Page 10 - (کیهان لندن - سال چهل و یکمـ شماره ۵۰۳ (دوره جديد
P. 10

‫صفحه‌‌‌‪‌‌‌1‌‌0‬شماره‌‪‌1۹۶۹‬‬
                                                                                                                                 ‫جمعه ‪ 1۷‬تا پنجشنبه ‪ ۲۳‬اسفند ‪14۰۳‬خورشیدی‬

‫ﮔﺰارش وﯾﮋه؛ رواﯾﺖ داﻧﺸﺠﻮﯾﺎن از ﺗﺮس و ﻧﺎاﻣﻨﯽ و ﺣﺮاﺳﺖﻫﺎی ﻣﺰاﺣﻢ؛ ﭘﻮل‬

‫ﻧﺪارﻧﺪ اﻣﻨﯿﺖ ﻣﺎ را ﺗﺎﻣﯿﻦ ﮐﻨﻨﺪ‪ ،‬اﻣﺎ ﺑﺮای ﮐﻨﱰل ﻣﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻮدﺟﻪ دارﻧﺪ!‬

‫این گفتگو میپیوندد‪» :‬این صبح زود نیست! نصف شب‬                 ‫خوابگاه با مسائل و نواقص این مراکز و کله بزنند‪«.‬‬                   ‫»داﻧﺸﺠﻮﯾﺎن ﺑﺎرﻫﺎ از ﻣﺴﺌﻮﻻن داﻧﺸﮕﺎهﻫﺎ درﺧﻮاﺳﺖ=‬
                                                        ‫یک دانشجوی پزشکی هم از مشک ت زیرساختی و‬
‫بیدار شدن است! خسته از کار و ک س درس نیاز داریم‬         ‫فرسوده بودن بناهای خوابگاهها انتقاد میکند‪» :‬وقتی برای‬                    ‫ﮐﺮدهاﻧﺪ ﮐﻪ اﻣﻨﯿﺖ اﻃﺮاف ﺧﻮاﺑﮕﺎهﻫﺎ را اﻓﺰاﯾﺶ دﻫﻨﺪ‪،‬‬
                                                        ‫اولین بار وارد خوابگاه دانشگاهمان شدم‪ ،‬فکر کردم اشتباهی‬                  ‫اﻣﺎ ﭘﺎﺳﺨﯽ درﯾﺎﻓﺖ ﻧﮑﺮدهاﻧﺪ‪ .‬ﺟﺎﻟﺐ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮای ﮐﻨﱰل‬
‫حداقل تا نزدیک اذان بخوابیم‪ .‬چون کیفیت غذا پایین است‬    ‫به یک ساخت ن دولتی قدیمی آمدهام‪ .‬بعضی از امکانات از‬                      ‫اﻋﱰاﺿﺎت داﻧﺸﺠﻮﯾﯽ‪ ،‬ﻧﯿﺮوی اﻣﻨﯿﺘﯽ در اﺧﺘﯿﺎر دارﻧﺪ اﻣﺎ‬
                                                        ‫زمان شاه‪ ،‬دستنخورده باقی ماندهاند‪ .‬کفپوشها ساییده‬                        ‫ﺑﺮای ﺣﻔﻆ اﻣﻨﯿﺖ داﻧﺸﺠﻮﯾﺎن ﻫﯿﭽﮑﺲ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ داد‬
‫و اگر بگیریم و چند ساعت بعد استفاده کنیم احت ل فاسد‬     ‫شدهاند‪ ،‬شیرهای آب چکه میکنند‪ ،‬حتی سیستم گرمایشی و‬
                                                        ‫مایشی درست کار یکنند‪ .‬قدیمی بودن یک چیز است‪،‬‬                                                                                         ‫داﻧﺸﺠﻮﯾﺎن ﺑﺮﺳﺪ!«‬
‫شدن غذا و مسمومیت با ست به همین دلیل ترجیح می‬
                                                                                                ‫ولی فرسوده بودن چیز دیگری!«‬      ‫»در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﯾﮑﯽ از درﻫﺎی ﺧﺮوﺟﯽ داﻧﺸﮕﺎه ﻓﺮدوﺳﯽ=‬
‫دهند غذا را به اصط ح گرم توزیع کنند‪ ،‬سال گذشته آنقدر‬    ‫بسیاری از دانشجویان هم از ایمنی پایین ساخت نهای‬
                                                                                                                                 ‫)ﻣﺸﻬﺪ( ﻣﯽﺑﺎﯾﺴﺖ ﺑﺮای دﺳﱰﺳﯽ ﺑﻪ اﺗﻮﺑﻮسﻫﺎی درون‬
‫تیکت زدیم و اع اض کردیم که دو وعده را یکجا دادند‬                                                 ‫خوابگاهها ابراز نگرانی میکنند‪.‬‬  ‫ﺷﻬﺮی از ﯾﮏ زﯾﺮﮔﺬر ﻋﺒﻮر ﻣﯽﮐﺮدﯾﻢ‪ .‬دﺳﺖ ﮐﻢ‪ ،‬ﻫﻔﺘﻪای‬
                                                        ‫یک دانشجوی رشته مع ری تجربه خود را چنین ح‬                                ‫ﯾﮑﺒﺎر در آن زﯾﺮﮔﺬر‪ ،‬ﯾﮏ داﻧﺸﺠﻮ ﻣﻮرد زورﮔﯿﺮی ﻗﺮار‬
‫ولی گفتند مسئولیت مسمومیت بر عهده خودتان است!«‬          ‫میدهد‪» :‬زمستان سال گذشته سقف یکی از اتاقهای طبقه‬
                                                        ‫دوم خوابگاه ما در رشت فروریخت‪ .‬خوشبختانه کسی داخل‬                                                                                                ‫ﻣﯽﮔﺮﻓﺖ‪«.‬‬
‫او اضافه می کند‪»:‬برای خود روزهدار هم سخت است نصف‬
                                                             ‫اتاق نبود‪ ،‬اما اگر بود‪ ،‬معلوم نبود چه اتفاقی میافتاد‪«.‬‬               ‫»ﻫﺮ ﺳﺎل ﺑﺎ ﴍوع ﻣﺎه رﻣﻀﺎن ﺗﻮزﯾﻊ ﻏﺬای ﻧﺎﺳﺎ=‬
‫شب بیدار شود برود در این سوز و ما آن غذای بیکیفیت را‬    ‫او ادامه میدهد‪» :‬یک شب داشتم گوشیام را شارژ میکردم‬
                                                        ‫که ناگهان شارژر منفجر شد! برقهای اتاق هم قطع شد‪ .‬بعداً‬                   ‫ﺧﻮاﺑﮕﺎه ﺗﺎ ﺣﺪود دو ﺳﺎﻋﺖ ﻗﺒﻞ از اذان ﺣﺪود ‪ ۳‬و ﻧﯿﻢ‬
‫بگیرد‪ ،‬چه برسد به کسانی که اص روزه یگیرند‪«.‬‬                                                                                                                                              ‫ﺻﺒﺢ ﴍوع ﻣﯽﺷﻮد!«‬
                                                                             ‫فهمیدیم که سیمکشی خوابگاه‪ ،‬قدیمی است‪«.‬‬
‫ﴎﻗﺖ و ﺧﺸﻮﻧﺖ؛ ﮐﺎﺑﻮس داﻧﺸﺠﻮﯾﺎن ﺧﻮاﺑﮕﺎﻫﯽ‬                              ‫ﺗﻮزﯾﻊ ﺳﺤﺮی در ﻧﯿﻤﻪﺷﺐ ﻣﺸﮑﻞ ﺗﺎزه ﺧﻮاﺑﮕﺎهﻫﺎ‬                      ‫»اﯾﻦ ﺻﺒﺢ زود ﻧﯿﺴﺖ! ﻧﺼﻒ ﺷﺐ ﺑﯿﺪار ﺷﺪن اﺳﺖ‪=.‬‬
                                                        ‫دانشجویان بارها شاهد وجود ح ات‪ ،‬مو‪ ،‬سنگ و حتی‬
‫قت و ناامنی در محوطههای اطراف خوابگاهها به یکی‬             ‫فضلهی موش در غذاها بودهاند ولی اع اضات و دور ریخ‬                      ‫ﺧﺴﺘﻪ از ﴎ ﮐﺎر و ﮐﻼس درس ﻧﯿﺎز دارﯾﻢ ﺣﺪاﻗﻞ ﺗﺎ ﻧﺰدﯾﮏ‬
                                                        ‫مکرر غذا در مقابل دیگ غذای سلف و آشپزها تغییری در‬                        ‫اذان ﺑﺨﻮاﺑﯿﻢ‪ .‬ﭼﻮن ﮐﯿﻔﯿﺖ ﻏﺬا ﭘﺎﯾﯿﻦ اﺳﺖ و اﮔﺮ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ‬
‫از مشک ت جدی دانشجویان بدل شده است‪ .‬بسیاری از‬                                                                                    ‫و ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﻌﺪ اﺳﺘﻔﺎده ﮐﻨﯿﻢ اﺣﺘ ل ﻓﺎﺳﺪ ﺷﺪن ﻏﺬا و‬
                                                                                                  ‫این وضعیت ایجاد نکرده است‪.‬‬     ‫ﻣﺴﻤﻮﻣﯿﺖ ﺑﺎﻻﺳﺖ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ دﻟﯿﻞ ﺗﺮﺟﯿﺢ ﻣﯽ دﻫﻨﺪ ﻏﺬا را‬
‫دانشجویان در تجربه زندگی دانشجویی در خوابگاه‪ ،‬قت‪،‬‬       ‫یک دانشجوی دانشگاه »خمینی« در شهر قزوین با اشاره‬
                                                        ‫به این موضوع معتقد است‪» :‬به عنوان دانشجویی که‬                                                                         ‫ﺑﻪ اﺻﻄﻼح ﮔﺮم ﺗﻮزﯾﻊ ﮐﻨﻨﺪ!«‬
‫خفتگیری و حتی درگیری خیابانی را تجربه کردهاند‪.‬‬          ‫دو سال است از غذای سلف دانشگاه و خوابگاه استفاده‬
                                                        ‫میکنم باید بگویم وضعیت غذاها نه تنها به نشده‪ ،‬بلکه‬                       ‫ﻓﯿﺮوزه ﻧﻮردﺳﱰوم‪ -‬علی محمد خالقی درمیان دانشجوی‬
‫یک دانشجوی دانشگاه علم و صنعت تهران در این ارتباط‬       ‫روز به روز به فاجعه نزدیک میشود‪ .‬غذاها با مواد اولیه‬                     ‫‪ ۱۹‬ساله مقطع کارشناسی رشته کسب و کار دانشکده‬
                                                        ‫بیکیفیت و روغن غیراستاندارد تهیه میشوند‪ ،‬غذاهایی که‬                      ‫مدیریت دانشگاه تهران روز پنجشنبه ‪ ۲۵‬بهمنماه ‪۱۴۰۳‬‬
‫میگوید‪» :‬شب که از دانشگاه برمیگشتم‪ ،‬دو موتورسوار‬        ‫گویی تنها برای رفع تکلیف و سیر کردن شکم تهیه شدهاند‪،‬‬                     ‫به قتل رسید‪ .‬او در راه بازگشت به خوابگاه و در پی وقوع‬
                                                        ‫بسیاری از ما دانشجویان شهرستانی که با سهمیه دولتی در‬                     ‫زورگیری و درگیری در نزدیکی ورودی کوی پ ان دانشگاه‬
‫به من حمله کرده و کیفم را قاپیدند و فرار کردند‪ .‬وقتی‬    ‫دانشگاه پذیرفته شدهایم نه توان مالی خرید غذا از بیرون را‬                 ‫تهران به شدت مجروح شد و پس از انتقال به بی رستان‬

‫به حراست خوابگاه اط ع دادم‪ ،‬گفتند ما کاری یتوانیم‬                  ‫داریم نه فرصتی برای پخ غذای سا در خوابگاه‪«.‬‬                      ‫جان باخت‪ .‬قتل این دانشجوی جوان سبب شکل گرف‬
                                                        ‫او اضافه میکند‪» :‬هر سال با وع ماه رمضان توزیع‬                                           ‫اع اضات گس ده دانشجویان دانشگاه تهران شد‪.‬‬
‫بکنیم‪ ،‬باید بیش مراقب خودت باشی!«‬                       ‫همین غذای ناسا خوابگاه تا حدود دو ساعت قبل از اذان‬
                                                                                                                                 ‫قتل این جوان دانشجو بار دیگر مشک ت دانشجویان در‬
‫او با اشاره به طرح تغییر نام یک خیابان به نام »علی‬                                        ‫حدود ‪ ۳‬و نیم صبح وع میشود‪«.‬‬            ‫خوابگاهها و مشک ت مربوط به خفتگیری و زورگیری در‬
                                                        ‫همخوابگاهی این دانشجو که اهل بندر انزلی است به‬                           ‫محوطههای منتهی به خوابگاههای دانشجویی را در افکار‬
‫محمد خالقی« دانشجوی کشته شده اضافه میکند‪» :‬اگر‬
                                                                                                                                                                                        ‫عمومی مطرح ساخت‪.‬‬
‫میخواستند به فرد اح ام بگذارند تدبیری میاندیشیدند‬                                                                                ‫کیهان لندن در این گزارش میدانی به اغ تعدادی از‬
                                                                                                                                 ‫دانشجویان ساکن در برخی از خوابگاههای دانشجویی رفته‬
‫که جلوی وقوع این حادثه را بگیرند مث روشنایی آنجا را‬                                                                              ‫و درباره مشک ت زندگی آنها در خوابگاههای دانشجویی‬
                                                                                                                                 ‫و خطراتی که امنیت آنها را در محوطههای اطراف تهدید‬
‫تامین کنند و کیوسک نگهبانی بگذارند‪ .‬قطعا قبل از وقوع‬
                                                                                                                                                                                   ‫میکند‪ ،‬گفتگو کرده است‪.‬‬
‫این حادثه هم میتوانستند این اقدامات را انجام بدهند‪ .‬آن‬                                                                                  ‫ﺳﺎﺧﺘ نﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﻓﺮو ﺑﺮﯾﺰﻧﺪ‬
                                                                                                                                 ‫یکی از دانشجویان ساکن در یکی از خوابگاههای‬
‫زمانی که باید به جان شهروند و دانشجو اح ام میگذاشتند‬                                                                             ‫دانشجویی وابسته به دانشگاه تهران از وضعیت فرسوده‬
                                                                                                                                 ‫و خطرناک خوابگاههای دانشجویی میگوید‪» :‬هر کدام از‬
‫نگذاشتند‪ .‬حا این کارهای ادین نه تنها فاقد اهمیت بلکه‬                                                                             ‫اتاقهای خوابگاه ما یک کمد و تخت کم دارد‪ .‬یک ی از‬
                                                                                                                                 ‫دخ ها هنوز بر روی زمین میخوابند! ویس هم نداریم‬
‫اوج بیاح امی و مسخره کردن مردم است‪«.‬‬
                                                                                                                                                          ‫و باید از اتوبوس و تاکسی استفاده کنیم‪«.‬‬
‫هماتاقی این دانشجو هم میگوید‪» :‬حوالی مهر ‪ ۹۳‬بود‬                                                                                  ‫یک دانشجوی کارشناسی ارشد یک خوابگاه در تهران‬
                                                                                                                                 ‫هم میگوید‪» :‬برای خیلی از ما دانشجویان‪ ،‬زندگی در‬
‫که در پل گیشا گوشی مرا کوچه جنت دزدیدند‪ ،‬ک ن ی‬
                                                                                                                                   ‫خوابگاه‪ ،‬اولین تجربه زندگی مستقل از خانه است‪ ،‬اما بیش‬
‫یوسف آباد برایم کاری نکرد‪ .‬یک ش ره دادند که یک کد‬                                                                                ‫خوابگاهها ساخت نهایی قدیمی و نیازمند تعمیر و بازسازی‬
                                                                                                                                 ‫هستند‪ ،‬اغلب دانشجویانی که کار میکنند و کمکهزینهای‬
‫بزن هروقت رهگیری شد بیا! هرگز هم پیدا نشد‪ .‬بارها‬                                                                                 ‫از خانواده دریافت میکنند ترجیح میدهند در ه ن سال‬
                                                                                                                                 ‫اول به یک آپار ان یا سوییت اجارهای بروند تا اینکه در‬
‫شاهد قت موبایل و ماشین‪ ،‬وسط روز در خیابان ‪ ۱۶‬آذر‬

‫بودیم‪ .‬چند ماه پیش هم آیفون ‪ ۱۴‬یکی از استادان دانشگاه‬

‫ظهر‪ ،‬مقابل ورودی دانشکده فنی دزدیدند‪.‬‬               ‫را‬
   5   6   7   8   9   10   11   12   13   14   15