Page 4 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۴۰۷ (دوره جديد
P. 4
جمهوری اسلامی روی میدا ِن مین تیتر هفته صفحه4شماره18۷3
جمعه ۲5تا 31فروردینماه 140۲خورشیدی
سرمقاله جنبشدادخواهی
برای جانباختگان و زندانیان سیاسی
جای بسی خوشوقتی است که موضوع دادخواهی در
میان نیروهای سیاسی نیز فراگیر شده و مرزهای عقیدتی را
در زمینهی داد و بیداد زیر پا میگذارد.
درست همانگونه که جمهوری اسلامی حد و مرزی در
سرکوب مخالفان خود نمیشناسد و آنها را به اشکال مختلف
حذف میکند ،دادخواهی نیز شامل همه میشود حتا اگر
منوچهر بختیاری و ناهید شپرپیشه بر مزار پسرشان پویا از
جانباختگان آبان ۹۸؛ هم پدر و هم مادر زندانی هستند!
=مشـکلات اقتصـادی و معیشـتی ،مسـمومیت دانشآمـوزن در حمـلات شـیمیایی ،سرکـوب و ناامنـی اجتماعی به شماری از این مخالفان از جنس افکار و ایدئولوژی خود این
بهانـه حجـاب ،از جملـه مـواردی هسـتند کـه همچـون میـدان مین زیر پـای جمهوری اسـلامی عمـل میکند. نظام و عکسبرگردان آن باشند.
داخلی تبدیل شود .مقامات و تحلیلگران حکومتی دیگر از بهار سال ۱۴۰۲با معادلهای چند مجهولی علیه جمهوری این دادخواهی تازه به بیداد جمهوری اسلامی در زمینه
مبارزات و اعتراضات مردم علیه حکومت سخنی نمیگویند اسلامی و در میدان مبارزات مردم ایران برای براندازی آغاز سیاسی و عقیدتی مربوط میشود وگرنه اساس حقوق
اما «حجاب» را برجسته کرده و برخی از خودشان نیز به شده است .جمهوری اسلامی از چند محور با تهدیدهایی قضائی و قوانین مدنی و کیفری در این نظام بر احکام شرعی
مخالفت با «اجباری» بودن آن و روش برخورد مأموران جدی روبروست .مشکلات اقتصادی که آثار آن به شکل گرانی و ناعادلانه قرار گرفته و شهروندان عادی در حقوق مدنی
میپردازند غافل از آنکه ،با توجه به شرایط سیاسی و و گسترش فقر ،زندگی اکثر جامعه ایران را دچار بحران کرده، و سیاسی و متهمان و مجرمان در قوانین جزائی از حقوق
اقتصادی ،اگر این س ّد سوراخ شود ،مشکل بتوان جلوی سیلی حملات شیمیایی سازمانیافته در مدارس ،و موج سرکوب و
ناامن کردن فضای جامعه به بهانه مبارزه با کشف حجاب مسلّم خود بهرهمند نمیشوند.
را گرفت که چهار دهه پشت آن انباشته شده است. و «بیحجابی» از جمله مواردی هستند که همچون میدان در این میان اما به نظر میرسد موضوع دادخواهی فقط در
همزمان موجی موازی از سوی عمدتا اصلاحطلبان به مین زیر پای جمهوری اسلامی عمل میکند و هر انفجار ارتباط با قربانیان و جانباختگان در مرکز توجه است یعنی پس
راه افتاده تا «حجاب» را به موضوع قابل طرح و حل در آن ،آتش خیزش انقلابی را شعلهورتر از پیش خواهد کرد. از آنکه موهبت زندگی از شهروند معترض یا منتقد یا مخالف
جمهوری اسلامی تبدیل کند و به این شکل ماجرای تقابل توسط حکومت سلب شد ،خانواده و بازماندگان وظیفه و
مردم و نظام برای «تغییر بنیادین ساختار سیاسی» به یک تلاش نظام برای کشاکش بر سر حجاب مسئولیت دادخواهی آنان را بر عهده میگیرند .در حالی که نه
موضوع «مدنی» در ساختار حکومت تبدیل شود .این در موضوع حجاب اجباری از ابتدای خیزش انقلابی اخیر تنها انبوهی از زندانیان سیاسی و عقیدتی در چنگ حکومت
حالیست که زنان و دختران ایران ،نه در هفتههای گذشته، مردم که از شهریور ۱۴۰۱در پی قتل حکومتی مهسا امینی گرفتارند بلکه خود دادخواهان نیز دستگیر شده و به زندان
بلکه از مدتها پیش از دوباره از سر گرفته شدن اعتراضات توسط مأموران گشت ارشاد آغاز شد ،به عنوان یکی از
،۱۴۰۱از موضوع حجاب به عنوان موضوع چانهزنی در میافتند و میبایست دادخواه زندانیان نیز بود.
ابزارهای مبارزاتی مردم مورد استفاده قرار گرفت. جنبش دادخواهی در ایران نیز عین خود نظام یک پدیده
چارچوب جمهوری اسلامی عبور کرده بودند. برداشتن حجاب اجباری طی اعتراضات خیابانی و سوزاندن منحصر به فرد است و رسیدگی به دهها هزار پروندهی جنایت
از چند سال پیش عدم توجه به استانداردهای دیکته روسریها ،و دختران جوانی که ایستاده بر بلندی در میانهی علیه مخالفان و دگراندیشان به سازماندهی اداری و سالها
شده حکومتی درباره حجاب ،به ویژه در مناطق شمالی تجمعات اعتراضی ،شال و روسری خود را به دست گرفته و وقت و استفاده از تجارب و همکاری کشورهایی نیاز دارد که
کلانشهرها ،کاملا بارز بود .دختران و زنان در کافیشاپها و در هوا میچرخانند ،به تصاویر ماندگار در انقلاب ملی ایران
رستورانها حجاب نیمبند خود را رها میکردند و یا هنگام این مرحله را در تاریخ معاصر خود از سر گذراندهاند.
رانندگی شال دختران از سر میافتاد و آنها بیاهمیت به علیه جمهوری اسلامی تبدیل شدهاند. ضمن اینکه موضوع دادخواهی نه یک امر شخصی بلکه
مسیر خود ادامه میدادند .نه تنها صدها عکس و ویدئو اتاق فکر امنیتیهای جمهوری اسلامی اما تلاش میکند اجتماعی و همگانی و مربوط به دادستانی عمومی است و
جزو شواهد این واقعیت هستند بلکه تشدید سازوکارهای تا ماهیت این حق و «ابزار» مبارزاتی را به «هدف» تغییر
قضایی در سالهای اخیر علیه زنان نیز شاهد دیگری بر در دهد و از آنجا که توان پایان دادن به جنبش ملّی علیه نظام الزاما به شاکی خصوصی نیاز ندارد!
رفتن مهار حجاب از دست جمهوری اسلامی است .عبور از را ندارند ،مبارزه با بیحجابی و کشف حجاب را با وضع درست است که بخشی از نتایج پروندههای دادخواهی
«حجاب اجباری» با تداوم جنبش ملی پس از قتل حکومتی قوانین ،سخنرانی امامان جمعه و تجهیز آتش به اختیاران به از جمله جبرانهای معنوی و خسارات مادی یا غرامت به
مهسا امینی به امری فراگیر و سراسری تبدیل شد و با عنوان نیروهای نیابتی داخلی به کار میگیرند تا حق مسلّم خانواده و بازماندگان آسیبدیدگان و جانباختگان مربوط
برخورداری از پشتیبانی جهانی ،حالا دختران و زنان بیاعتنا پوشش اختیاری را که توسط جمهوری اسلامی از جامعه میشود اما اخلاق و وجدان و زندگی اجتماعی که حیات و
به نظام و دستگاههای سرکوبگرش ،قدرت مبارزاتی خود ارتقاء جامعه بر آن استوار است ،حکم میکند که صرفا به
را با کشف حجاب در شهرهای بزرگ و کوچک به نمایش سلب شده ،به تنها هدف انقلاب مردم معرفی کنند. دلیل آسیب خود ،پرچم دادخواهی بلند نکنیم بلکه دادخواه
اینهمه سبب شد از چند هفته پیش موضوع حجاب و
میگذارند و از حمایت جامعه نیز برخوردار میشوند. مبارزه با بیحجابی به تیتر مکرر صفحات نخست رسانههای همسایه و هموطن و همنوع خود باشیم!
از همین رو میتوان گفت که جنبش دادخواهی نه تنها
متحدکنندهشهروندانیستکههریکبهنوعیآسیبدیدهاند،
بلکهمیتواندبهبازسازیمفاهیمحقوقیوفرهنگیبپردازدکه
توسطجمهوریاسلامیبهشدتآسیبدیدهولیخانوادههای
دادخواه در ایران آن را به اشکال مختلف به نمایش میگذارند:
همدلی و همبستگی در امر مشتر ِک دادخواهی ،فارغ از همه
تفاوتهایی که بطور طبیعی ،همواره و همه جا ،وجود دارد.