داعش و اقتصادش، در گفتگو با سارا بازوبندی تحلیلگر موسسه چتم هاوس

شنبه ۹ خرداد ۱۳۹۴ برابر با ۳۰ مه ۲۰۱۵


فیروزه اکبریان – بیش از یک سال است که گروه «دولت اسلامی» معروف به داعش نه تنها بر جان رهبران کشورهای  منطقه خاورمیانه  به ویژه کشورهای سوریه و عراق ترس انداخته بلکه هزاران کیلومتر آن طرف‌تر کره خاکی یعنی در اروپا و آمریکا نیز خواب آرام از چشم مقامات  کشورهای غربی ربوده است. به نظر بسیاری از کارشناسان، گروه دولت اسلامی در پی برپایی یک امپراتوری اسلامی در منطقه است و این هدف را با هر وسیله‌ای دنبال می‌کند.

گروهی که مانند یک دولت نفت می فروشد
گروهی که مانند یک دولت نفت می فروشد

حملات هوایی کشورهای گروه ائتلاف به رهبری آمریکا نیز اگرچه باعث شده از سرعت پیشروی این گروه کاسته شود اما داعش مناطق مهمی در عراق و سوریه را به تصرف خود در آورده است. بر خلاف آنچه در ماه‌های گذشته از سوی بسیاری رسانه‌ّها مبنی بر همکاری جمهوری اسلامی و آمریکا در مقابله با داعش عنوان شد، به تازگی قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس- شاخه برون مرزی سپاه پاسداران- در سخنانی دولت آمریکا را متهم به همدستی با داعش کرد و گفت واشنگتن اراده لازم را برای مقابله با داعش ندارد. سلیمانی همان کسی است که گفته می‌شود در بازپس گیری تکریت از نیروهای داعش نقش اساسی داشت و تصاویر منتشر شده وی از آن روزها حضور علنی او را در آن عملیات نشان می‌دهد.

ادعاهای فرمانده نیروی قدس را چگونه می‌شود تحلیل کرد؟ مهم‌تر از آن، منابع مالی گروه دولت اسلامی از کجا تامین می‌شود؟ چرخه اقتصادی‌اش چگونه می‌گردد و چه گروه‌ها و یا کشورهایی احتمالا چشم خود را به روی مبادلات اقتصادی این گروه می‌بندند؟ اینها پرسش‌هایی است که با سارا بازوبندی استاد اقتصاد سیاسی بین‌المللی در دانشگاه ریجنتز لندن  وتحلیلگر گروه خاورمیانه و شمال آفریقای موسسه پژوهشی چتم هاوس در میان گذاشتیم.

سارا بازوبندی استاد دانشگاه و تحلیلگر مساپل خاورمیانه
سارا بازوبندی استاد دانشگاه و تحلیلگر مسایل خاورمیانه

-قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران جمهوری اسلامی چند روز پیش آمریکا را به همکاری با گروه دولت اسلامی متهم کرد و گفت نفتی  که  داعش در کرکوک و سوریه بر آن مسلط است توسط نفتکش‌های کشورهای گروه ائتلاف منتقل می‌شوند؛ نظرتان درباره این سخنان سلیمانی چیست؟

-به اعتقاد من در تحلیل سخنان قاسم سلیمانی دو نکته را باید در نظر گرفت. او در مقایسه با بسیاری از تحلیلگرانی که از بیرون ماجرا را نگاه می‌کنند خیلی به مساله نزدیک‌تر است اما در عین حال یک تفاوت اساسی بین نگرش او به موضوع با دولت‌های ائتلاف و به خصوص امریکا وجود دارد و این تفاوت، ریشه‌اش در اختلاف بین منافع دولت ایران و دولت‌های  ائتلاف در منطقه است.  اما از این دو نکته که بگذریم باید توجه داشت که به هر حال دولت اسلامی گروهی است که به این شکل بی سابقه در منطقه رشد کرده و قدرت گرفته است. به طور قطع چنین فعالیتی نیاز به عملیات نظامی و اقتصادی زیادی دارد و واضح است که اگر داعش گروهی در قرنطینه اقتصادی می‌بود تا این اندازه قدرت نمی‌گرفت. با توجه به رشد دولت اسلامی می‌شود نتیجه گرفت که این جنبش به منابع اقتصادی چشمگیری از سراسر دنیا دسترسی دارد. حالا قضاوت در این مورد که آمریکایی‌ها دارند چشم‌شان را به روی این فعالیت‌ها می بندند و یا اینکه گروه دولت اسلامی فعالیت‌های پیچیده و چند لایه‌ای را انجام می‌دهد که برای آمریکا دسترسی به آن سخت است، بسیار دشوار است. به طور مسلم در شبکه مالی بین‌المللی شما نمی‌توانید پولی را جابه جا کنید به نحوی که اثری از آن باقی نماند اما در عین حال با توجه به جرایم متعدد اینترنتی و سرقت‌های آنلاین می‌بینیم که هنوز هم جای دور زدن‌های قوانین وجود دارد و برای دولت اسلامی هم این کار دشوار نیست.

«دولت اسلامی»
«دولت اسلامی» در سوریه

-منابع اصلی مالی دولت اسلامی بیشتر کدامند؟

-ما در حال حاضر از چند منبع مالی مشخص اطلاع  داریم که اینها شاید تنها منابع هم نباشند. یکی کمک‌ها و حمایت‌هایی است که از سوی مسلمانان ثروتمند تندرودر برخی کشورهای منطقه انجام می‌شود به عنوان مثال در عربستان سعودی، کویت، امارات و قطر. کمک‌هایی که به خصوص از طریق رد و بدل کردن طلا و جواهرات انجام می‌شود. منبع دیگر از طریق گروگان‌گیری و اخاذی است. ما می‌دانیم که بعضی از دولت‌ها همچون دولت آمریکا پرداخت پول در قبال آزادسازی گروگان‌ها را به هیچ وجه قبول نمی‌کتند اما در بسیاری از کشورهای اروپایی و آسیایی هم‌چون ژاپن دولت‌ها در گذشته به چنین معاملاتی تن داده‌اند چه با دولت اسلامی و چه با گروهی مثل الشباب در سومالی. و راه سوم تامین منابع مالی، فروش نفت است. و به نظر می‌رسد که تولیدات نفتی گروه دولت اسلامی معمولا در داخل منطقه به فروش می‌رود.

-آن طور که سازمان ملل چند ماه پیش برآورد کرد درآمد نفتی داعش روزانه تا یک میلیون و ۶۰۰ هزار دلار هم می‌رسد. وقتی صحبت از فروش نفت توسط این گروه می‌شود بیشتر انگشت‌ها به سمت ترکیه نشانه می‌رود.به جز ترکیه مقصدهای احتمالی  نفت داعش چه کشورهایی می تواند باشد؟

-البته این رقم یک میلیون و ۶۰۰ هزار دلار را من با احتیاط  قبول خواهم کرد. با یک حساب سرانگشتی می‌توان گفت تولیدات چاه‌های نفتی  که تحت کنترل داعش هستند به روزی نیم میلیون بشکه در روز هم نمی‌رسد. این نکته را هم باید در نظر گرفت که داعش،‌ نفت را  با قیمت بسیار پایین‌تر و تخفیفاتی بسیار زیاد  به فروش می‌رساند. در گزارش‌های مختلف در ماه‌های گذشته حتی صحبت از فروش نفت توسط این گروه تا یک پنجم  قیمت بازار بود. اما بعید است که فقط ترکیه خریدار نفت داعش باشد. گزارش‌هایی که پیش‌تر منتشر شده‌اند نشان می‌دهند که به عنوان مثال دولت بشار اشد در قبال اینکه برای مدتی مواضع گروه دولت اسلامی در سوریه را بمباران نکند از این گروه نفت می‌خریده. گزارش‌های دیگری حتی اشاره داشتند به خرید نفت توسط اردن از این گروه، کشوری که خود یک پالایشگاه  نفتی بیشتر ندارد. این نکته را هم باید در نظر گرفت که داعش نفت خود را با واسطه‌های مختلف می‌فروشد، موضوعی که البته چندان هم پیچیده نیست. زمانی که تحریم‌های بین‌المللی نفتی علیه ایران نیز تشدید شده  بود، ‌خبرهایی منتشر شد از روش‌های دور زدن تحریم‌ها توسط ایران که مثلا نفت ایران تحت عنوان نفت عراق وارد بازارهای بین‌المللی می‌شد. بنا بر این شاید داعش هم از روش‌های قبلی آزمون شده استفاده می‌کند.

شبه نظامیان سنّی؛ داعش

-البته با این تفاوت اساسی که ایران کشوری است با ساختار سیاسی و جغرافیایی مشخص اما داعش گروهی است که در چارچوب تعاریف سیاسی مشخص قرار نمی‌گیرد.

-حرف شما را قبول دارم. تفاوت در ساختار وجود دارد اما تفاوت در عملکرد خیر. اتفاقا با توجه به اینکه ایران کشوری رسمی است شاید ردیابی این مساله آسان‌تر هم باشد اما برای یک گروه این کار خیلی پیچیده‌تر است.

-خود شما در توضیحات‌تان گفتید که پیگیری این مساله چندان هم کار دشواری نیست. چند وقت پیش وزیر نفت عراق از خریداران نفت از داعش به عنوان تاجران جنگ نام برد. به نظر شما این تاجران چه گروه‌ها و یا کشورهایی می‌توانند باشند؟

-به هر حال یک سری تبادلات اقتصادی در برخی کشورهای منطقه وجود دارد. به عنوان مثال گروه دولت اسلامی به بازار عراق دسترسی دارد و می‌تواند از افراد واشخاص ناشناس در داخل این کشور برای عملیات مالی و اقتصادی استفاده کند. عراق هم کشوری است که در نقطه مرکزی بین ایران، ترکیه و کشورهای عربی حاشیه خلیح فارس قرار دارد. بنا بر این لازم نیست این کشورها معامله مستقیمی با دولت اسلامی داشته باشند. در این معاملات داعش می‌تواند از پوشش‌های مناسب استفاده کند و با چند واسطه به داد و ستد با کشورهای منطقه هم بپردازد.

در مورد ردیابی فعالیت‌های اقتصادی دولت اسلامی  شاید بهتر است بگوییم این کار هم آسان است و هم دشوار. به عنوان مثال چند روز قبل در خبر ها شنیدیم بانک‌های سوری که در رقه (مرکز دولت اسلامی) شعبه داشته‌اند هم چنان در طی سال‌های اخیر به فعالیت‌های مالی و بانکی خود ادامه داده‌اند. درست است که به دلیل تحریم‌ها آمریکا و اتحادیه اروپا علیه دولت بشار اسد این بانک‌ها نمی‌توانند با کشورهای غربی مبادلات اقتصادی داشته باشند اما سوال این است که آیا کشورهای منطقه نیز به تحریم ‌ای بین‌المللی  علیه دولت سوریه پایبند هستند؟ این ماجرا را می‌شود از زاویه دیگری هم دید، آمریکایی‌ها به تازگی از انجام این معاملات خبر داده‌اند اما آیا آنها هم به تازگی متوجه آن شده‌اند؟‌همه اینها مسایلی است که قضاوت کردن در خصوص آنها بسیار دشوار است.

– اخیرا Judicial Watch (دیده‌بان عدالت) که یک سازمان محافظه‌کار مدافع حقوق مدنی در آمریکا است با استناد  به رای دادگاه، شماری از اسناد محرمانه دولت آمریکا را منتشر کرده است. این اسناد نشان می‌دهد که در سال ۲۰۱۲ آمریکا با شکل‌گیری داعش برخوردی  مسامحه‌آمیز داشته،‌ شاید به دلیل منافع سیاسی که می‌توانست داشته باشد به عنوان مثال مهار گروه‌های شیعه و یا حکومت ایران. حالا سوال من این است چقدر این مساله را می‌توان به فعالیت‌های اقتصادی داعش و چشم‌پوشی احتمالی واشنگتن تعمیم داد؟

شبه نظامیان سنّی؛ داعش

-فکر می‌کنم این موضع را در سوالات قبلی شما پاسخ دادم. اما اجازه بدهید به موضع مهم‌تری در همین رابطه بپردازیم و آن اینکه کشورهای منطقه از ابتدا چگونه به شکل‌گیری دولت اسلامی نگاه می‌کردند. به نظر می‌آید کشورهای منطقه نیز در ابتدا به گروه دولت اسلامی به عنوان قدرت بازدارنده برای رقبای خود نگاه می‌کردند. سابقه حمایت قدرت‌های جهانی از مخالفان دولت سوریه نشان می‌دهد که اپوزیسیون این کشور همواره اعتراض داشته‌اند که حمایت‌های لازم بین‌المللی از انها انجام نشده است. اپوزیسیون اولیه دولت سوریه را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد. یک دسته کسانی که متعادل‌تر و میانه‌روتر بودند وخواست آنها برقراری سیستم دموکراتیک و برکناری اسد از قدرت بود. در استراتژی این دسته، ایدیولوژی‌های مذهبی نقشی نداشت. دسته دوم اما درگیر مباحث ایدیولوژیک، شیعه و سنی و علوی و … بودند. گروه دوم همان کسانی هستند که داعش از دل آنها سر در آورد. به مرور هم کشورهای مختلف منطقه منتظر بودند که گروه دولت اسلامی ضربه‌ای به حریف آنها بزند. کشورهایی هم‌چون ترکیه، اردن، عربستان و حتی ایران.

– به ایران اشاره کردید. تا کنون درباره نفع سیاسی ایران از ناآرامی‌هایی که داعش ایجاد کرده مثلا بهانه‌ای برای حضور بیشتر در عراق و یا سوریه زیاد صحبت شده اما آیا این ناآرامی‌ها منافع دیگری هم برای تهران دارد که کمتر از انها گقته شده؟

-به نظر من داعش نفعی برای ایران در منطقه ندارد.ایران پیش از آن هم در عراق و یا سوریه قدرتمند بود. منافع هم به اعتقاد من کلمه بزرگی برای توصیف آن است.دولت اسلامی به همان اندازه که برای عربستان سعودی تهدید است برای ایران هم تهدید به حساب می‌آید. البته اینکه این مساله از دید سیاستمداران تهران چگونه دیده می‌شود را من اطلاع ندارم. اما فکر می‌کنم خطر این گروه برای همه کشورهای منطقه به سادگی قابل درک است. درست است که جامعه سنی داخل ایران آن قدر از نظر ایدیولوژیک احتمال نزدیک شدن به گروهی مثل دولت اسلامی را ندارند. اما با این وجود خطر این گروه برای  ایران جدی است چرا که داعش نشان داده است تنها به دنبال جذب نیرو نیست که به مناطقی که احتمال حمایت برایش بیشتر است حمله کند. در عراق و سوریه دیده‌ایم که داعش وقتی  نتواند حمایت  افراد منطقه را کسب کند به هر گونه رفتار خشونت‌آمیزی دست می‌زند تا هدف خود را پیش ببرد.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=13863