از رسالت خبرنگاری تا لگدپراکنی به پناه‌جویان

جمعه ۲۰ شهریور ۱۳۹۴ برابر با ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۵


کامیار بهرنگ- بسیاری صحنه لگدپراکنی  پترا لازلو خبرنگار تلویزیون آنلاین مجارستان به پناه‌جویان از جمله پدری که فرزندش را در آغوش فشرده و از برابر پلیس این کشور فرار می‌کردند دیده‌اند. خبرنگاری که از کار خود اخراج شد اما بحث در مورد کاری که او انجام داده ادامه دارد. بسیاری از روزنامه‌نگاران و خبرنگاران با محکوم کردن اقدام او، آن را عملی غیر حرفه‌ای و غیرانسانی ارزیابی کردند. اما برندان اونیل سردبیر مجله اسپیکد (از مجله‌های شناخته شده‌ چپ در بریتانیا) در مطلبی که در این مجله منتشر کرده، از زاویه‌ دیگری به آن پرداخته است.

پیش از مطالعه این مطلب دانستن سابقه‌ای از مجله اسپیکد می‌تواند به فهم بهتر آن کمک کند.

تصویری که خبرنگار بریتانیایی از کمپ ترنوپول گرفته بود در صحفه اول بسیاری از نشریات منتشر شد
تصویری که خبرنگار بریتانیایی از کمپ ترنوپول گرفته بود در صفحه اول بسیاری از نشریات منتشر شد

این مجله در سال ۲۰۰۰ پس از اعلام ورشکستی مجله ال.ام. Living Marxism (ارگان حزب کمونیست انقلابی بریتانیا – RCP)، تاسیس شد. شبکه تلویزیونی ITN بریتانیا گزارشی از فیکرت الیس خبرنگار خود در کمپ ترنوپول در زمان جنگ صربستان منتشر کرد. مجله‌ Living Marxism که بر اساس سنت «ضد امپریالیستی» خود مخالف اقدام نظامی کشورهای غربی در یوگسلاوی بود در نوشته‌های خود با نمایاندن مسلمانان به عنوان قربانی و صرب‌ها به عنوان جنایتکار در رسانه‌ها به شدت مخالفت می‌کرد. این مجله با انتشار مطلبی زیر عنوان «تصویری که جهان را فریب داد» مدعی شد تصویری که شبکه ITN از آن کمپ نشان می‌دهد غیرواقعی است و مسلمانان آن کمپ به صورت مهاجر در مکانی امن ساکن هستند که در صورت تمایل می‌توانند از آنجا خارج شوند. شبکه ITN از مجله ال.ام. شکایت می‌کند و در دادگاه این مجله به پرداخت ۱ میلیون پوند محکوم می‌شود.

نوام چامسکی استاد دانشگاه ام.آی.تی. و از نظریه پردازان مشهور چپ در مورد این موضوع گفته بود: «احتمالا حق با ال.ام. بود. یک تعصب هسیتریک در فرهنگ غربی در مورد وقایع بوسنی وجود دارد که مانند یک اعتقاد پر شور مذهبی و یا یک فرهنگ استالینیستی از مد افتاده است: اگر چند میلی‌متر از حرکت حزب دور شوید، خائن به شمار می‌روید».

در چنین فضایی مجله اسپیکد، جایگزین ال.ام. می‌شود. متنی که پیش رو دارید ترجمه کامل مطلب برندان اونیل سردبیر این مجله درباره اقدام خبرنگار مجار است. در پایان نیز بخشی از نظراتی که در سایت اسپیکد آمده است را می‌خوانید.

*****

دنیا از رفتار پترا لازلو، فیلم‌بردار مجار که به پناه‌جویانی که از برابر پلیس فرار می‌کردند لگد می‌زد، دیوانه شده است. اقدام او به وضوح تند و زننده است. او به عنوان کارمند تلویزیون ملی مجارستان که ارتباط نزدیکی با جریان افراطی دست راستی «جوبیک» دارد، به یک پدر که فرزندش را در آغوش گرفته لگد می‌زند و آنها توسط پلیس دستگیر می‌شوند. این یک حرکت ناخوشایند را به تصویر می‌کشد. خبرنگاران سراسر جهان از این حرکت به عنوان یک رسوایی نام می‌برند و موجی از خشم در رسانه‌های اجتماعی به راه می‌افتد تا او را به سیخ بکشند. پترا در حال حاضر کار خود را از دست داده است. ولی شما نمی‌توانید زمانی‌که باید فیلم برداری کنید به لگد پراکنی اقدام کنید و از کنار آن به راحتی گذر کنید.

آیا رفتار لازلو  و لگدزدن او با روزنامه‌نگاری بیگانه است؟ آیا واقعا تصمیم او یک اقدام شخصی، اعمال خشونت و جنایت علیه روزنامه‌نگاری شناخته می‌شود؟ اما می‌توان اقدام او را به عنوان غریزی‌ترین رفتار یک روزنامه‌نگار توجیه کرد. این فرم آگاهانه برای اولین‌ بار پس از جنگ دهه ۱۹۹۰ در بوسنی شکل گرفت که در آن روزنامه‌نگاران نه تنها ناظر بلکه بازیگر موقعیت‌های ناپایدار و جنگی شدند.

به گفته مارتیت بل خبرنگار سابق بی.بی.سی. در مناطق جنگی، دوره‌ «خبرنگار ناظر» به پایان رسیده و خبرنگار می‌بایست «خود را به یک سوی بحران متصل کند». این دقیقا همان کاری بود که لازلو انجام داد. او بی‌طرفی را کنار گذاشت و خود را به سیاست‌های «جوبیک» در مخالفت با مهاجران پیوند زد.

بسیاری بر این باورند که این عکس سرنوشت جنگ صربستان را تغییر داد
بسیاری بر این باورند این عکس سرنوشت جنگ بالکان راتغییر داد

یقینا «ژورنالیسم متعهد» آنچنان که مارتیت بل و صدها روزنامه‌نگار دیگری که در بوسنی سخن گفتند و طرف مسلمانان بوسنی را گرفتند، بر این باور است که از طرف خوب ماجرا دفاع کرده‌‌ (آنها همه چیز را به صورت کودکانه خوب و بد می‌بینند). آنان بدون شک استدلال خواهند کرد که لازلو طرف «بد» داستان را گرفته است. اما همه‌‌ اینها در رابطه با امتناع از فقط ناظر بودن قرار دارد و طبیعتا کسانی که طرف «خوب» داستان را گرفته‌اند در برابر طرف «بد» قرار می‌گیرند.

در واقع می‌توان استدلال کرد آن روزنامه‌نگاران وابسته‌ای (که هرگز در حال لگد زدن به یک مهاجر دیده نشده‌اند) آسیب‌هایی جدی‌تر از لازلو را با اقدامات خود به پناه‌جویان زده‌اند. برای مثال آنهایی‌که عامل شروع جنگ بوده و یا به زندانی‌ شدن انسان‌ها کمک می‌کنند.

استدلال افرادی همچون مارتیت بل نیز همین است که روزنامه‌نگاری از این دست، کار دولت‌ها را برای بی‌طرفی نیز سخت خواهد کرد. در واقع بدون چنین روزنامه‌نگارانی، بریتانیا و فرانسه در سال ۲۰۱۱ آنچه را در لیبی انجام دادند انجام نمی‌دانند؛ بمباران لیبی.

کمپینی که این روزنامه‌نگاران به راه انداختند آغاز مسیر بی‌ثباتی در شمال آفریقا بود. ضربه‌ای که لازلو زد بسیار کمتر از این خسارت است. به عنوان یک نمونه دیگر، تلاش روزنامه‌نگاران درگیر در سال ۱۹۹۹ است که خواستار بمباران غرب برای خلاص شدن از شرّ یوگسلاوی بودند. الکس تامسون در اخبار کانال ۴ بریتانیا گفت: «اگر شما می‌خواهید بدانید که چرا مردم از جنگ یوگسلاوی پشتیبانی می‌کنند باید سپاس‌گزار روزنامه‌نگاران باشید».

و یا در نمونه دیگر، برخی از روزنامه‌نگاران غربی شواهد و مدارکی در اختیار دادگاه بین‌المللی رسیدگی به اتفاقات رواندا قرار دادند. دادگاهی که در مورد عدالت و بی‌طرفی آن سوالات بسیار وجود دارد. اما مهم نیست، آنچه در اینجا اهمیت دارد جدا شدن از بی‌طرفی و ایستادن در مقابل خشونت و یا مطمئن شدن از مجازات آنچه «بد» می‌دانیم، است.

شاید بهتر باشد از زیر ضرب قرار دادن پترا لازلو عبور کنیم. او فقط همان کاری را انجام داده که در دو دهه گذشته نیز انجام می‌شد: ایفای نقش یک بازیگر در برابر آنچه وی آن را «بد» می‌داند. بسیاری از رسانه‌ها باید به جای ابراز شرم از اقدامات این زن، برای انجام آن اقدامات حرفه‌ای خبری‌‌شان شرمسار باشند که در تمام این سال‌ها انجام داده‌اند و پیامدهایی به مراتب خطرناک‌تر برای تاریخ دارد.

*****

و اما کاربران «اسپیکد» در زیر این مطلب نظرات متفاوتی را مطرح کرده‌اند. برخی بر این باورند که «خبرنگار وظیفه‌اش پوشش خبر است نه اینکه خودش بخشی از خبر باشد».

کاربری نوشته است: «او بسیاری از قواعد خبرنگاری را زیر پا گذاشته است. این تعریفی که اینجا ارائه شده یک خبرنگار حزبی را نشان می‌دهد که معمولا ماهرانه با واژه‌ها بازی می‌کنند. تبدیل شدن ناظر به بخشی از ماجرا یک خطای وحشتناک است».

کاربر دیگری در جواب یکی دیگر که گفته بود «باید از کار او [لازلو] و نویسنده این مطلب شرمنده شد» نوشته است «نویسنده این مطلب کار لازلو را تایید نکرده است، تنها دو رویی رسانه‌ها را نشان داده. بهتر است برای درک بهتر، از آن بیاموزیم».

یکی دیگر از کاربران نوشته است: «او چیزی در دنیای روزنامه‌نگاری را زیر پا نگذاشته بلکه شرافت انسانی را فراموش کرده است. شاید یک روزنامه‌نگار در یک دنیای پریشان به کسی کمک کند اما این با عضو شدن در گروه اراذل و اوباش متفاوت است»

اسامه الغضب و فرزندش
اسامه الغضب و فرزندش

و یکی دیگر از کاربران اقدام او را با دوران آلمان نازی مقایسه کرده و نوشته است: «مانند شهروندان خوبی که  یهودی‌ها را به گشتاپو معرفی می‌کردند؟ آنها هم از قوانین تبعیت می‌کردند. با این دید حتما شما از آن هم دفاع می‌کنید؟»

*توضیح کیهان لندن: پس از انتشار  ویدئوی لگدپراکنی خبرنگار مجار مشخص شد پدری که فرزندش را در آغوش گرفته و در حال فرار بود «اسامه الغضب» نام دارد که پیش از آغاز جنگ داخلی در سوریه از مربیان تیم فوتبال الفتوت شهر دیرالزور بود. تیمى که تا کنون دو بار قهرمان لیگ برتر فوتبال سوریه شده است.
*منبع: مجله اسپیکد، مقاله «پترا لازلو فقط به ژورنالیسم متعهد عمل کرده است»، ۹ سپتامبر ۲۰۱۵
*تیتر مطلب از کیهان لندن است

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=22705