Page 55 - (کیهان لندن - سال چهلم ـ شماره ۴۴۱ (دوره جديد
P. 55

‫صفحه‌‌‌‪‌‌5‌‌‌5‬شماره‌‪1۹0۷‬‬                                                                                                  ‫برود… اما او معذرت نمیخواست‪».‬‬
‫جمعه ‪ ۸‬تا پنجشنبه ‪ 14‬دسامبر ‪۲0۲۳‬‬                                                                                            ‫«علیآقا از ‪ ۱8‬سالگی زن میخواست»‬

  ‫اعتصاب کارگران کارخانه ذوب آهن اصفهان‬                                                                        ‫وی یک سال پس از آنکه به استخدام سپاه پاسداران درآمد‬
    ‫«یگان ویژه با باتوم‪ ،‬دیگر اثر ندارد»‬                                                                       ‫ازدواج کرد و دو سال بعد (سال ‪ )۹۳‬صاحب یک فرزند پسر‬
                                                                                                               ‫شد‪ .‬همسر علی مخالف رفتن وی به سوریه بود‪ .‬پدرش‬
‫کارگران است و درخواست کارگران نیز پرداخت مطالبات و‬      ‫=کارگران اعتصابکننده همزمان با تجمع مقابل‬              ‫مخالفت عروس خانواده با رفتن او به مأموریت برونمرزی‬
                           ‫افزایش حقوق است‪».‬‬            ‫ساختمان مدیریت کارخانه شعارهایی از جمله «یگان ویژه‬     ‫را تأیید میکند و میگوید‪« :‬همسر ایشان چون اول ازدواج‬
                                                                                                               ‫علی آقا گفته بود من پاسدار هستم و مأموریت میروم‬
‫مدیر روابط عمومی ذوب آهن اصفهان مدعی شده که‬                              ‫با باتوم‪ ،‬دیگر اثر ندارد» سر دادند‪.‬‬
‫اعتصاب کارگران بیاثر است‪« :‬این تجمع تاثیری در روند‬      ‫=کارگران ذوبآهن اصفهان هفته گذشته و در روز‬               ‫شاید شهید شوم پس از کلی درخواست موافقت ننمود‪».‬‬
‫تولید ندارد چون افرادی که پستهای تولیدی مشخص‬            ‫یکشنبه پنجم آذرماه نیز با اعلام اعتصاب غذا‪ ،‬از دریافت‬  ‫مادر علی آقاعبداللهی میگوید‪« :‬علی آقا از ‪ ۱۸‬سالگی‬
                                                                                                               ‫میگفت برایم زن بگیرید‪ .‬یکسره میگفت‪ .‬گفتم هرجا‬
                       ‫دارند مشغول کار هستند!»‬                           ‫غذای شرکت خودداری کرده بودند‪.‬‬         ‫برویم‪ ،‬میپرسند سربازی رفته یا نه؟ میگویم نه‪ .‬شاغل‬
‫کارگران ذوبآهن اصفهان هفته گذشته در روز یکشنبه‬          ‫=مدیر روابط عمومی ذوب آهن اصفهان در گفتگو با‬            ‫هست یا نه؟ میگویم نه‪ .‬باید شرایطاش را داشته باشی!»‬
‫پنجم آذرماه نیز با اعلام اعتصاب غذای از دریافت غذای‬     ‫خبرگزاری «فارس»‪ :‬این تجمع تاثیری در روند تولید ندارد‬   ‫پدر وی نیز مخالف رفتنش به سوریه بوده و به وی گفته‬
                                                        ‫چون افرادی که پستهای تولیدی مشخص دارند مشغول‬           ‫بود «شما که میخواستی بروی بهتر بود ازدواج نمیکردی‪».‬‬
                      ‫شرکت خودداری کرده بودند‪.‬‬
‫کارگران کارخانه ذوبآهن اصفهان در اسفندماه گذشته‬                                            ‫کار هستند!‬                         ‫«گوشی آندروید شرعاً اشکال دارد!»‬
‫نیز دور دیگری از اعتصابات را برگزار کرده بودند‪ .‬در روز‬  ‫کارگران کارخانه ذوبآهن اصفهان صبح امروز اعتصاب‬         ‫مادرش میگوید‪« :‬موقعی که میخواست برود سوریه‪،‬‬
‫دوم اعتصابات این کارگران شماری از اعتصابکنندگان‬         ‫بزرگی را برگزار و پس از راهپیمایی در محوطه کارخانه‬     ‫گوشی معمولی بدون دوربین داشت‪ .‬گفتم‪ :‬نمیخواهی‬
‫بازداشت شده و صدها نیروی یگان ویژه و پلیس ضد شورش‬       ‫مقابل ساختمان مدیریت این مجموعه صنعتی تجمع کردند‪.‬‬      ‫گوشی آندروید ببری برایمان عکس بگیری؟ میگفت‪ :‬نه؛‬
                                                        ‫به گزارش منابع کارگری‪ ،‬کارگران بخشهای مختلف‬            ‫شرعاً اشکال دارد چون امنیت ندارد‪ .‬حتا گوشی معمولیاش‬
           ‫و مأموران امنیتی در کارخانه مستقر شدند‪.‬‬      ‫کارخانه ذوبآهن اصفهان امروز شنبه ‪ ۱۱‬آذرماه ‪ ۱۴۰۲‬در‬     ‫را هم نبرد‪ ».‬اما همسرش روایت میکند «به خاطر دلتنگی‬
‫«اتحادیه آزاد کارگران» گزارش داده بود که نزدیک به ‪۱۰۰‬‬   ‫اعتراض به بیپاسخ ماندن مطالبات صنفیشان دست به‬          ‫که من داشتم زیاد تماس میگرفت… تاکید داشت که حرف‬
‫مامور یگان ویژه در محوطه مجتمع ذوب آهن اصفهان‬           ‫اعتصاب زدند‪ .‬کارگران در محوطه این مجتمع صنعتی بزرگ‬
‫حاضر شده و با گشتهای موتوری در صدد تشدید فضای‬           ‫راهپیمایی کرده و سپس در مقابل ساختمان «توحید» که‬                             ‫خاصی پشت تلفن زده نشه‪».‬‬
                                                                                                               ‫تناقض در روایتهای اعضای خانواده آقاعبداللهی کم‬
                ‫ارعاب و تهدید علیه کارگران برآمدند‪.‬‬                 ‫محل مدیریت کارخانه است تجمع کردند‪.‬‬         ‫نیست‪ .‬در نمونهای دیگر پدرش میگوید «همیشه دستش‬
‫بر اساس این گزارش شماری از کارگران پس از شناسایی‬        ‫کارگران اعتصابکننده شعارهایی از جمله «یگان ویژه با‬     ‫توی جیب خودش بود… با همین سن کمش در بسیج‬
‫از سوی مأموران امنیتی بازداشت شدند و از سوی دیگر‪،‬‬                                                              ‫فعالیت میکرد‪ .‬موتور داشت‪ ،‬ماشین داشت‪ ».‬اما مادرش‬
‫کارگرانی که در بخش «آگلومراسیون» و ککسازی و نورد‪،‬‬                          ‫باتوم‪ ،‬دیگر اثر ندارد» سر دادند‪.‬‬    ‫میگوید «وقتی رفتم خواستگاری‪ ،‬گفتم ایشان از مال دنیا‬
‫قصد برگزاری تجمع اعتراضی داشتند از سوی مأموران مورد‬     ‫سطح پایین دستمزدها که موجب مشکلات حاد معیشتی‬
                                                        ‫شده علت اصلی اعتراض کارگران است‪ .‬آنها خواستار اجرای‬                 ‫فقط یک موتور دارد‪ ،‬آنها هم پذیرفتند‪».‬‬
             ‫حمله قرار گرفتند و آنها را متفرق کردند‪.‬‬    ‫صحیح طرح طبقهبندی مشاغل‪ ،‬همسانسازی حقوق با دیگر‬                            ‫«مهمات نداشتیم‪ ،‬جلو رفت»‬
‫خواسته کارگران ذوبآهن اصفهان پارسال نیز افزایش‬          ‫شرکتهای فولادی‪ ،‬افزایش دستمزد و مزایای شغلی هستند‪.‬‬
‫حقوق‪ ،‬اجرای طرح طبقهبندی مشاغل و همچنین پرداخت‬          ‫منابع کارگری گزارش دادند که اعتصاب امروز کارگران‬       ‫علی آقاعبداللهی در سوریه بین سایر اعضای یگان خود به‬
                                                        ‫دوبآهن اصفهان بر اساس فراخوانی که پیشتر صادر شده‬       ‫«ابو امیر» شهرت داشت‪ .‬همرزم وی در مورد نحوه کشته‬
              ‫بهموقع دستمزدها و مزایای شغلی بود‪.‬‬        ‫بود صورت گرفته و تعداد زیادی از کارگران شیفت صبح‪،‬‬      ‫شدن او در خانطومان میگوید‪« :‬هرچه گفتم ابو امیر‪ ،‬جلو‬
‫پیش از اسفند سال گذشته هم دو اعتصاب بزرگ این‬            ‫شب و عصرکار با وجود کارشکنی و ممانعتهای حراست‬          ‫نرو! ما الان مهمات نداریم؛ ولی علی آقا گفت من با همین‬
‫کارگران در روزهای ‪ ۲۴‬و ‪ ۲۵‬آبان و ‪ ۵‬آذر ‪ ۱۴۰۱‬برگزار شده‬  ‫و مدیریت شرکت‪ ،‬با حضور در محوطهی کارخانه در این‬
‫بود‪ .‬پنجم آذر ‪ ۱۴۰۱‬مقامات کارخانه و استان و نمایندگان‬                                                                         ‫پنج تا نارنجک از پس اینها بر میآیم!»‬
‫وزیر صمت وعده داده بودند به سرعت مشکل کارگران را‬                               ‫اعتصاب حضور پیدا کردند‪.‬‬         ‫خبرگزاری «تسنیم» در گزارشی که دوم آذرماه ‪ ۱۳۹۵‬منتشر‬
‫حل کنند اما خواستهای صنفی و حقوقی کارگران در این‬        ‫امیرحسین پرورش مدیر روابط عمومی ذوب آهن اصفهان‬         ‫شد درباره موقعیت کشته شدن وی مینویسد‪« :‬آنجا مه‬
‫کارخانه نه تنها همچنان پاسخی نگرفته بلکه با توجه به‬     ‫همزمان با اعتصاب کارگران به خبرگزاری «فارس» گفته که‬    ‫شدیدی میشود‪ .‬غروب بوده و دید وجود نداشته است‪.‬‬
‫تشدید فلاکت اقتصادی بر مشکلات آنها نیز مانند دیگر‬       ‫«کارگران تجمع کردهاند و مدیرعامل هم در حال صحبت با‬     ‫فرماندهاش میگوید‪« :‬من وقتی از پشت بیسیم صدای علی‬
                                                                                                               ‫را شنیدم که مهمات کم است‪ ،‬خودم مهمات برداشتم و با‬
               ‫گروههای اجتماعی افزوده شده است‪.‬‬                                                                 ‫ماشین بردم برای علی آقا‪ .‬میخواستم سورپرایزش کنم‪ .‬به‬
                                                                                                               ‫‪ ۱۵‬متریاش که رسیدم گفت‪“ :‬دیگر آمدنتان به حال ما فرقی‬
                                                                                                               ‫نمیکند” و همه جا را سکوت گرفت؛ هیچ صدایی نیامد و‬

                                                                                                                       ‫حتی صدای تیری هم نیامد‪ .‬من برگشتم عقب‪».‬‬
                                                                                                                                  ‫التماس برای رفتن به خط مقدم‬

                                                                                                               ‫علی آقاعبداللهی در وصیتنامه خود به تاریخ نهم آذرماه‬
                                                                                                               ‫‪ ۱۳۹۴‬خطاب به اعضای خانوادهاش مینویسد که آماده‬

                                                                                                                                              ‫«شهادت» است‪.‬‬
                                                                                                               ‫«تسنیم» مینویسد‪« :‬رفقایش تعریف کردند بعد از سه‬
                                                                                                               ‫روزی که در مقر خانطومان بودیم‪ ،‬علی آقا موافقتش را‬
                                                                                                               ‫برای رفتن به خط میگیرد‪ .‬با لباس و اسلحه‪ ،‬آماده میآید‬
                                                                                                               ‫سر یک پیچی میایستد‪ ،‬و جلوی ماشین بچههای سپاه را‬
                                                                                                               ‫که برای عملیات میرفتند‪ ،‬میگیرد‪ .‬علی به آنها اصرار و‬
                                                                                                               ‫التماس میکرده تا با آنها راهی خط شود‪ .‬خلاصه علی را‬

                                                                                                                                                 ‫سوار کردند‪».‬‬
                                                                                                               ‫وی خطاب به همسرش وصیت کرده «خواسته من از شما‬
                                                                                                               ‫این است که لحظهای از ولایت و خط رهبری جدا نشوید‬

                                                                                                                             ‫زیرا دشمن امروزه همین را میخواهد‪».‬‬
   50   51   52   53   54   55   56   57   58