Page 11 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۳۷۲ (دوره جديد
P. 11
صفحه 11شماره 1838 کالبدشکافی یک طغیان ()۱۰ سقوطجلفا
جمعه ۲۹ژوئیه تا پنجشنبه ۶اوت ۲۰۲۲
( کیهان لندن شماره ) 1125-1100 جلفا ،شهر زیبا و ثروتمند ارمنینشین در ساحل جنوبی
بفرستید و عساکر راتبهخوار (مواجببگیر) ما را احضار زایندهرود ،طعمه خوشگواری بود که اشتهای محمود
نمائید .فیالفور فرمانها به اطراف و جوانب فرستادند و فروردین تا مهر 1385 را برمیانگیخت .غلبه بر این شهر علاوه بر آن که غنائم
قشون قلمرو ایران را طلب نمودند ظاهراً .و باطناً محمدقلی سرشاری نصیب جنگاور افغان میکرد پایگاهی محکم نیز در
خان تخماقلو که وزیر اعظم و اعتمادالدوله بود با وزرای احمد احـرار اختیارش میگذاشت و چنین پایگاهی در نزدیکی پایتخت،
دیگر مینوشتند که در آمدن توقف نمائید و تعجیل منمائید هرگاه محاصرۀ اصفهان و جنگ با مدافعان این شهر طول
تا ببینیم کار چون خواهد شد و مقارن این حال ،وزراء برود و ارامنه را در پایداری یاری دهد .اما سید عبدالله
و امراء و باشیان و مقربین درگاه از راه نامردی و نمک والی عربستان (خوزستان) یا خان حویزه (اهواز) که دفاع از میکشید ،اهمیت استراتژیک داشت.
بهحرامی به والاجاه محمودخان و رؤسای افاغنه عریضهها اصفهان به عهدۀ وی واگذار شده بود بهمخالفت برخاست شهر جدید جلفا در عهد سلطنت شاه عباس اول بنا شده
نوشتند که در باب محاربه تعجیل نمائید که اگر از قلمرو و گفت شرایط برای چنین حرکتی مناسب نیست و ولیعهد بود .شاه عباس ،در کشورداری به شیوۀ تساهل عقیده
ایران قشون جمع آید از شما یک نفر زنده بیرون نخواهد داشت و اقلیتهای مذهبی را محترم میشمرد .ارامنه در
رفت».باری ،ممانعت از رفتن صفیمیرزا دومین ولیعهد شاه نباید جان خود را برای دفاع از ارمنیان بهخطر اندازد. زمان او از حقوق برابر با مسلمانان برخوردار شدند .اسکان
سلطان حسین را پارهای کسان از مقولۀ خیانت صدراعظم و گفتهاند پیروزی فقط یک پدر دارد و شکست صد پدر .زیرا ارامنه در جلفا به آنان فرصت داد فارغ از هر گونه مزاحمتی
در شکست ،هر کس برای تبرئه خود ،دیگری و یا دیگران را این شهر را به یکی از مراکز عمده صنعت و تجارت تبدیل
فرمانده سپاه دانستهاند. به ضعف یا خیانت متهم میکند .در ماجرای شکست پادشاه کنند .رفت و آمد آزادانۀ میسیونهای مذهبی ،اهالی جلفا
در چنین احوال ،محمود برای بار دوم به جلفا حمله برد. را با فرنگیان مرتبط ساخت و شاه عباس ،که نزدیکی با
اهالی جلفا ،نومید از کمک اصفهان ،قاصدی نزد فرمانده صفوی از شورشیان افغان نیز به همین نکته برمیخوریم. اروپا و اروپائیان از اصول سیاست وی محسوب میشد،
افغانان فرستادند و پیشنهاد صلح کردند .محمود مطالبۀ پس از آن که محمود اصفهان را گشود و بر تخت و جلفا را به چشم بندری آزاد برای توسعه مبادلات فرهنگی
هفتاد هزار تومان برای ترک مخاصمه کرد و نیز خواستار و بازرگانی مینگریست .ارامنۀ جلفا از عوارض و مالیات
آن شد که بزرگان شهر هر کدام دختری را بهعنوان گروگان معاف شدند و اجازه یافتند که کلانتری از خودشان برای
اداره امور شهر برگزینند و کلیساهایی بسازند و در آزادی
روانۀ اردوی وی کنند. کامل بهانجام مراسم مذهبی بپردازند.این تساهل در زمانی
این هر دو شرط بر اهالی شهر گران آمد اما چون قادر به صورت میگرفت که اروپا هنوز عرصۀ تعصبات و خشونتهای
دفع خطر نبودند میاندیشیدند که اگر شهر سقوط کند و مذهبی بود و از مساهله و مدارا اثری به چشم نمیرسید.
«شاردن» در سیاحتنامه خود که از منابع معتبر برای شناخت
کلیسای وانک در جلفای شهر اصفهان ایران عهد صفوی است مینویسد «اگر روحانیان را که در
این کشور نیز مانند دیگر کشورها تعصبگرا ـ و شاید هم
مهاجمان بهزور غالب شوند بر جان و مال و ناموس آنها تاج صفوی دست یافت عدهای پیروزی وی و شکست متعصبترند ـ استثنا کنیم ،خواهیم دید که ایرانیان نسبت
رحم نخواهند کرد .مردانشان را میکشند ،اموالشان را غارت شگفتیآور قشون قزلباش را معلول دسیسههای حکیمباشی به پیروان ادیان دیگر بهانصاف و عدالت رفتار میکنند و
و ملاباشی و نفوذ بیش از ح ّد خواجگان حرمسرا در مزاج حتی اجازه میدهند کسانی که تغییر مذهب داده و به دین
میکنند و زن و دخترشان را بهاسارت میبرند. پادشاه قلمداد کردند .گروهی ،رجال درباری ،ازجمله ایشان درآمدهاند بار دیگر به کیش پیشین خود بازگردند».
ناچار ،دختران را تسلیم سپاه مهاجم کردند و برای پرداخت اعتمادالدوله (محمدقلی خان) را مسؤول دانسته و کسانی در دوران سلطنت شاه سلطان حسین بود که با افزایش
غرامت به چانهزنی پرداختند .آنها متعذر بودند که ثروتشان هم والی عربستان را به خیانت متهم کردهاند .کروسینسکی اقتدار فقیهان و مداخله مستقیم آنان در سیاستگذاری
عموماً در اصفهان است و نقدینهای که آماده دارند به هفت مینویسد «قاصد خان حویزه بهمیان ایشان (افغانان) رفته دولتی ،سختگیری بر اقلیتهای مذهبی از سر گرفته شد و
هزار تومان هم نمیرسد اما حاضرند عهدنامه بنویسند و تعهد پیغام برد که من از شما میباشم .خوف و اضطراب به خود
کنند که پس از سقوط اصفهان ،در صورتی که به اموالشان راه مدهید که عنقریب اصفهان به دست شما خواهد افتاد. ارمنیان جلفا نیز از فشار و آزار بیبهره نماندند.
در آنجا دست یابند بدهی خود را تمام و کمال بپردازند. باعث آن ،این بود که خان حویزه سنی مذهب بود اگرچه با همۀ این احوال ،ارامنۀ جلفا تصمیم به مقاومت گرفتند.
محمود قبول این پیشنهاد را مشروط بدان کرد که مأمورانش نسبت به شاه اظهار اخلاص میکرد» .جونسهنوی نیز ،البته نخستین حملۀ محمود را آنها با جنگ شجاعانه دفع کردند
در شهر به بازرسی بپردازند و اطمینان حاصل کنند که اهالی با کمی تردید ،بر خیانت عبدالله خان مهر تأیید میزند: و انتظار داشتند نیروی امدادی از اصفهان برسد اما دربار
خلاف نگفتهاند.افرادی که محمود برای تفتیش منازل مأمور «این سردار عرب که مذهب تسنن داشت ،مانند پدرش که اصفهان چنان مرعوب حوادث شده و در کار خود فرو مانده
کرده بود آنچه را از زر و زیور و پارچههای حریر و فرشهای سی سال پیش سر به شورش برداشته بود ،خیال استقلال در بود که تصمیمات متناقض میگرفت و تصمیمی را که امروز
نفیس یافتند مصادره کردند و بهای همه آن غنائم را بیست
سر میپروراند». گرفته بود فردا نقض میکرد.
هزار تومان تخمین زدند. و به روایت مؤلف رستمالتواریخ« :سلطان جمشیدنشان شاه سلطان حسین ،زمانی که بین ماندن در اصفهان یا رفتن
بدین سان ،جلفا سقوط کرد و محمود عازم فتح اصفهان شد. فرمود فرمانها به جمیع ولایتها و قلمرو ایران بنویسید و به قزوین در تردید بود تصمیم به تعیین ولیعهد گرفت.
در شمارۀ آینده :سومین ولیعهد سلاطین صفوی پسران خود را از بیم آن که مبادا بر پدر یاغی
شوند ،یا در حرمسرا محصور میکردند و یا دور از پایتخت
به سردارانی میسپردند که از وفاداری آنها خاطرجمع بودند.
شاه سلطان حسین ابتدا پسر ارشد خود محمدمیرزا را به
ولیعهدی برگزید اما این شاهزاده بیست و پنج ساله ،که
به آب و هوای حرمسرا خو گرفته بود از مشاهدۀ اوضاع
بهوحشت افتاد و روحیۀ خود را باخت و در عین حال
آبش با امیران و وزیران ـ که آنها را مسؤول شکست گلناباد
میشمرد ـ به یک جوی نرفت .ناگزیر او را به حرمخانه
بازگرداندند و دومین پسر شاه سلطان حسین ،صفیمیرزا،
منصب ولایتعهدی یافت.
صفی میرزا بیست و سه سال داشت و جوانی بالنسبه با
جرأت و با اراده بود .او تصمیم داشت با سپاهی به جلفا