Page 5 - (کیهان لندن - سال سى و هشتم ـ شماره ۳۳۹ (دوره جديد
P. 5
صفحه 5ـ Page 5ـ شماره 1805
جمعه ۲6نوامبر تا پنجشنبه ۲دسامبر ۲۰۲۱
دوستیهایمکاتبهایدیروزوالکترونیکامروز «شطرن ِج باد» و زندگی دوباره در گردباد تاریخ
مستعدی مثل فخری خوروش، فیلم انتخاب و توسط آنان مرمت شد =«شطرنج باد» از جهات کارش یافتن دوست مکاتبهای است .او دارد .ولی مگر میشود «تکنیک» بر =الاهه بقراط سردبیر
محمدعلی کشاورز و شهره آغداشلو و پس از چهار دهه برای نخستین بار بسیاری سبک فیلمسازی بیدرنگ برای آن شرکت ،نامهای به «ماهیت» اثر نگذارد؟!» کیهان لندن« :آنزمان
(در نخستین نقش سینماییاش) و از در فستیوال نیویورک (در ماه سپتامبر لوکینو ویسکونتی از جمله زبان انگلیسی نوشت و خود را معرفی مجلاتی که مخاطبان جوان
یک فیلمبرداری ماهرانه و دیدنی توسط )۲۰۲۱و سپس در فستیوال لیون در در فیلم «روکو و برادرانش» کرد .از آنجا بود که داستان دوستان آنسوتر ،فلور ۵3ساله و ساکن تهران داشتند از این آگهیها
هوشنگ بهارلو بهره گرفت که سنگینی و «مرگ در ونیز» را مد مکاتبهای فلور ادامه پیدا کرد .از سال است .او در گفتگو با کیهان لندن از منتشر میکردند و در
فرانسه به نمایش در آمد. نظر داشت و نیز سوژهای ۱36۴شروع شد و تا سال ۱3۷۲که تجربهاش درباره دوستیهای مکاتبهای دبیرستان ما هم بودند
بار فیلم را هم میکشد. من سالها پیش که بهمن فرمان آرا که مطرح میکرد به یک او از ایران خارج شد ،این دوستیهای با زنان و مردانی از کشورهای مختلف دخترهاییکهازایندوستان
اصلانی اینک ۷6سال دارد و هنوز برای نمایش فیلم «بوی کافور ،عطر خانواده اشرافی و بورژوا مکاتبهای ادامه داشت. جهان میگوید« :دانشآموز ژاندارک مکاتبهای داشتند .من هم از
به ساختن فیلمهای مستند مشغول یاس» در فستیوال سانفرانسیسکو به ارتباط داشت که سوژه مشوق اصلی فلور ،پدرش بود .او بودم ،مدرسه فرانسویها ،همان همین طریق با یک دختر
است .فرمان آرا چند سالیست که اینجا آمده بود با او ملاقات و گفتگویی بیشتر فیلمهای ویسکونتی میگوید« :پدرم پیگیر تک تک آنها دبیرستانی که شهبانو فرح دیبا نیز ژاپنی ساکن کیوتو دوست
فیلمسازی را کنار گذاشته و پروژهای انجام دادم که در چند جا چاپ شد. نیز بود .این فیلم درواقع به بود .از من میپرسید :خوب ،نوریکا از آنجا فارغ التحصیل شدند .صبحها شدم .به انگلیسی مکاتبه
در برنامهاش ندارد .هوشنگ بهارلو که فرمان آرا سینما را در آمریکا تحصیل سرنوشتی بدشگون دچار چطوره؟ فرانچسکو کار پیدا کرد؟ کلاس فارسی با معلمهای ایرانی و بعد میکردیم و برای بیشتر
فیلمهای معروفی مانند «آقایهالو»، کرده و پس از بازگشت به ایران مانند شد و اثری از آن در جایی امبرتو شعر جدیدی ننوشته؟ کلاوس از ظهرها کلاس فرانسه با معلمهای ماها از جمله خودم ،این
« د ر شکه چی » « ،د ا یر ه مینا » ، چند فیلمساز تحصیلکرده خارج از هنوز گیتار میزنه؟ پدرم همیشه فرانسوی بود .کتابهای درسی ما دوستیها به خاطر تقویت
«ستارخان» و… را هم فیلمبرداری جمله مهرجویی و زرین دست ،پروژهای یافت نشد تا اینکه... میخواست اطمینان حاصل کند دقیقاً منطبق با آموزش و پرورش هر دو
کرده ،سالهاست فیلمبرداری را کنار را به تبعیت از نبض تماشاگران آن زمان که پول کافی برای ارسال نامه دارم. کشور بود.در کلاس سوم ابتدایی بودم زبان انگلیسی بود».
گذاشته و خود را بازنشسته کرده است. به دست گرفت به نام «خانه قمرخانم» سعید شفا – فیلم «شطرنج باد» که برخلاف امروز ،آن زمان ارسال نامه به که معلم فرانسهمان گفت« :یک کاغذ =فلور ساکن تهران:
اما «شطرنج باد» با تمام ماجراهایی که یکی از مشهورترین سریالهای قبل با تهیهکنندگی بهمن فرمان آرا در راستی ارزان بود». مخصوص بهتون میدم ،باید خودتان را ««نوشتن یک نامه و انتظار
که بر آن گذشته ،نظیر ققنوس دوباره از انقلاب در ایران به شمار میرود .اما سال ۱9۷6برای شرکت صنایع سینما پس از پیروزی انقلاب اسلامی در به دانشآموزی مثلخودتان در فرانسه، برایدریافتپاسخ،تجربهای
از میان خاکستر خود بپا خاسته و با پس از آن فیلمهای «شازده احتجاب»، در ایران ساخته شد و در پنجمین یکی از همنشینیهای خانوادگی ،یکی معرفی کنید ».کاغذها به سبکی زرورق است که هرگز جایشان را
جان دوبارهای که گرفته میرود تا بعد «سایههای بلند باد»« ،خانهای روی فستیوال فیلم تهران هم همان سال از اعضای فامیل ،نامه نگاریهای او بودند .ما خودمان را معرفی کردیم :از ایمیل یا پیامک نمیگیرد.
از چند دهه تماشاگرانی را که نتوانست آب» و… را ساخت که از نظر هنری به نمایش در آمد ،به خاطر اتفاقاتی را مورد نکوهش قرار داد و گفت« :تو خواهر و برادر ،علائق و از این قبیل. خیلی هیجان داشت وقتی
در زمان ساختن به پای تماشای خود جایگاه ویژه در سینمای ایران دارند. که بر این فیلم گذشت از اختلاف نظر ناخواسته درگیر یک کار جاسوسی معلم کاغذها را گرفت و فرستاد برای پستچی با موتورش به کوچه
بنشاند ،اینک با استفاده از فرصتی که «شطرنج باد» داستان یک خانواده محمدرضا اصلانی کارگردان فیلم با شدهای و به کسی اطلاعات میدهی دوستش در فرانسه که او نیز معلم بود. میپیچید و زنگ در را میزد
یافته ،تاریخ زندگیاش را ادامه دهد. اشرافی رو به زوال قاجار است که زن هژیر داریوش مدیر فستیوال ،نمایش که خودش هم نمیداند جاسوس او نامههای ما را بین دانشآموزانش و من دوان دوان میرفتم تا
تاریخی که با سال ۱9۷6و با فضایی که خانواده پس از به قتل رساندن شوهرش است!» فلور میگوید« :خیلی ترسیده توزیع کرد .به این ترتیب هر کدام از
ایران در آن هنگام درگیرش بود ،بسیار بازماندگان او را برای تقسیم ارثیه نامقطع و خراب فیلم در هنگام نمایش بودم .اصلا فکر نمیکردم کارم امنیتی ما صاحب یک دوست مکاتبهای در نامهام را بگیرم».
تفاوت دارد و دستکم اصلانی سازنده آن تا برخورد بد منتقدان سینما ،دیگر بوده! اما پدرم گفت فلانی حرفهایش فرانسه شدیم .دوست من والری آندره
این فیلم که فیلمنامه آن را نیز نوشته، صحنههایی از «شطرنج باد» در جایی نمایش داده نشد و بعد از بیاساس است .به کار خودت ادامه نام داشت ،دختری ،با موهای بلند و فیروزه نوردستروم -چندین دهه
هنوز زنده است و میتواند حاصل درگیر برخوردهای شخصی میکند. انقلاب هم هیچگاه به نمایش درنیامد. بده!» عینک .دقیقا مثل خودم .با او سالها پیش که نه از اینترنت و تلفن همراه
کارش را در زمان حیات خویش ببیند. محمدرضا اصلانی کارگردان فیلم، تنها چند نفر از جمله :ساتیاجیت فلور در طول این چند سال با افرادی خبری بود و نه ایمیلی در کار بود،
یک مستندساز است و این نخستین رای فیلمساز هندی ،روبرتو روسلینی ساکن کشورهای استرالیا ،ژاپن ،کره دوست بودم». هزاران نفر در جهان از طریق نامه و
فیلم داستانی اوست که با بازیگران کارگردان ایتالیایی ،هنری لانگلوا مدیر جنوبی ،اندونزی ،هند ،ایتالیا ،فرانسه، فلورازاحساساتخوددرمورددوستی مکاتبه با شهروندان سایر کشورها،
سینماتک فرانسه که در فستیوال تهران آلمان ،آمریکا ،کانادا ،و آفریقای جنوبی مکاتبهای میگوید« :نوشتن یک نامه و دوستی برقرار میکردند .در ایران نیز
شرکت داشتند توانستند آن را در یک مکاتبه داشت .ولی میگوید هیچگاه از انتظار برای دریافت پاسخ ،تجربهای برخی مجلات مانند دیگر کشورها
نمایش خصوصی ببینند .درواقع این چین یا بلوک شرق دوستان مکاتبهای است که هرگز جایشان را ایمیل یا ستونی برای دوستیهای مکاتبهای
اولین و آخرین نمایش «شطرنج باد» نداشته است. پیامک نمیگیرد .خیلی هیجان داشت داشتند .این دوستیها که بسیاری از
او در مورد راههای پیدا کردن وقتی پستچی با موتورش به کوچه آنها هرگز به دیدار نمیانجامیدند ،با
در ایران بود. دوستان مکاتبهای توضیح میدهد: میپیچید و زنگ در را میزد و من ظهور اینترنت نه تنها کمرنگ نشدند
«شطرنج باد» از جهات بسیاری سبک «یک راه برای پیدا کردن دوستان دوان دوان میرفتم تا نامهام را بگیرم. بلکه دوستهای قلمی ( )Pen palاز
فیلمسازی لوکینو ویسکونتی از جمله مکاتبهای جدید ،این بود که یک نفر نامه را میگرفتم ،به دقت باز میکردم، نوشتن با خودکار بر کاغذ و رفتن به
در فیلم «روکو و برادرانش» و «مرگ در مثل ًا در آلمان یک کاغذ را به شکل اداره پست و روزها انتظار کشیدن برای
ونیز» را مد نظر داشت و نیز سوژهای که آکاردئونی درست کرده و منگنه عروسک ژاپنی؛ دریافت نامه ،به دوستهای الکترونیک
مطرح میکرد به یک خانواده اشرافی میکرد .روی تای اول آن اسم و آدرس هدیه دوست مکاتبهای از ژاپن
و بورژوا ارتباط داشت که سوژه بیشتر خود را مینوشت و میفرستاد به یک ( )epalتغییر پیدا کردند.
فیلمهای ویسکونتی نیز بود .این فیلم نفر مثل ًا در استرالیا .فرد ساکن استرالیا، آن را چند بار با ولع میخواندم، الاهه بقراط روزنامهنگار و سردبیر
درواقع به سرنوشتی بدشگون دچار آکاردئون کاغذی را دریافت میکرد و تمبرش را صدها بار نگاه میکردم ،روز کیهان لندن درباره دوستیهای
شد و اثری از آن در جایی یافت نشد اسم و آدرس ،سن ،و جنسیت خود را ارسالش را چک میکردم و محاسبه مکاتبهای قبل از انقلاب میگوید
تا اینکه در سال ۲۰۱۵پسر محمدرضا بر روی آن اضافه میکرد و زیرش یک میکردم که چند روز در راه بوده». «آنزمان مجلاتی که مخاطبان جوان
اصلانی کارگردان فیلم ،اتفاقی نسخه جمله مثل « سلام با عشق از استرالیا» او از دوران بعد از انقلاب و ادامه روند داشتند از این آگهیها منتشر میکردند
اصلی فیلم را در یک مغازه سمساری مینوشت و میفرستاد به دوست دوستیهای مکاتبهای خود میگوید: و در دبیرستان ما هم بودند دخترهایی
که وسایل و اثاثیه فیلمهای قبل از مکاتبهای خود در ایتالیا .این روند ادامه «بعد از انقلاب ،مدرسه ژاندارک تعطیل که از این دوستان مکاتبهای داشتند».
انقلاب را به فروش میرساند پیدا کرد. داشت تا اینکه دیگر جایی نبود برای شد و اینگونه خلاقیتهای آموزشی وی ادامه میدهد« :من هم از همین
اصلانی آنرا خرید و نسخه مستعمل را درج نام و آدرس .آخرین نفر موظف هرگز با استقبال نظام جدید آموزشی طریق،احتمالامجله«دخترانپسران»،
به فرانسه ارسال کرد تا چند بنیاد مانند بود که آکاردئون کاغذی را بفرستد روبرو نشد .من هم زبان انگلیسی را با یک دختر ژاپنی ساکن کیوتو دوست
چینه چیتا ،بنیاد مارتین اسکورسیزی، به همان نفر اول که در آلمان بود. جایگزین فرانسه کردم .گرچه مجبور شدم .اسمش نوریکو بود .به انگلیسی
بنیاد جرج لوکاس که کار مرمت بنابراین آن دفترچه آکاردئونی سراسر بودم خود را با نظام جدید وفق دهم ،اما مکاتبه میکردیم و برای بیشتر ماها از
فیلمهای کشورهایی را انجام میدهند دنیا را طی میکرد و اگر من در این هرگز تجربه شیرین دوستان مکاتبهایم جمله خودم ،این دوستیها به خاطر
که قادر به مرمت فیلمها از نظر خرج مسیر قرار داشتم میدیدم قبل از من را فراموش نکرده بودم .دیگر از والری تقویت زبان انگلیسی بود .این دوستی
و تکنولوژی نیستند ،آن را مرمت کنند. یک آلمانی ،استرالیایی ،ایتالیایی و… نامهای نمیرسید و من گویی چیزی را دو سه سالی در دوران دبیرستان
چیزهایی در آن نوشتهاند .از بین آنها ادامه داشت ».وی درباره مضمون این
یک نفر را انتخاب میکردم و برایش گم کرده بودم». نامهنگاریها میگوید« :عمدتا درباره
نامه مینوشتم .یا چند نفر نام مرا دیده یادگیری انگلیسی بعد از زبان فرانسه خانواده و علائق شخصی مثل فیلم و
و برایم نامه مینوشتند .به این شکل برای فلور سخت نبود و او در ۱۲ خواننده مورد علاقه و یا فرهنگ دو
این زنجیره ادامه داشت و من تقریباً سالگی کاملا به دو این دو زبان مسلط کشور بود .یکبار برای من بستهای
هر روز یک نامه از یک کشور داشتم». بود .البته ارزش این مهارت را سالها رسید که خیلی خوشحالم کرد .چند
فلور اضافه میکند« :الان که به عروسک کوچک سنتی با لباس سنتی
آنروزها نگاه میکنم میبینم نه تنها بعد فهمید. ژاپنیها بود که عکس یکی از آنها را
من بلکه بسیاری از دوستان مکاتبهای روزی یکی از دوستان فلور به او گفت دارم .او عکس خودش را هم که با
من هم درباره ایران پرسشهایی که آدرس یک کمپانی را پیدا کرده که خانواده به یک گردش دریایی رفته
داشتند .درباره جنگ با عراق و بودند فرستاده بود .من هم ،الان دقیق
فتوای خمینی علیه سلمان رشدی به یاد ندارم ،ولی کاری از صنایع دستی
میپرسیدند .یکی از آنها ،از آمریکا،
گرایشهای چپ داشت و دائم درباره ایران و یک عکس به او فرستادم».
کارگران ایران سوال میکرد .چون در الاهه بقراط ادامه میدهد« :بعضی
این مورد اطلاعاتی نداشتم از اطرافیانم از همکلاسیها هم با جوانان همسن
میپرسیدم .و ... و سال از کشورهای عمدتا اروپایی
ادامه در صفحه ۱۷ دوستی مکاتبهای داشتند .آنزمان که
فضا و سرگرمیها و مشغولیتها اصلا
با امروز قابل مقایسه نبود ،به ویژه در
شهرستان ،حتا رنگ و بوی پاکتهای
هوایی و رد و بدل نامه با کشوری در
آنسوی دنیا که هفتهها طول میکشید،
هیجان خاص خودش را داشت .الان
بازی بچهها و دوستیها و مراودات
شکل و شمایلی پیدا کرده که برای
کودکان و جوانان آن نسل قابل تصور
نبود ».او در پایان میگوید« :البته نفس
ماجرا ،دوستی از راه دور از طریق Air
Mailبا پست الکترونیک و E Mail
با امکانات بینظیر و سریع وجود
وبسایت کیهان لندن به زبان انگلیسی