Page 14 - (کیهان لندن - سال سى و ششم ـ شماره ۲۳۳ (دوره جديد
P. 14
صفحه - Page 14 - 14شماره ۱۶۹۹
جمعه ۲۶مهرماه تا پنجشنبه ۲آبا نماه 139۸خورشیدی
پیشنهادی را که خلاف سیاست ساعد الوزاره: ساعد را که برای اولین بار از
بیطرفی باشد ،نمیتوانند بپذیرند. نزدیک میدیدم ،آدم معقول و
اما برای نقش احتمالی قصور دولت روس و انگلیس تصمیم مؤدبی یافتم .برخلاف غالب رجال
در واقعه ،شاید بتوان در یادداشت گرفته بودند به هر قیمت قدیمی که در صحبت با جوانتر از
انتظام ،مربوط به گفت و گوی رضا خود ،از بالا به زیر نگاه میکردند و
شاه با سفیر آمریکا ،قرینه دیگری رضا شاه را بردارند اطلاعات و تجربیات خود را حجت
یافت .انتظام حکایت میکند که و غیرقابل بحث میدانستند ،ساعد
شاه بعد از دریافت پاسخ پرزیدنت دولتش ،تفریح م یکردیم. حزب علیه نخس توزیری ساعد را ـ که شخص ًا در یکی از شمارههای پیشین «رهآورد» در آرام و شمرده و با فروتنی از اشتباه
روزولت به تلگرافی که همان روز اما این دولت تا اواخر سال بیشتر دوام شاهد بودم ـ در ذهنم زنده کرد و بهیادم مقالهای زیر عنوان «نکتههای ب هیاد ماندنی از یا بیاطلاعی خود صحبت میکرد
هجوم متفقین به او مخابره کرده نکرد و بعد از سقوط دولت ،اسم ساعد هم آورد که بر اثر تبلیغات تودهای ،که چهرۀ گذشته» ،از محمد ساعد مراغهای ،دولتمرد و به رخ من ،عضو کوچک وزارت
بود ،خواسته بود وزیر مختار آمریکا صفحۀ ذهن ما را ترک کرد تا سا لها بعد که زشتی از ساعد ساخته بود ،حتی ما بچههای معروف دوران گذشته و صفات خردمندی و خارجه نمیکشید که چهار بار
را ببیند .در یادداشت روز شنبه 15 من بهتصادفی دوباره به آن برخوردم .شرح شاگرد مدرسۀ متوسطه با این که غالب ًا هیچ وزیر امورخارجه بوده است .چون
این برخورد را که در نهایت به دیدار با خود او پیوندی با حزب توده نداشتیم ،بهاقتضای طبع وط ندوستی او یاد شده بود. میزبان موقع معرفی گفته بود که
شهریور مینویسد: منجر شد ،برای یادبود ساعد حکایت میکنم. مخال فخوان نوجوانی ،علیه ساعد جبهه گرفته اشارۀ نویسنده به مخالفت حزب توده با من قبل از وزارت خارجه قاضی
«بعدازظهر سهیلی وزیر خارجه به بودیم و با ساختن قصه و متل و شایعه راجع به ساعد ،مرا به سال 1323برگرداند و خاطرۀ بودهام ،از آشنایانش در دادگستری
من تلفن کرد که دریفوس« «�Drey ایرج پزش کزاد راهپیماییها و تظاهرات تقریب ًا هرروزۀ این سراغ گرفت و یاد کرد .مشکل من
»fusوزیر مختار آمریکا ساعت پنج احساس شرمندگی به خاطر تحمیل
و نیم احضار شده است .چون ما در عقیده دارند که واقعه سوم شهریور میکند .ولی ظاهراً به علت همان انتظام از 3تا 25شهریور 1320ـ چرا حرفی بزند ک یک وقتی به حضورم به این مجلس بود .زیرا دو
همان ساعت با نمایندگان روس بلیهای بوده که باید اتفاق میافتاده دلبستگی به خدمت پشت میز تا روز استعفای رضا شاه ـ با عنوان بالا وسیله رقبایش یک جور دیگری به مهمان دیگر که از آشنایان قدیم
و انگلیس جلسه داریم ،اگر اجازه و هوشیاری یا غفلت رضا شاه که آخرین نفس ،فراموش میکند که گوش شاه برسد .دوست من درست ساعد بودند ،مثل او و میزبان ،همگی
بفرمایند ،من همراه او نیایم .به عرض انگلیسیها تصمیم به برداشتنش بگوید چرا این حسن تشخیص منتشر کرده است. شنیده بود .چو بعد دانستم که همان ترک زبان بودند و به ملاحظه من
شاه رساندم ،فرمودند این شرفیابی داشتند ،در وقوع آن تأثیری نداشته شاه آنجا کارگر نیفتاد تا به ساعد البته بعد از ابراز انزجار نسبت به موقع ساعد از طرف مختلف نزد شاه سعی میکردند فارسی بگویند .ولی
رسمی نیست که حضور وزیر خارجه نامردمی دولت آخوندی ،به علت غالباً به طور غریزی و طبیعی به
را ایجاب کند .بگویید به کارشان ترکی مطلبی را شروع میکردند که
مشغول باشند .به علاوه خود شما محمد رضا شاه ،استالین ،ساعد(چپ) و سفیر شوروی در ایران(راست) ساعد با اشاره ،آنها را به فارسی بر
که هستید ،مترجمی خواهید کرد».
سپس شرح میدهد که رضا شاه است مینویسد: اجازه بدهد که بیاید و نتیجه حسن رفتار بیرحمانه و غیرانسانیای که مشغول اقدام شده که مأموریتش میگرداند.
وقتی وزیر مختار را پذیرفت ،در «بعید نیست که اگر به اخراج اتباع تشخیص خود را ارائه کند ،و در این با انتظام سالخورده و بیمار کردند، در واتیکان را که سال 1340تمام چون نمیخواستم زیاد بمانم،
حالی که ترجمه فارسی تلگراف آلمان و اجازه عبور مهمات هم تن در صورت ،رشادت این یکی و جبن آن باید اظهار تأسف کرد که از این میشد ،برای یک دوره چهارساله خلاصه حکایت مراجعه مورخالدوله
روزولت را در دست داشت ،از میداد ،توقع غیرقابل قبول دیگری دیپلمات پرتجربه که به مدت چهل دیگر تمدید کند .البته این نوع سپهر و مطالعه پروندههای سری را
اطمینانی که رئیس جمهوری درباره از او میکردند و به آن بهانه دست یکی چه تفاوتی میکرد؟ و چند سال مقامات و مناصب مهم آیندهنگری مخصوص تنها او نبود. نقل کردم و گفتم که من اصرار شما
حفظ استقلال و تمامیت ایران داده وی را از سلطنت کوتاه میساختند». به هر حا ل ،ا ین مقد مه و حساسی از وزارت تا سفارت ،از اکثر رجال ما که بازنشستگی یا را به رفتن به تهران برای توضیحات،
بود ،تشکر کرد و توضیح داد که دلیلی که میآورد این است که یادداشتهای انتظام برای سؤال نمایندگی در جامعه ملل تا ریاست تقاعد را قبول نداشتند ،مایل بودند این طور تعبیر کردم که نگران بودید
آلمان یها با قرارداد پایاپای ،تسهیلات در عین گرفتاری انگلیس در جنگ بیجواب من از ساعد ،که آیا رئیس مجمع عمومی سازمان ملل متحد را تا آخرین نفس به خدمت پشت مبادا دولت کیفیت خطر را درست
زیادی در امور اقتصادی ایران فراهم رضا شاه برای دریافت چهار میلیون دولت و وزیران واقعیت قضایا را به داشته ،تنها اثر مکتوبی که مانده، میز ادامه بدهند .در نتیجه ،وقتی و به عرض شاه نرسانده باشد و مترصد
آوردهاند ،ولی از قصد و نیت و طمع لیرهای که انگلیسیها باید بابت رضا شاه گزارش میکردند یا نه، همین یادداشتهای 12روز ریاست مجالی هم باقی نمیماند تا خاطرات بودم که از خودتان موضوع را سؤال
هیتلر به سایر کشورها و خطر این نفت میپرداختند ،فشار آورده بود. جواب مستقیمی ندارد .ولی در تشریفات دربار است .در مقدمه این و تجربیاتشان را برای استفاده نسل کنم .این را گفتم و بلافاصله پشیمان
تجاوز کاری آگاه است .سپس خطاب در نتیجه با او دشمن شده بودند عوض ،برای سؤال آن مهمان دکتر یادداش تها ،به شهادت موافقی درباره بعد تنظیم کنند .ساعد آن موقع شدم که چرا سؤالم را این طور
و تصمیم به برکنار کردنش گرفته گوگانی که از ساعد راجع به شایعه هشتاد سال عمر و پنجاه و هفت سال عجولانه و ناشیانه مطرح کردهام.
به دریفوس گفت: کتک خوردن یکی از وزرا پرسیده ساعد بر میخوریم: خدمت دولت را پشت سر داشت .ولی ولی خیلی زود دانستم که برای
«اما در این جا از شما که وزیر بودند. بود ،جواب روشنی دارد که تا حدی «در عین این که وزیران و در زمینه ادامه خدمت در واتیکان، ساعد نحوه سؤال فرقی نمیکرد و در
مختار آمریکا هستید ،میخواهم ممکن است مورخین آن دوره در به جواب سؤال من هم کمک م یکند. سفرای ما را یارای اظهار عقیده و تلاشش به نتیجه دلخواه نرسید. جواب او تأثیری نداشت .چون همان
سؤالی بکنم و آن این است که آیا این باره تحقیق و نتیجهگیری لازم عباسقلی گلشاییان ،وزیر دارایی مصلحتگذاری نبود و هر چه شاه شاه مأموریتش را به جای چهار سال، حکایت قرارداد انگلیس و شوروی
برای جلوگیری از این خطر و جلب را کرده باشند .ولی به هر حال این کابینه ،بلافاصله بعد از سوم شهریور، میکرد ،برای خوشآمد او تحسین فقط برای یک سال تمدید کرد .علت و تذکاریههای اخراج اتباع آلمان
همکاری ما ،راه دیگری غیر از آن چه دلیل انتظام و بعضی دیگر از رجال در خاطرات خود مینویسد که و تمجید میکردند و اگر خطری هم این بود که یکی از همسالان ساعد، را که همه میدانستند ،تکرار کرد
دولتین پیش گرفتند ،ممکن نبود؟» وقت ،وزن چندانی نمیتواند داشته هنگام تشکیل جلسه هیأت دولت احساس مینمودند باز برای حفظ انوشیروان سپهبدی ،پشت در منتظر و برای آن آلمانیها اظهاردلسوزی
از این شکوه رضا شاه که در واقع باشد .چون به فرض این که پرداخت در روزهای بحرانی ،متوجه دست مقام خود کتمان حقیقت را ترجیح بود .در تذکره احوال ساعد م یخوانیم کرد .زیرا متفقین به محض ورود به
درد دلی پیش یک ناظر ماجراست، این چهار میلیون برای امپراتوری باند پیچی شده رضا شاه شده است میدادند ،باز شاه به قوه حسن که «مجموعاً دوبار نخست وزیر، تهران همه را اسیر کردند .جمعی را
میتوان نتیجه گرفت که بعد از واقعه بریتانیا کمرشکن بوده باشد .چه که مدعی بوده بر اثر یک حرکت تشخیصی که داشت ،به حقایق پی هشت مرتبه وزیر امورخارجه ،یکبار روسها به سیبری و انگلیسیها به
متوجه شده که برای حل مسأله و مانعی داشت که به جای پرداختن بیقاعده رگ به رگ شده ،ولی اضافه میبرد .از بین مأمورینی که در دو وزیر کشور ،چهار مرتبه سفیر کبیر استرالیا تبعید کردند .صحبتی بود
جلب همکاری او ،راه دیگری هم و دشمن شدن بگویند حالا در حال م یکند که این جا و آن جا شنیده که پست حساس داشتیم ،هر قدر محمد و وزیر مختار ،چهار دوره نماینده که به سؤال من ربطی نداشت .آن
ممکن بوده که به او پیشنهاد نشده جنگ هستیم ،نداریم .بماند طلبتان ضربه دیدن دست شاه بر اثر کتکی علی مقدم ،وزیر مختار لندن جبن مجلس سنا ،یک بار وکیل مجلس را به شکل دیگری عنوان کردم و
و کسی پیش پایاش نگذاشته است؛ بوده که به وزیر جنگ و رئیس ستاد و بیاطلاعی و بیلیاقتی نشان داد پرسیدم به نظر شما ،آیا رئیس دولت
و جواب دریفوس شاید مؤید این برای بعد؟ ارتش زده است .انتظام شاهد عینی، و حتی از گزارش مذاکرات پارلمان بوده است». و وزیران در گزارش واقعیت به رضا
در نتیجه ،بعید به نظر نم یرسد که مینویسد که شخصاً در سعدآباد از و مقالات جراید انگلیس خودداری باری ساعد را دیگر دنبال نکردم. شاه ،قصور نمیکردند؟ ساعد بعد از
واقعیت باشد: این نظریه تصمیم بلابرگشت انگلیس دور شاهد کتک خوردن سرلشکر کرد ،به عکس محمد ساعد مراغهای، اما حدود بیست سال پیش ،باز به عرض کنم ...به قدری قید و شرط و
«اگر اعلیحضرت اجازه بفرمایند، به برداشتن رضا شاه ،در هر صورت، نخجوان وزیر جنگ و ریاضی رئیس سفیر کبیر ایران در مسکو ،حسن اگر و چنانچه آورد و مقدمهچینی
عقیده شخصی خودم را عرض ساخته و پرداخته کسانی باشد که ستاد ،از دست رضا شاه بوده است. تشخیص و رشادت به خرج داد و اسم او در کتابی برخوردم. کرد که با سؤال یکی از مهمانان که
میکنم .یقین دارم اگر وزیر مختار تا آخرین لحظه سیاست بیطرفی کتک شاهانهای که شدت آن موجب بیپروا استنباطات خود و خطراتی این کتاب تحت عنوان «خاطرات وسط حرفش دویده و از شایعه کتک
انگلیس میتوانست از نزدیک با شده را تأیید کردند یا جرأت نکردند رگ به رگ شدن مچ دست بشود، را که پیشبینی مینمود ،به عرض انتظام» در تهران منتشر شده خوردند یکی از وزیران از رضا شاه
اعلیحضرت تماس یابد ،از خیلی ب یفایده بودن آن را به او تذکر بدهند. دست کم میتواند قرینهای از قصور رساند تا جایی که اجازه خواست برای است .سوتیتر آن «شهریور 1320 پرسید ،به کلی موضوع درهم و برهم
پیشآ مد ها جلو گیر ی میشد . تا آن جا که حتی به تاریخ 30مرداد، یکی از وزیران در عرض گزارش ادای توضیحات بیشتری ،شخصاً به از دیدگاه دربار» ،توجهم را جلب شد ،به طوری که نمیشد فهمید که
چه ،تصور میکنم که وزرا آن در حالی که دو لشکر موتوریزه هندی واقعی به شاه باشد .قرینه کلیتر کرد .کتاب عبارت است از اظهارنظر «گمان نکنم» پایان صحبت او مربوط
طور که باید ،مطالب را به عرض در عراق ،پشت مرز ایران مستقر را میتوانیم با دنبال کردن متن تهران بیاید». نصرالله انتظام راجع به چند تن از به سؤال من بود یا کتک خوردن
شده بودند و همینطور ارتش سرخ یادداشتها به دست بیاوریم .ولی انتظام ضمن این اظهارنظر و رجال دوران رضا شاه ـ تیمورتاش، وزیر .ولی دیگر مطلقاً جای چک
نمیرساندند». در شمال و دولت نمیتوانست خبر قبل ًا باید این نکته را هم یادآوری کرد مقایسه رشادت محمد ساعد مراغ های داور ،فروغی ،مستوفی ـ که اینجا و و چانه نبود .زیرا سؤالاتم مجلس
مسأله عمده از نظر وزیر مختار نداشته باشد ،باز در جواب تذکاریه که انتظام هم از آنهایی است که با جبن محمدعلی مقدم مراغ های، آنجا قبل ًا چاپ شده و ناشر آنها دوستانه آنها را داشت ضایع میکرد
آمریکا ،به عرض نرساندن مطالب دو دولت ،تأکید کردند که هیچ حسن تشخیص رضا شاه را تحسین را به انضمام یادداشتهای روزانه و علائم بیحوصلگی را در مهمانان
به شاه «آن طور که باید» است.
میتوانیم فرض کنیم که ساعد که آشکارا میدیدم.
نخست وزیران رضا شاه در سالهای لذا دیگر پافشاری نکرد و شام
بحرانی جنگ ـ متین دفتری و هم به رغم اصرار میزبان ،نماندم.
منصور ـ را بهتر از وزیر مختار ولی بعد که راجع به آن شب با
میشناخت ،کمر همت بسته بود که میزبان صحبت کردیم ،نظرش را
اجازه بگیرد و بیاید بدون تعارف به درباره «گمان نکنم» آخر پرسیدم،
شاه بگوید که به چاپلوسی آنهایی با خنده گفت که چه مربوط به
که میگویند اعلیحضرت با سیاست سؤال شما باشد ،چه به کتک
بیطرفی شاخص شرق شدهاند، خوردن یکی از وزرا ،همین قدر
گوش ندهد .چون در آشوب و فتنه که ژست جواب گویی گرفت ،باید
خونینی که دنیا را به هم ریخته و خیلی ممنون باشید .چون آقای
قدرتها برای پیش بردن به پای ساعد عادت ندارد به سؤال جواب
جان هم میزنند ،سیاست بیطرفی بدهد .به خصوص به سؤالی مثل
دیگر ممکن نیست و به حکم پیش سؤال شما که احتمال میدهد
آمد غیرمنتظره باید با متفقین که دنبالهاش به رضا شاه یا محمدرضا
کاردشان روی گلومان است ،کنار شاه منتهی بشود .اگر جز این بود،
خیال میکنید از دوران مظفرالدین
آمد و متحد شد. شاه تا حالا در مقامات و مناصبی که
اگر این فرض درباره منظور او داشته ،دوام میآورد؟ اگر با نهایت
درست بوده باشد ،البته با اگرهای فهم و هوشیاریاش ،بین مردم به
بسیار دیگر ،از جمله اگر موفق م یشد گیجی و حواسپرتی معروف شده،
رضا شاه را متقاعد کند ،اگر تغییر به خاطر همین محافظهکاری است
جهت دیر نشده بود و اگر متفقین که معمولاً و احتیاطا یا جواب
به آن اعتماد م یکردند ،در آن صورت نمیدهد یا جوابی میدهد که ربطی
پیمان سه جانبه اتحاد ایران و روس به سؤال ندارد .ایرادی هم نمیشود
و انگلیس که در بهمن 1320به گرفت .الان به لطف شاه ،با عنوان
اهتمام و کوشش فراوان فروغی ،بین سفیر کبیر در دربار واتیکان ،که
کشور اشغال شده با دو کشور اشغال هیچ کاری و مسؤولیتی ندارد ،از
کنند .منعقد شد ،احتمالاً شش ماه هوای آفتابی و گل و سبزه شهر ُرم
زودتر ،در شرایط دیگری به امضا و مهمانیهای رنگین کاردینالهای
میرسید و از ضایعات و تلفات جانی خوش خوراک استفاده میکند .حتی
و مالی و آشفتگیهای بسیار مملکت شنیدهام که میخواهد چند سالی
احتراز میشد و در نتیجه اسم آقای آنجا لنگر بیاندازد .در این صورت
ساعد الوزاره در تاریخ وقایع جنگ
دوم جهانی ثبت میگردید.
نقل از فصلنامۀ «رهآورد»