مرگ بر آمریکا، دکّان سیاسی است؛ گفتگو با نورالدین پیرموذن

سه شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۴ برابر با ۱۸ اوت ۲۰۱۵


همزمان با روی کار آمدن دولت حجت‌الاسلام روحانی، رهبر جمهوری اسلامی برای هموار ساختن مذاکرات اتمی با ۶ قدرت جهانی و به طور مشخص با ایالات متحده آمریکا، چرخش سیاسی نظام را به «نرمش قهرمانانه» تشبیه کرد. او پس از آن تاکید داشت که این «نرمش» به معنی «دست برداشتن از آرمان‌ها و هدف‌های نظام اسلامی» و یا «عبور از خطوط قرمز یا برگشتن از راهبردهای اساسی» نیست.

شعارهایی که هویت نظام شده است
شعارهایی که به هویت نظام تبدیل شده است

رهبر جمهوری اسلامی در آخرین نماز عید فطر با اشاره به مذاکرات اتمی گفته بود: «با این مذاکرات و با متنی که تهیه شده است، در هر صورت سیاست ما در مقابل دولت مستکبر آمریکا هیچ تغییری نخواهد کرد». او پیش تر و در جمع تعدادی از دانشجویان نیز تاکید کرده بود: «تکلیف مبارزه‌ با استکبار پس از مذاکرات چیست؟ خب، مگر مبارزه‌ با استکبار، تعطیل‌پذیر است؟ مبارزه‌ با استکبار، مبارزه‌ با نظام سلطه تعطیل‌پذیر نیست… این جزو کارهای ما است، جزو کارهای اساسی است، جزو مبانی انقلاب است. یعنی اگر مبارزه‌ با استکبار نباشد، ما اصلاً تابع قرآن نیستیم. مبارزه‌ با استکبار که تمام نمی‌شود. در مورد مصادیق استکبار، آمریکا اتمّ مصادیق استکبار است».

در همین حال سید احمد علم‌الهدی امام جمعه مشهد با اشاره به سخنان رهبر جمهوری اسلامی گفته بود: « اگر بنا باشد ما واقعاً روی کره زمین دشمن‌های ملت خودمان را بخواهیم شناسایی کنیم، در این دشمن‌های ما در رأسش آمریکاست و بقیه دشمن‌های ما وابسته و مزدور آمریکا هستند، جز جریان آمریکایی، مردم ما و ملت ما روی کره زمین هیچ دشمن دیگری ندارند».

دکتر نورالدین پیرموذن
دکتر نورالدین پیرموذن

اخیرا پس از توافق اتمی جمهوری اسلامی و کشورهای قدرتمند جهان، دکتر نورالدین پیرموذن نماینده سابق مجلس شورای اسلامی در نامه‌ای خطاب به خامنه‌ای خواستار آزادی زندانیان آمریکایی در ایران و همچنین حذف شعار «مرگ بر آمریکا»  به منظور نمایش «چهره صلح طلب ایرانیان به جهانیان» شده است.

امیر حکمتی، جیسون رضائیان و سعید عابدینی سه شهروند ایرانی- آمریکایی هستند که هم‌ اکنون در زندان به سر می‌برند و از سرنوشت رابرت لوینسون، مامور پیشین اف‌بی‌آی که گفته می‌شود آخرین بار در ایران حضور داشته است، هیچ خبری نیست.

دکتر پیرموذن در گفتگو با کیهان لندن گروگان‌گیری در جمهوری اسلامی را «ابزاری برای دریافت امتیاز در بازی‌های سیاسی» عنوان کرده و می‌گوید: «زندگی در آمریکا که در واقع یک تبعید و مهاجرت اجباری برای من است، باعث شد که شناخت من نسبت به هرم سیاسی آمریکا و فرهنگ سیاسی این کشور بیشتر شود. من با انقلاب بزرگ شدم و از روزهای اول انقلاب همراه آن بودم. تلفیق آن برداشت‌ها در ایران و این برداشت‌هایی که امروز به آنها رسیده‌ایم موجب شد که من این نامه را بنویسم.

برقرار باد اتحاد نیروهای ضد امپریالیستی و آمریکا، شعار «حزب توده ایران» در مقابل سفارت آمریکا در تهران خودنمایی می‌کرد
دکتر نورالدین پیرموذن: «مرگ بر آمریکا» شعار  چپ‌ها و توده‌ا‌ی‌ها بود.

متاسفانه از همان اوایل انقلاب و بعد از آن در داستان گروگان‌گیری نابخرادانه دانشجویان به اصطلاح انقلابی، شیوه‌ گروگان‌گیری وسیله‌ای برای رسیدن جمهوری اسلامی به هدف‌های خود شد. شیوه‌ای که نه از نظر اخلاقی و نه از نظر سیاسی درست است. تنها دست‌آورد این شیوه معرفی رژیم به عنوان یک عامل تشنج‌زا در جهان چیز دیگری نمی‌تواند باشد.

وقتی شما به منتقدین تفاهم هسته‌ای چه در کنگره آمریکا و چه در رسانه‌های آمریکا نگاه می‌کنید این ۳ نکته‌ای که من در نامه آورده‌ام و به طور مشخص بند اول آن یعنی به بند کشاندن شهروندان آمریکایی، در مرکز توجه قرار دارد.

دلیلی ندارد که ما [جیسون رضائیان] خبرنگاری را که با مجوز مشغول به کار بوده است و اتفاقا گزارش‌های مثبتی از اقتصاد و داخل ایران تهیه می‌کرده است صرفا به دلیل اینکه آمریکایی است دستگیر کنیم. اگر شما به روزهای محاکمه این گروگان‌ها‌ توجه کنید مشاهده می‌کنید که دقیقا زمانی اینها را محاکمه می‌کنند که در ژنو یا وین می‌خواهند در بده بستان‌های سیاسی یک امتیاز بزرگی به دست بیاورند. اگر به گذشته هم نگاه کنیم داستان پایان گرونگاگیری سفارت آمریکا پس از ۴۴۴ روز همزمان با ورود آقای ریگان به کاخ سفید بود و این نشان می‌دهد که همه‌ این بازی‌ها بیشتر یک تئاتر سیاسی و برای گرفتن زهرچشم از آمریکایی‌ها است. احساس می‌کنم اینها انسان‌های بی‌گناهی هستند که وسیله بده بستان سیاسی قرار  می‌گیرند.

عجیب این است که فصل مشترک تندروهای داخل آمریکا که در مخالفت با تفاهم هسته‌ای صحبت می‌کنند، همین ۳ تذکر و در راس آن همین آزاد کردن گروگان‌های آمریکایی در ایران است».

شعارهایی که هر روز کم‌ وزن‌تر می‌شوند.
شعارهایی که هر روز کم‌ وزن‌تر می‌شوند

محمدعلی جعفری فرمانده سپاه پاسداران در همایش «انقلاب اسلامی در برابر استکبار جهانی» تاکید کرده است: «انقلاب اسلامی از اساس با نظام سلطه و استکباری مخالف است و شعار و اصول انقلاب تا زمانی که پابرجا باشد، با مواضع دشمن استکبار و نظام سلطه ناسازگاری دارد مگر آنکه ماهیت استکباری آمریکا عوض شود و اگر در این صورت آدم شود و رفتار خود را درست کند، می‌توان گفت ما جنگی با هم نداریم». با این حال دکتر پیرموذن در نامه خود تاکید دارد که شعار «مرگ بر آمریکا» یک شعار مارکسیستی است و در ادامه‌ گفتگوی خود با کیهان لندن می‌گوید: «آمریکایی‌ها با دخالت در جریان ۲۸ مرداد یک اشتباه تاریخی انجام داده بودند که خوشبختانه با عذرخواهی [مادلین آلبرایت] وزیر امورخارجه آمریکا این داستان بسته شد.

پس از پیروزی انقلاب نیروهای تاثیرگذار در آن به بهانه‌ آمریکایی بودن حذف شدند
پس از پیروزی انقلاب نیروهای تاثیرگذار در آن به بهانه‌ آمریکایی بودن حذف شدند

ورود من به دانشگاه در سال ۵۶ همزمان به اوج‌گیری فعالیت جریان‌های مارکسیستی بود. در همان روزهای پر التهاب که حرکت‌های دانشجویی از تبریز شروع شد، شاهد بودم شعار «مرگ بر آمریکا» اصولا شعار مارکسیست‌های آن زمان بود و به هیچ عنوان در میان بچه مذهبی‌ها جایی نداشت. در آستانه انقلاب حتی آقای خمینی وعده داده بود که بهترین رابطه را با آمریکا را بر پایه احترام متقابل داشته باشد. عجیب آن بود که گروه‌های چپ کار را به جایی رساندند که نزدیکان آقای خمینی همچون قطب‌زاده، بنی‌صدر، [ابراهیم] یزدی و حتی [حسن] حبیبی را به عنوان عوامل آمریکایی معرفی می‌کردند و جمهوری اسلامی برای آنکه نشان دهد که آمریکایی نیست شروع به پاکسازی آنها کرد و شعار ضد آمریکایی مذهبی‌ها حتی بالاتر از مارکسیست‌ها شد.

این روحیه ضدآمریکایی در جمهوری اسلامی ره‌آورد تجویز تفکر مارکسیستی به انقلاب بود. البته در هرم انقلاب فرمانده ارتش توده‌ای و فرمانده نیروی دریایی توده‌ای در آمدند و هنوز هم نقاب از چهره‌ بسیاری برداشته نشده است تا واقعیت‌ها نمایان شود. در هر حال این ضد آمریکایی بودن انقلابیون پیش از انقلاب وجود نداشت و شعارشان تنها استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی بود و الان هم مردمی که این شعارها را تکرار می‌کنند خودشان هم نمی‌دانند چه می‌گویند.»

دکتر پیرموذن ادامه می‌دهد: «صدام رفته بود ولی شما هنوز در نماز جمعه می‌شنیدید که می‌گفتند مرگ بر صدام یزید کافر، حتی نمایندگان مجلس هفتم یک روز شعار مرگ بر صدام می‌دادند. این شعارها  به صورت کورکورانه تکرار می‌شود و طبیعی است که چنین شعاری بی‌احترامی به ملت متمدن آمریکاست، هرچند که اکثریت مردم با این شعار همراه نیستند و این شعارِ یک توده‌ اقلیت است که مجبور است به زبان بیاورد تا بتواند از قدرت و ثروت بهره‌مند شوند».

شعارهایی برای قدرت و ثروت
شعارهایی برای قدرت و ثروت
حسن روحانی (۱۳۶۲): شعار زیبای مرگ بر آمریکا در کشور ما وحدت آفرین شده است
حسن روحانی (۱۳۶۲): شعار زیبای مرگ بر آمریکا در کشور ما وحدت آفرین شده است

محمد نهاوندیان رئیس دفتر حجت‌الاسلام روحانی چندی پیش در گفتگو با هفته‌نامه نیویورکر گفته بود: «شعار مرگ بر آمریکا نمادی از مخالفت مردم ایران با سیاست‌های مداخله جویانه در کشور است… آنها در واقع با چنین سیاستی، با این رویکرد و با این تکبر و خودبینی مخالفند. منظور از این شعار یک ملت نیست، بلکه آنها با این سیستم رفتار مخالفند». علی اکبر هاشمی رفسنجانی نیز در بخشی از خاطرات خود (سال ۱۳۶۲) نوشته است: «احمد آقا تلفن‌ کرد و اطلاع‌ داد، امام‌ با پیشنهاد قطع‌ شعار مرگ‌ برآمریکا و مرگ‌ برشوروی‌ از رسانه‌های‌ دولتی‌ موافقت‌ کرده‌اند و پذیرفته‌اند که‌ بگویند به‌ امر امام‌ قطع‌ شده‌ است‌».

با این حال این شعار همچنان در مراسم مذهبی همچون نماز جمعه و راهپیمایی‌های سیاسی نقشی پررنگ دارد. دکتر پیرموذن در ادامه گفتگوی خود با کیهان لندن در مورد چرایی اصرار نظام بر سردادن این شعار می‌گوید: «دانش‌آموزی از یک روحانی در کلاس معارف اسلامی می‌پرسد که الکل را زکریای رازی در چهارصد سال پیش کشف کرده است شما چطور می‌گویید شراب به دلیل داشتن الکل در صدر اسلام حرام شده است. معلم به جای آنکه پاسخ دهد شاگرد را از کلاس بیرون می‌کند. داستان استکبارستیزی هم همین است، من دیده‌ام که حتی آیات قرآنی را آورده‌اند که می‌گویند که باید بر این اساس علیه استکبار و آمریکا ایستاد.

این فقط یک هدف را به همراه دارد، اصولا حکومت‌های استبدادی در دنیا زاییده‌ جنگ و خشونت هستند و وقتی هم که حاکم شدند مجبورند برای زنده ماندن‌شان یک دشمن فرضی و توهمی درست کنند تا بتوانند برای مردم حکومت کردن خودشان را توجیه کنند. در زمانی که آقای ناطق‌نوری پیش از آغاز رقابت‌های انتخاباتی در سال ۷۵ به اردبیل آمده بود و من مسئول دانشگاه علوم پزشکی بودم به ایشان گفتم که طب دنیا از آمریکاست و من قرار است برای دوره پیوند ریه شرکت کنم. در آن جلسه،  وزیر وقت بهداشت، محمود احمدی‌نژاد که آن زمان استاندار اردبیل بود و تنی چند از مقامات استان حضور داشتند. بعد از صحبت‌های من یکی از نمایندگان شهر از ناطق پرسید که چرا ما این قدر شعار مرگ بر آمریکا می‌دهیم و چه لزومی دارد همان طور که اشاره شد وقتی جوانان ما می‌توانند به آنجا بروند و علم‌آموزی کنند داریم بجنگیم؟ آقای ناطق در پاسخ به جلسه‌ای اشاره کردند که  در حضور آقای خامنه‌ای، یکی از سران نظام همین سوال را پرسیده بود. آقای خامنه‌ای در پاسخ می‌گوید داستان ما با آمریکا داستان شاگرد و معلم است که اگر «الف» را گفت باید تا «ی» برود. ما اگر دستمان را به سوی آمریکا دراز کنیم سرنگون شده‌ایم و آشتی با آمریکا مساوی است با تغییر نظام است.»

دکتر پیرموذن می‌افزاید: «در واقع آقای خامنه‌ای تلویحا گفته بود که ما نان مرگ بر آمریکا را می‌خوریم. ما اگر مرگ بر آمریکا را از فضای سیاسی خود برداریم چیزی برای گفتن و بهانه‌ای برای نارسایی‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خودمان نداریم. بنا بر این شعار مرگ بر آمریکا یک شعار باوری نیست و بیشتر دکان سیاسی است تا بتوانند بر اساس آن به حکومت خود ادامه دهند. زمانی که می‌خواهند مساله‌ای را توجیه کنند طبیعی است که از آیات و روایات حرف‌هایی را بیرون می‌آورند. انگار زمانی که قرآن نوشته می‌شد کشوری به نام آمریکا هم وجود داشته است و کریستف کلمب قبل از حضرت محمد به دنیا آمده است».

جمعی از ایرانیان با شعار «ما صلح را انتخاب کرده‌ایم» در شهرهای مختلف به خیابان‌ها آمدند
گروهی از ایرانیان مدافع توافق هسته‌ای با شعار «ما صلح را انتخاب کرده‌ایم» در شهرهای مختلف گرد هم جمع شدند

این مصاحبه با دکتر پیرموذن زمانی انجام شد که از سوی برخی از ایرانیان خارج کشور در شهرهای مختلف تجمعاتی با شعار «ما صلح را انتخاب کرد‌ه‌ایم» در دفاع از توافق اتمی میان جمهوری اسلامی و قدرت‌های جهانی برگزار شد. (گزارش کیهان لندن از تجمع شهر لندن را می‌توانید در اینجا مشاهده فرمایید).

دکتر پیرموذن پیرامون شکاف میان خواست مردم و قرائت رسمی حکومت به کیهان لندن می‌گوید: «من امروز در تجمع جوانان ایرانی شهر لس‌آنجلس حضور داشتم. انصافا وقتی در چهره‌ این جوانان که شعار جنگ نمی‌خواهیم، صلح می‌خواهیم را سر می‌دادند، نگاه می‌کردید، آدم بی‌اختیار چشمانش خیس می‌شد چرا که فرهنگ ایرانی یک فرهنگ صلح‌طلب و پر از آرامش است و بر همین اساس این جوانان هم می‌خواهند به دنیا پل بزنند و فرهنگ اصیل ایران را به دنیا نشان دهند. متاسفانه در مقابل این اکثریت جوان و کل ملت، حکومتی دوگانه قرار دارد.

این دوگانگی زمانی که من در مجلس ششم و حتی هفتم حضور داشتم هم دیده می‌شد. ما می‌خواستیم که با دنیا ارتباطی متقابل داشته باشیم اما از سویی دیگر اراده‌ای در هرم سیاسی کشور و در راس آن رهبر جمهوری اسلامی، بیت رهبری، شورای نگهبان و مجلس خبرگان وجود داشت که آنها دنبال دیوار کشیدن دور کشور بوده و هستند. این ترس پس از حمله آمریکا به عراق بیشتر شد که دلیل تشدید برنامه‌هایی شد که به دنبال بمب اتم بروند و زمانی‌که خیال آنها از سیاست تغییر رژیم در ایران راحت شد این‌بار خودشان هم به این نتیجه رسیدند که تولید بمب اتم را به عقب بیاندازند. متاسفم از اینکه می‌گویم در کشوری به دنیا آمدیم که حکومتی که در اقلیت است، اکثریت قدرت را در دست دارد و از سویی دیگر اکثریت ملت چیز دیگری می‌خواهد و هیچ قدرت تاثیرگذاری در هرم سیاسی کشور ندارد. این دوگانگی را می‌شود میان فرهنگ مردم که برآمده از تمدن اصیل ایرانی است در مقابل یک تفکر مذهبی متعصب و سنتی هم دید و ما این دوگانگی را در تمام شئون زندگی ایرانیان حس می‌کنیم».

هرچه زودتر این شعارها برچیده شود به نفع ملت و مملکت است
پیرموذن: هرچه زودتر این شعارها برچیده شود به نفع ملت و مملکت است

دکتر پیرموذن در پایان دلیل نگارش این نامه را به کیهان لندن چنین بیان کرد: «دلیل نوشتن این نامه این نبود که آقای خامنه‌ای با خواندن این نامه تغییر فکر و شیوه دهد. من در مجلس ششم اولین نماینده‌ای بودم که با رادیو بی.بی.سی. مصاحبه کردم و مذاکره مستقیم با آمریکا را پیشنهاد دادم. در مجلس هفتم هم آن سخنرانی معروف که مرا هو کردند آنجا هم گفتم که مذاکره مستقیم با آمریکا شیوه عبور از این بحران‌هاست. ضمن اینکه این حرف‌ها را گوش نکردند و به خاطر همین حرف‌ها مرا رد صلاحیت کردند و بعد از آن نامه‌ای از آقای خامنه‌ای برای من ارسال شد که در آن تاکید شده بود کسی که از مذاکره مستقیم با آمریکا صحبت می‌کند یا دانش سیاسی ندارد یا اینکه وابسته است. امروز می‌بینیم که آقای ظریف به راحتی می‌تواند با آقای کری صحبت کند، بنا بر این عقب‌نشینی آقای خامنه‌ای کاملا مشخص است.

اصولا بایستی این علائم و این پرچم زرد را بلند کرد و مطمئن هستم که روزی متوجه خواهند شد، انصاف نیست برای چند روز حکومت کردن ملتی را به بند کشید. این دلیلی بود که احساس کردم باید این نامه را بنویسم و در این ۶۰ روز پیش روی برای بررسی توافق اتمی در کنگره آمریکا فکر می‌کنم اگر آقای خامنه‌ای واقعا می‌خواهد نرمش قهرمانانه را نشان دهد می‌تواند به راحتی این زندانی‌ها را آزاد کند، آتش زدن پرچم یک کشوری که توهین به آن ملت و عملی نابخردانه است را جمع کنند و شعار مرگ بر آمریکا که انصافا شعاری از دهان ملت نیست و یک شعار وارداتی به فرهنگ سیاسی- عبادی ایران است وبالاخره باید یک روزی برچیده شود. هرچه زودتر این اتفاق بیافتد به نفع ملت و مملکت است».

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=20721