Page 14 - (کیهان لندن - سال سى و هشتم ـ شماره ۳۶۲ (دوره جديد
P. 14
صفحه - Page 14 - 14شماره 1828
جمعه 3۰اردیبهشتماه تا ۵خردادماه ۱۴۰۱خورشیدی
خرمنی باخویش آورد. درمسیر انقلاب پا به پای روزنامه تقویم 26دیماه ۱3۵۷را نشان
«نامه مردم» ()1 میداد ،سوزوسرمائی بود و همه مست
باب اول :حزب توده و نیروهای
خارج از خط ،خط امام! ایرجهاشمی زاده بودند ،همه !
زن و مرد ،دانشجوو کارمند دولت،
دانشجویان پیروخط امام دیشب تاریخ نشردر کیهان لندن:بهمن و تاریک فکر وشبه روشنفکر ـ مذهبی
طی انتشار سند بسیارمهمی فاش اسفند 1385شمارههای 1142-1148
و لامذهبی.
ساختند: شاه رفت! همه ودکای اسلامی را سرکشیده
مقدم مراغهای برای آمریکا بودند ،ودکای ارزان قیمتی که آنروزها
هادی خرسندی امام آمد... درهردکهای بدست میآمد ،دختران و
جاسوسی میکرد. زنانمینیپوشبدوبدو،چارقدبسرتوی
گفتند که حرف تو حساب است افسوس که ضد انقلاب است! صف میتینگ ملاها جاباز میکردند،
مردم شماره ،112شنبه 18آذر ماه توده ایها به مسجد میرفتند و نماز
1358 انگلیس بودند که شاه را بردند وگرنه این بلاسرمان در این تراژدی که گریبان همه را گرفت ،همه از 26دیماه ،1357روزی که شاه ایران را ترک میخواندند ،جبههایها تسبیح بدست
نمیآمد» و با این جمله استاندارد ساخت کشور گل مقصر بودند ،همه آنهائی که در درون و برون از گفت و سلطنت از ایران رخت بربست 28 ،سال گرفته بودند ،سوسیالیستهایواشکی
ارتباط حسن نزیه با توطئه ضد و بلبل ،بار تقصیر را از شانه خود بردارید و بر شانه مرز بازرگان زندگی میکنند .میدانم الان خواهید عکس خلیل ملکی را ازطاقچه اطاق
انقلابی اخیردرتبریز گفت« :همه مقصر بودند بجز من ! نه .من از روز اول گذشته است در صندوقچه خانه قایم میکردند.
دیگران بگذارید. چرا چنین شد ؟ بیست وسی نماینده مجلس شورای
مقدم مراغهای جاسوس آمریکا که نه! مجال فرار از واقعیت را به شما نمیدهم. مخالف بودم !!!» پاسخ به این پرسش ساده است .کافی است یک ملی و سنا که از غربال ساواک بر
زیر پرچم « آزادی » پنهان شده بود! با هم نگاهی به مصالح ساختمانی آن روز حزب پس ناچارم واقعیتهای آن زمان را لخت و عور، بار نشریات سازمانهای سیاسی ،دیوان شعرا، صندلیهای مجلس وسنا خزیده بودند،
سرکوب ضد انقلاب درتبریز پیروزی برای بالابردن دیوار خانه دموکراسی ،خانه نوپای همان گونه که بود و اتفاق افتاد زیرگوشتان با صدای مقالات نویسندگان و روزنامهنگاران آن زمان را چون عروسکهای کوکی پشت تریبون
«ایران» میاندازیم؛ سپس مواضع حزب را درباره بلند تکرار کنم ،تا شاید نقش خود را در آن روزها مرورکنید ،کافی است به 28سال پیش برگردید مجلس وسنا ازظلم وستم شاهی داد
بزرگ انقلاب است امام و جمهوری اسلامی ،رقبای سیاسی ،بختیار و بهیاد بیاورید.از حزب توده و نشریه «نامه مردم» و گفتهها ،بحثها ،داد و جدلها ،راهپیمائیهای
حزب جمهوری خلق مسلمان قاسملو و نیروهای ملی ،ساواک ،آمریکا ،کرنش و شروع میکنم (فرقی نمیکند از کدام حزب شروع خودتان را بهیاد بیاورید تا قبول کنید که همه، سخن سرمیدادند.
خضوع و تملق و اسلامگرائی رفقای مارکسیست منجمله خود شخص شما ،مست بودید و ودکای « شهر ستا نی » شهر د ا ر تهر ا ن
درکدام جبهه قراردارد؟ را برایتان قرائت میکنم ،ادبیات و «طنز» تودهای کنیم ،سگ زرد برادر شغاله !). اسلامی را سرکشیده بودید. ازمقامش استعفا داد و حاضرنشد بیش
آیات عظام خواستار انحلال حزب را دوباره به یادتان میآورم و در پایان ناخواسته مطالعه روزنامههای آن زمان ضروری است و به ما ملتی هستیم فراموشکار .مسأله فقط این ازاین ظلم وستم شاهی را تحمل کند.
همراه شما به زندان اوین و تماشای تیرباران شما توصیه میکنم روزنامههای سه و چهارماهه نیست ،مسأله این است که ما ناتوان از اعتراف کارمندان دولت ،روزنامهنگاران،
جمهوری خلق مسلمان شدند «بهارآزادی» را تهیه کنید ،همه نشریات آن زمان به خطاهای خود هستیم .شهامت برزبان آوردن رادیو وتلویزیون تمرین اعتصاب
«رفقا» میرویم. را ،کیهان ،اطلاعات ،تهران مصور ،امیدایران، اشبتاهات خود را نداریم. میکردند ،اقشار و طبقات مرفه وغرق
مردم ،شماره ،113 این شما و این حزب پر افتخار توده ایران! آیندگان و و و ...تا دوباره نگوئید که این «آمریکا و در نازونعمت بجای دفاع از حکومتی
دوشنبه 1۹آذر ماه 1358 که ثروت ومقام خود را مدیون او
و هرگاه و بیگاه درصف نفت /و اینک این شما و این حزب پر افتخار من ازروز اول مخالف بودم !!!» به سلاح مارکسیست و داروی ضد بودند ،حب سکوت فروداده بودند و
بازار شهر تبریز برای تاکید صف درصف /برابرتو بودیم ای مردمی توده ایران ! پس ناچارم واقعیتهای آن زمان سرمایه ،مدافع محرومترین اقشار ۵و 6ماه قبل ازوقوع حادثه همگی
برخواست انحلال حزب خلق مسلمان، را لخت و عور؛ همانگونه که بود و وطبقات جامعه .کوتاه :گل سرسبد بدون استثنا ،یکی پس ازدیگری به
شکن! شادروان سیاوش کسرائی ،شاعر اتفاق افتاد زیرگوشتان باصدای بلند نیس و لندن فرار کردند و درویلاهای
دو روز تعطیل است توده تیرهای بودیم /خال کبود غم/ خلق و کمونیست دوآتشه درآذرماه تکرارکنم ،تا شاید نقش خود را درآن احزاب مترقی ایران! زیبا وپرشکوه خود درانتظار نشسته
با همکاری آشکار حزب ایران با برگونه شهر /و در برابر دشمن سربی/ ،۱3۵۷دو ماه به «انقلاب» چنین و و قتی د ر خت آ ز ا د ی بودند تا پس ازکودتای« ارتش غیور»
حزب جمهوری خلق مسلمان در وقایع کورهای گداخته ازخشم /نه تبری برای روزها بیاد بیاورید. در«بهارآزادی» شکوفه کرد ،درکنار
تبریز موقع آن رسیده است که بدین کشتن /اما گرمائی به کفایت برای سرود: ازحزب توده و نشریه «نامه مردم» صدها نشریه روزانه و هفتگی و ماهانه، بازگردند و دوباره آقائی کنند.
سئوال نیز پاسخ داده شود که :حزب قصیده دراز راه رنج تا رستاخیر شر و ع می کنم ( فر قی نمی کند «نامه مردم» هم پس ازسالها تبعید همافران و نظامیان جوان با یکی
ذوب کردن ازخانه بیرون زدم /تنها /که درخود ازکدام حزب شروع کنیم ،سگ زرد دو ستاره فسقل برپاگون،از دانشکده
ایران درکدام جبهه قرار دارد؟ گرچهبسوگیعظیم/برخاستهبودیم دوباره درتهران منتشرشد.
حزب ایران مبلغ و مروج افکار برادرشغاله !) *** افسری راهی حوزه علمیه قم شدند
بوی خون وکفن ،بوی تزویر و تقیه،
شاپور بختیار /ولی حضور همگان /شادی آورده بود/ نمی گنجید م /چنا نکه جمعیت مطا لعه ر و ز نا مه ها ی آ نز ما ن از 26دیماه ،۱3۵۷روزی که شاه بوی نعلین و تسبیح درهوای تهران،
هرکه درمبارزه با آمریکا تفرقه شورآورده بود /درکربلای حاضر /حسین درخیابان و /خیابان درشهر /نه / ضروری است و به شما توصیه ایران را ترک گفت و سلطنت از ایران
بیفکند ،جاسوس آمریکاست /سخنان /نه مرثیه که حماسه میخواست میکنم روزنامههای سه و چهارماهه رخت بربست 2۸ ،سال گذشته است اصفهان و شیراز و .....پخش بود.
به کربلای تو آمدم /حسین ! /نه دلکاسه ،حوصله دریا نداشت «بهارآزادی» را تهیه کنید ،همه میوه فروش خیابان بهاردرپاسخ
حجت الاسلام موسوی خوئینی بدان گذرگاه که امتی اندک /با تو جانوری بودم /شاید اژدهائی /که نشریات آن زمان را ،کیهان ،اطلاعات، چرا چنین شد ؟ بانوی سربرهنهای که از گرانی میوه
ماندند و /ماندگار شدند /باتو آمدم دهانم /درکار بلعیدن« شهیاد» تهران مصور ،امیدایران ،آیندگان وو پا سخ به ا ین پر سش سا د ه گله میکرد ،گفت« :صبرکنید خانم،
مردم شماره ،118 بدان مهلکه /که معبر ملتی است /و نه بود و /دمم « /پل چوبی» را نوازش و تا دوباره نگوئید که این «آمریکا و است .کافی است یک بار نشریات امام که آمد همه چیز ارزان میشه،
یکشنبه 25آذر ماه 1358 بدین تو /که به آئین تو /از سر صداقت میکرد/هایهای /افسانه ازواقعیت انگلیس بودند که شاه را بردند وگرنه سازمانهای سیاسی ،دیوان شعرا، کمی صبرداشته باشید» وبعد پرسید:
این بلاسرمان نمیآمد» و با این جمله مقالات نویسندگان و روزنامهنگاران آن « خانم ــ القاب خواهروبرادر و
چرا جاسوس آمریکا معاون نخست /بشهادت جان میگرفت استاندارد ساخت کشورگل وبلبل، زمان را مرورکنید ،کافی است به 2۸ حاج آقا و حاج خانم هنوزمد روز
وزیرشد؟ باتو آمدم /تا عاشورا را باعشاربرم/ هرگام /از هرگوشه شهر /برراهی بارتقصیر را از شانه خود بردارید و بر سال پیش برگردید و گفتهها ،بحثها، نبود! ـ داستان ترور امام را درپاریس
بعشرات برم /تا این گلگونه را /درشت واحد میدوید /پاها ،فرشی تازه دادوجدلها ،راه پیمائیهای خودتان را
کشف اسنادی درجاسوس خانه کنم /درشت ترکنم /و شنلی از خون شانه دیگران بگذارید. به یاد بیاورید تا قبول کنید که همه، شنیدهاید ؟
آمریکا توسط «دانشجویان مسلمان میبافت / :قالی تاریخ نه ،مجال فرار از واقعیت را به منجملهخود شخصشما ،مستبودید نه ،راستی؟
پیرو خط امام» فاش ساخت و اثبات کرد برآرم /شایسته اندام مردم نوپائی و نوزبانی /کالی درکردار/ شما نمیدهم .ابتدا برایتان شعری از و ودکای اسلامی را سرکشیده بودید. بله ،ساواک ،سرهنگی رابه دهکده
که عباس امیرانتظام جاسوس آمریکا در من بنگرحسین ! /نفتگرم/ ورزش سبک برآمدن /باهم آمدن /اما شادروان سیاوش کسرائی میخوانم، ما ملتی هستیم فراموشکار .مسأله «فیل شاتو» [ نوفل لوشاتو!] فرستاده
بوده است ولی این آقای امیرانتظام خدمتکارم /آموزگارم /طواف و باربرم/ در مجموع /سماع جادوئی اتحاد /مزارع بعد با هم نگاهی به مصالح ساختمانی فقط این نیست ،مسأله این است بود تا امام را ترور کند ،سرهنگ
یک «منبع» گمنام برای «سیا» نبوده، قلمزن واندیشه گرم /نهال نازک اندوه سیاهپوش آدمی /باغنچه مشتهای آن روز حزب برای بالابردن دیوارخانه که ما ناتوان از اعتراف به خطاهای درجمع مشتاقان چهارزانو جلوی امام
بلکه مقام منیعی در دولت داشته، نه /درخت خون /ازریشه سهمگین سفید و /سرود سرخ /شهادت برپرچم دموکراسی ،خانه نوپای «ایران» خود هستیم .شهامت برزبان آوردن نشسته بود و امام سخن میگفت،
معاون نخست وزیر و نیز سخنگوی و /کینه /درشعر میگردید /پیری در میاندازیم؛ سپس مواضع حزب را سرهنگ در فرصت مناسبی هفت
دولت موقت انقلاب وسپس سفیر حسرت. پیادهرو میگریست و /آینده /دست درباره امام و جمهوری اسلامی، اشبتاهات خودرا نداریم. تیرش را بیرون کشید تا امام را
ایران درکشورهای اشکاندیناوی بوده.. درپیگیری رد خون ،حسین ! /به در دست پدر /یا برسینه مادر /همراه رقبای سیاسی ،بختیار و قاسملو و شاید هم این بلای خانمانسوز ریشه روانه بهشت کند ،ناگهان هفت تا
کسان رسیدم /به بسیاران /تا شبنم نیروهای ملی ،ساواک ،آمریکا ،کرنش در مذهب شیعه ما دارد ،تقیه ،دروغ امام جلویش ظاهر شدند ،مات و
مردم شماره ،123شنبه 1دی ماه سرخ تو نیز /برمن نشست و شگفتم/ میآمد وخضوع و تملق و اسلام گرائی رفقای مصلحت آمیز تا درهرشرایطی گلیم مبهوت،هاج وواج نمیدانست کدامیک
1358 واینک /راهی دراز بایدمان رفتن /نه دیوارها /دفتر وقایع وآرزو بود و/ مارکسیست را برایتان قرائت میکنم، را هدف گلوله قرار دهد! »
ازپل به میدان /ونه ازمدینه بکوفه ادبیات و «طنز» تودهای را دوباره به خود را از آب بکشیم. رفیقم(؟) ،تودهای ،بساز و بفروش و
نظامی که امیرانتظام ازآن دفاع وکربلا /راهی ازرنج تا رستاخیر /از آتشنامههای خلق یادتان میآورم و در پایان ناخواسته در این تراژدی که گریبان همه را حمال جهل و نادانی ،انتظار «گاندی
میکند. بصف میرفتیم که صف شدن همراه شما به زندان اوین و تماشای گرفت ،همه مقصر بودند ،همه آنهائی ایران» را ازپاریس میکشید!.
ستمشاهی تا برداری. را /بسالیان /تو به ما آموخته بودی/: که دردرون و برون از مرز بازرگان « گاندی» که برکرسی قدرت
عباس امیرانتظام ،سخنگو و معاون تنها رفتم و/خلقی بخانه بازآمدم/ هرسپیده دمان درصف تیرباران تیرباران «رفقا» میرویم. زندگی میکنند .میدانم الان خواهید نشست و خوش رقصیهای « پدرکیا
دولت موقت؛ هم اکنون به عنوان گندمی /که درغلف لاغرخویش/ شدگان /به نیم شبان درصف زندانیان/ گفت« :همه مقصر بودند بجز من ! نه. » تعطیل شد ،سه سالی را درزندان
خیانت به انقلاب ایران دربند است، به نیمروز درصف طویل ملاقات «گاندی» آب خنک نوشید!
انتظام که درخدمت سازمان جهنمی کنندگان /بشامگاهان درصف خوابار/ درچنین فضائی ،شاپور بختیار تک
«سیا» قرارداشت ،تنها این وظیفه را به وتنها از اختناق سیاهی که درراه بود
عهده نداشت که اخبار و اطلاعات را در به مردم هوشیار میداد و مرا به یاد
اختیارجاسوس خانه آمریکا بگذارد .او گاری کوپر در فیلم « ۵دقیقه به »۱2
وظیفه مهمتری را هم برعهده داشت،
باتمام نیرو میکوشیدآن نظامی را میانداخت!
جانشین نظام فروریخته آریامهری همه مست بودند ،همه!
کند ،که منافع امپریالیسم آمریکا نفتگر و خدمتکار وآموزگار و باربر
را در ایران تامین کند .ما بی آنکه ومعلم و دانشجو و خیل«سیاوش
اظهارنظری کرده باشیم ،برخی از
نظریات انتظام را به عنوان نمونه از کسرائی»ها!
سخنان او که در مصاحبههای رسمی و همه فریاد «مرگ برشاه»« ،
به عنوان سخنگوی دولت موقت بیان بختیار نوکر بی اختیار» .سردادند
کرده است استخراج کردهایم .....تا و ر ژ یم « سفا ک و جیر ه خو ا ر
خواننده به آسانی دریابد که انتظام امپریالیسم» و شاه «سگ زنجیری
امپریالیسم آمریکا» را در زباله دانی
ازکدام مواضع دفاع میکرد
امیرانتظام درمقام سخنگوی دولت تاریخ انداختند.
بعد وقتی در« بهارآزادی » دکه
موقت گفت احزاب « مترقی» سر هرچهارراهی
۹۰۰ )۱عضو سفارت آمریکا و چهل بازشد ،چپی و راستی و ملی و
مشاور نظامی در ایران هستند که غیرملی ،سوسیالیست و مائوئیست
و تروتسکیست ،مجاهد وفدائی و
ماخودمان خواستیم که بمانند تودهای ،همه باهم آستینها را بالا
)2ما امیدواریم که درآینده نزدیک زدند تا در زیر پرچم سبز امام و اسلام
سوءتفاهم ها از بین برود و دولت عزیز ،ایرانی نو برپا کنند ،ارتشا و فساد
آمریکا هم سفیرش را انتخاب ومعرفی را ازجامعه و دستگاههای اداری ریشه
کن کنند ،شهرنوها و حلبی آبادها را
کند باخاک یکسان کنند وآزادی قلم و بیان
)3امیدواریم آنچه را فعلا بر روابط
ایران و آمریکا تاثیرگذارده ،از بین را به جامعه بازگردانند.
برود و روابط دوکشور به حال عادی یکی از این دکهها ،دکه حزب
توده و«رفیق کیا» بود که پس از2۷
بازگردد. سال تبعید «سوپرمارکت» خودرا
)۴تاوقتی دستگاه اطلاعاتی ما بکار راه انداخت .حزب طراز نوین ،مجهز
نیفتد ،نمیتوانیم عکسالعمل فوری
درقبال وقایع نشان بدهیم
)۵متاسفانه اکثر روسای شرکتها از
ایران فرارکردهاند و دولت برای آنکه
بتواند کارها مجددا به راه بیفتد ،خواسته
است ک این افراد به کشور برگردند.
)6قوانین گذشته درمورد حزب
توده ایران ،تاوقتی لغو نشده؛ به قوت
خود باقی است.
مردم ،شماره ،124یکشنبه
2دی ماه 1358
ادامه دارد