Page 46 - (کیهان لندن - سال چهل و یکم ـ شماره ۴۹۵ (دوره جديد

‫صفحه‌‌‌‪‌‌4‌‌‌۶‬شماره‌‪‌1۹۶1‬‬
‫جمعه ‪ ۲1‬تا پنجشنبه ‪ ۲۷‬دی ‪14۰۳‬خورشیدی‬

‫‪ ۱۲‬ﺳﺎل ﮔﺬﺷﺖ؛ ﴎﻧﻮﺷﺖ ﺷﻠﺮ ﻓﺮﻫﺎدی از ﺑﺎزداﺷﺖ ﺗﺎ »ﺧﻮدﮐﺸﯽ«‬

‫وضعیت جامعه ایران و به ویژه دانشگاهها نگاهی انتقادی‬ ‫‪ ۲۵‬ساله کرمانشاهی ‪ ۱۰‬ماه پس از آزادی از زندان اوین‪،‬‬ ‫در ﭘﺎﯾﯿﺰ ‪ ۱۳۹۰‬ﺑﻮد ﮐﻪ ﺷﻠﺮ ﻓﺮﻫﺎدی اﯾﻦ دﺧﱰ رزﻣﯽﮐﺎر=‬
‫داشت‪ .‬یکی از این امضا کنندگان آن طومار‪ ،‬شلر فرهادی‬ ‫بعد از آگاهی از احضار برای بازجویی دوباره از سوی‬
‫بود و برخ ف ادعاهای توخالی خامنهای درباره »جوانی و‬ ‫اط عات و دادستانی‪ ،‬با اسلحه قدیمی پدربزرگش »به‬ ‫اﯾﻞ ﺳﻨﺠﺎﺑﯽ در ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺧﻮد را ﺑﺮای اداﻣﻪ ﺗﺤﺼﯿﻞ در‬
‫پیری« و نقش »دانشگاه« و »جوانها«‪ ،‬بیش امضاکنندگان‬ ‫ﻣﻘﻄﻊ ﮐﺎرﺷﻨﺎﺳﯽ ارﺷﺪ آﻣﺎده ﻣﯽﮐﺮد‪ ،‬ﻧﺎﭘﺪﯾﺪ ﺷﺪ‪ .‬ﺑﻪ رواﯾﺖ‬
‫زندگی خود پایان داد«‪.‬‬ ‫ﺧﺎﻧﻮاده‪ ،‬او ﭘﺲ از ﺳﻔﺮ ﻋﻠﯽ ﺧﺎﻣﻨﻪای ﺑﻪ ﮐﺮﻣﺎﻧﺸﺎه ﺑﻪ دﻟﯿﻞ‬
‫این طومار احضار و به زندان محکوم شدند‪.‬‬ ‫شلر به زبان ُکردی یعنی » له واژگون«؛ این دخ جوان‬ ‫اﻣﻀﺎ ﮐﺮدن ﯾﮏ ﻃﻮﻣﺎر اﻧﺘﻘﺎدی ﻋﻠﯿﻪ رﻫﱪ ﺟﻤﻬﻮری اﺳﻼﻣﯽ‬
‫شلر فرهادی نیز دو روز پس از امضای این طومار‪ ،‬توسط‬ ‫زادهی ‪ ۲‬خرداد ‪ ١٣۶۶‬در روستای »قلعه گرینه« از توابع‬
‫نیروهای لباسشخصی ربوده و ناپدید شد‪ .‬انجام پس از‬ ‫بخش کوزران استان کرمانشاه بود و تحصی ت خود را تا‬ ‫ﺑﺎزداﺷﺖ ﺷﺪ‪.‬‬
‫گذشت ‪ ۵‬ماه بازداشت و بیخ ی‪ ،‬از زندان اوین در تهران‬ ‫مقطع دبیرستان در کوزران به پایان رساند و در سال ‪۱۳۸۶‬‬
‫وارد دانشگاه رازی کرمانشاه شد و در رشته علوم سیاسی به‬ ‫ﺷﻠﺮ ﻓﺮﻫﺎدی دو روز ﭘﺲ از اﻣﻀﺎی اﯾﻦ ﻃﻮﻣﺎر‪ ،‬ﺗﻮﺳﻂ=‬
‫با پدر شلر فرهادی اس گرفتند که »بیا دخ ت را ب !«‬
‫اینکه در بازداشتگاه وزارت اط عات چه بر این دخ جوان‬ ‫تحصیل ادامه داد‪.‬‬ ‫ﻧﯿﺮوﻫﺎی ﻟﺒﺎسﺷﺨﺼﯽ رﺑﻮده و ﻧﺎﭘﺪﯾﺪ ﺷﺪ‪ .‬ﴎاﻧﺠﺎم ﭘﺲ از‬
‫گذشت اط عی در دست نیست اما خانواده شلر او را که‬ ‫در پاییز ‪ ۱۳۹۰‬بود که شلر فرهادی این دخ رزمیکار ایل‬ ‫ﮔﺬﺷﺖ ‪ ۵‬ﻣﺎه ﺑﺎزداﺷﺖ و ﺑﯽﺧﱪی‪ ،‬از زﻧﺪان اوﯾﻦ در ﺗﻬﺮان‬
‫پیش از این یک دخ رزمیکار و بسیار حال و شاداب‬ ‫سنجابی در حالی که خود را برای ادامه تحصیل در مقطع‬
‫بود در حالی که از لحاظ جسمی به شدت ضعیف و غر‬ ‫ﺑﺎ ﭘﺪر ﺷﻠﺮ ﻓﺮﻫﺎدی ﺎس ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﮐﻪ »ﺑﯿﺎ دﺧﱰت را ﺑﱪ!«‬
‫شده بود و حتی توان حرف زدن نداشت از بازداشتگاه‬ ‫کارشناسی ارشد آماده میکرد‪ ،‬ناپدید شد‪.‬‬ ‫ﻣﺤﻤﺪ ﻧﻮرﯾﺰاد روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎر و ﻣﺴﺘﻨﺪﺳﺎز ﻣﻨﺘﻘﺪ ﺣﮑﻮﻣﺖ‬
‫وزارت اط عات در زندان اوین تحویل گرفتند و به روستای‬ ‫به روایت خانواده‪ ،‬او پس از سفر علی خامنهای به‬ ‫اﯾﺮان ﮐﻪ ﻫ ن زﻣﺎن در وﺑﺴﺎﯾﺖ رﺳﻤﯽ ﺧﻮد درﺑﺎره‬
‫ﺑﺎزداﺷﺖ و ﺧﻮدﮐﺸﯽ ﺷﻠﺮ ﻓﺮﻫﺎدی ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮد‪ ،‬درﺑﺎره ﮔﻢ‬
‫خود در کرمانشاه برگرداندند‪.‬‬ ‫کرمانشاه به دلیل امضا کردن یک طومار انتقادی علیه ره‬ ‫ﺷﺪن دﺧﱰ داﻧﺸﺠﻮی دﯾﮕﺮی ﺑﻪ ﻧﺎم ﺷﯿﺪه ﻓﺮﻫﻮدی و اﺣﻀﺎر‬
‫ماموران وزارت اط عات با این ط شلر را به خانوادهاش‬ ‫جمهوری اس می بازداشت شد‪.‬‬ ‫و ﺑﺎزداﺷﺖ ﺑﺴﯿﺎری از اﻣﻀﺎﮐﻨﻨﺪﮔﺎن آن ﻃﻮﻣﺎر ﻧﯿﺰ ﺧﱪ داده‬

‫تحویل دادند که در صورت احضار به زندان مراجعه کند‪.‬‬ ‫در ‪ ۲۴‬مهر ‪ ۱۳۹۰‬علی خامنهای به کرمانشاه رفت و برای‬ ‫ﺑﻮد‪.‬‬
‫شلر فرهادی در حالی به خانه پدری خود بازگشت که‬ ‫جمعی از استادان و دانشجویان دانشگاه رازی سخ انی‬
‫تحت تاثیر سلول انفرادی و دوره بازداشت خود در زندان‬ ‫کرد‪ .‬در آن روز‪ ،‬خامنهای صحبتهای برخی دانشجویان و‬ ‫اﮐﻨﻮن در ‪ ۱۵‬دیﻣﺎه ‪ ۱۴۰۳‬دﻟﻨﻮﺷﺘﻪای از ﻣﺎدر=‬
‫و آنچه بر او آورده بودند‪ ،‬تا هفتهها وضعیت روحی‬ ‫استادان این دانشگاه را نیز شنید و در بخشی از سخناناش‬
‫نابسامانی داشت‪ .‬از اطرافیان خود هراس داشت‪ ،‬از خانه‬ ‫گفت‪ …» :‬مسئله پیرى و جوا نظام چگونه قابل تحلیل‬ ‫دادﺧﻮاه وی ﺑﻪ ﻣﻨﺎﺳﺒﺖ دوازدﻫﻤﯿﻦ ﺳﺎﻟﮕﺮد ﻣﺮگ ﻣﺸﮑﻮک‬
‫است؟ هر موجود زندهاى دوران جوا و پیری دارد‪ .‬وضع‬ ‫او در رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی اﺟﺘ ﻋﯽ ﻣﻨﺘﴩ ﺷﺪه ﮐﻪ ﺑﻪ ﻓﺮزﻧﺪش از‬
‫خارج یشد و تا ماهها با کسی حرف یزد‪.‬‬ ‫نظام اس مى در این زمینه چیست و چگونه خواهد شد؟‬ ‫ﺟﻤﻠﻪ ﭼﻨﯿﻦ ﻣﯽﻧﻮﯾﺴﺪ‪» :‬ﺗﻮ رﻓﺘﯽ‪ ،‬دﺧﱰم‪ ،‬اﻣﺎ رؤﯾﺎﻫﺎﯾﺖ‬
‫‪ ۱۰‬ماه پس از آزادی‪ ،‬در دیماه ‪ ۱۳۹۱‬وی را دوباره احضار‬ ‫آیا نظام اس مى پیر خواهد شد؟ فرسوده خواهد شد؟ از‬ ‫ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎﻧﺪﻧﺪ‪ .‬ﺻﺪاﯾﺖ‪ ،‬ﻓﺮﯾﺎدت‪ ،‬ﺣﻘﯿﻘﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﺮاﯾﺶ‬
‫کردند و بازجویی و تهدید از سوی اط عات و دادستانی‬ ‫کار افتاده خواهد شد؟ براى اینکه چنین وضعی پیش نیاید‪،‬‬ ‫اﯾﺴﺘﺎدی‪ ،‬ﻫﻨﻮز در ﻗﻠﺐ ﻣﺎ زﻧﺪه اﺳﺖ‪ .‬آﻧﻬﺎ ﮐﻪ ﺗﻮ را از ﻣﺎ‬
‫کرمانشاه وع شد و به او گفتند که باید طی س روز خود‬ ‫آیا راهی وجود دارد؟ اینها سوا ت مهمی است که باید در‬ ‫ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ‪ ،‬ﺷﺎﯾﺪ ﮔ ن ﮐﺮدﻧﺪ ﺳﮑﻮت ﻓﺮاﻣﻮﺷﯽ ﻣﯽآورد‪ .‬ﺷﺎﯾﺪ‬
‫مراکز فکر و تصمیمگیرى که عمدتا حوزه و دانشگاه است‪،‬‬ ‫ﻓﮑﺮ ﮐﺮدﻧﺪ ﻣﺎدری ﮐﻪ ﻓﺮزﻧﺪش را از دﺳﺖ ﻣﯽدﻫﺪ‪ ،‬دﯾﮕﺮ‬
‫را به تهران برساند‪.‬‬ ‫مطرح شود‪ .‬باید روى این موارد فکر شود‪ .‬ش جوانها هم‬ ‫ﺗﻮان اﯾﺴﺘﺎدن ﻧﺪارد‪ .‬اﻣﺎ اﺷﺘﺒﺎه ﮐﺮدﻧﺪ‪ .‬ﺗﻮ رﻓﺘﯽ ﺗﺎ ﭼﯿﺰی‬
‫شلر پس از آگاهی از این احضار‪ ،‬در ‪ ۱۵‬دیماه ‪۱۳۹۱‬‬ ‫ﺑﺰرﮔﱰ از ﺧﻮدت زﻧﺪه ﺎﻧﺪ‪ .‬و ﻣﻦ اﯾﻨﺠﺎ ﻫﺴﺘﻢ ﺗﺎ اﯾﻦ ﻣﺸﻌﻞ‬
‫هنگامی که در خانه روستایی پدرش تنها بود‪ ،‬با شلیک گلوله‬ ‫روی این مسائل فکر کنید‪«.‬‬ ‫را ﻧﮕﻪ دارم؛ ﺑﺮای ﺗﻮ‪ ،‬ﺑﺮای ﺧﻮن ﺗﻮ‪ ،‬ﺑﺮای آرزوﻫﺎی ﺗﻮ‪...‬‬
‫اسلحه شکاری پدربزرگش به زندگی خود پایان داد تا مجبور‬ ‫در ه ن جلسه جوانهایی که »روی این موارد فکر« کرده‬ ‫ﺑﺠﺎی اﺷﮏ ﺑﺎ ﺗﻮ ﭘﯿ ن ﻣﯽﺑﻨﺪم‪ :‬راﻫﺖ اداﻣﻪ دارد‪ ،‬دﺧﱰم‪.‬‬
‫بودند‪ ،‬بخشهایی از طوماری را که به امضای ‪ ۸۷‬نفر از‬ ‫ﻣﺎ ﻫﻨﻮز زﻧﺪهاﯾﻢ‪ ،‬ﭼﻮن ﺗﻮ زﻧﺪهای؛ در دل ﻣﻦ‪ ،‬در ﺧﻮن ﻣﻦ‪،‬‬
‫نباشد برای بازجویی دوباره به تهران برود‪.‬‬ ‫دانشجویان این دانشگاه رسیده بود خواندند‪ .‬طوماری که به‬
‫محمد نوریزاد روزنامهنگار و مستندساز منتقد‬ ‫در ﻓﺮﯾﺎد اﯾﻦ ﴎزﻣﯿﻦ‪«.‬‬

‫دوازده سال پیش در ‪ ۱۵‬دیماه ‪ ۱۳۹۱‬شلر فرهادی دخ‬