تفاهم نامه بین حکومت اسلامی ایران با کشورهای ۱+۵ در مورد برنامهٔ هستهای از نگاه و برداشتهای گوناگون تجزیه و تفسیر شده و طرفداران و مخالفین خود را همراه دارد.
ترس از خطر جنگ و حمله نظامی و ادامهٔ تحمل سختیهای مربوط به تحریم برای مردم ایران ادامهٔ دارد، و این نگرش، برخی از ایرانیان را بر آن داشته تا به شما نمایندگان محترم کنگره در توافق و همراهی با این “تفاهم”، نامهنگاری کنند.
ما امضاکنندگان این نامه، همچنان نگران اوضاع آشفته سیاسی ایران هستیم و به نوبه خود هر گونه اعمال زور را محکوم میکنیم، ولی، اعتقاد نداریم که این ” تفاهم” یا ” برجام” تمام نکات و هدفهای مردم ایران و جامعه جهانی را در نظر گرفته و به نتیجه مورد قبول برساند.
ما ایرانیان معتقدیم که جمهوری اسلامی با داشتن سلاح اتمی، یک خطر جدی برای امنیت و بقای ایران، برای منطقه و جامعه جهانی ایجاد میکند. همان گونه که بسیار اشاره و بحث شده است، در این ” تفاهم”نامه نکات مبهم و دوگانه بسیاری وجود دارد که مایلیم با شما در میان بگذاریم.
در واقع، ” تفاهم”نامه و یا ” برجام” با توافق برداشتن تحریمها، دسترسی به انواع سلاحهای مدرن و تکنولوژی موشکی را آماده و آسان میسازد. از تاریخ ۱۴ ژوئیه، ۲۰۱۵، که توافق به انجام رسیده است، موارد زیر توسط جمهوری اسلامی انجام شده است که با شک و تردید، عملی بودن این “تفاهم”نامه را زیر سوال میبرد.
* توافق پنهانی جداگانه با آژانس انرژی اتمی،
* ادامه توسعه تاسیسات نظامی پارچین،
* آغاز مذاکرات خرید موشکهای اس-۳۰۰ زمین به هوا،
علاوه بر نکات بالا، توجه شما را به سه نکته بسیار مهم زیر جلب می نمائیم:
نکته اوّل
پرسش در برابر مردم و کنگره آمریکا اینکه: آمریکا و متحدانش با چه کسی این ” قرارداد و یا تعهدنامه” را انجام میدهند؟
* از نظر قانون اساسی، حکومت ایران به سه قسمت تقسیم شده، اجرایی، قانون گذاری، و قضائیه ولی همان گونه که بهخوبی میدانید دفتر رهبریت مطلق، تمام تصمیمگیریها را به عهده دارد. آیتالله خامنهای، رهبر مطلق، کابینه داخلی و شخصی خود را داراست که کنترل نیروهای انتظامی و نظامی، قضائیه، رسانهها ، سپاه پاسداران را دارد، که آنها نیز قدرت اقتصادی، و منافع و منابع تجاری عظیم واردات و صادرات را در کنترل دارند، بدون آنکه جوابگوی حکومت باشند.
نکته دوم
* نمایندگانی که در تنظیم تفاهمنامه ” برجام” شرکت داشتند، از طرف حکومتی که فاقد قدرت تصمیمگیری و پایبندی به تعهدات باشد بر آن صحه گذاردهاند!
* نمایندگان مجلس ایران، یعنی کسانی که قاعدتاً میباید این “برجام” را تائید کنند، فاقد قدرتی تاثیرگذار در رایگیری هستند، و میباید طبق فرمایشات رهبر مطلق عمل کنند! بنا بر این نظرات و عقاید مردم فقط از طریق اعتراضات و تظاهرات خیابانی میسراست، که آن هم همان گونه که دنیا شاهد آن بوده است، به خاطر خشونت و سرکوبی رژیم امکانپذیر نیست.
به انجام رساندن چنین قراردادی نیاز به یک حکومت با اقتدار و ثبات سیاسی و اختیارات قانونی دارد که هیچ یک از حکومتهای رژیم اسلامی تا کنون دارای چنین توانائی نبودهاند. بنا بر این هر قراردادی میتواند در هر لحظه توسط رهبر مطلق بی اعتبار تلقی شود. نباید فراموش کرد که آقای روحانی فقط چرخ دندهایست که کمک به چرخش و تداوم رژیم اسلامی میکند، در حالی که مردم ایران خود گروگانهای این رژیم وجنگهای گروههای قدرت طلب در جناحهای مختلف آن هستند. مردم ایران امیدوارند هر گونه قراردادی خطر جنگ را برطرف کند، در حالی که هم اکنون، چنانچه تعهدات انجام نشوند، هر لحظه نگران تهدید حمله نظامی و بقای تحریم طبق نکات وضع شده در بندهای قرارداد “برجام” هستند.
نکتهٔ سوم
صرف نظر از تفاهمنامه “برجام” و رفع تحریمها، شرایط بی ثبات بودن رژیم، و آشفتگی سیاسی و اقتصادی کشور، هرگونه سرمایهگذاری تولیدی را با خطرات بسیار و زیانهای فراوان روبرو میکند. بدون شک، یک کشور مصرف کننده همچون ایران، برای فروشندگان خارجی که میتوانند از این موقعیت ناهنجار بهره ببرند کاملا قابل درک است، ولی نگرانی در اینجاست که رژیم برای تداوم بقای خود، حاضراست هر نوع امتیازی را به سرمایهگذاران بدهد، هر چند آن امتیازات مخالف منافع ملی ملت ایران باشند.
سخن پایانی
جایگزین کردن و یا اصلاح تفاهمنامه یا “برجام” به منزلهٔ جنگ طلبی نیست. برعکس، اصلاح “برجام” برای حمایت از ایجاد یک حکومت سکولار و دمکراتیک در ایران لازم است. اصلاح “برجام” ، به مثابهٔ سرمایهگذاری در ارادهٔ یک ملت خسته از زندگی در زیر ظلم و ستم حکومت مذهبی است که در طول تابستان سال ۲۰۰۹ چهرهٔ واقعی خود را نشان داد. پس از انتخابات بحث انگیز ریاست جمهوری وقت، قبل و پس از انتخابات، مردم به صورت وحشیانهای مورد ضرب و شتم قرار گرفته و مجبور به سکوت شدند. برای رسیدن به دموکراسی، احترام به حاکمیت قانون، عدالت و احترام به موازین حقوق انسانی، راه دشواری در پیش است، که رسیدن به این هدف، نه فقط معامله با رژیم را منتفی میکند، بلکه جایگزینی و یا اصلاح “تفاهمنامه- برجام”، یک استراتژی موثر و یک تفکر درازمدت است.
قبل و پس از انتخابات بحث انگیز ریاست جمهوری، مردم به وضع تاسف انگیز و وحشیانهای مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و از ترس مجبور به سکوت شدند. برای رسیدن به دموکراسی، احترام به حاکمیت قانون، عدالت و برابری، و حقوق انسانی، راه دشواری را در پیش داریم. برای رسیدن به آنچه گفته شد، باید از رژیم گذشت و فکر “معامله” با رژیم اسلامی را منتفی دانست، چون این رژیم قابل اصلاح نیست. از هم اکنون باید فکر اصلاح “تفاهم- برجام”، را برای رسیدن به دموکراسی و آزادی ملت ایران در نظر گرفت. صلح منطقه در گرو دولتی مردمی با موازین دمکراسی و عدالت اجتماعی در ایران است.
آیا میتوان به رژیم جمهوری اسلامی در حالی که با ملت ایران در حال دشمنی است و همراه با جاه طلبیهای نظامی توسط سپاه پاسداران و تاریخچه مردم فریبی و دروغهای مکرر آن به مردم و فریب جامعه بینالمللی اعتماد کرد؟ و یا با توجه به ماهیت فریبکارانه، غیر قابل اعتماد و سرشت ماجراجویانه جمهوری اسلامی، در حالی که ایرانیان برای آینده و زندگی بهتر خود و ایران در تلاش هستند، نگران نبود؟ حتی با اجرای “برجام – تفاهم ” تهدیدات به جنگ و اقدام نظامی و تحریم حذف نخواهد شد.
باید به دفعات تکرار نمود، ما بر این باور نیستیم که با امضای “تفاهمنامه – برجام” به صورت عرضه شده به هدفی که مورد نظر ملت ایران و جامعه جهانی باشد بتوان دست یافت.
در طول بحران گروگانگیری امریکائیها در ایران، رئیس جمهور وقت، آقای کارتر به اشتباه با حکومت مذهبی وارد مذاکره شد، پس از ۳۷ سال، اجازه ندهیم بار دیگر همان اشتباه را تکرار کنیم.
با احترام
Afshin jam, Afshin, Human Rights and political activist, Canada
Nazanin Afshin Jam- Mackay, Human Rights activist, Canada
Maryam Akbari, Civil Rights, UK
Mahvash Alasavandi, Mother against Execution, Canada
Dr. Roya Araghi, Human Rights activist, Canada
Shabnam Assadoulahi, Human Rights activist, Free Lance Journalist, Canada
Dr. Bahram Bahramian, Political Activist, Professor at University of Maryland, USA
Anni Cyrus Human Rights activist, USA
Soheyla Drostkar Human Rights activist, Canada
Dr. Steven Ebbin, Bethesda, MD
Roozbeh Farahanipour, President of West LA Chamber of Commerce, Founder of Marze Por Gohar, USA
Bijan Fathi, Mother against Execution, Canada
Shahla Ghafouri, Teacher, Canada
Akhtar Ghasemi, photo Journalist, Germany
Maziar Ghavidel, Political Activist, Researcher, Iran’s culture and History, Sweden
Parviz Haddadzadeh, Political Activist, USA
Mahboobeh Hosseinpour, Human Rights activist, University Instructor, Turkey
Dr. Javid Javan, former Associate Dean at National University of Iran, USA
Sheema Kalbasi, Human Rights activist, USA
Farahmand Mahmoud Kalayeh, Political Activist, USA
Marjan Keypour, Human Rights activist, USA
Dr. Hooshang Lahooti, Senior Scientist, University of Sydney- Australia
Dr. Hossein Lajevardi, Economist, France
Ahmad Mazahery, Political Activist, VA, USA
Reza Mehrabian, Political Activist, VA, USA
Dr. Ahmad Mostafalou, Political Activist, Canada
Dr. Avideh Motmaen Far, Political Activist, Canada
Shahram Namvarazad, Human Rights activist, Canada
Partow Nooriala, Poet, Writer, USA
Shadi Paveh, Human Rights activist, Canada
Guiti Pourfazel, Lawyer, Human Rights activist, Iran
Banafsheh Pourzand, Zand Foundation, USA
Koroush Radmanesh, Senior Economy Specialist, EU
Kaveh Taheri, Human Rights activist, journalist, Turkey
Dr. Reza Taghizadeh , Lecturer, Political Activist, EU
Hamed Tehrani, Cologne – Germany
Dr. Borzumehr Toloui Semnani, Professor of Physics, Canada
Elham Yaghoubian, Political Activist, Co-founder of Marze Por Gohar, USA
Mandana Zand-Ervin, Zand Foundation, USA