اخیراً آقای مهندس هاشم صباغیان، از اعضای برجسته نهضت آزادی ،در مصاحبهای که با روزنامه قانون تحت عنوان «به چمران هم جفا نمودند» کردهاند بدون هیچ مناسبتی درپاسخ یکی از سؤالات مصاحبه کننده، نامی هم از بنده آورده و میگویند:

[نقل قول]
”…..از جاهای مهمی که مسئله داشت آذربایجان بود که حزب خلق مسلمان را درست کرده بودند و علیه دولت موقت فعالیت میکردند. یک بار به ما خبر دادند که آقای مهندس حسن شریعتمداری، فرزند آیت… شریعتمداری میخواهند بروند ایستگاه رادیو تبریز را بگیرند . من با او تماس گرفتم و گفتم حسن آقا چه کار میکنید مگه علاقهمند به انقلاب نیستید . گفت هر قسمت را یک نفر برداشته آذربایجان هم سهم من است . ببینید این تفکر حاکم بود…“
[پایان نقل قول]
ایشان یا به علت گذشت زمان و کهولت سن، دچار ضعف حافظه شدهاند و یا آشکارا خلاف واقع میگویند. اولاً من با ایشان رابطه مستقیم نداشتم و رابط من با ایشان مرحوم آقای حاج بیوک جورابچی، از تجار خیّر و سرشناس تهران و از یاران نزدیک به مرحوم آیتالله العظمی شریعتمداری بود. آقای صباغیان هیچ موقع و به تأکید در این هنگام نیز با من گفتگوی تلفنی نداشتهاند و آقای جورابچی نیز چنین مکالمهای را با ایشان برای من نقل ننموده است.
در ثانی اصولاً به لحاظ سیر وقایع تاریخی چنین صحبتی قبل از تصرف رادیو تلویزیون تبریز به وسیله مردم امکان نداشته و این مکالمه خیالی ناشی از عدم توجه به این واقعیت است که در اینجا نقل میکنم:
در تاریخ ۱۴\۹\۵۸ تلویزیون تبریزاعلامیهای را به جعل از سوی پدر من دایر بر لزوم شرکت مردم در رفراندوم قانون اساسی پخش میکند . آیتالله شریعتمداری رفراندوم مذکور را طی اعلامیهای رسمی تحریم نموده بودند و مردم این را میدانستند.

پس از رجوع مردم به آیتالله شریعتمداری، ایشان با تکذیب خبر منتشره در تلویزیون، مجدداً طی نامهای به نمایندگان خود در تبریز برموضع خودر تحریم رفراندوم قانون اساسی تأکید نمودند.
با پخش این خبر مردم به سمت ایستگاه رادیو و تلویزیون تبریز به حرکت درآمده و مصرانه خواستار تکذیب خبر جعلی شدند.
رادیو تلویزیون تبریز احتمالاً طی تماس با تهران از تکذیب این جعل بیشرمانه و دروغ آشکار خودداری نمود. اصرار مدام مردم و خودداری رادیو تلویزیون، آنان را به خشم و هیجان آورد و مردم ناگهان و خودجوش و بیمقدمه، رادیو تلویزیون را با همکاری کارمندان آن که دل خوشی از این دستگاه نداشتند به تصرف خود درآوردند.
حزب خلق مسلمان شاخه تبریز پس از آگاهی از این اتفاق به دعوت مردم و کارکنان رادیو تلویزیون برای نظارت و جلوگیری از اختلال و خرابکاری که بسیار محتمل بود، اداره رادیو تلویزیون را به طور موقت به عهده گرفت و کار دیگری نیز جز این نمیتوانست بکند.
احتیاجی به بازگوئی ماجراهای فراوان پس از این اتفاق در این تکذیبیه نیست، آنچه که مهم است این واقعیت است که سیر وقایع به گونهای بود که هیچکس از جمله احدی از افراد منتسب به آیتالله شریعتمداری و حتی نمایندگان آیتالله شریعتمداری در تبریز و سرکردگان خلق مسلمان از آنچه که در شرف وقوع بود اطلاعی نداشتند، چه برسد به وزیر کشور محترم دولت موقت، آقای مهندس هاشم صباغیان ..
حال چگونه و از چه منابعی، دولتی که آقای مهندس هاشم صباغیان وزیر کشورش بود و رادیو تلویزیون در کنترل آنان نیز به این جعل خبر دست یازیده بود، پیشاپیش از عکسالعمل مردم، قبل از وقوع آن خبر داشت و طبق مصاحبه آقای مهندس صباغیان این کار انگیزه تلفن ایشان به من شده بود، الله اعلم، پیدا کنید پرتقال فروش را.
آقای مهندس گرامی فراموش کردهاند که ما چیزی جعل نکرده بودیم تا از خشم مردم در عکسالعمل به آن با خبر باشیم. شاید هم پخش این خبر جعلی در تلویزیون تبریز که مقدمه حذف حزب خلق مسلمان از صحنه سیاسی و چند سال بعد آیتالله شریعتمداری از صحنه اجتماعی شد، به دستیاری ایشان صورت پذیرفته باشد.
البته من هرگز این اتهام را به ایشان نمیزنم ولی قوانین عقلی تنها امکانی را که در صورت قبول فرضی اطلاع ایشان از تصرف را دیو تلویزیون تبریز، قبل از وقوع آن به جای میگذارد، همین احتمال است. حزب خلق مسلمان و بنده حقیر چیزی را جعل نکردیم تا انگیزه مردم را بتوانیم حدس بزنیم. در ثانی آنها که در عرض این مدت طولانی انگیزه حزب خلق مسلمان و ما را جدائیخواهی از ایران تبلیغ میکنند یخشان نگرفته است زیرا در تمامی مدت فعالیت حزب و هنگامی که چند هفتهای تلویزیون را حزب خلق مسلمان در اختیار داشت، نه در روزنامه و نه در نشریات حزبی ( که تماماً تجدید چاپ شده و در دسترس همگان است) و نه در گفتارهای رادیو و تلویزیون و اعلامیههای آن سخنی دال بر صحت چنین ادعائی مشاهده نمیشود.
این اتهام واهی را همان کسانی به ما زدند که به خصوص شخص شما را آقای مهندس صباغیان گرامی در آن شریک جلوه میدادند. یادآوری میکنم که در نطقی که میخواستید برای قرائت مواضع نهضت آزادی در جریان حصر آیتالله شریعتمداری در مجلس بنمایید و خود را از انتصاب به جریانات مربوط به آیتالله شریعتمداری تبرئه کنید، نمایندگان اجازه این صحبت را به شما ندادند و جنجال کردند. به خصوص موسوی تبریزی و خلخالی با داد و فریاد شما را متهم کردند که شما نیز میخواستید آذربایجان را با همکاری ما جدا کنید. حال این چه خلاف واقعی است که چنین بیپروا میگوئید< هم پروندهای گرامی، دیگر شما چرا.
آیا وعده ای درکاراست ؟
حسن شریعتمداری
هامبورگ
دوشنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۴
برابر با ۱۳ ژوییه ۲۰۱۵