چهره به چهره گشتهام
با نفَس سپیده دم.
پرده به پرده، میدَرَم
لحظهی اضطراب را.
ماه ، ز پیشِ چشم من
دلنگران، عبور کرد.
آه ، درونِ دفترم
شادی ِ زخم خورده را
صفحه به صفحه، دور کرد.
پرده ، کنار میزنم
از گُلِ پُشتِ پنجره.
زردترین ترانه را
میشنوم ز حنجره.
چهره به چهره گشتهام
با نَفس سپیده دم.
آتش نیم مُرده را
باز بیا! بِدَم! بدَم !