“سومین کنگرهء سکولار دموکراتهای ایران” در تاریخ ۱۳ و ۱۴ تیرماه ۱۳۹۴ برابر با ۵ و ۶ ژوییه ۲۰۱۵ در شهر فرانفکورت در آلمان برگزار شد. سال گذشته که دومین گنگره در شهر بوخوم- آلمان برگزار شده بود، برای نخستین بار در آن شرکت کرده بودم.

امسال نیز با همان هدف سال گذشته، یعنی دیدن و آشنائی از نردیک و گوش دادن و شنیدن نظرات شرکت کنندگان در این جلسه شرکت کردم. پس از یک گزارش کوتاه مایلم در این قسمت فقط به دو مورد اساسی در ارتباط با جلسه فرانکفورت اشاره کنم.
نگاهی کوتاه به کنگره سوم
ترکیب شرکت کنندگان
شرکت کنندگان حدود ۱۰۰ نفر بودند. سه دستهبندی از لحاظ سنی جلب توجه میکرد: حدود یک سوم جمعیت بالای ۶۵ سال، حدود یک سوم بین ۵۰ تا ۶۰ سال و کمیکمتر از یک سوم نیز بین ۴۰ تا ۵۰ سال داشتند. تعداد انگشت شماری نیز بین ۲۵ تا ۴۰ ساله بودند.
تعداد زنان در مجموع حدود ۱۵ نفر بود. اغلب بین ۳۵ تا ۶۰ سال.
تنوع سیاسی شرکت کنندگان
برخلاف اجلاس سال گذشته در بوخوم، احزاب و تشکلهای کُرد حضور نداشتند، اگرچه چند نفر بدون اعلام تعلق تشکیلاتی حاضر بوده و در قسمت پرسش و پاسخ به اظهار نظر پرداختند. بجز دو شرکت کننده که خواستههای مرم بلوچ را منعکس میکردند، افرادی که بطور رسمی خواستههای دیگر اقوام و مردمان ساکن در ایران را منعکس کنند حضور نداشتند.
تعدادی از افراد با گرایشهای مختلف سیاسی نیز که قبل از تشکیل اجلاس با نام و انتشار عکس خود، شرکتشان را در این جلسه اعلام کرده بودند، در جلسه حاضر نشدند. در مورد عدم حضور این افراد به طور رسمیتوضیحی ارائه نشد.
به نظر میرسد که افراد شرکت کننده، اکثرا در سالیان گذشته با سازمانها و تشکلهای مختلف سیاسی سابقه همکاری داشتهاند و اکنون به طور منفرد فعالیت دارند.
حضور چند پژوهشگر و کارشناس در زمینههای مختلف در قسمت سخنرانان، اعلام پشتیبانی دو نفر از فعالین سیاسی از داخل کشور و اعلام پشتیبانی و سخنرانی کوتاه دو فعال سیاسی ایرانیتبار از حزب سبزهای آلمان و یک نفر از جنبش صلح آلمان، برافراشته شدن پرچم شیر و خورشید در محوطه بیرونی هتل محل برگزاری اجلاس، ویژگی برجسته اجلاس فرانکفورت نسبت به اجلاس بوخوم بود. همچنین تدارکات سالن و امکان گفتگوی شرکت کنندگان با هم در فواصل بین برنامه بسیار مناسب بود.
دیگر جزئیات مربوط به این اجلاس را میتوان در گزارشهای مختلفی که تا کنون از شرکت کنندگان منتشر شده و نیز از طریق ویدئوهای منتشر شده بر روی یوتیوب به دست آورد.
نقاط مثبت
– تجمع افرادی از چند کشور جهان که به ایران و آینده بهتری برای این کشور و مردم آن میاندیشند، آن هم با تقبل هزینه سفر به طور شخصی و با تحمل سختیهای سفر، البته خوشحال کننده و قابل تقدیر است. به ویژه آنکه برخی از شرکت کنندگان به لحاظ سلامتیِ جسمی در وضعیت سختی قرار داشتند.
– اینکه پس از نزدیک چهار دهه حاکمیتِ جمهوری اسلامی، خواستِ جدائی مذهب از دولت و حکومت هرچه رساتر در عرصه عمومیمطرح میشود نیز دستاورد با ارزشی است.
– در کنار هم نشستن افرادی با گرایشهای مختلف سیاسی و فکری که همه بر سرِ رفتن جمهوری اسلامی با هم توافق دارند و گفتگوی آنها با یکدیگر یک دستاورد در خور تشویق است. تبادل نظر افرادی با سوابق مختلف سیاسی که تجاربی از زمان پس از مشروطه تا تحولاتِ اخیر در ایران را با خود حمل میکنند، میتواند این تجارب را پربارتر ساخته و آن را همه جانبهتر کرده و موانع عدم ارتباط نسلهای مختلف با یکدیگر را در حدِ خود کمتر کند.
انتقادات و نکات قابل تأمل
فاکت، شرح مختصر
در قسمت پایانی جلسه روز دوم، ناظم جلسه، آقای حسن اعتمادی خطاب به آقای نوری علا گفت: “جناب نوری علا طبق قراری که با شما گذاشتیم، جمعبندی را هم در سخنانتان ارائه بدهید.” نوری علا پاسخ داد: “من به عنوان عضو کمیته برگزاری این کنگره ماموریت داشتم که در پایان جلسه نه جمعبندی، چون اساسا قرار ما بر جمعبندی نیست، [چون] ما نه قطعنامه صادر میکنیم و نه جمعبندی، یک گزارش مختصر از مسائلی که در اینجا مطرح شده را خدمت شما بگویم و اشارهای هم بکنیم به برنامههای کمیته برگزاری در آینده.”
آقای اسماعیل نوری علا ادامه داد: “صحبت افراد مختلفی که در این دو روز صحبت کردهاند را یاداشت کردم. به نظر میرسد که کمتر توجه شده بود که اساسا پرسشی در کار است و باید این پرسش (چرا سکولار دموکراتها هنوز متحد نشدهاند؟) پاسخ بگیرد، [ولی] هر کسی نظرات خودش را راجع به هر چیزی [غیر از موضوع سوال] داد.” نوری علا در ادامه صحبتش، خود، به این چرائی پاسخ داد و به چند نمونه عکسالعملهای مختلف نسبت به عدم حضور برخی شخصیتها و تشکلهای مختلف سیاسی در این جلسه اشاره کرد: “اولین عکس العملها به دعوت ما این بود، چون فلانی میآید، ما نمیآئیم. چون شما از سلطنتطلبها دعوت کردهاید، ما، جمهوری خواهان نمیآئیم. چون شما از جمهوری خواهان دعوت کردهاید، ما، پادشاهیخواهان نمیآئیم. این اولین جوابی بود که گرفتیم.”
نوری علا در ادامه، تحلیلاش از این چرائی را “ترس” این نیروها دانست و منظورش از “ترس” را هم توضیح داد. وی موضوع دیگر در مورد اینکه چرا برخی از نیروها در این جلسه شرکت نکردند را طرح موضوعی با عنوان “حفظ تمامیت ارضی” دانست. انتخاب موضوع تمامیت ارضی، باعث اعتراض برخی از شخصیتها و جریانهای سیاسی منطقهای شد و به همین جهت در این کنگره غایب هستند. حزب دمکرات کردستان رسما به ما نوشت که «ما در کنگره شما شرکت نمیکنیم.» حزب کومله کردستان اول گفت شرکت میکنیم، اما بعدا گفت «چون اعضائی از یک حزب دیگر کرد قرار است شرکت کنند، ما نمیآئیم.» ترکمنها هم به یک دلیل دیگر نیامدند.”
نوری علا در قسمت پایانی صحبتهایش گفت: “فکر میکنم نا امید از این کنگره بیرون نمیرویم. فکر میکنم چند دستاورد مهم داشتیم. اینها را از نظر خودم میگویم، چون فرصتی نبوده که کمیته برگزاری را تشکیل بدهیم و جمعبندی مشترک بکنیم. هر کاری که بخواهیم در رابطه با ایران و در مبارزه با حکومت اسلامی بکنیم، و از اعتبار و پشتیبانی مردم ایران برخوردار باشیم، در صورتی ممکن میشود که یک آلترناتیو مورد قبول وجود داشته باشد. البته همه احزابی که وجود دارند آلترناتیوهستند.” [خودشان را آلترناتیو میدانند]
سخن پایانی: “من آرزو میکنم، و حتی تعهد میکنم که همه کوششهای خودمان را به کار ببریم که لااقل در کنگره آینده سکولار دمکراتها بتوانیم آلترناتیو سکولار دمکرات خودمان را هم اعلام بکنیم. در این مورد اهل خیال پردازی نیستم. میخواهم بگویم که من از سازمانهای سیاسی قطع امید کردهام، فهمیدهام که این آلترناتیو با اینها تشکیل نخواهد شد.”
نکتهای قابل تامل
ناظم جلسه، حسن اعتمادی که خود از اعضای کمیته برگزاری است خطاب به نوری علا گفت: “طبق قراری که با هم داشتیم جمعبندی را هم ارائه بدهید.” نوری علا اما میگوید: ما جمعبندی ارائه نمیدهیم، گزارش ارائه میدهم. بعد میگوید ما هنوز فرصت اینکه باهم جمعبندی کنیم نداشتهایم. در جای دیگرهم میگوید آنچه میگویم نظر خودم است. اما سخن پایانی (جمعبندی) او این است: “من از سازمانهای سیاسی قطع امید کردهام، فهمیدهام که این آلترناتیو با اینها تشکیل نخواهد شد. تعهد میکنم که همه کوششهای خودمان را به کار بیریم که لااقل در کنگره آینده سکولار دمکراتها بتوانیم آلترناتیو سکولار دمکرات خودمان را هم اعلام بکنیم.”
نتیجه: آقای نوری علا به تنهائی خودش تعیین میکند که قرار است سال آینده اعلام آلترناتیوی کند. اگر این طور است، پس کار گروهی و تصمیمگیری گروهی دیگر چه معنائی دارد؟ به نظر میرسد روابط و مناسبات دمکراتیک در همین جمعِ کوچکِ جنبش سکولار دمکراتها و کمیته برگزاری کنگره سکولار دمکراتها مفهومینداشته و تصمیمگیریها و جهتگیریها بر اساس خواست یک نفر، یعنی خواست آقای نوری علا تنظیم میشود. اگر چنین باشد، این به خودی خود نشانه حاکمیت روابط به غایت غیردمکراتیک بر این جمع میباشد.
نوری علا در جائی از صحبتهایش نتیجهگیری میکند که بر اساس یادداشتهایش در مباحثات دو روز گذشته برداشت او این است که شرکت کنندگان با تشکیل آلترناتیو سکولار دمکرات موافق هستند. اما حتی اگر چنین باشد، باید توجه داشت که در مناسبات دمکراتیک، تصمیمگیریها با رایگیری میباشد، نه بر اساس برداشت یا مقاله این یا آن فرد. اگر هم کنگره سکولار دمکراتها را آن گونه که خود آقای نوری علا تعریف میکند یک “پیک نیک” بدانیم که هدف آن دور هم جمع شدن است تا در آن شرکت کنندگان با هم گفتگو کنند، در چنین حالتی باز به گفته آقای نوری علا دیگر قرار بر این نیست که قطعنامهای صادر شده و جمعبندی ارائه شود، با این وجود این سوال مطرح میشود پس چگونه ایشان به خود اجازه میدهد یک موضوع استراتژیک (اعلام آلترناتیو) را نتیجهگیری و نسبت به اعلام آن در سال آینده “تعهد” دهد؟
بحث بر سر رعایت اصول دمکراتیک در یک مناسبات میباشد. اصولی همچون: رایگیری، حق برابر همه و اینکه هر کسی تنها یک رای دارد و کسی نمیتواند فراقانونی عمل کرده و رائی بالاتر از دیگران داشته باشد. لازمه اعلام “آلترناتیو” بررسی استراتژیک و کارِ کارشناسی روی آن میباشد که آن هم پس از رایگیری و در صورت موافقت اکثریت میتواند اعلام گردد. این مراحل هیچ کدام تا آنجا که به “کنگره” فرانکفورت بر میگردد صورت نگرفته است. از این رو تعهدی که آقای نوری علا از آن صحبت میکند کاملا یکطرفه و شخصی بوده و به همین دلیل غیر دمکراتیک است. اگر چه فعل و ضمیری که او جملهاش را با آن اعلام میکند، نه با ضمیر فردی، بلکه با ضمیر جمعی است. گوئی او پیشاپیش وظیفهای را برای جمع تعیین میکند. (“تعهد میکنم که همه کوششهای خودمان را به کار ببریم که لااقل در کنگره آینده سکولار دمکراتها بتوانیم آلترناتیو سکولار دمکرات خودمان را هم اعلام بکنیم.”
اعلام آلترناتیو سکولار دمکرات، اقدامیغیر مسئولانه
سکولار دمکراسی یک اندیشه راهنما در اداره حکومت است. اندیشهای که روح آن قانونگذاری و اداره کشور را جهت داده و جدائی دین و مذهب از دولت و حکومت را تضمین میکند. در عین حال تضمین میکند که دین و عقیده و ایدئولوژی هر فردی تا آنجا که موضوعی خصوصی باشد، دولت و حکومت در آن دخالت نکند. آری، با این تعریف، سکولار دمکراسی یک آلترناتیو بالقوه در مقابل حکومت مذهبی حاکم بر ایران است.
اما اگر منظور از “اعلام آلترناتیو سکولار دمکرات” یک تشکیلات سیاسی باشد که هدف و وظیفه آن کسب قدرت سیاسی و دخالت در تغییر موازنه قوا و محققق کردن امر سرنگونی یا براندازی جمهوری اسلامیاست- که منظور نوری علا چنین آلترناتیوی است- در این حالت، باید گفت چنین تصوری بسیار خامخیالی، دور از واقعیت و اعلام آن غیرمسئولانه میباشد. چرا؟
مثالی میزنم: راننده ماهری را در نظر بگیرید که میتواند خیلی خوب با ماشین پیکان مانور دهد. پیکان نه، مرسدس بنز یا هر ماشین سواری دیگر… این راننده ماهر (در اینجا اسماعیل نوری علا سخنوری ماهر که در دنیای ادب و هنر حرفی برای زدن دارد) ادعا میکند قصد دارد برای رسیدن به هدف (سرنگونی جمهوری اسلامی) از مسیرهای سخت و ناهموار و حتی از میادین مینگذاری شده عبور کند. ادعا میکند قصد دارد روی این خودروی سواری تجهیزات مهندسی برای عبور از موانع نصب کند و هر کجا به خندق و حفرههای غیر قابل عبور برسد، برروی آن پل بزند و… شاید شنیدن چنین حرفی هیجانی زودگذر در عدهای ایجاد کند، اما چند دسته وجود دارند که این گفتهها را جدی نخواهند گرفت:
اول، آنها که در میدان جنگ سیاسی و نظامیبوده و میدانند “آلترناتیو” یعنی چه و میفهمند جنگ و مبارزه طولانیمدت در شرایطی که همه چیزش را خود تو تعیین نمیکنی چه الزاماتی دارد.
دوم، آنها که به لحاظ فنی و تخصصی دانش داشته و میدانند ظرفیتهای یک خودروی سواری چیست و میدانند که نمیتوان بر روی آن تجهیزات مهندسی سنگین سوار کرد و نسبت به پیچیدگیهای مهندسی نظامیدر شرایط سخت و نامتعین آگاه هستند و نیاز چنین عملیاتی به تجهیزات فنی و نیروهای آموزش را به خوبی میشناسند.
سوم، دشمنی که در مقابل ایستاده و چهار دهه تجربه جنگ نظامی، دیپلماتیک و رسانهای از کوه و دشت و صحرا گرفته تا خیابان با انواع گروههای سیاسی و نظامیرا به همراه دارد. دشمنی که همچنین چهار دهه تجربه هماوردی با طرفهای بینالمللی را داشته و به خوبی میفهمد “جنگ” و الزامات نیروئی و تجهیزاتی آن یعنی چه.
پنجم، مردم عادی که آن طرف مرزها نشسته و در این سالها انواع وعدهها را شنیده و دیگر به حرف مدعیان آلترناتیوی بسنده نمیکنند.
و بالاخره ششم، طرفهای بینالمللی که به خوبی معنی آلترناتیو و توان و الزامات لازم برای ورود به تغییر موازنه سیاسی در ایران را میدانند و چنین ادعاهائی را بسیار تمسخرآمیز دیده و مدعیان آن را هیچگاه به طور جدی طرف مذاکرات خود به حساب نخواهند آورد.
آیا سرنگونی یا انحلال جمهوری اسلامیپشت این گیر کرده که سکولار دمکراتها اعلام آلترناتیو کنند؟ آیا مردم ایران به این خاطر به خیابانها نمیریزند چون منتظرند تا سکولار دمکراتها اعلام آلترناتیو بکنند؟ “اعلام آلترناتیو سکولار دمکراتها به مثابه یک تشکیلات مدعی سرنگونی یا براندازنده جمهوری اسلامی” با توضیحاتی که در بالا داده شد، نه تنها به پیشبرد مبارزه مردم علیه جمهوری اسلامیکمکی نمیکند، بلکه سطح انتظارات را در بین گروهی از مردم بالا برده و وقتی به آن انتظارات پاسخ متناسب داده نشود، تنها باعث سرخوردگی بیشتر خواهد شد.
البته که میتوان اعلام حزب و سازمان و تشکیلات کرد و میتوان به مرور زمان با عضوگیری و ساختن ساختارهای درون تشکیلاتی و ارتباط با داخل کشور و به ویژه جذب نیروی جوان، به تقویت آن نیرو پرداخت تا در روز مناسب، به عنوان یک تشکیلات منسجم با برنامه قوی وارد میدان شد. اما وارد میدان شدن و ادعاهای بزرگ کردن، آن هم در حالی که حداقلهای لازم (نیروئی، ساختاری، برنامهای، تشکیلاتی، مالی، تجهیزاتی- رسانهای) هنوز موجود نیست، نتیجه آن توهم پراکنی و سرخوردگی خواهد بود. از همین رو چنین اعلامی اگر نگوئیم خامخیالی و سادهلوحانه است، حداقل باید گفت غیرمسئولانه میباشد.
امیدوارم کمیته برگزاری کنگره سوم سکولار دمکراتها در یک “جمعبندی”، نظرات خود پیرامون آنچه در بالا گفته شد را تنظیم کرده و جدا از طرح مسائل کلی، با ورود به جزئیات، به نحوی قابل باور، برنامه و اهداف خود را برای تدارک و زمینهسازی تشکیل یک نیروی جدی ارائه دهد.
http://www.hanifhidarnejad.com
۲۱ تیر ۱۳۹۴ / ۱۲ ژولای ۲۰۱۵
*منابع کمکی:
دقیقه ۳۰ به بعد: گزارش سومین کنگره سکولار دموکراتهای ایران روز دوم ، پانل دوم، نشست چهارم بخش آخر
اسماعیل نوری علا: دستآوردهای یک کنار هم نشستن