نم یخواهم صدایت را از مگر با ایشان آشنایی؟ با لبخن ِد رضایت قرار م یگیرد و ناگهان از آن ،آهنگ ُو
تو زدهام .هرچند دیر .هرچند با تأخیر. نظرگاهم نشسته» .باز هم ممنونم .پش ِت سی مهای تلفن بشنوم ،چرا «ناگاه ،خبر رسید آن جام ،شکست». م یگوید :دخترش «هنگامه» ،ماد ِر« کلا ِم آرزومندان هی «علی اکبر شیدا» با
اما هنوز مرا با تو حر فهای ناگفت هی حتماً دوباره زنگ خواهم زد .مرضیه» .که این سی مهای سرد ،نم یتوانند
یادم هست برخلاف معمول ،آن روز عط ِر عاطف ههای گر ِم پنجاه ساله را به درسوگش،اشکیازچشما ِنغمگینم جانا ِن » من است. صدا ِی شورانگی ِزات ،بر ما م یبارد:
بسیار یست. آسما ِن «کلن» نم یبارید .آفتابی ملایم ،مشا ماتبرسانند. فرو نچکید و بغضی ،ب هها یهای در نم یتوانستم پاسخگوی اصرارش
آری ،آنانی که آرزومند یهای انسانی نیمیاز اتاقم را هاشور زده بود و آفتابی م یخواهم حر فهایی را به درستی ُو گلوی آت شگرفت هام فرو نشکست .اما برای دیدا ِر عزیزی چون تو در آن زمان امشب به بَ ِر من است ُو آن مای هی ناز
را آواز دادهاند ،همنشی ِن همیش هی راستی که از دیرهای دور تا هنوز در تما ِم واژگا ِن سو گسرودهام برای او از یا رب تو کلی ِد صبح ُ در چاه انداز
آین ههایند و آین هها صداهای صمیم یرا دیگر ،در درونم م یتابید. باشم. ای روشن ِی صبح ،به مشرق برگرد
پاس م یدارند ُو سپاس م یگویند و از دوردس تهای خاطره ،به درازای سین هی سوزا ِن من ،خانه کرده است درد ُو آه ُو آتش گذر کردهاند. دعو ِت دوبارهاش را نیز در زمانی ای ظلم ِت شب ،با م ِن بیچاره بساز
در روشنای یهای رویندهی خویش پنجاه سال ،صدایت با من بود .از آن در نوشت های با تو در میان نهم. برای عنوا ِن آن -با وسواسی که در دیگرـ با هم هی می ِل سوزانی که برای
م یخوانند« :تنها صداست که م یمانَد» زمانی که مادر ،در فاصل هی تدری ِس در این مدت ،چونان صیادی ،مترص ِد انتخا ِب هر عنوانی ،همواره با من دیدارت در من شعله م یکشیدـ به امشب ش ِب مهتابه ،حبیبم را م یخوام
فرصتی فرخنده م یمانم .اما در یک صبحگاهی ُو بعداز ظهر ،از مدرسه اس تـ سخت ،در کشاکش با خود دلایل مسائل جانبی ،نتوانستم پاسخ حبیبم اگر خوابه ،طبیبم را م یخوام
۲۵ .۱۰ .۲۰۱۰ تأخی ِر تاریک ،زمان ،ضرب هی زر ِد به خانه باز م یگشت و درآشپزخانه، بودم .م یخواستم در همان آغاز،
کلن ـ دوسلدورف خزا نزدهاش را برمن فرود م یآ َو َرد و یادی نیز از دلک ِش آزادهی شورانگیز گویم. ...
ناگهان ،جهان ،از غیب ِت غمگی نات تران هی تو را بر لب داشت ُو من، م یکردم .سرانجام ،با ایهامیظریف، اما زمانی که به تر ِک خا ِک غمنا ِک گویید فلانی آمده ،آن یا ِر جانی آمده
*شعر در در «مرضیه» شکفت، نخستین نوشندهی نوا ِی نازنی ناش عبارتی دلخواسته ،بر پیشان ِی شعر وطن ،ناچار شدمُ ،مشتی از آن خاک و آمده حا ِل تو ،احوا ِل تو ،سپید روی تو،
غز لهای دلک شات؛ به خاطر هی خبردار م یشود. نشست :در «مرضیه» ،شکفت،
بودم. یک نوار با من بود. سی ه موی تو ببیند برود
شورانگیز بیژن ترقی غز لهای «دلکش»ات. ک ه ی کسوی آن ،بخشی از تران ههای امشب ش ِب مهتابه ،جبیبم را م یخوام.
تمنای تابانی که در صدای تو بود
وبسایت کیهان لندن به زبان انگلیسی